سایت تخصصی حسابداران خبره ایران

ارائه مطالب تخصصی حسابداری و حسابرسی و قوانین

سایت تخصصی حسابداران خبره ایران

ارائه مطالب تخصصی حسابداری و حسابرسی و قوانین

آموزش زبان انگلیسی

 

 

کاربردهاتلفظ
صدای /S-/صدای /Z-/صدای /IZ-/
اسامی جمعact » actsday » daysvoice » voices
حالت ملکیMark » Mark'sAnn » Ann'sJames » James's
افعال سوم شخص مفردlike » likeslead » leadsteach » teaches
حالت مخففit is » it'sshe is » she's---
 is و has

 

 

کاربردتلفظ
صدای /Id-/صدای /d-/صدای /t-/
حالتهای گذشته افعالneed » neededfill » filledwork » worked
want » wantedneed » neededhelp » helped

چه چیزی برای فراگیری صحیح زبان لازم است؟شاید شما همه‌ی نکات فراگیری زبان را بدانید، ولی اگر آنها اجرا نکنید، چیزی زیادی یاد نخواهید گرفت. واقعیت این است که اگر می‌خواهید به خوبی انگلیسی صحبت کنید، باید کمی زندگی روزمره‌تان را تغییر دهید. در اینجا چند نمونه از کارهایی که می‌توانید انجام دهید آورده شده است:

  • می‌توانید روزی یک ساعت یک کتاب انگلیسی را مطالعه کنید و ساختارهای گرامری جملات را بررسی کرده و کلمات جدید را در یک دیکشنری جستجو کنید.

  • می‌توانید به یک منبع شنیداری (مثلاً یک نوار کاست یا یک سی‌دی mp3 و...) گوش کنید و آن قسمت‌هایی که متوجه نمی‌شوید را آنقدر تکرار کنید تا آنچه گفته می‌شود را کاملا درک کنید.

  • می‌توانید یک ایمیل به انگلیسی بنویسید و مرتباً از یک دیکشنری استفاده کنید و یا در اینترنت به جستجو بپردازید تا مطمئن شوید تمام کلمات به درستی به کار برده شده‌اند.

  • هنگامیکه در خیابان مشغول قدم زدن هستید درباره آن چیزهایی که می‌بینید با خودتان به انگلیسی صحبت کنید.

 به نظر شما چه کسی می‌تواند این کارهای ظاهراً عجیب و غیرعادی را انجام دهد؟ فقط کسی که از انجام دادن آنها لذت می‌برد. اگر می‌خواهید به خوبی انگلیسی بیاموزید، بایستی به همین شکل عمل کنید. مشکل اینجاست که همه‌ی زبان‌آموزها می‌خواهند خیلی خوب به انگلیسی صحبت کنند، اما بیشتر آنها نمی‌خواهند برای فراگیری آن (در تنهایی) وقت صرف کنند. کمبود انگیزه باعث می‌شود که زبان‌آموز حاضر نشود از وقت آزاد خود برای فراگیری زبان استفاده کند و یا اگر هم وقت می‌گذارد، نمی‌تواند بطور پیوسته و منظم آن را ادامه دهد.

تفاوت بین زبان‌آموزان معمولی و زبان‌آموزان با انگیزه

یک زبان‌آموز معمولی (فاقد انگیزه‌ی لازم) روز قبل از یک آزمون یا تست انگلیسی، ممکن است تـا 12 سـاعت هم مطالعـه کنـد، امـا (برخلاف زبان‌آموزان با انگیزه) در روزهای بعد حاضر نخواهد بود روزی نیم ساعت هم به مطالعه‌ی یک کتاب انگلیسی بپردازد. از نظر او آموزش انگلیسی چندان لذت بخش نیست، بنابراین تنها زمانی که مجبور باشد به مطالعه می‌پردازد. مسئله اینست که تنها مطالعه‌ی مستمر و روزمره (حتی اگر کوتاه باشد) باعث پیشرفت سریع شما می‌شود. نتیجه‌ی حاصل از یک مطالعه‌ی سخت و بی‌تداوم (مثلاً دو روز کامل قبل از امتحان) مأیوس کننده است، چونکه 90 درصد آنچه که یاد گرفته شده پس از حدود یک ماه فراموش می‌شود. تنها مرور کردن پیوسته‌ی چیزها باعث بخاطر سپردن آنها می‌شود و در غیر اینصورت شما آنها را فراموش خواهید کرد.

یک زبان‌آموز با انگیزه از فراگیری زبان لذت می‌برد و بنابراین وقت بیشتری روی آن می‌گذارد و آن را بطور منظم انجام می‌دهد. انگیزه‌ی بالا برای او امتیاز دیگری هم دارد و آن اینست که بخاطر سپردن کلمات و ساختارهای گرامری آسان‌تر می‌شود، زیرا مغز انسان اطلاعات مربوط به چیزهای مورد علاقه‌اش را به راحتی به خاطر می‌سپارد.

 

فهرست افعال بی‌قاعده (نامنظم)

 

مصدرگذشته سادهاسم مفعولمعانی اصلی
arisearosearisenبرخاستن، بلند شدن، رخ دادن
awakeawokeawoken بیدار کردن، بیدار شدن
bewas, werebeen بودن، وجود داشتن
beatbeatbeaten زدن، شکست دادن
becomebecamebecome شدن، درخور بودن
beginbeganbegun آغاز کردن، آغاز شدن
bendbentbent خم کردن، خم شدن
betbetbet شرط بستن
bidbidbid پیشنهاد دادن
bitebitbitten گاز گرفتن
blowblewblown دمیدن، وزیدن
breakbrokebroken شکستن، قطع کردن
bringbroughtbrought آوردن، موجب شدن
broadcastbroadcastbroadcastمنتشر کردن، اشاعه دادن
buildbuiltbuilt ساختن، بنا کردن
burnburned/burntburned/burnt سوختن، سوزاندن
buyboughtbought خریدن
catchcaughtcaught گرفتن، بدست آوردن
choosechosechosen انتخاب کردن، گزیدن
comecamecome آمدن، رسیدن
costcostcost ارزیدن، ارزش داشتن
cutcutcut بریدن، زدن، چیدن
dealdealtdealtمعامله کردن، رفتار کردن
digdugdug کندن، حفر کردن، کاوش کردن
dodiddone انجام دادن، (عمل) کردن
drawdrewdrawn کشیدن، ترسیم کردن
dream dreamed/dreamtdreamed/dreamtخواب دیدن، رویا دیدن
drink drankdrunkآشامیدن
drivedrovedriven راندن، بردن
eatateeaten خوردن
fallfellfallen افتادن، پایین آمدن
feelfeltfelt احساس کردن، لمس کردن
fightfoughtfought جنگ کردن، نزاع کردن
findfoundfound پیدا کردن
flyflewflown پرواز کردن
forgetforgotforgotten فراموش کردن
forgiveforgaveforgiven بخشیدن، عفو کردن
freezefrozefrozen منجمد شدن، یخ بستن
getgotgotten گرفتن، بدست آوردن
givegavegiven بخشیدن، دادن (به)
gowentgone رفتن، رهسپار شدن
growgrewgrown رشد کردن، بزرگ شدن، روئیدن
hanghunghung آویختن، آویزان کردن، به دار آویختن
havehadhad داشتن
hearheardheard شنیدن
hidehidhidden پنهان کردن، پنهان شدن
hithithit زدن، خوردن به
holdheldheld نگهداشتن، گرفتن
hurthurthurt آزردن، آسیب زدن (به)
keepkeptkept نگاه داشتن، محافظت کردن
knowknewknown دانستن
laylaidlaid گذاشتن، نهادن، نصب کردن
leadledled رهبری کردن، بردن، هدایت کردن
learnlearned/learntlearned/learntآموختن، یاد گرفتن
leaveleftleft ترک کردن، واگذاردن
lendlentlent وام دادن، قرض دادن
letletlet گذاشتن، اجازه دادن
lielaylain دراز کشیدن
loselostlost گم کردن، از دست دادن
makemademade درست کردن، ساختن
meanmeantmeant معنی دادن
meetmetmet ملاقات کردن، مواجه شدن (با)
paypaidpaid پرداختن، پول (چیزی را) دادن
putputput گذاشتن
read /ri:d/read /red/read /red/خواندن
rideroderidden سوار شدن، سواری کردن
ringrangrung زنگ زدن
riseroserisen برخواستن، بالا رفتن، طلوع کردن
runranrun دویدن، روان شدن، گریختن
saysaidsaid گفتن
seesawseen دیدن
sellsoldsold فروختن، به فروش رفتن
sendsentsent فرستادن
shootshotshotتیر یا گلوله زدن (به)، تیراندازی کردن
showshowedshowed/shown نشان دادن
shutshutshut بستن، بسته شدن
singsangsung (آواز) خواندن
sinksanksunkغرق شدن
sitsatsat نشستن، نشاندن
sleepsleptslept خوابیدن
speakspokespoken صحبت کردن، حرف زدن
spendspentspent خرج کردن
standstoodstood ایستادن، تحمل کردن
swimswamswum شنا کردن
taketooktaken گرفتن، بردن، خوردن برداشتن
teachtaughttaught آموختن، یاد دادن
teartoretorn پاره کردن، پاره شدن
telltoldtold گفتن
thinkthoughtthought فکر کردن، گمان کردن
throwthrewthrown پرت کردن، انداختن
understandunderstoodunderstoodفهمیدن
wakewokewoken بیدار کردن، بیدار شدن
wearworeworn پوشیدن، بر تن داشتن
winwonwon پیروز شدن، بردن
writewrotewritten نوشتن

 

 

 

تلفظ پایانه‌های s و ed  

 

پایانه‌ها (یا پسوندهای) s و ed دو تا از متداول‌ترین پایانه‌ها (endings) در زبان انگلیسی هستند. قواعد تلفظ آنها تغییر ناپذیر است و برای انواع مختلف کلمات یکسان است.

 

کاربرد پایانه s

پایانه s چهار کاربرد مختلف دارد:

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد