سایت تخصصی حسابداران خبره ایران

ارائه مطالب تخصصی حسابداری و حسابرسی و قوانین

سایت تخصصی حسابداران خبره ایران

ارائه مطالب تخصصی حسابداری و حسابرسی و قوانین

چرا باید نماز بخوانیم(فلسفه نماز چیست)؟

 

فلسفه خواندن نماز

پرسش:
چرا نماز می خوانیم؟

پایگاه حوزه7364-299، 7364-299
پاسخ:

ائمه معصومین علیهم السلام و حضرت زهرا«س» در روایات زیادی فسلفه نماز را بیان کرده اند. حضرت زهرا«س» فرمود: «خداوند نماز را واجب کرده است تا از تکبر پاکیزه شوید.»[1]

امام رضا علیه السلام درباره فلسفه نماز می فرماید: «نماز اقرار به ربوبیت خداوند و مردود شمردن هر گونه شریک برای او و ایستادن با حالت خضوع و خشوع در پیشگاه پروردگار متعال است و طلب عفو از گناهان است. و روزی پنج بار سر به سجده گذاشتن برای با عظمت نگه داشتن دستورات پروردگار است و به خاطر این است که بندگان فراموش نکنند و طغیان نکنند و دائماً خاضع و خاشع و علاقمند و خواهان زیادی در دین و دنیا از او باشند.»[2]

بنابراین، نماز ما که مرکب از اعمالی نظیر نیت، تکبیره الاحرام، رکوع و سجود و... است، دارای اهداف کلی و هر یک از این اجزا و شرایط نیز خود اهدافی را به دنبال دارند و علت این که واجب است انسان روزی پنج بار (نمازهای واجب پنچ گانه را) به جا آورد، این است که در طول شبانه روز، همواره متذکر عبودیت و بندگی خود باشد و در هیچ کاری و در هیچ وقتی از اوقات پروردگار و صاحب نعمت خود را فراموش نکند و بر دیگر بندگان خدا تکبر و فخر فروشی نداشته باشد. ممکن است کسی بگوید اصل شکر گذاری و بیاد خدا بودن و دوری از تکبر و خود خواهی را قبول داریم، ولی آیا ممکن نیست که این اهداف را به شکل دیگری و در قالب اعمال دیگری غیر از نماز ایجاد نمائیم؟ پاسخ این سؤال این است که اسلام هم به اهداف عبادات اهمیت داده و هم به شکل آنها، و اینکه در اسلام شکل انجام عبادات با تمام جزئیات و شرایط آن بیان شده، نشانه غنای اسلام است که این دین الهی برای تمامی ابعاد زندگی بشر و در تمام تکالیف او، جزئیات آنها را بیان کرده است. و وقتی همه مسلمانان به یک صورت و یک شکل وظایف و تکالیف خود را انجام می دهند،  حکایت کننده از یک روح واحد در کالبد تمامی مسلمانان است که علاوه بر شکل زیبای آن، موجب تقویت قوای مسلمانان و ایجاد ترس در دل دشمنان می شود.

 

فلسفه خواندن نماز

پرسش:
چرا نماز می خوانیم؟

پایگاه حوزه7364-299، 7364-299
پاسخ:

ائمه معصومین علیهم السلام و حضرت زهرا«س» در روایات زیادی فسلفه نماز را بیان کرده اند. حضرت زهرا«س» فرمود: «خداوند نماز را واجب کرده است تا از تکبر پاکیزه شوید.»[1]

امام رضا علیه السلام درباره فلسفه نماز می فرماید: «نماز اقرار به ربوبیت خداوند و مردود شمردن هر گونه شریک برای او و ایستادن با حالت خضوع و خشوع در پیشگاه پروردگار متعال است و طلب عفو از گناهان است. و روزی پنج بار سر به سجده گذاشتن برای با عظمت نگه داشتن دستورات پروردگار است و به خاطر این است که بندگان فراموش نکنند و طغیان نکنند و دائماً خاضع و خاشع و علاقمند و خواهان زیادی در دین و دنیا از او باشند.»[2]

بنابراین، نماز ما که مرکب از اعمالی نظیر نیت، تکبیره الاحرام، رکوع و سجود و... است، دارای اهداف کلی و هر یک از این اجزا و شرایط نیز خود اهدافی را به دنبال دارند و علت این که واجب است انسان روزی پنج بار (نمازهای واجب پنچ گانه را) به جا آورد، این است که در طول شبانه روز، همواره متذکر عبودیت و بندگی خود باشد و در هیچ کاری و در هیچ وقتی از اوقات پروردگار و صاحب نعمت خود را فراموش نکند و بر دیگر بندگان خدا تکبر و فخر فروشی نداشته باشد. ممکن است کسی بگوید اصل شکر گذاری و بیاد خدا بودن و دوری از تکبر و خود خواهی را قبول داریم، ولی آیا ممکن نیست که این اهداف را به شکل دیگری و در قالب اعمال دیگری غیر از نماز ایجاد نمائیم؟ پاسخ این سؤال این است که اسلام هم به اهداف عبادات اهمیت داده و هم به شکل آنها، و اینکه در اسلام شکل انجام عبادات با تمام جزئیات و شرایط آن بیان شده، نشانه غنای اسلام است که این دین الهی برای تمامی ابعاد زندگی بشر و در تمام تکالیف او، جزئیات آنها را بیان کرده است. و وقتی همه مسلمانان به یک صورت و یک شکل وظایف و تکالیف خود را انجام می دهند،  حکایت کننده از یک روح واحد در کالبد تمامی مسلمانان است که علاوه بر شکل زیبای آن، موجب تقویت قوای مسلمانان و ایجاد ترس در دل دشمنان می شود.

با هدف بررسی جوانب مختلف نماز،به چند سوال زیر دقت فرمایید:
پرسش: فلسفه نمازخواندن چیست؟پاسخ: بسم الله الرحمن الرحیم، در مورد پرسشی که مطرح نمودید مایلم سوال شما را با یک سوال دیگر جواب بدهند و آن اینکه آیا انسان بنده خداوند متعال هست یا نه؟! آیا مقام عبودیت دارد در مقابل خدای متعال یا نه؟! اگر ما قائل باشیم به اینکه انسان بنده ی خداست، مملوک خداست، مال خداست و خودش و هرچه دارد مال و متعلق به خداوند متعال است، این بندگی و مملوکیت باید در زندگی او ظهور و بروز کند. برای مثال، شما فرض کنید وسیله ای دارید که سوار آن می شوید، خانه ای دارید که در آن استراحت می کنید، لباسی دارید که آن را می پوشید و معلوم است که این وسایل متعلق به شماست. این بشر چطور باید تعلق خودش را به خدای متعال بداند و ظهور و بروز بدهد؟! تعلق و مالکیت و مملوکیت و بندگی خودش را چطور نشان دهد؟!
یکی از راه هایی که خداوند متعال برای نشان دادن این بندگی قرار داده، عبادت و نماز است. یکی از برکات نماز و عبادت این است که خداوند متعال در قرآن کریم به حضرت موسی (علیه السلام) می فرمایند: «أقم الصلاة لذکری..» «اگر می خواهید به یاد من باشید نماز بخوانید». نماز انسان را به یاد خداوند می اندازد. مثلا از صبح تا حالا همه ما مشغول کارهای مختلف بوده ایم، در یک ساعات و لحظاتی باید به خودمان بیاییم که برای چه کار می کنیم؟! اصلا چه کار می کنیم؟! ما مال چه کسی هستیم؟! در ملک چه کسی داریم زندگی می کنیم؟! غذا و نعمت و سلامت و عافیت را چه کسی به ما داده است؟! چطوری باید متوجه شویم و شکر منعم را باید از کجا بیاوریم؟!
یکی از بهترین مظاهر شکر منعم را خدای متعال نماز قرار داده و فرموده در هر روز پنج نوبت صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشاء نماز بجای آورید که این پنج نوبت آن واجب و بقیه اش نافله است.
پرسش: چرا باید نماز به این شکل خاص باشد؟ مثلا آیا نمی شود که انسان ساکن رو به قبله بنشیند و به یاد خداوند باشد و تفکر کند؟پاسخ: خود نحوه قیام و ایستادن در مقابل خدای متعال یک نوع خضوع در آن وجود دارد، یعنی آدم در مقابل بزرگی بلند می شود و با احترام می ایستد و با طمأنیه و سکوت می ایستد. خود همین ایستادن در مقابل خداوند یک نوع خضوع بندگی است. و سپس تلاوت قرآن یعنی سوره مبارکه حمد و سوره مبارکه دیگر، خودش نوعی صحبت کردن با خداوند است زیرا در روایت داریم که «بنده من اگر می خواهی من با تو حرف بزنم قرآن بخوان و اگر می خواهی تو با من حرف بزنی نماز بخوان». وقتی ما مشغول نماز می شویم در نماز داریم با خداوند حرف می زنیم، وسط نماز که حمد و سوره های دیگر می خوانیم، خدا دارد با ما صحبت می کند. در واقع یک گفت و گوی متقابل بین بنده و مولا و عاشق و معشوق است، سپس بعد از این مرحله مذاکره و گفت و گو به رکوع می رویم. می دانیم خم شدن علامت کمال احترام و خاکساری است که انسان در مقابل کسی سرش را خم کند آن هم به اندازه ای که سر انسان در مقابل زانوانش باشد، و حالت تقریبا 90 درجه ای که در رکوع است یکی از بهترین حالات خاکساری و تواضع و عبودیت است.
از این بالاتر و مهم تر که از آن بالاتر نداریم، حالت سجده است. در روایت قدسی داریم که «أقرب ما یکون العبد إلی مولاه، فهو ساجد» نزدیک ترین حالت بنده به خدا آن حالتی است که رفیع ترین عضو انسان، شریف ترین و محترم ترین عضو صورت انسان که پیشانی و جبهه انسان است، در مقابل خدای متعال به خاک می افتد و اظهار عبودیت و خاکساری می کند. بالاترین حالت خضوع و خشوع حالت سجده است و مخصوصا در روایات داریم که اگر بتوانید در سجده در حالت تضرع و زاری حاجت خودش را از خدا بخواهد که این حالت گریه و تضرع و زاری و ابتهال در سجده برای خدای متعال بهترین حالت عبودیت است.
البته تفصیل این حرکات نماز یعنی قیام و رکوع و سجده در کتاب "الأسرار الصلاة" حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، "اسرار الصلاة" مرحوم قاضی و امام (ره) و بزرگان دیگر آمده است.
منبع:سایت صلات 

اقامه نماز از اصلی ترین دستورات دین اسلام به پیروان خود است و پیشوایان و بزرگان این دین، این شکل از عبادت را به شرط رعایت تمامی لوازم تحقق تمام و کمال آن از جمله مهمترین راههای تحقق رفتار دین‌مدارانه در وجود انسانها می‌دانند.  

عصر شیعه ـ مرکز ملی پاسخگویی به مسایل دینی پیرامون چرایی وجوب اقامه نماز از سوی دین اسلام پرسش و پاسخی را در اختیار ایسنا قرار داده است که متن آن در ادامه می‌آید:

پرسش: چرا باید نماز خواند و فلسفه نماز خواندن چیست؟

پاسخ: علت اصلی نماز خواندن ما تنها و تنها واجب بودن آن است؛ یعنی ما نماز را به جهت این که دستور خداوند و تکلیفی شرعی بر عهده ما است، به جا می آوریم؛ هرچند به روشنی می دانیم که نماز آثار و برکات متعدد جسمی و روحی و فردی و اجتماعی برای ما دارد؛ با همه این ها می توان پرسید: چرا نماز واجب است و چرا این تکلیف برای ما در نظر گرفته شده است؟

در پاسخ می گوییم وجوب، یکی از احکام پنج گانه شرعی است که در شریعت و از جانب شارع مقدس که خداوند متعال باشد، برای نظام دادن به ساختار بندگی بندگان تنظیم شده است؛ در نتیجه، از آن جا که پذیرش شریعت و عمل به آن، در مرتبه ای بعد از پذیرش اصل دین و اثبات نبوت و پذیرش خداوند از راه عقل و برهان است، در مورد شریعت چرایی و چگونگی عقلی معنا ندارد. بهترین پاسخ در مورد چرایی وجوب عبادات و دیگر وظایف آن است که خداوند فرموده است.

 

اما اگر منظور از چرایی، یافتن حکمت های وجوب عملی مشخص و مستمر به نام نماز است، می توان گفت اصولا حکمت های عبادتی چون نماز را باید در فلسفه کلی عبادات و مناسک عبادی جستجو کرد. ما معتقدیم که عبودیت و پرستش، یکی از نیازهای انسان است. تمامی انسان ها از ابتدا تاکنون به شکلی پرستش داشته‌اند. روح انسان، نیاز به عبادت و پرستش دارد و هیچ چیزی جای آن را پر نمی کند؛ اما سخن در نحوه پرستش است. در فرهنگ اسلامی تعیین و مشخص کردن شکل عبادت، با شارع مقدس (خداوند متعال) است. کسی نمی‌تواند عبادتی اختراع کند. اگر کسی ذکر و دعایی را به عنوان عبادت پدید آورد، از مصادیق روشن بدعت و تشریع است که کار حرامی است؛ زیرا امور عبادی را همان گونه که از طرف شارع مقدس بیان شده است، باید انجام داد؛ نه کم تر و نه بیش تر. در نتیجه، خداوند نماز را واجب فرموده و مقررات و شرایطی هم برای آن وضع کرده است. اما تامل عقلانی در ماهیت نماز نشان می دهد که این عمل با این خصوصیات بهترین شیوه برای رسیدن به همان نیاز روحی انسان نیز محسوب می شود؛ در واقع اگر در ماهیت و شکل نماز دقت شود، می بینیم که نماز بهترین شیوه اظهار بندگی است. مجموعه اجزا و حرکات آن، تجلی تواضع و تسلیم در برابر خداوند است. در عین حال، گرامیداشت و جایگاه انسان و قدرت و توان او نیز در این تکلیف مورد توجه قرار گرفته است.

به علاوه، نوع چیدمان اوقات نماز به گونه ای است که نه به انسان فشار طاقت فرسایی وارد شود و نه آدمی تا مدت زیادی از انجام آن و توجه به خداوند و حقایق عالم غافل گردد؛ بلکه به طور منظم و مستمر، این عمل عبادی در زندگی تکرار می شود.

از شاخصه های مهم نماز آن است که، غفلت زدا است، بزرگترین مصیبت برای رهروان راه حق آن است که هدف آفرینش خود را فراموش کنند و غرق در زندگی مادی و لذائذ زود گذر گردند، اما نماز به حکم اینکه در فواصل مختلف و در هر شبانه روز در چند نوبت انجام می شود، مرتبا به انسان هشدار می دهد و هدف آفرینش او را خاطر نشان می سازد، موقعیت او را در جهان به او گوشزد می کند و این نعمت بزرگی است که انسان وسیله‌ای در اختیار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه قویا به او بیدار باش گوید.

 

همچنین نماز خود بینی و کبر را در هم می شکند، چرا که انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار پیشانی بر خاک در برابر خدا می گذارد، خود را ذره کوچکی در برابر عظمت او می بیند و توجه به این مساله جلوی بسیاری از گردن کشی ها و خود بینی ها را می گیرد.

با این همه، اگر نماز به طور صحیح و کامل با حفظ شرایط و آداب و با توجه به روح اصلی و ماهیت حقیقی اش خوانده شود، هم انسان را منظم، مقید، اجتماعی و دور از غفلت و دنیازدگی می کند و هم جلوی بسیاری از مفاسد اجتماعی را می گیرد که حصول همه این نتایج، در فرض التزام و جدیت و استمرار در نماز است؛ نه اختیار و حق انتخاب در انجام آن.

قرآن کریم به صراحت اعلام می کند که نماز، مانعی در برابر انجام فحشا و منکر است (3) و این یعنی حیات پاک و نورانی و سعادتی که برای آینده انسان رقم می خورد. حتی نماز های کم مایه و با بی توجهی نیز در این مسیر خالی از اثر نیستند، چنان که افراد گناهکاری بودند که شرح حال آنها برای پیشوایان اسلام بیان می شد و ائمه می فرمودند: غم مخورید، نمازشان آنها را اصلاح می کند و همین گونه می شد.

 

اما دقت و اصرار در این شکل و قالب و شروط و قیود این عمل، به چه دلیلی است؟ نماز، نماد تسلیم و عبودیت در برابر خداوند است. اگر قرار باشد که هر انسانی طبق خواسته خود عمل کند و آن را به جا بیاورد، آن چیزی که خداوند از او خواسته، دیگر بندگی او نمی شود؛ بلکه بندگی خود و عمل طبق خواسته خود است. امیرمؤمنان (ع) در روایتی پس از بیان این که معنای اسلام را تسلیم شدن در مقابل پروردگار می داند. که نشان تسلیم در عمل آشکار می شود، می فرماید : مؤمن، بنای دین خود را بر اساس رأی و نظر شخصی نمی گذارد؛ بلکه بر آنچه از پروردگارش رسیده، بنیان می‌نهد.(1)

شاید یکی از رموز خواندن نماز به همان صورتی که پیامبر فرمود، حفظ شکل و ساختار عمل بعد از قرن ها است که در نتیجه آن، ماهیت و روح کلی و ساختار اساسی خود دین هم در پرتو آن زنده و پا برجا باقی می ماند؛ در حالی در ادیان دیگر ما چنین عمل معینی را نمی بینیم. به همین دلیل، آن روح کلی ادیان دیگر و ساختار اصلی به مرور زمان از دست رفته است.

هشام بن حکم از امام صادق (ع) پرسید: چرا نماز واجب شد، در حالی که هم وقت می گیرد و هم انسان را به زحمت می اندازد؟ امام فرمود: « پیامبرانی آمدند و مردم را به آیین خود دعوت کردند. عده ای هم دین آنان را پذیرفتند؛ اما با مرگ آن پیامبران، نام و دین و یاد آنها از میان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پیامبر اسلام (ص) زنده بماند و این، از طریق نماز امکان پذیر است».(2)

 

یعنی علاوه بر آن که نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احیای دین هم هست. در جمع بندی می توان گفت هم شکل و ساختار ظاهری نماز، زیبا و جذاب و اثربخش است و هم معارف بلند اسلامی در آن وجود دارد، هم تسبیح و تقدیس لفظی است و هم تقدیس عملی؛ رکوع و سجود و تسبیح و ستایش و دعا و تکبیر و سلام و خلاصه همه زیبایی ها در نماز موجود است.

اما در نهایت باز باید دانست که هر چند نماز دارای برکات و ثمرات بسیاری نظیر به یاد خدا افتادن، آرامش، دوری از غفلت ها و زشتی ها و.. . است اما اگر در مورد خاصی چنین نتیجه و ثمره ای حاصل نشد یا بدون نماز هم برخی از این ثمرات برای ما حاصل بود، نمی توان نماز را به کنار گذاشت و آن را بی فایده دانست زیرا چنین کاری عین مخالفت با دستور خداوند و ضد تسلیم و عبودیت که حقیقت بندگی است می باشد.

پی‌نوشت‌ها:

1. علامه مجلسی، بحار الانوار، نشر اسلامیه، تهران، بی تا، ج 65، ص 309.

2. شیخ صدوق‏، علل الشرائع، انتشارات داورى‏، چاپ اول، ج 2، ص 317.

3. عنکبوت (29) آیه 45. 

 

 

 

۶۵ کلید از روح و فلسفه نماز و عبادت به بیان استاد شهید مرتضی مطهری…

۱- انسان نمی تواند بدون نماز و عبادت زیست ؛ همه مردم به شکلی و به نوعی عبادت و پرستش دارند و این پرستش جزء غرائز ذاتی و فطری بشر است ، یعنی بشر فطرتاً گرایش دارد که یک چیزی را تقدیس و تنزیه کند و خویشتن را به او نزدیک نماید .
« استاد شهید مطهری/ آشنایی با قرآن/ صفحه ۱۳۲»
۲- آسمان که گردش می کند، آن گردش ، نماز و عبادت و پرستش آسمان است و زمین که تکان می خورد همین جور، باران که ریزش می کند ، آن ریزش ، پرستش اوست ، آب که جریان پیدا می کند ، آن جریان ، پرستش ، عبادت اوست .
« فارابی»
۳- چهار تا خم و راست شدن به صورت نماز که انسان خودش هم نمی فهمد چه می کند، و اصلاً نفهمد که حال یعنی چه، مناجات یعنی چه ، راز و نیاز یعنی چه، منقطع شدن به حق یعنی چه ، و اینکه لحظاتی بر انسان بگذرد که در آن لحظات اصلاً انسان چیزی از غیر خدا به یادش نیاید یعنی چه ، این عبادت نیست .
« استاد شهید مطهری/ تعلیم و تربیت در اسلام/ ص ۳۴۵ »
۴- در اسلام شکل خاص یافته است که حتی فردی که می خواهد در گوشه خلوت به تنهایی نماز بخواند خود به خود به انجام پاره ای از وظایف اخلاقی و اجتماعی از قبیل نظافت ، احترام به حقوق دیگران ، وقت شناسی ، جهت شناسی، ضبط احساسات، اعلام صلح و سلم با بندگان شایسته خدا و غیره مقید می گردد .
« استاد شهید مطهری/ اسلام و مقتضیات زمان/ ص ۲۹۲»
۵- نماز قطع نظر از هر چیزی طبیب سرخانه است . یعنی اگر ورزش برای سلامتی مفید است، اگر آب تصفیه شده برای هر خانه ای لازم است ، اگر هوای پاک برای هرکس لازم است، اگر غذای سالم برای انسان لازم است، نماز هم برای سلامتی انسان لازم است .
« استاد شهید مطهری/ اسلام و مقتضیات زمان/ ص ۲۹۲ »
۶- شما نمی دانید اگر انسان در شبانه روز ساعتی از وقت خودش را اختصاص به راز و نیاز با پروردگار بدهد ، چقدر روحش را پاک می کند ! عنصرهای روحی موذی به وسیله یک نماز از روح انسان بیرون می رود .
« استاد شهید مطهری/ اسلام و مقتضیان زمان/ ص ۲۹۲ »
۷- بپا داشتن نماز غیر از خواندن نماز است. بپا داشتن نماز یعنی نماز را جوری بخوانید که حق نماز ادا بشود، نماز با حضور قلب، نماز با خشوع و خضوع، نماز با تفکر که این را می گویند اقامه نماز .
« استاد شهید مطهری/ تفسیر هفت سوره از قرآن/ ص ۹۲»
۸- باور نکنید که یک کسی در دنیا پیدا بشود که در مسائل اخلاقی و اجتماعی مسلمانان خوبی باشد ولی در مسایل عبادی مسلمان خوبی نباشد. ما برای آدم نماز نخوان چیزی از مسلمانی قائل نیستیم. امیر المؤمنین (ع) فرمود : بعد از ایمان به خدا چیزی در حد نماز نیست .
«استاد شهید مطهری/ اسلام و مقتضیات زمان/ ص۲۹۴ »
۹- سه نوع عبادت خواهیم داشت: عبادت بدنی مثل نماز خواندن، روزه گرفتن، عبادت مالی مثل زکات دادن، خمس دادن، و به طور کلی اتفاقات و عبادت فکری ( عبادت صرفاً روحی) که نامش تفکر است .
« استاد شهید مطهری/ والاها و ولایتها/ ص ۱۰۴ »
۱۰- آن وقت نماز عمل صالح است که شما اول دین خود را بدهید بعد نمازتان را بخوانید، اگر شما با طلبکار خود بحث کنید و به او بگویید : اول باید نمازم را بخوانم چون خدا از تو بزرگتر است و باید اول طلب خدا را بپردازم و … اشتباه می کنی این نماز برای تو عمل صالحی نیست .
« استاد شهید مطهری/ درسهایی از قرآن/ ص ۷۸ »
۱۱- عبادت طفل ممیز غیر بالغ در عین اینکه تکلیف ندارد و مکلف نیست صحیح است. می دانید در نماز جماعت این مسأله را طرح می کنند که نمازی که کودک می خواند ، آیا نماز صوری و ظاهری و برای تأدیب و تربیت است که برای آینده آماده بشود یا نماز واقعی و صحیح است ؟ تقریباً شبهه ای نیست که عمل کودک صحیح است .
« استاد شهید مطهری/ ربا و بانک- بیمه/ ص ۲۹۴ »
۱۲- در اسلام، به عبادت و اقامه نماز، به آنچه که واقعاً روح نیایش و پرستش است، یعنی رابطه انسان و خدا، محبت ورزی به خدا، انقطاع به ذات پروردگار- که کاملترین عبادتهاست- توجه زیادی شده است .
« استاد شهید مطهری/ بحارالانوار/ ج ۴۱/ باب ۱۰۱/ ص۱۴/ با اندکی اختلاف»
۱۳- هدف عارف و انگیزه عارف بر نماز و عبادت یکی از دو چیز است. یکی شایستگی ذاتی معبود برای عبادت یعنی از آن جهت او را عبادت می کند که او شایسته عبادت است. هدف دیگر عارف از عبادت و نماز شایستگی خود عبادت یعنی شرافت و حسن ذاتی عبادت است، عبادت از آن جهت که نسبت و ارتباطی است میان بنده و خدا کاری است در خور انجام دادن .
« استاد شهید مطهری/ سیری در نهج البلاغه/ ص ۸۳ »
۱۴- روح نماز و عبادت وابستگی کامل دارد به مفهومی که عابد از عبادت دارد و به نوع تلقی او از عبادت و به انگیزه ای که او را به اقامه و عبادت برانگیخته است و به بهره و حظی که از عبادت عملاً می برد .
« استاد شهید مطهری/ سیری در نهج البلاغه/ ص ۸۳ »
۱۵- بعضی می گویند : نماز خواندن یعنی چه ؟ عبادت یعنی چه ؟ اینها مال پیر زنهاست؛ انسان باید اجتماعی باشد. این حرف ها، یک نوع روشنفکری است .
« استاد شهید مطهری/ انسان کامل/ ص ۱۰۴ »
۱۶- نماز چیست ؟ تازه کردن ایمان . این روحیه را از « الله اکبرش» گرفته است . وقتی که در نماز چندین بار می گوید : «الله اکبر» جواب همه را می دهد؛ همه اینها هیچ است. وقتی چندصد هزار سرباز را در مقابل خود می بیند، می گوید : « لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم » ، « الله اکبر» خدا بزرگتر است، همه قدرت ها به دست خداست .
« استاد شهید مطهری/ انسان کامل/ ص ۱۰۴ »
۱۷- انسان باید به خدا اتکاء داشته باشد، از خدا نیرو بگیرد؛ از خدا قدرت بخواهد. همین نماز است که به او نیرو داده است ؛ اگر این نماز نبود، آن سرباز مجاهد، مجاهد نبود .
« استاد شهید مطهری/ انسان کامل/ ص ۱۰۴ »
۱۸- اگر پیغمبر فرمود : « الصلوه عمود الدین » یا فرمود : مثل این دین و نماز در این دین، مثل خیمه ای است که سرپاست؛ خیمه چادر دارد، طناب دارد، عمود هم دارد، عمود این خیمه نماز است؛ برای این بود که به آثار نماز آگاه بود، می دانست نماز بزرگترین عامل مؤثر در روحیه افراد است .
« استاد شهید مطهری/ اسلام و مقتضیات زان/ ص ۷۲ »
۱۹- نماز و جهاد لازم و ملزوم یکدیگرند ، هیچکدام جای دیگری را نمی گیرد ، نه با نماز جهاد ساقط می شود و نه با جهاد نماز ساقط می گردد، باید نماز خواند تا نیرو بیشتر شود و بهتر جهاد صورت گیرد « استعینوا بالصبر و الصلوه » چرا برای اهمیت جهاد، نماز را تحقیر می کنی و پایین می آوری به حدی که می گویی فقط از خواب بهتر است ؟
« استاد شهید مطهری/ اسلام و مقتضیات زمان/ ص۷۲ »
۲۰- آن نمازی که آدم از جهاد فرار کند و مسجد را انتخاب کند، نماز اسلام نیست ؛ نماز اسلام، خیرالعمل ست. نه اینکه بیایی « حی علی خیرالعمل » را از اذان برداری و خیال کنی این بدآموزی دارد، چون مسلمانان به جای جهاد، سراغ نماز می روند ! نه ، فکرش را اصلاح کن .
« استاد شهید مطهری/ انسان کامل/ ص ۱۰۷ »
۲۱- باید به مردم فهماند که تعلیمات اسلامی تجزیه ناپذیر است، به منزله اعضاء یک پیکره اند. نماز به جای خود، حج به جای خود، خمس به جای خود، امر به معروف و نهی از منکر به جای خود، هر کدام باید موقعشان شناخته بشود .
« استاد شهید طهری/ اسلام و مقتضیات زمان/ ص ۷۳ »
۲۲- یکی از روش های انسانی که اسلام آن را صد در صد تأئید می کند، عبادت است . عبادت به همان معنی خاصش مورد نظر است؛ یعنی همان خلوت با خدا، نماز، دعا، مناجات، تهجد، نماز شب و مانند آن که جزء متون اسلام و از اسلام، حذف شدنی نیست .
« استاد شهید مطهری/ انسان کامل/ ص ۴۴ »
۲۳- پیغمبر اکرم (ص) خطاب به جابرین عبداله انصاری فرمود :
دین اسلام دینی است متین و حکیم و منطقی و مبتنی بر ملاحظات دقیق روانی و اجتماعی، علیهذا با مدارا و نماز و عبادت خود را مبغوض و منفور نفس خودت قرار مده ، یعنی طوری عمل نکن که نفست عبادت را دشمن بدارد .
« استاد شهید مطهری/ امدادهای غیبی/ ص ۱۰۵
۲۴- بدون عبادت، بدون ذکر خدا ، بدون یاد خدا ، بدون مناجات با حق ، بدون حضور قلب ، بدون نماز، بدون روزه نمی شود یک جامعه اسلامی ساخت و حتی خود انسان سالم نمی ماند. و همچنین بدون یک اجتماع صالح و بدون یک محیط سالم، بدون امر به معروف و نهی از منکر ، بدون رسیدگی و تعاطف و ترحم میان افراد مسلمان نمی شود عابد خوبی بود .
«استاد شهید مطهری/گفتارهای معنوی/ص۵۷-۴۹»
۲۵- در نماز، بعد از آنکه خدا را حمد و ستایش می کنیم : « الحمد الله رب العالمین » خدا را مخاطب قرار می دهیم. من تها دارم نماز می خوانم و نماز من فرادی است. می خواهم بگویم خدایا تو را پرستش می کنم و از تو کمک می خواهم ولی اینطور می گویم :‌« ایاک نعبد و ایاک نستعین» خدایا « ما » فقط تو را پرستش می کنیم و « ما » فقط از تو یاری می جوییم. نمی گوییم « من » فقط تو را پرستش می کنم .
« استاد شهید مطهری/ انسان کامل/ ص ۳۲۱ »
۲۶- قرآن به ما گفته است که نماز ، آن وقت نماز است که اثرش هویدا باشد ، اثر خود را نشان دهد . چطور نشان می دهد ؟ « ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر» خصلت نماز درست، این است که انسان را از کارهای زشت باز میدارد. اگر دیدی نماز می خوانی و در عین حال معصیت می کنی ، بدان که نمازت نماز نیست . پس نمازت را درست کن .
« استاد شهید مطهری/ انسان کامل/ ص۱۰۷»
۲۷- ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در نماز و عبادت است در یک چیز است : یاد حق و غیر او را از یاد بردن .
«استاد شهید مطهری/ سیری در نهج البلاغه/ ص۳۰۳»
۲۸- به هر اندازه که انسان به یاد خدا باشد کمتر معصیت می کند، معصیت کردن و نکردن دائر مدار علم نیست، دائر مدار غفلت و تذکر است، بهر اندازه که انسان غافل باشد یعنی خدا را فراموش کرده باشد، بیشتر معصیت می کند، بهر اندازه که خدا بیشتر بیادش بیاید کمتر معصیت می کند .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۷۹ »
۲۹- بپا داشتن نماز آن است که حق نماز ادا شود، یعنی نماز به صورت یک پیکر بی روح انجام نگردد ؛ بلکه نمازی باشد که واقعاً بنده را متوجه خالق و آفریننده خویش سازد و این است معنی ذکر الله که در آیه شریفه ۱۴ س.ره « طه» بدان اشاره شده : « اقم الصلوه لذکری»
« استاد شهید مطهری/آشنایی با قرآن/صفحه ۶۸ »
۳۰- کسی از حضرت علی (ع) سؤال کرد :
چرا ما دوباره سجده می کنیم ؟
امیر المؤمنین این آیه را خواند :
« منها خلقناکم و فیها نعید کم نخرجکم تاره اخری »
اول که سر بر سجده می گذاری و بر می داری یعنی منها خلقناکم همه ما از خاک آفریده شده ایم، تمام این پیکر ما ریشه اش خاک است، هرچه هستیم از خاک بوجود آمده ایم ، دو مرتبه سرت را بخاک بگذار ، یادت بیاید کـه می میری و باز به خاک بر می گردی، دوباره سرت را از خاک بردار و یادت بیفتد که یکبار دیگر از همین خاک محشور و مبعوث خواهی شد .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۹۳- ۹۲»
۳۱- نماز نمونه ای است از رابطه خلق و خالق، زکات نمونه ای است از حسن روابط مسلمانان با یکدیگر که در اثر تعاطف و تراحم اسلامی از یکدیگر حمایت می کنند و به هم تعاون و کمک می کنند
« استاد شهید مطهری/ مجموعه آثار/ج۳/ اولاها و ولایتها/ ص۲۶۴ »
۳۲- تو که خدا را عبادت می کنی سر بر روی هر خاکی بگذاری نمازت درست است ولی اگر سر بر روی آن خاکی بگذاری که تماس کوچکی، قرابت کوچکی، همسایگی کوچکی با شهید دارد و بوی شهید می دهد اجر و ثواب تو صد برابر می شود .
امام فرمود : سجده کنید بر تربت جدم حسین بن علی (ع)، که آن وقت نمازی که بر آن تربت مقدس سجده کرده اید حجاب های هفتگانه را پاره می کند .
« استاد شهید مطهری/ ولاها و ولایت ها/ ص ۱۲۸- ۱۲۶ »
۳۳- قرآن می فرماید : « الا المصلین- الذینهم علی صلواتهم دائمون» آنهایی که در نماز خود مداوم هستند، مقصود چیست ؟ در اینجا روایات، خوب معنی می کنند . از حضرت امام صادق (ع) و حضرت امام محمد باقر (ع) روایت کرده اند در اینجا منظور نوافل است .
« استاد شهید مطهری/ تفسیر سوره معارج/ ص ۳۱-۳۰ »
۳۴- از دیدگاه نهج البلاغه ، دنیای عبادت دنیای دیگری است، دنیای عبادت آکنده از لذت است. لذتی که با لذت دنیای سه بعدی مادی قابل مقایسه نیست. دنیای عبادت پر از جوشش و جنبش ئ سیر و سفر است اما سیر و سفری که « به مصر و عراق و شام » و یا هر شهر دیگر زمینی منتهی نمی شود، به شهری منتهی می شود « که او را نام نیست» دنیای عبادت شب و روز ندارد، زیرا همه روشنایی است، تیرگی و اندوه و کدورت ندارد ، یکسره صفا و خلوص است .
« استاد شهید مطهری/ نهج البلاغه/ نامه ۴۵ »
۳۵- رسول خدا بسیار روزه می گرفت . علاوه بر ماه رمضان و قسمتی از شعبان، یک روز در میان روزه می گرفت . دهه آخر ماه رمضان بسترش بکلی جمع می شد و در مسجد معتکف می گشت و یکسره به عبادت می پرداخت. ولی به دیگران می گفت : کافی است در هر ماه سه روز روزه بگیرید. می گفت : به اندازه طاقت عبادت کنید .
« استاد شهید مطهری/ سیری در سیره نبوی/ ص۲۷۵»
۳۶- از نظر قرآن، عبادت، یک عبادت درست و واقعی و جامع الشرایط، عبادتی که روح آن توجه به خدا و استغفار و استمداد و استعانت از خداوند است و همچنین، توجه به خود و عیب های خود و نفس خود است .
« استاد شهید مطهری/ تفسیر سوره معارج/ آیات ۲۴- ۲۰»
۳۷- با اینکه روح عبادت ارتباط و پیوند بنده با خدا و شکستن دیوار غفلت و توجه به خداست اما نکته جال این است که اسلام به عبادت شکل داده و به شکل هم نهایت اهمیت را داده و در آن شکل نیز یک سلسله برنامه های تربیتی را در لباس اقامه نماز و عبادت وارده کرده است .
« استاد شهید مطهری/ الجامع الصغیر/ ج۱/ ص۷۴ »
۳۸- (مسأله دیگری که در باب نماز مورد توجه واقع شده ) دقت زیاد نسبت به مسأله وقت است به طوری که دقیقاً روی دقیقه و ثانیه آن حساب می شود. بدون شک این امر در روح عبادت و رابطه انسان با خدا مؤثر نیست که مثلاً اگر ما یک دقیقه قبل از زوال ظهر نماز را شروع کنیم آن حالت تقرب و توجه قلب به خدا پیدا نمی شود ولی همین قدر که زوال ظهر انجام شد تقرب ایجاد می شود. ولی اسلام این را شرط قرار داده و نخواسته هرج و مرجی از نظر وقت و زمان باشد. نوعی وقت شناسی و تمرین احترام گذاردن به نظم زمانی و وقتی است .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص ۸۶-۸۵»
۳۹- عبادت آن چنان مهم است که اولین نقطه ای که در جهان برای عبادت وضع شده، اولین مسجد، اولین معبد، امروز هم باید رو به آن نقطه ایستاد .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۸۷ »
۴۰- روح عبادت یک امر مجردی است که اگر انسان در گوشه خلوتی هم باشد و به قول سعدی سر به جیب مراقبت فرو برد و خدا را یاد کند، آن روح برای او حاصل شده است، ولی اسلام چنین عبادتی را قبول ندارد. گذشته از اینکه خود شکل های مختلف رکوع و سجود از نظر آن تذکر تأثیراتی دارد یعنی هر حالتی نماینده یک خضوع و خشوع در حضور پروردگار است، اسلام خواسته این روح را در لباس یک سلسله تربیت های دیگر که آنها را برای زندگی لازم می داند پیاده کند .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۸۷»
۴۱- یکی از مهمترین خصوصیات شکی که اسلام به عبادت داده مسأله تمرین ضبط نفس در هنگام عبادت است. نماز واقعاً عبادت جامع و عجیبی است. البته این خصوصیت در حج هم هست ولی به صورت دیگری، یعنی همانجا که انسان محرم می شود خود را ضبط می کند .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص ۸۷ »
۴۲- نماز بسیاری از اصول تربیت اسلامی را در خود گنجانده است . خوردن و آشامیدن در آن ممنوع است؛ خندیدن، آن را خراب می کند؛ گریستن برای غیر خدا، برای هر موضوعی از موضوعات دیگر خرابش می کند، زیرا در حال نماز انسان باید بر تمایلات خود از قبیل خوردن و خوابیدن غلبه کند و بر احساسات خود از قبیل خندیدن و گریستن مسلط باشد و خود را نگهدارد .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۸۷ »
۴۳- الله اکبر یعنی چه ؟! یعنی من خدا را به عظمت می شناسم. دیگر وقتی من خدا را به عظمت می شناسم، همه چیز در مقابل من حقیر است . این کلمه « الله اکبر» به انسان شخصیت می دهد ، روح انسان را بزرگ می کند .
« استاد شهید مطهری/ نهج البلاغه/ خطبه متقون»
۴۴- مسأله دیگر مسالمت طلبی و صلح جویی با مردم است که در متن تعلیمات نماز آمده است. در سوره حمد که خواندن آن در نماز واجب است، بعد از حمد و ثنا ، خدا را مخاطب قرار می دهیم ؛ ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدنا الصراط المستقیم .
« استاد شهید مطهری/ تعلیم و تربیت/ ص ۱۹۳- ۱۹۲»
۴۵- با اینکه از نظر روح عبادت هر چه غیر خدا در ذهن انسان نباید بهتر است، ولی اسلام به خاطر یک مصلحت اجتماعی بسیار مهم، برای اینکه روح یک مسلمان را روح اجتماعی کرده باشد آن را با چاشنی عبادت به خورد مردم داده و می گوید بگویید : ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدنا صراط المستقیم منحصراً تو را پرستش می کنیم و منحصراً از تو کمک می خواهیم، خدایا همه ما را به راه راست هدایت کن . در اینجا همکاری و همدلی و همگامی کاملاً مشهود است .
« استاد شهید مطهری/ تعلیم و تربیت/ ص ۱۹۳-۱۹۲»
۴۶- السلام علینا و علی عبادالله الصالحین سلام بر ما، سلامت بر ما و بر جمع بندگان شایسته خدا، اعلام صلح و اعلام صفا با همه بندگان صالح خدا می کنی . به قول امروزی ها اعلام همزیستی مسالمت آمیز با همه افراد شایسته می کنی . در حال نماز می گویی من با هیچ بنده شایسته ای سر جنگ ندارم ، چون اگر با بنده شایسته ای سر جنگ داشته باشم خود ناشایسته ام .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص ۸۸- ۸۷»
۴۷- نماز گناهان را مانند برگ و گردن ها را از ریسمان گناه آزاد می سازد، پیامبر خدا نماز را به چشمه آب گرم که بر در خانه شخص باشد و روزی پنج نوبت خود را در آن شستشو دهد تشبیه فرمود، آیا با چنین شستشوها چیزی از آلودگی بر بدن باقی می ماند ؟
« استاد شهید مطهری/ سیری در نهج البلاغه/ ص۹۶ »
۴۸- هیچ می دانید که ما مسؤول نماز خواندن خاندان خودمان ، یعنی زن و فرزند خودمان هستیم ؟ هر فردی از ما هم مسؤول نماز خودش است و هم مسؤول نماز اهلش، یعنی زن و بچه اش .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۹۵- ۹۴-۹۳ »
۴۹- بچه ها را چه باید کرد ؟ بچه ها را از کوچکی باید به نماز تمرین داد ، دستور به ما رسیده است که به بچه از هفت سالگی نماز تمرینی یاد بدهید. البته بچه هفت ساله نمی تواند نماز صحیح بخواند ولی صورت نماز را می تواند بخواند، از هفت سالگی می تواند به نماز عادت بکند، چه پسر و چه دختر .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۹۵-۹۴-۹۳ »
۵۰- همان اولی که بچه به دبستان می رود، باید نماز را در دبستان به او یاد بدهند. در خانواده هم باید به او یاد بدهند ولی انی را توجع داشته باشید که یاد دادن و وادار کردن با زور نتیجه ای ندارد ، کوشش کنید که بچه تان از اول به نماز خواند رغبت داشته باشد و به این کار تشویق بشود .
« استاد شهید مطهری/گفتارهای معنوی/ ص۹۵-۹۴-۹۳ »
۵۱- بهر شکلی که می توانید موجبات تشویق بچه تان را فراهم کنید که با ذوق و شوق نماز بخواند ، زیاد به لو بارک الله بگویید، جایزه بدهید ، اظهار محبت کنید که بفهمد وقتی نماز می خواند ، بر محبت شما نسبت به او افزوده می شود .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۹۵-۹۴-۹۳ »
۵۲- بچه را باید در محیط مشوق نماز خواندن برد . این به تجربه ثابت شده است که اگر بچه به مسجد نرود، اگر در جمع نباشد، نماز خواندن جمع را نبیند ، به اینکار تشویق نمی شود ؛ چون اصلاً حضور در جمع مشوق انسان است .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۹۵-۹۴-۹۳ »
۵۳- اسلام که می گوید، بچه ات را وادار به نماز خواندن کن، نمی گوید آقا مآبانه فرمان بده، تشر بزن ، دعوایش کم. نه ، از هر وسیله ای که می دانید بهتر می شود برای تشویق او به عبادت و نماز خواندن استفاده کرد، شما باید استفاده بکنید. باید ما با بچه های خودمان برنامه مسجد رفتن داشته باشیم تا بچه ها با مساجد و معابد آشنا بشوند .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۹۵-۹۴-۹۳ »
۵۴- فوائد و خاصیت نماز خواندن را برای بچه ها بگوییم ، در حدودی که می توانیم فلسفه نماز خواندن را برای بچه ها بگوییم .
اولاً برای خودتان در خانه یک مصلایی انتخاب کنید ( مستحب هم هست) یعنی در خانه یک نقطه ای را انتخاب بکنید که جای نمازتان باشد. مثل یک محراب برای خودتان درست کنید. اگر می توانید یک اتاق را بعنوان مصلی، همانطوریکه پیغمبر (ص) یک مصلی داشت، جای نماز داشت .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص ۶۶ »
۵۵- یکی از گناهان ، استخفاف نماز است یعنی سبک شمردن نماز ، نماز خواندن یک گناه بزرگ است و نماز خواندن اما نمازرا خفیف شمردن، استخفاف ردن، بی اهمیت تلقی کردن، نیز خود ، گناه است .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص ۶۵-۶۴ »
۵۶- امام نفرمود که شفاعت ما به مردمی که نماز نمی خوانند نمی رسد ، آنکه تکلیفش خیلی روشن است ، به کسانی که نماز را سبک می شمارند . یعنی چه نماز را سبک می شمارند ؟ وقت و فرصت دارد ، می تواند نماز خوبی با آرامش بخواند ولی نمی خواند .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص ۶۵-۶۴ »
۵۷- اینکه عده ای عربی بخوانند ، عده ای فارسی، عده ای ترکی، و خلاصه هرکس به زبان ملی خود بخواند (اعمال سلیقه است. ) یا بگوییم در مسافرت ها، قدیم نماز دو رکعتی بده ولی اکنون چون با هواپیما مسافرت می کنند باید چهار رکعتی بخوانند زیرا این سفر مشقت ندارد . اگر در عبادت ها سلیقه را دخالت بدهیم به تدریج چیزی از آب در می آید که مصداق این شعر می شود .
بـس کــه ببستنـــد بـر او بــرگ و ســاز گــر تـو ببینــی نشناسیش بــــاز
« استاد شهید مطهری/ آشنایی با قرآن/ ص۴۲-۴۳-۴۴ »
۵۸- مسجد مدینه، در صدر اسلام، تنها برای اداء فریضه نماز نبود ؛ بلکه مرکز جنب و جوش فعالیت های دینی و اجتماعی مسلمانان، همان مسجد بود . هر وقت لازم می شد اجتماعی صورت بگیرد مردم را به حضور و در مسجد دعوت می کردند.
«استاد شهید مطهری/داستان راستان/پاورقی اولین داستان»
۵۹- اولین کاری که رسول اکرم بعد از مهاجرت به این شهر (مدینه) کرد ، این بود که زمینی را در نظر گرفت، و با کمک یاران و اصحاب این مسجد را در آنجا ساخت .
« استاد شهید مطهری/ داستان راستان/ پاورقی اولین داستان »
۶۰- در متن فقه اسلامی آمده است که مستحب است مؤذن « صیت » یعنی خوش صدا باشد . زیرا : طبع آدمی اینطور است که وقتی اذان را از یک خوش صدا می شنود، جملات آن جور دیگری بر قلبش اثر می گذارد . همینطور است قرآن خواندن، تبلیغ کردن، که اگر با لحن خش باشد ، زودتر بر شنونده اثر می گذارد .
« استاد شهید مطهری/ حکایت ها و هدایت ها/ ص۱۷۸ »
۶۱- اسلام هیچ عبادتی را بدون نیت نمی پذیرد و نیت از نظر اسلام دارای دو رکن است. یکی اینکه عمل باید از روی ت.جه باشد نه از روی عادت . رکن دوم نیت ، اخلاص است و اینکه انگیزه انسان از عمل چیست ؟
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۲۳۷-۲۳۶ »
۶۲- از نظر اسلام ، معنویت جدا از زندگی در این جهان وجود ندارد . همان طور که اگر روح از بدن جدا شود، دیگر متعلق به این جهان نیست و سرنوشتش را جهان دیگر باید معین کند ، معنویت جدا از زندگی نیز متعلق به این جهان نیست و سخن از معنویت منهای زندگی در این جهان بیهوده است .
« استاد شهید مطهری/ مجموعه آثار/۳/ (ولاها و ولایتها)/ ص۲۹۳ »
۶۳- نماز و عبادت برای یک عبادتگر واقعی «پیمان» است و صحنه زندگی وفای پیمان است. این پیمان مشتمل بر دو شرط اصلی است :
یکی رهایی و آزادی ازحکومت و اطاعت غیر خدا- اعم از هوای نفس و مطامع نفسانی و از موجودات و اشیاء و اشخاص و دیگر تسلیم محض در مقابل آنچه خدا به آن امر می کند و به آن راضی است و آن را دوست می دارد .
« استاد شهید مطهری/ مجموعه آثار/۲/ (مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی)/ص۱۳۵-۱۳۴»
۶۴- این از اوجب واجبات است که مسلمان ها با زبان عربی آشنا بشوند. بفهمند که در نماز چه می گویند. قرآن خودشان را بفهمند، ولی چه باید کرد، حرص دنیا آن چنان ما را گرفته است که چون زبان انگلیسی کلید درآمد و مادیات است، بچه هفت ساله مان را هم می فرستیم تا زبان انگلیسی یاد بگیرد . کمتر خانواده ای است که لااقل یک نفر در آن زبان انگلیسی را نداند ولی حاضر نیستیم یک کلاس عربی تشکیل بدهیم و زبان عربی را به خاطر خدا یاد گیریم . بخاطر نمازمان یاد بگیریم . بخاطر قرآنمان یاد بگیریم .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۶۶ »
۶۵- بعید نیست که در معنی حمد ، مفهوم دیگری نیز دخالت داشته باشد و آن مفهوم، پرستش است . پس در مفهوم حمد سه عنصر در آن واحد دخیل است : ستایش ؛ سپاس ؛ پرستش ؛ به عبارت دیگر حمد ؛ ستایش سپاسگزارانه پرستشانه است .

استاد شهید مطهری/ طهارت روح/ ص ۳۳۰


فواید و آثار دعا و نماز

تورات مقدس متن مدونی برای تفیلا (نماز) معرفی نکرده، لیکن هر فردی چه مرد و چه زن یعنی همه افراد یهود را موظف به خواندن نماز کرده است. در سفر تثنیه فصل 11 آیه 13 چنین ذکر شده است: «خداوند خدای خود را دوست بدارید و او را با تمامی دل و با تمامی جان خود عبادت کنید». دانشمندان یهود درباره این موضوع تفسیر کرده ‏اند که این کدام پرستش است که به قلب مربوط می‏ باشد؟ جواب داده‏ اند که همان نماز است.

تفیلا وسیله ارتباطی است بین انسان و خدا که در این رابطه انسان خود را بی‏نهایت کوچک دانسته در مقابل نیرویی بی‏نهایت بزرگ، به مدح و ستایش می‏پردازد. در قسمت دیگری از تفیلا انسان خواست‏ه ی خود را با خدا مطرح می‏کند. دعا کردن تکلیف کردن بر خدا نیست بلکه برعکس تکلیف کردن بر خود ماست یعنی می‏توان این طور بیان کرد که انسان هنگام دعا کردن با در نظر گرفتن عنصر مشترک با خدا یعنی عنصر اراده و اختیار که او را از سایر موجودات جدا می‏کند خواستار آن است که با داشتن چنین عنصری خود را از مقام بی‏نهایت کوچک به مقامی بی‏نهایت بزرگ برساند و با کسب چنین قدرتی قادر به رفع نیازها و برآورد خواست‏ها باشد. قسمت دیگر تفیلای ما مربوط به شکرگذاری از خداوند است و این بزرگترین نشانه آگاهی انسان است و عبارت است از آگاه بودن انسان به ارزش‏های خویش و آگاهی او نسبت به همه نعمت‏ها و موهبت‏هایی که دارد.

Tefila-تفیلاحخامیم(دانشمندان یهود) شکرگذاری را وظیفه هر انسانی در تمام موارد زندگی می‏دانند. چنان چه وقتی غذایی را می‏خوریم این کار را انجام می‏دهیم و یا در موارد دیگری مانند بوییدن شکوفه ی شکر می‏گوییم که چنین بصیرتی در حواس و فکر انسان وجود دارد تا پی به چنین مخلوقاتی ببریم. اصولا فلسفه مدح و شکرگزاری انسان را از فلسفه نیهیلیزم و پوچی‏گری بیرون آورده و او را متوجه جهان خارج و طبیعت می‏سازد.

نزدیکی انسان به خدا (که توسط تفیلا(نماز) انجام می‏گیرد) نتیجه پیشرفت ‏های عقلانی و تزکیه نفس خود اوست، که او را مسئول آن قرار می‏دهد تا شایستگی خود را نسبت به این موهبت الهی ثابت نماید. اگر به انسان این افتخار داده شده است که پرتویی از انوار الهی در روح او به امانت گذاشته شود، این وظیفه نیز برعهده او نهاده شده است که زندگی خود را به نحوی بگذراند که مورد تعیید آفریدگار قرار گیرد.

ایمان به عالی‏ترین وجه، هنگام دعا کردن و نماز خواندن جلوه‏ گر می‏شود. زیرا آن کس که به خدا علاقه و صمیمانه ایمان دارد، به حضور پروردگار دعا می‏کند و حاجات خود را از او می‏خواهد. دعا کردن و نماز خواندن تنه برای رفع حاجات نیست، دعا و نماز در حقیقت عبارت است از رابطه ا‏ی صمیمانه بین آفریدگار و آفریده، که انسان به وسیله آن از اعماق قلب با خالق خویش سخن می‏گوید. از این رو دعا و نماز هم به درگاه خداوند مقبول و خوش‏ایند است و هم به انسان کمک می‎کند تا غم از دل بزدید و بار روح را سبک‏تر سازد حتی گفته شده است: خداوند مشتاق شنیدن دعا و نماز عادلان و نیکوکاران است برای چه دعا و نماز نیکوکاران به پارو (کلمه «عِتِر» به معنی پارو می‏باشد و همان حروف عِِتِر ریشه فعل دعا کردن و نماز خواندن را دارد) تشبیه شده است؟ چون همان‏طور که پارو محصول را زیرو رو کرده و آن را از جایی به جای دیگر منتقل می‏‎سازد، به همان ترتیب دعا و نماز عادلان و نیکوکاران خـشم و غـضب خـداوند را بـه رحمت مبدل می‏کند (تلمود: یواموت 64 الف) نماز حقیقی چیزی بیش از حرکت و تلفظ لبان است و بایستی از اعماق قلب برخیزد. نماز انسان به حضور خداوند مورد قبول واقع نمی‏شود مگر این که وی قلب و جان خود را کف دست بگذارد چنان که در مراثی ارمیا فصل 3 آیه 41 آمده: «قلب خود را همراه با دست ‏هایمان به سوی خدایی که در آسمان‏ها است برافرازیم». یعنی آن که ما نباید تنها دست ‏هایمان را هنگام دعا و نماز به سوی خداوند بلند کنیم بلکه باید قلب خود را نیز متوجه خالق جهان سازیم.

 

Tefilaکسی که دعا و نماز می‏خواند باید چشمانش را پائین افکنده و قلبش را متوجه بالا سازد و باید نزد خود چنین مجسم کند که خداوند مقابل او است چنان که در کتاب مزامیر داود (تهیلیم) فصل 16 آیه 8 می‏فرمید: «خداوند را همیشه پیش روی خود می‏دانم». در تلمود؛ براخوت، 28 ب آمده است: «هنگامی که شما دعا و نماز می‏خوانید بدانید که در حضور چه کسی ایستاده‏ید». دانشمندان یهود دعا و نماز را چیزی بزرگ‏تر و والاتر از درخواستی برای رفع احتیاجات مادی می‏دانند. در عین حال که تقاضاهای زندگی جسمانی را از یاد نبرده‏ اند ایشان دعا و نماز را به عنوان واسطه ا‏ی برای ارتباط با خدا و گسترش پا‏ک‏‎ترین و عالی‏ترین احساسات و انگیزه‏ های طبیعی به کار می‏برند. در نظر ایشان، عبادت و خواندن دعا و نماز ورزشی است روحانی برای افزودن قدرت روان، بدین نیت که روح فرمانده زندگی و ارباب و سرور جسم شود.

«نیچه» می‏نویسد انسان همچنان که به آب و اکسیژن نیازمند است به خدا نیز محتاج است. روح نیمش عقل است و نیم دیگرش احساس، ما باید هم زیبایی دانش را دوست بداریم و زیبایی خدا را.

«الکسیس کارل» می‏گوید: آثار نییش و رسم پرستش و دعا کردن در جامعه وقتی رو به ضعف و فراموش شدن می‏گذارد مقدمات انحطاط و عدم مقاومت ملت و جامعه را فراهم می‏کند. بنابرین جامعه با از دست دادن عمل پرستش و نیایش مزاج خود را برای رشد میکرب انحطاط ، متلاشی شدن، تجزیه و ضعف اجتماع آماده می‏کند او می‎‏گوید روم باشکوه و متمدن قدیم را، دوری مردمش و متروک ماندن سنت دیرین بشری در پرستیدن، رو به ضعف و ذلت برد.

محققین روانشناسی از روی آمارهای ممالک مختلف به این نتیجه مسلم رسیده‏ اند که تعداد نسبی انتحار و قتل و طلاق و اعمالی که در هیجان ‏های یاس و غضب انجام می‏شود در اقوام معتقد و مومن خیلی کمتر از محیط‏ های بی‏‏ دین و لاقید است.

لغت نماز و دعا در زبان عبری تفیلا گفته می‏شود و از ریشه (پیلِل) به معنی مجادله گرفته شده است چنان که در تهیلیم (زبور داود) فصل 106 یه 30 آمده است: «پینحاس (نوه حضرت هارون) ایستاد و داوری نمود نماز و دعا کرد و مرگ و میر قطع گردی». در تلمود؛ سنهدرین 82 این جمله را چنین تفسیر کرده ‏اند: پینحاس مثل این که با خدا مجادله کرد و درباره وبائی که قوم را کشتار می‏کرد از خداوند توضیح خواست بنابرین هیتْپَلِل یعنی تقدیم اظهارنامه درباره مطلبی به پیشگاه قاضی عالم در عالیترین دادگاه و در سِفر پیدایش حضرت ابراهیم را می‏بینیم که درباره افراد سِدُوم با خداوند به صورت مجادله و مانند یک وکیل مدافع با قاضی کل عالم بحث می‏کند و نمونه جالب دیگر دعا حضرت موسی است که مانند وکیل مدافع شجاعی از قوم اسرائیل دفاع می‏کند و در سفر خروج فصل 32 یه‏هی 11 و12 و 13 چنین آمده: «موسی، به درگاه خداوند خدای خود التماس نموده، گفت: خداوندا چرا خشمت بر قومت افروخته شده است این قومی که با قدرت عظیم و با نیروی قوی از مصر بیرون آوردی چرا مصریان بگویند از روی سوءنیت آنها را از مصر بیرون آوردنت این که آنها را در بیابان بکشد ... .

در طرف مقابل دعی سیر انبیاء به صورت مجادله با خداوند نیست، بلکه درخواست آنها به صورت التماس و تضرع است یعنی به درگاه خداوند بخشنده و مهربان روی آورده و طلب رحمت و بخشیش می‏نمایند. این نوع نماز را به نام (تفیلت ویدوی) یعنی اعتراف و اقرار به گناه خوانده می‏شود. در بیشتر قربانی‏هایی که (در دوران معبد مقدس) تقدیم می‏شد صاحب قربانی دست‏ های خود را روی سر حیوان می‏گذاشت و مطالبی اداء می‏کرد و سپس مبادرت به قربانی می‏نمود و حال که اجری مراسم قربانی امکان‏پذیر نیست این مطالب جزء دعا و نمازهای روزانه گردیده است.

دانشمندان یهود عقیده دارند که اجداد مقدس ما حضرت ابراهیم و اسحق و یعقوب بنیان‏گذاران زمان نمازهای روزانه بوده ‏اند. حضرت ابراهیم نماز صبحگاه را بنیان گذاشت. «پیدایش فصل 22 آیه 3: ابراهیم بامدادان سحرخیزی کرد .....» و حض اسحق نماز نیم‏ روز را «پیدیش فصل 24 آیه 63: قبل از غروب اسحق برای راز و نیاز کردن (با خدا) به صحرا رفت..... ». حضرت یعقوب نماز شامگاه را. پیدایش فصل 28 آیه 11: در آن محل (محل کوه موریا که حضرت اسحق برای قربانی به آنجا برده شد) نماز خواند و نظر به این که آفتاب غروب کرد آنجا منزل نمود...».

بنی ‏اسرائیل در مصر نیز نماز می‏گذاشتند و دعا می‏خواندند چنان که در سفر خروج فصل 2 یه 23 این طور آمده: یعنی «پس از مدت مدید (که فرزندان ییسرائل از گل‏کاری و خشت‏ زنی رنج می‏بردند) واقع شد که پادشاه مصر درگذشت. فرزندان ییسرائل از آن بندگی نالیدند و از عذاب فریاد ‏زدند. فریاد شکایت آنها از بندگی به درگاه خداوند رسید».

در کتاب دانیال فصل 3 یه 11 مندرج است: حضرت دانیال روزانه سه مرتبه پنجره خانه خود را رو به بیت‏ المقدس (اورشلیم) باز می‏کرد و به زانو می‏افتاد و با سجده به درگاه خداوند نماز می‏گذاشت. این نماز با تسبیح و مدح شروع می‏شد و با شکرگذاری خاتمه می‏یافت.

از نماز و دعاهای حضرت موسی در تورات زیاد بازگو شده است از جمله در کتاب تثنیه فصل 3 یه 24 و 25 آمده است: «یعنی خداوندا تو شروع کردی که بزرگواری و قدرت زیادت را به بنده‏ات نشان دهی چون که کدام نیروئی در آسمان و زمین وجود دارد که کارها و دلاوری ‏های تو را انجام دهد. تمنی این که (اجازه دهی از رود اردن) عبور نمایم و آن سرزمین خوبی را که در آن طرف رود اردن است یعنی آن کوه زیبا و لِوانُون را ببینم».

سیر تکامل نماز از حضرت ابراهیم تا ظهور حضرت موسی به طور بسیار خلاصه شروع می‏شود و در زمان حضرت موسی با نزول تورات نمازهای خاصی به آنها اضافه می‏گردد و پس از دوران انبیاء به طور کلی بنا به مقتضی وضع اجتماعی و سیاسی و اتفاقات تاریخی ادعیه بوجود آمده و تصنیف می‏گردد و به مجموعه دعاهای قبلی اضافه می‏گردد و در دوران بازگشت پراکندگی اول توسط «عِزرا» و یارانش در حدود دو هزار و چهارصد سال قبل شکل کامل به خود می‏گیرد و به صورت مدون در می‏ید و سپس در تمام دوران استقرار معبد مقدس دوم به شکل ثابت می‏ماند و در زمان تدوین تلمود یروشلمی حدود 1800 سال قبل ختم می‏گردد.

به طور خلاصه انبیاء بعد از حضرت موسی مانند یهوشوع پیغمبر، حنا زن القانا، شموئل نبی، حضرت داود، حضرت سلیمان، حزقیاهو پادشاه و یا حضرت یونس، ارمیا نبی، حبقوق نبی، دانیال نبی، مردخی و استر و عزرا و (دانشمندان تلمود) هرکدام در عصر خود بر نماز و ادعیه‏هی موجود دعاهایی افزودند. نمونه‏ هایی از این دعاها بدین مضمون می‏باشند:

در پیان لحش (دعی نوزده برکتی) این درخواست را می‏خوانیم:

«ای خدی من زبان مرا از بدگویی، و لبانم را از تکلم به نیرنگ باز دار، در برابر اشخاصی که مرا نفرین می‏کنند، زبانم ساکت و خاموش بماند، و روانم در برابر همگان همچون خاک باشد. قلبم را برای پذیرفتن تورات بگشا، جانم فرمان ‏های تو را پیروی و تبعیت و اگر کسانی علیه من بد بیندیشند و به زیان من قصد کنند، تو به فوریت مشورت آنها را برهم زن و فکرشان را باطل کن. سخنان دهان من مورد رضای تو قرار گیرند و تفکر دلم به حضور تو مقبول افتد، ای خدایی که آفریدگار و نجات ‏دهنده من هستی». (براخوت 17 الف)

یکی از دانشمندان یهود، در پیان دعا فوق، این دعا را افزوده است:

«ای خداوند من، خدای اجداد من میل و رضای تو بر این تعلق گیرد، که در دل هیچ انسانی کینه و دشمنی علیه ما وراد نشود. و کینه و عداوتی علیه هیچ انسانی بر دل ما نگذرد. حسادتی نسبت به ما در دل هیچ‏کس رسوخ نکند، و نسبت به هیچ‏کس نیز حسد به دل ما راه نیابد. در سراسر روزهای عمر تحصیل تورات و اجری فرایض تو مشغله ما باشد، و سخنان ما به حضور تو التماس و تضرع محسوب می‏گردد، قلب‏ های ما را متحد کن تا از نام تو بترسیم. از آن چه که منفور درگاه تو است ما را دور بدار، و به آن چه مورد راضی تو است ما را نزدیک ساز، و به خاطر نام مبارک خودت با ما احسان کن. (تلمود یروشلمی براخوت 7 دال)

 

چند گفتار از دانشمندان درباره نماز و اهمیت آن:

1- دعا و نماز از قربانی‏ بزرگ‏تر و مهم‏تر است.

2- دعا و نماز از اعمال نیک با اهمیت ‏تر است.

3- کسی که دعا و نماز می‏خواند، باید قلب خود را متوجه (خدی) آسمان سازد.

4- کسی که دعا و نماز می‏خواند باید چشمانش را پایین انداخته و قلبش را متوجه بالا سازد.

5- کسی که فکرش آسوده نیست (تمرکز حواس ندارد) نماز نخواند. (تلمود؛ عرووین 65 الف)

6- هر کس که برای همنوع خود دعا می‏کند و جهت او طلب رحمت می‏نماید، در حالی که خود نیز به آن مورد نیاز دارد نخست به خود او جواب داده می‏شود و خود او اول نجات می‏یابد.

7- هر کس فرامین الهی را با ایمان کامل بر خود قبول نماید و آن را انجام دهد شیسته آن خواهد بود که الهام الهی بر او قرار گیرد. (مخیلتا صفحه 33 ب )

8- بهترین راه تزکیه روح، نماز است، چون وسیله مطمئنی جهت تزکیه است.

9- نماز مایه آرامش است.

10- نماز مایه نزدیک شدن انسان به سعادت است.

11- نماز انسان را از فحشا و منکرات باز می‏دارد.

12- نماز سپاسگزاری از معبود است چون تشکر از نعمت ‏دهنده واجب است، چنانچه اگر کسی کاری را برای ما انجام داد و از او تشکر نکنیم در حق او جفا کرده‏یم.

13- از ویژگی ‏های نماز جلوگیری از غفلت است.

14- نماز انسان را به پاکی‏ها و پاکسازی هم ظاهر و هم باطن هدیت می‏کند.

15- نماز ضد اضطراب و پریشانی است.

16- نماز سدی است در مقابل گناهکاری‏ها و ایجاد روح تقوا و پرهیزگاری.

17- نماز وسیله پاک شدن و ثابت کننده خلوص و پیراستگی از تکبر و غرور است.

18- نماز وسیله زدودن پرده ‏های غفلت و سستی، پرورش فضائل اخلاقی گسترش‏ دهنده زمینه عدالت و رعایت حقوق اجتماعی، یجاد روح، نظم و پاکیزگی در ظاهر و باطن انسان است.

19- نماز درست است که به وسیله فرد انجام می‏پذیرد، اما با نماز، ساخته شدن عضوی از جامعه شکل می‏‎گیرد و این رابطه بین نماز و اجتماع است.

20- وقتی انسان متذکر خدا بود خدا را مراقب خویش دید قهراً از انجام گناه و منکرات شرم و حیا می‎‏کند.

21- شادابی روح انسان: نماز در ساخت روح انسان، همان نقشی را ایفا می‏کند که نرمش و ورزش در ساخت جسم انسان ایفا می‏ نماید.

22- نماز روح انسان‏ها را به مبداء هستی‏ بخش مرتبط و متصل می‏کند و به این ارتباط، روح و جان آدمی را زنده، بانشاط و آرام می‏سازد و او ر برای انجام سیر تکالیف و وظائف فردی و اجتماعی آماده می‏کند.

23- خواندن نماز علاوه بر آن که انجام یک دستور و یک واجب الهی است، خود مانع از انجام زشتی‏ها، خلاف‏ها و گناهان دیگر است.

24- یکی از فلسفه‎‏ های عبادت، اظهار خضوع و تسلیم در مقابل امر پروردگار و ایجاد روح عبودیت و بندگی در انسان است.

25- و بالاخره نماز داری آثار و فلسفه‏ های متعددی است از جمله این خواص: نماز، تقدیر و سپاس‏گزاری از خدا است، موجب آرامش انسان است، موجب یاد خداست، زمینه پرهیز از گناه را در انسان فراهم می‏کند، تأکیدی بر نظافت و سلامتی است، دارای آثار وحدت ‏بخش اجتماعی است و موجب انضباط و وقت ‏شناسی است.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد