سخنانی از پیامبر بزرگ اسلام
- خوشبخت ترین ملت غیر عرب به واسطه اسلام، ایرانیان اند.
- با منزلت ترین مردم نزد خداوند در روز قیامت، کسی است که در راه خیرخواهی برای خلق او بیش از دیگران قدم بردارد.
- در بدی فرزند آدم همین بس که برادر مسلمان خود را کوچک شمارد.
- اگر کسی بتواند حق کسی را بپردازد و تعلل ورزد، هر روز که بگذرد، گناه باجگیر برایش نوشته شود.
- به عزیزی که خوار گشته و توانگری که تهیدست شده و دانشمندی که در روزگار نادانان تباه گردیده است، مهربانی کنید.
- هر که نه به قصد نیازخواهی بلکه برای دیدن برادر مؤمن خود به خانه او رود، از دیدارکنندگان خدا انگاشته شود و سزاوار است بر خدا که دیدار کننده خود را گرامی دارد.
- بی رغبتی به دنیا (همان) کوتاه کردن آرزو و به جا آوردن شکر هر نعمت و پرهیز از محرمات الهی است.
- دید و بازدید (بذر) محبت را می رویاند.
- هر که از آبروی برادر مسلمان خود دفاع کند، البته بهشت بر او واجب آید.
- هیچ کار خیری را ریاکارانه انجام نده و آن را از روی حیا ترک مکن.
سخنانی از حضرت علی (ْع) (قسمت دوم) غررالحکم، ج 4، ص 603 نهج البلاغه، قصارالحکم، 366 نهج البلاغه، قصارالحکم، شماره 378 غررالحکم، ج3، ص303. بحارالانوار، ج78، ص369 غررالحکم، ج1، ص199،377،128 و ج2، ص17 تحصیل علم در هر حالی واجب است. بصائرالدرجات، ص3 علم را بجوئید اگر به فرورفتن در قعر دریاها و شکافتن دلها و سینه ها باشد. بحارالانوار، ج78، ص277 سخت ترین عذاب در قیامت برای عالمی است که از علم خود هیچ سودی نبرد. بحارالانوار ج2، ص34ـ36 و 37 و 38 امام صادق«ع» از پدرانش روایت کرده که مردی نزد (رسول خدا) آمده گفت: ای رسول خدا علم چیست؟ فرمود: دم بستن و دل دادن به سخن استاد، پرسید: پس از آن چیست؟ فرمود: گوش دادن، گفت: پس از آن چیست؟ فرمود: حفظ کردن، پرسید: پس از آن چیست؟ فرمود: عمل کردن و بکار بستن، گفت: پس از آن چیست ای رسول خدا؟ فرمود: انتشار آن. اصول کافی، ج1، ص84 هر چیزی را زکاتی است و زکات علم آن است که به اهل آن تعلیم کنند. عدت الدعی، ص63 کسی که دنیا را بخواهد برای بی نیاز شدن از مردم و عطوفت و مهرورزی به همسایه، خدا را در حالی دیدار خواهد کرد که چهره اش چون ماه شب چهارده باشد. ثواب الاعمال، ص164 ایمان بنده خدا کامل نشود تا چهار خصلت در او باشد: 1ـ خلقش نیکو باشد. 2ـ نفس خود را سبک شمرد (و به خاطر آن خود را به گناه دچار نکند). 3ـ زیادی سخنش را نگهدارد. 4ـ زیادی مالش را خارج کند. بحارالانوار، ج67، ص298 چیزی بر شیطان سنگین تر از صدقه دادن بر مؤمن نیست، و صدقه پیش از آنکه در دست بنده خدا قرار گیرد در دست خدا قرار خواهد گرفت. وسایل الشیعه، ج9، ص406 براستی که فقرای مسلمان در باغهای بهشت چهل پاییز پیش از توانگران مسلمان گردش می کنند، سپس فرمود: من برای تو مثلی می زنم، و آن مثل این است دو کشتی بر گمرکچی گذر کنند، گمرکچی در یکی نگاه کند و چیزی در آن نبیند، گوید: آنرا رها کنید و در دیگری بنگرد و آنرا پر از بار ببیند، گوید: آنرا نگهدارید. اصول کافی، ج3، ص384 چهار چیز است که کم آن هم زیاد است: آتش، دشمنی، فقر و بیماری. کشف الغمه، ج2، ص202
سخنانی از امام صادق «ع» (قسمت اول)
سخنانی از امام صادق «ع» (قسمت دوم)
دعا برمی گرداند قضا و حکم مقدری را که سخت محکم شده، پس بسیار دعا کن که دعا کلید هر رحمت و کامیابی برای هر حاجتی است، و بدانچه نزد خدا است نتوان رسید جز با دعا، و براستی که هیچ دری نیست که آنرا زیاد بکوبند جز آنکه زمینه و وسیله فراهم شود تا به روی کوبنده اش باز شود. اصول کافی، ج4، ص232، ط اسلامیه ـ فلاح السائل، ص28
کسی که پیشدستی در دعا نماید (و همیشه و در هر حال به درگاه خدا دعا کند) در وقت نزول بلا دعایش مستجاب گردد و فرشتگان گویند: صدایی آشنا است، و دعایش باز نگردد. و کسی که پیشدستی در دعا نکند (و فقط در وقت نزول بلا دست به دعا بردارد) دعایش در آن وقت مستجاب نگردد و فرشتگان گویند: این آواز را نشناسیم. اصول کافی، ج4، ص219 و 220
کسی که بخواهد دعایش در حال سختی به اجابت رسد باید در حال آسایش بسیار دعا کند. اصول کافی، ج4، ص219 و 220
چهار دسته هستند که دعایشان مستجاب نمی شود: 1ـ مردی که در خانه بنشیند و بگوید: خدایا! به من روزی ده. خداوند به او می گوید: مگر به تو دستور ندادم که دنبال آن برو و در طلبش باش؟ 2ـ مردی که زنی در خانه دارد (و از او به تنگ آمده است) و دعا کند که خدایا مرا از شر این زن آسوده کن. خداوند به او می گوید: مگر طلاق او را در اختیار تو قرار ندادم؟ 3ـ مردی که مالی دارد و آن را تباه سازد و بیهوده خرج کند، آنگاه بگوید: خدایا به من روزی بده. خدا به او می گوید: آیا من به تو دستور ندادم که در خرج کردن میانه رو باش و مالت را تباه نکن؟ 4ـ مردی که مالی دارد و بدون شاهد و سند آن را قرض دهد (و بدهکار مالش را به او پس ندهد و آن مرد پیوسته به درگاه خدا دعا کند) خدا به او گوید: مگر من به تو دستور ندادم که بی شاهد و سند قرض نده؟ بحارالانوار، ج93، ص360
هر گاه دلتان شکست دعا کنید، زیرا دل تا پاک و خالص نشود شکسته نمی شود. مکارم الاخلاق، ص315
حسن خلق روزی را فراخ کند. بحارالانوار، ج71، ص396
سخنانی از امام صادق «ع» (قسمت سوم)
سخنانی از حضرت علی (ْع) (قسمت اول)
هر که همتش کوچک باشد، فضیلتش از بین برود.
ثمره حسادت، بدبختی در دنیا و آخرت است.
گنجایش هر ظرفی با آنچه در آن نهند، تنگ می شود جز ظرف دانش که (هر چه در آن نهند) گسترش می یابد.
هر که اطمینان داشته باشد که آنچه خدا برایش مقدر کرده است به او می رسد، دلش آرام گیرد.
چه بسیارند عبرتها و چه اندک اند عبرت گرفتن ها!
انصاف، برترین خصلت هاست.
هر که خوراکش کم باشد، اندیشه اش زلال گردد.
دعاى چهار کس رد نشود
عجله کار شیطان است مگر در چند مورد
در چندین موقع فرستادن صلوات بسیار توصیه شده:
۱ . پس از شنیدن نام رسول خدا (ص)
۲ . در ابتدای تدریس و موعظه و پس از حمد و ثنای خدا .
۳ . موقع نشستن بر مرکب .
۴ . هنگام وضو گرفتن .
۵ . هنگام عبور از کنار مساجد , ورود به مساجد و خروج از آن ها .
۶ . قبل از اشتغال به ذکر جمعی و فردی .
۷ . در ابتدای مکاتبات و مراسلات , آغاز و پایان غذا خوردن .
۸ . در خطبه ی نکاح , بعد از حمد و ثنای خدا .
۹ . نزدیک قبر رسول خدا (ص) .
۱۰ . بعد از فراقت از سعی صفا و مروه , در مشعر الحرام .
۱۱ . در راه حج کسی که می خواهد به بلندی برود تکبیر بگوید و چون روی به نشیب آرد , صلوات بفرستد .
۱۲ . بین قبر رسول خدا و منبر آن حضرت .
۱۳ . هنگام وزیدن باد و ذبح کردن حیوانات .
۱۴ . هنگام داخل شدن در بازار .
۱۵ . هنگام تعجب کردن .
۱۶ . هنگام اراده ی کاری .
۱۷ . پیش از دعا کردن و بعد از ختم دعا .
۱۸ . پس از عطسه .
۱۹ . هنگام استشمام بوی خوش , بوییدن گل ها ؛ به ویژه گل محمدی .
۲۰ . پس از نماز های یومیه , چهارده صلوات هدیه به معصومین (ع) و هفت صلوات هدیه به اولیای خدا , نزد اهل سلوک سنت است
بزرگان دین گفته اند: عجله کار شیطان است مگر در چند مورد
1- وقت نماز که رسید باید عجله نمود که وقت فضیلت آن نگذرد.
2- در دفن میت باید در صورت امکان عجله نمود.
3- در مورد دختر شوهر دادن در صورت امکان باید شتاب کرد.
4- در اداى قرض باید عجله نمود.
5- وقتى مهمان وارد خانه شد در غذا و طعام دادن به او باید عجله نمود.
6- اگر گناهى از شخصى سرزد باید در توبه عجله نماید.
نتیجه مخالفت با هواى نفس
در کتاب فرج بعد الشدة حکایت ذیل را نقل نموده که راهبى در بلاد مصر شهرت یافت که او صاحب مکاشفه است ، عالمى از علماى مسلمین خیال کرد که این راهب ، مسلمین را از دین اسلام خارج مى کند پیش خود گفت خوب است او را بکشم کاردى را مسموم کرده آمد به در خانه راهب ، در را زد راهب گفت : کارد را بینداز، اى عالم مسلمین داخل شو، آن عالم کارد را انداخت و داخل شد، و گفت : اى راهب این نور مکاشفه از چه جهت به تو ظاهر گشته ، راهب گفت : به خاطر مخالفت با هواى نفس ، عالم به او گفت : آیا اسلام را قبول مى کنى ؟ راهب گفت : بلى ، (( اشهد ان لااله الاالله و ان محمدا رسول الله )) عالم گفت : چه چیز تو را به مسلمانى وادار نمود؟ راهب گفت : اسلام را بر نفس خودم عرضه کردم نفسم مخالفت کرد من هم با نفسم مخالفت کردم و اسلام را قبول کردم چون من به این مقام نرسیدم جز به مخالفت با نفسم.
سبب توبه بشر حافى
حسد از هر صفت و گناهى بدتر استروایت شده که شیطان ، به درگاه فرعون آمد، و در را کوبید، فرعون گفت : کوبنده درب کیست ؟ شیطان گفت : اگر خدا بودى ، مى فهمیدى چه کسى درب را مى کوبد، فرعون گفت : اى ملعون داخل شو، شیطان گفت : ملعونى بر ملعونى وارد مى شود، پس داخل شد، فرعون به او گفت : چرا بر آدم سجده نکردى تا رانده درگاه خدا و مورد لعن خدا واقع نشوى ؟ در جواب گفت چون مانند تو در صلب آدم بود، فرعون به او گفت : آیا بدتر از من و از خودت بر روى زمین سراغ دارى ؟شیطان در جواب گفت : انسان حسود از من و از تو بدتر است چون حسد عمل نیک انسان را مى خورد، همچنانکه آتش هیزم را مى خورد و مى سوزاند.
منبع: زهر الربیع اى دل عمر کوتاه
بس در زلف بتان جا کردى اى دل ما را میان خلق رسوا کردى اى دل . بیرون مرا از فکر فردا کردى اى دل تا از کجا ما را تو پیدا کردى اى دل . روزم سیه حالم تبه کردى تو کردى اى دل بسوزى هر گنه کردى تو کردى . اى دل بلااى دل بلا اى دل بلائى اى دل سزاوارى که دائم مبتلائى . از مائى آخر خصم جان ما چرائى دیوانه جان آخرچه اى کار کجائى . مجنون شوى دیوانه ام کردى تو کردى از خویشتن بیگانه ام کردى تو کردى . یا کمتر اندر دام خوبان مبتلا شو یا ناز و کم کن مرد میدان بلا شو. با بى وفایان یا دلاکم آشنا شو سا آشنا خواهى شدن رو بى وفا شو. دیگر وفا اى دل خریدارى ندارد کم گو از این کالا که بازارى ندارد. اى آبرو ریز اى دل دیوانه من اى از قرار و صبر دین بیگانه من اى از تو پر خون جام مى پیمانه اى دل اى از تو ورد هر زبان افسانه من تا چند هر شب تا سحر بیدار باشى با مرغ شب دمساز و با غم یار باشى تاکى بزلف دلبران پابندى اى دل تاکى به امید وفا خرسندى اى دل تا چندى اى دل راستى تا چندى اى دل وقت است که از بگذشته پندى گیرى اى دل هر کس که باشد همچو تو اى دل دل او آسان نگردد تا ابد یک مشکل او
مرحوم کلینى (ره ) از بعضى از اصحاب ما روایت کرده که گفت : حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: بر (سختیهاى ) دنیا صبر کنید، زیرا دنیا ساعتى بیش نیست ، زیرا آنچه که گذشته (دیگر) درد و رنج و سرور و خوشیش را نمى یابى ، و آنچه که نیامده است پس تو نمى دانى آن چیست و فقط دنیاى تو آن لحظه اى است که در آن هستى ، پس صبر کن در آن بر اطاعت خدا و روگردان از معصیت خدا.
در کتاب من لایحضره الفقیه آمده است که على علیه السلام فرمود: هیچ روزى نمى گذرد بر فرزند آدم ، جز اینکه آن روز به او مى گوید: من روز جدید هستم ، و من بر تو شاهد و گواه هستم ، و در من حرف خوب بزن ، یا کار خیر انجام بده زیرا تو پس از من مرا هرگز نخواهى دید.
سخنان گهربار امام پنجم امام محمد باقر
چیزی با چیزی بهتر از حلم با علم، در نیامیزد.
تمامی کمال در فهم در دین، صبر بر ناگواری و اندازه نگه داشتن در مخارج زندگی است.
در هر قضای الهی برای مؤمن خیری نهفته است.
هر آن کس که ظاهرش بر باطنش بچربد، میزان عملش سبک باشد.
دانشمندی که از علمش استفاده شود، بهتر از هفتاد هزار عابد است.
(جایگاه) دوستی (خویش) را در دل برادرت، از میزان دوستی خودت نسبت به او بفهم.
ایمان، دوستی و دشمنی است.
چهار چیز از گنجهای نیکویی اند: نهان داشتن نیاز، پنهان داشتن صدقه، پوشیده داشتن درد و نهان داشتن مصیبت.
خداوند، دشنام گوی بی آبرو را دشمن می دارد.
برترین عبادت، عفت و پاکی شکم و عورت است.
ایمان، اقرار و عمل است و اسلام اقرار بدون عمل.
چاپلوسی و حسد، از اخلاق مؤمن نیست مگر برای کسب دانش.
صله رحم، اعمال را تزکیه و اموال را نمو می دهد. بلا را دفع، حساب را آسان و عمر را دراز می کند.
تنبلی به دین و دنیا زیان می رساند.
خداوند، آشکار سلام کردن را دوست می دارد.
مؤمن برادر مؤمن است. نه دشنامش می دهد، نه از وی دریغ می کند و نه به او بدگمان می شود.
چهره خرم و روی باز، وسیله دوستی و نزدیکی به خداست و ترش رویی و بد برخورد کردن وسیله دشمنی و دوری از خداوند.
هر که راستگو باشد، کردارش پاکیزه است، هر که خوش نیت باشد، روزی اش فزون است و هر کس با خانواده اش خوش رفتار باشد، عمرش افزایش می یابد.
کسی که با دست خویش حسد ورزیده و پایین دست خود را خوار بشمارد، بنده دانایی نیست.
منبع: تحف العقول، حسن شعبه حرانی، به تصحیح علی اکبر غفاری
پیروزی در امر خیر فضیلت است و پیروزی در کار زشت، جهالت.
آن مقدار که ستمدیده از دین ستمگر می ستاند، به مراتب بیشتر از چیزی است که ستمگر، از دنیای ستمدیده گرفته باشد.
منبع: سخنان معصومین(ع)، اثر شهید اول، ترجمه علی کاظمی
برادری داشتم که در نظرم بزرگ و با عظمت بود. به این جهت که دنیا در نظر او کوچک بود. حلیه الاولیائ، ج2ع ص186
در مصایب شکیبا باش، به حقوق دیگران تجاوز مکن و نسبت به دیگران تا آن حد کارسازی کن که ضررش برای تو بیش از سود آن نباشد.
اسلام بر پنج پایه نهاده شده است: برپا داشتن نماز، پرداخت زکات، روزه ماه رمضان، حج خانه خدا و ولایت (اعتقاد به امامت و حکومت) ما اهل بیت.
سوگند به خدا، شیعه ما نیست مگر کسی که پرهیزکار بوده و از خدا اطاعت کند.
به ولایت و دوستی ما جز از راه انجام عمل نیک و پرهیزکاری نمی توان رسید.
سامان یافتن شئون همه معاش زندگی و معاشرت همانند پیمانه پری است که دو سوم آن هوشیاری و زیرکی و یک سوم دیگرش چشم پوشی و گذشت باشد.
اسلحه و ابزار افراد پست و فرومایه، سخنان زشت و نیش دار است.
هر کس به راحتی از چیزی که از دست داده صرف نظر کند، جسمش نیز آرامش و آسایش خواهد یافت.
هر آن کس گرفتار نادانی و ناسازگاری شود، ایمان او پرده می افکند (و از دستش می رود).
هر کس موهای خویش را نگه می دارد، در تمیز نگه داشتن آنها بکوشد یا آنها را کوتاه کند.
هر که برای انجام کار (و رفع مشکل) برادر دینی خویش همراهش برود، چه آن کار را انجام دهد، چه به انجام نرساند مانند این است که سراسر عمر خود را به عبادت پرداخته باشد.
هر کس با زبان خویش ما را در برابر دشمن مان یاری کند، خداوند متعال زبان او را در روزی که در پیشگاهش قرار می گیرد، به دلیل و برهانش گویا می کند.
مصونیت اطفال از خطرات و انحراف ها در پرتو صلاحیت و شایستگی پدران آنان است.
هیچ فضیلتی به اندازه جهاد، از ارزش معنوی برخوردار نیست و هیچ جهادی مانند مجاهده در راه غلبه بر هوای نفس نیسست.
هیچ نکبتی دامن گیر شخص نمی شود مگر به واسطه گناهی که مرتکب شده است.
حسد ایمان را می خورد و نابود می کند، همان گونه که آتش هیزم را.
دروغ گویی مایه ویرانی ایمان است.
|