سایت تخصصی حسابداران خبره ایران

ارائه مطالب تخصصی حسابداری و حسابرسی و قوانین

سایت تخصصی حسابداران خبره ایران

ارائه مطالب تخصصی حسابداری و حسابرسی و قوانین

ارتباط با جن


بسم الله الرحمن الرحیم

برملا کردن اسرار پشت پرده غیب‌گویان امروزی

  • ارتباط با جنّیان

ارتباط با جنّیان که در آیه ششم سوره جن به آن اشاره شده، اختصاص به زمان پیامبر اکرم(ص) ندارد؛ امروزه هم کسانی هستند که برای پیشبرد اهداف شیطانی و هوس آلود خود به این موجودات پناه می‌برند

(کَانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ)  ؛ مطابق این آیه شریفه، ارتباط با جنّیان و موجودات ماورایی نه تنها ممکن است، بلکه واقع هم شده است، لکن همه‌گان باید بدانند که این نه تنها مشکلی از انسان نمی‌گشاید، بلکه جز بر گمراهی شخص ارتباط گیرنده نمی‌افزاید (فَزَادُوهُمْ رَهَقاً).

از عارف دلسوخته، مرحوم آیت الله شیخ محمّد جواد انصاری همدانی (ق)  نقل شده که فرمودند:

«هر کس با جنّیان سر و کار داشته باشد، گرچه با مسلمانان آنها باشد، بالاخره کافر از دنیا خواهد رفت.»

  • کهانت و غیب‌گویی

کسانی که با موجودات ماورایی ارتباط دارند، گاه در قالب دعانویس و گاه با عنوان فالگیر و جن‌گیر و غیب‌گو داعیه‌دار اطلاع از مشکلات مردم و حلّ آنها هستند و در هر شهری معمولاً چند نفر از این دسته افراد وجود دارد.‌

ویژگی جذّاب کسانی که با جنیّان ارتباط دارند، غیب‌گویی و خبر دادن از زندگی دیگران و مشکلات آنهاست؛ تعدادی از مردم هم گاه برای اطلاع از  اشیاء گم شده، و گاه برای اطلاع از  سرانجام برخی کارها و نیز برای حلّ برخی مشکلات خود به ایشان مراجعه می‌کنند.

«غیب‌گو» در روایات «کاهن» نامیده شده و از مراجعه به آنها ‌به شدّت نهی شده است، به‌طوری  که مراجعه و تصدیق گفته‌های  آنان به منزله کُفر به کتب آسمانی الهی دانسته شده است. هیثم بن واقد می‌گوید به امام صادق (ع)  عرض کردم:

إِنَّ عِنْدَنَا بِالْجَزِیرَةِ رَجُلًا رُبَّمَا أَخْبَرَ مَنْ یَأْتِیهِ یَسْأَلُهُ عَنِ الشَّیْ‏ءِ یُسْرَقُ أَوْ شِبْهِ ذَلِکَ أَ فَنَسْأَلُهُ؛ در منطقه ما مردی هست که  گاهی از محلّ اشیاء  مسروقه و این طرو مسائل خبر می‌دهد، آیا مجاز هستیم به ایشان مراجعه کنیم؟

حضرت فرمود: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):

مَنْ مَشَى إِلَى سَاحِرٍ أَوْ کَاهِنٍ أَوْ کَذَّابٍ یُصَدِّقُهُ بِمَا یَقُولُ فَقَدْ کَفَرَ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ کِتابٍ؛ رسول خدا ؟ص؟ فرمود:

(چنین کسانی کاهِن هستند و) هرکس به ساحر، کاهن و یا دروغ‌گویی مراجعه کند و او را در گفتارش تصدیق کند، به تمام کتاب‌های آسمانی کافر شده است.  (وسائل الشیعة، ج‏۱۷، ص ۱۵۰)

علاوه بر منع صریح از مراجعه به غیب‌گویان، اجرتی هم که در مقابل کهانت آنان پرداخت می‌شود از جمله اموال حرام شمرده شده و در ردیف اموال حرامی چون رشوه  قرار گرفته است؛ امام صادق (ع) فرمود:

«السُّحْتُ … الرِّشْوَةُ فِی الْحُکْمِ وَ أَجْرُ الْکَاهِنِ» (الکافی (ط – الإسلامیة)، ج‏۵، ص ۱۲۷)

  • غیب‌گویی و جذب مراجعین

کسانی که به غیب‌گویان مراجعه می‌کنند به سرعت جذب این افراد شده و کم کم در تمام ابعاد زندگی خود، دچار نوعی اعتیاد در مراجعه به این افراد می‌شوند.‌ ابزار این شیّادان برای جذب مراجعین، پرده برداشتن از برخی اسرار خانوادگی و شخصی آنهاست.

مثلاً کاهِن به فرد مراجعه کننده می‌گوید: تو چند فرزند داری و فلان فرزندت قبلاً فلان حادثه برایش پیش آمده بود و خودت هم اخیراً فلان کار را کرده‌ای؛ مراجعه کننده وقتی می‌بیند این آقا از درون زندگی‌اش خبر داد و اکثر خبرهایش هم مطابق با واقع بود، او را باخبر از غیب دانسته، به او اطمینان می‌کند و به نوعی مرید و مطیع او می‌شود و کم کم در همه امورات زندگی خود و برای اطلاع از عواقب کارهایش به او مراجعه می‌کند و در جزئی ترین امور زندگی‌اش هم به حرف او گوش می‌دهد.

ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ زیرا این مرید سراپا مطیع، مُراد خود را در هر کوی و برزن تبلیغ می‌کند و از قدرت‌های غیبی‌اش دیگران را آگاه می‌کند، و همین تبلیغات چهره به چهره، آن شخص کاهِن و غیب‌گو را به شخصیّتی معروف و پُر مراجعه تبدیل می‌کند، و این چنین می‌شود که طیف وسیعی در جامعه در کسوت‌های مختلف از کارگر و بازاری گرفته تا شخصیت‌های اجتماعی و چه بسا چهره‌های شاخص مملکتی، برای پیشبرد امورات خود مُدام به این شخص غیب‌گو مراجعه می‌کنند!

به راستی این شخص، چگونه از اسرار و ریزه‌کاری‌های زندگی ما اطلاع دارد؟! آیا او متصّل به عالم غیب است و شخصیّتی بزرگ دارد یا در پنهانِ خود ترفند و شیطنتی دارد؟! به لطف خدا در ادامه به تدریج از ترفند غیب‌گویی این شیّادان پرده برخواهیم داشت.‌‌

  • قرین و همزاد رحمانی و شیطانی

مطابق برخی آیات قرآنی (ق: ۱۷-۱۸) و بعضی روایات فرشته یا فرشتگانی همواره مأمور القای افکار مثبت برای تشویق به انجام کارهای خوب، سوق دادن به سمت کمال و نیز امداد مؤمنان هستند. این نوع القائات مثبت «خواطر رحمانی» یا «الهام» نام دارد.

در مقابل شیطان یا شیاطینی هم همراه هر انسانی هستند و مأموریتشان القای تفکرات منفی و دعوت به انجام کارهای ناشایست است. این نوع القائات نیز «خواطر شیطانی» یا «وسوسه» نام دارد.

امام صادق (ع) فرمود:

ما مِنْ قَلْبٍ إِلَّا وَ لَهُ أُذُنَانِ عَلَى إِحْدَاهُمَا مَلَکٌ مُرْشِدٌ وَ عَلَى الْأُخْرَى شَیْطَانٌ مُفْتِنٌ هَذَا یَأْمُرُهُ وَ هَذَا یَزْجُرُهُ الشَّیْطَانُ یَأْمُرُهُ بِالْمَعَاصِى وَ الْمَلَکُ یَزْجُرُهُ عَنْهَا؛ (الکافی (ط – الإسلامیة)، ج‏۲، ص ۲۶۶)

هیچ قلبی نیست جز آنکه دو گوش دارد، بر سر یکى از آن دو فرشته‌ایـسـت راهـنـمـا و بر سر دیگرى شیطانیست فتنه انگیز، این فرمانش دهد و آن بازش دارد. شـیـطـان بـه گـنـاهـان فـرمـانـش دهـد، و فـرشته از آن‌ها بازش دارد.

مطابق روایتی از امیرالمؤمنین (ع) وقتی شیطان از درگاه الهی رانده شد، از خدا خواست که مطابق با عدالت با وی رفتار کرده و به او امتیازاتی بدهد، از جمله اینکه در مقابل تولّد هر انسان دو شیطان متولّد شده و به سپاه وی افزوده شود:

قَالَ: لَا یُولَدُ لَهُمْ وَلَد إِلَّا وُلِدَ لِیَ اثْنَانِ … قَالَ: قَدْ أَعْطَیْتُک‏. (بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج‏۶۰، ص ۲۷۴)

برخی معتقدند این شیاطین مقارن با تولد هر انسانی متولّد شده و به اغوای او گماشته می‌شوند و به جهت تقارن ولادتشان با انسان در عُرف مردم «همزاد» انسان نامیده می‌شوند.  این اصطلاح معمولاً توسّط فالگیرها ودعانویس‌ها به کار می‌رود و آنها خیلی از مشکلات مراجعه کنندگان را به داشتن همزاد ربط می‌دهند؛ مشکلاتی از قبیل سر نگرفتن کارهای شخصی و اداری، سقط جنین، دیدن کابوس و نداشتن خواستگار و …

در میان عرب‌های امروزی نیز همزاد با عنوان «قرین» (همراه) شناخته می‌شود؛ اصطلاح قرین ریشه قرآنی و روایی دارد. در سوره زخرف سخن از قرین شیطانی انسان چنین به میان آمده است:

«وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرین» (زخرف: ۳۶)

و هر کسى از یاد خداى رحمان اعراض کند، شیطانى را به سراغ او مى‏فرستیم، که همنشین دایمى او باشد.

در مقطعی از سوره قاف هم چنین آمده است:

وَ جَاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَّعَهَا سَائقٌ وَ شهَِیدٌ(۲۱)لَّقَدْ کُنتَ فىِ غَفْلَةٍ مِّنْ هَاذَا فَکَشَفْنَا عَنکَ غِطَاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ(۲۲)وَ قَالَ قَرِینُهُ هَاذَا مَا لَدَىَّ عَتِیدٌ(۲۳)أَلْقِیَا فىِ جَهَنَّمَ کلُ‏َّ کَفَّارٍ عَنِیدٍ(۲۴) مَّنَّاعٍ لِّلْخَیرِْ مُعْتَدٍ مُّرِیبٍ(۲۵)الَّذِى جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَاهًا ءَاخَرَ فَأَلْقِیَاهُ فىِ الْعَذَابِ الشَّدِیدِ(۲۶) قَالَ قَرِینُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَیْتُهُ وَ لَاکِن کاَنَ فىِ ضَلَالِ  بَعِیدٍ. (ق: ۲۱-۲۷)

«و هر شخصى مى‏ آید در حالى که همراه او (فرشته) راننده و گواهى دهنده است. (۲۱) (به او گفته مى‏شود:) بیقین از این (رستاخیز) در غفلت بودى، پس پرده‏ات را از (چشمان) تو برطرف کردیم، و امروز چشمت تیز بین است. (۲۲)و (فرشته) همنشین او گوید:» این (نامه اعمال) چیزى است که نزد من آماده است. « (۲۳) (به آن دو مأمور گفته مى‏ شود:) هر بسیار ناسپاس ستیزگر را در جهنّم افکنید! (۲۴) (همان) بسیار بازدارنده از نیکى، که تجاوزگرى تردیدگر است. (۲۵) (همان) کسى که معبود دیگرى با خدا قرارداده، پس او را در عذاب شدید بیفکنید! (۲۶) (شیطان) همنشین او گوید:» اى پروردگار ما! (من) او را به طغیان وا نداشتم، و لیکن (خودش) در گمراهى دورى بود. »

مطابق این آیات در روز قیامت با هرکسی دو نفر وارد دادگاه عدل الهی می‌شوند: قرین اوّل که از فرشتگان است نامه اعمال انسان را تقدیم درگاه الهی می‌کند؛ امّا قرین دوّم که از شیاطین است سعی می‌کند همه تقصیرها را به گردن انسان بیندازد، وی می‌گوید: خدایا من او را به طغیان وادار نکردم بلکه او خودش در گمراهی به سر می‌برد. پس در این آیه قرین هم بر فرشته همراه و هم بر شیطان همراه اطلاق شده است. پس می‌توان گفت انسان هم قرین ملَکی دارد و هم قرین شیطانی. الهامات خیر از ناحیه قرین ملکی و القائات شرّ از سوی قرین شیطانی صورت می‌گیرد.

در روایتی هم  از رسول خدا (ص) نقل شده که فرمود:

مَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ قَدْ وُکِّلَ بِهِ قَرِینُهُ مِنَ الْجِنِّ؛ هیچ‌یک از شما نیست مگر اینکه قرینش از جنّ بر او گماشته شده است.

سؤال شد: ای رسول خدا، آیا بر شما هم گماشته شده است؟ حضرت فرمود:

وَ إِیَّایَ إِلَّا أَنَّ اللَّهَ أَعَانَنِی عَلَیْهِ فَأَسْلَمَ فَلَا یَأْمُرُنِی إِلَّا بِخَیْرٍ.

آری! این شیطان بر من هم گماشته شده است، ولی خداوند مرا بر او یاری کرد و قرینم اسلام اختیار کرد و به همین خاطر جز به خیر و نیکی مرا  دستور نمی‌دهد.  (بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج‏۶۰، ص ۲۹۸)

خلاصه اینکه شیطانی همواره در تمام حالات با ماست و مأموریتش وسوسه و دعوت به کارهای ناشایست است و طبیعتاً از جزیئات زندگی و احوال ما و از اتفاقاتی که در گذشته برایمان اتفاق افتاده و نیز از تصمیماتی که برای آینده در ذهن داریم، به خوبی اطلاع دارد.

  • ارتباط کاهنان و غیبگویان با جنیان

کاهنان (غیب‌گویان) و برخی دعانویسان و فالگیرها بر اثر برخی ریاضت‌های غیر شرعی، با برخی از اجنّه ارتباط دارند و اخباری را از آنها دریافت می‌کنند و این اخبار را به مردم تحویل می‌دهند و با این کار برای خود کسب و کاری راه می‌اندازند.

القای اخبار توسّط جنّ به انسان در دو آیه از قرآن کریم تأیید شده است:

«وَ إِنَّ الشَّیاطینَ لَیُوحُونَ إِلى‏ أَوْلِیائِهِمْ»؛ همانا شیاطین مطالبی را به دوستان خود وحی و القاء می‌کنند. (انعام: ۱۲۱)

«هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلىَ‏ مَن تَنزََّلُ الشَّیَاطِینُ* تَنزََّلُ عَلىَ‏ کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ* یُلْقُونَ السَّمْعَ وَ أَکْثرَُهُمْ کَاذِبُونَ»؛ آیا به شما خبر بدهم که شیاطین بر چه کسانی نازل می‌شوند و سخنانى را به آنان القا مى‏کنند؟ بر هر دروغ‌گوی گناهکار آنها اخبارى را که دزدانه از عالم برتر شنیده‏اند، به هرکس که بر او فرود آیند القا مى‏کنند و بیشترشان دروغگو هستند و اخبار نادرست را در اختیار آن گروه از آدمیان قرار مى‏دهند. (شعراء: ۲۲۱-۲۲۳)

این جنّ شیطانی مرتبط با کاهن در اصطلاح : «موکِّل» نامیده می‌شود و اینکه گفته می‌شود فلان دعانویس موکّل دارد، یعنی با جنّی شیطانی در ارتباط است و او برخی کارها را برایش انجام می‌دهد یا برخی خبرها را برایش می‌آورد.

مطابق آیه سوره شعرا اخباری که شیاطین به همکاران اِنسی خود منتقل می‌کنند، اگر مربوط به اخبار آسمان‌ها باشد، غالباً دروغ است؛ چون آنها پس از تولد پیامبر اکرم ؟ص؟ از استراق سمع منع شده‌اند؛ ولی اخباری که نسبت به زندگی مراجعه کنندگان می‌دهند، می‌تواند درست باشد.

  • علم محدود جنیان

از آیه دهم سوره جن بر‌می‌آید، جنّیان علم محدودی دارند، و مانند انسان‌ها از خیلی چیزها بی‌خبرند:

«وَ أَنَّا لَا نَدْرِی أَ شَرٌّ أُرِیدَ بِمَنْ فِی الْأَرْضِ أَمْ أَرادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَداً»

از بیانات قرآنی در داستان مرگ حضرت سلیمان (ع) هم معلوم می‌شود که جنّیان علم غیب ندارند:

«فَلَمَّا خَرَّ تَبَیَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ ما لَبِثُوا فِی الْعَذابِ الْمُهینِ» (سبأ: ۱۴) حال سؤال که این موکّل جنّی مرتبط با کاهن و دعانویس از کجا و به چه طریقی از جزئیّات زندگی مراجعه کنندگان خبر دارد؟!

پاسخ این است که وقتی شما به یک شخص غیب‌گو و یا برخی دعانویسان مراجعه می‌کنید، او ابتدائاً از زندگی شما هیچ اطلاعی ندارد؛  ولی در جلسه گفتگو با شما، موکّل وی با همزاد و قرین شما ارتباط برقرار می‌کند و از زندگی شخصی شما اطلاعاتی را دریافت می‌کند؛ سپس موکّل نیز  آن اطلاعات را در گوش شخص کاهن املاء می‌کند و او هم به صورت بریده بریده به شما تحویل می‌دهد! در حقیقت قرین شما اطلاعات خصوصی زندگی شما را با واسطه موکّل، در اختیار کاهن و ساحر و دعانویس و … قرار می‌دهد.

و اینجاست که شما در مقابل این کاهنِ شرور سر تعظیم و خضوع فرود می‌آورید به طوریکه هرچه بگوید گوش می‌دهید؛ با این استدلال که او که از گذشته من اطلاع داشت پس لابدّ نسبت به اتفاقات آینده هم علم غیب دارد!  در حالی که نه او نه همکاران جنّی او نسبت به آینده اطلاعی ندارند، ولی از آنجا که از  خبرهایی پیرامون گذشته و حال شما اطمینانتان را جلب کرده‌اند، نسبت به آینده شما هم اظهار نظرهایی می‌کنند و متأسفانه  شما هم می‌پذیرید و به دستورالعمل‌هایش عمل می‌کنید. البته برخی اظهار نظرهای آنها نسبت به آینده درست است و از علل زیر سرچشمه می‌گیرد:

  1. برخی امور برای ما آینده است، ولی برای جنیان حال محسوب می‌شود
  2. آینده‌ای را که کاهن پیشگویی می‌کند، جنیان مرتبط به وقوع می‌پیوندانند (آینده سازی)
  3. اخباری که جنیان قبلاً (در زمان حضرت موسی؟ع؟ )در آسمان ها شنیده بودند.
  4. اعتقاد شدید جنیان به سنن الهی
  5. علم جنیان به برخی از قواعد طبیعت
  6. قوای احساسی دقیق‌تر جنیان
  7. ذهن خوانی جنیان (فراخوانی اطلاعات از ذهن پرسشگر)

مطابق آنچه عرض شد، مکث کردن در هنگام صحبت و بریده بریده صحبت کردن از علائم شخص مرتبط با موجودات ماورایی است.  علّت این مکث هم این است که خبرهایی که می‌دهند از خودشان نیست، بلکه اطلاعات از قرین و همزاد به موکّل شیطانی و از او به شیطان انسانی منتقل شده و سپس از زبان او جاری شده و به گوش شما  می‌رسد و همین واسطه در خبر باعث می‌شود این تأخیر در میان جملات اتفاق بیفتد؛ دقیقاً مانند اینکه کسی از پشت تلفن اعداد و ارقامی را برای شما بخواند و شما هم پس از شنیدن، آن را برای شخص دیگری بازگو کنید، که طبیعتاً تکرار شما برای شخص سوّم به صورت بریده بریده خواهد بود.

فریب بسیار مهم این جماعت برای جذب مخاطبان این است که گاهی از کار خود با عنوان سرکتاب، طالع بینی و استخاره یاد می‌کنند و گاهی قرآن باز می‌کنند و این خبرهای شبه غیبی را به شما می‌دهند، تا به شما القاء کنند که من این خبرها را از قرآن می‌فهمم! در حالی که  جزئیات حوادث زندگی شما در هیچ جای قرآن نوشته نشده، و بلکه این آقا اصلاً سواد خواند قرآن را ندارد چه رسد به فهمیدنش!

پس قرآن آموزان گرامی! بر حذر باشید از مراجعه به این شیاطین انسی که مراجعه به آنها، در حقیقت خضوع در درگاه شیطان و تصدیق کلامشان و ترویج آنها مطابق روایتی که در درس قبل گذشت، در حکم کُفر به تمام کتب آسمانی  است؛ زیرا به نوعی تبعیّت از شیطان است. ضمن اینکه مراجعه به این افراد اعتیاد آور است و کم کم در همه امور ریز و درشت خود احساس می‌کنید باید با این افراد مشورت کنید، هم جیبتان خالی می‌شود و هم شیاطین به کانون زندگی شما راه پیدا می‌کنند و دیگر از دست آنها خلاصی نخواهید یافت. «فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصار» (حشر: ۲۳)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد