عنوان | پیمانکاری در بهشت و جهنم |
---|---|
فرستنده لطیفه | سیدمحمودی علیرضا |
متن کامل لطیفه | روزی مقرر شد برای کسانی که عذابشان را در جهنم دیده و تمام شده و باید به بهشت منتقل شوند پلی ارتباطی ساخته شود. جلسه ای تشکیل شد و با توجه به اینکه جهنمی ها اجازه نداشتند قبل از دیدن عذابشان داخل بهشت شوند و بهشتیان هم دوست نداشتند وارد جهنم شوند، مقرر شد که جهنمیان نیمه پلی که در جهنم واقع شده را بسازند و بهشتی ها هم نیمه خودشان را و مقرر شد سال آینده برای افتتاح پل دوباره گردهم بیایند. طی آن یکسال در قسمت جهنم چندین بار مناقصه بعلت نداشتن وجدان کاری، تقلب، تبانی، پارتی بازی، رشوه و ... لغو و برگزاری مجدد شد. پس از یکسال و در موعد مقرر در حالی که هنوز مناقصه هم برگزار نشده بود، مسؤل ساخت نیمه پل در جهنم به ستوه آمد و خطاب به جهنمیان گفت: «آبرویمان را بردید، حتماً حالا بهشتی ها پل را سر وقت و با کیفیت بالا ساخته اند.» وقتی به سر محل پروژه رفتند دیدند خبری از نیمه پل بهشتی ها هم نیست! با تعجب از مسؤل بهشتی ها پرسیدند: «شما چرا نیمه پل را نساختید؟!» جواب دادند: «اسناد مناقصه تهیه شده و اعلامیه برگزاری مناقصه را هم همان ماه اول انتشار دادیم ولی ظاهراً هیچ پیمانکاری در بهشت نیست. چون هیچکس تا حالا برای گرفتن اسناد مناقصه مراجعه نکرده!» |
عنوان | طوطی ارشد |
---|---|
فرستنده لطیفه | سلیمانی، شباهنگ |
متن کامل لطیفه | مردی به یک مغازه فروش حیوانات رفت و درخواست یک طوطی کرد. صاحب فروشگاه به سه طوطی خوش چهره اشاره کرد و گفت: «طوطی سمت چپ 500 دلار است.» مشتری: «چرا این طوطی اینقدر گران است؟» صاحب فروشگاه: «این طوطی توانایی انجام تحقیقات علمی و فنی دارد.» مشتری: «قیمت طوطی وسطی چقدر است؟» صاحب فروشگاه: طوطی وسطی 1000 دلار است. برای اینکه این طوطی هر کاری را که سایر طوطی ها انجام می دهند، انجام داده و علاوه بر این توانایی نوشتن مقاله ای که در هر مسابقه ای پیروز شود را نیز دارد.» و سرانجام مشتری از طوطی سوم پرسیده و صاحب فروشگاه گفت: « 4000 دلار.» مشتری: «این طوطی چه کاری می تواند انجام دهد؟» صاحب فروشگاه جواب داد: «صادقانه بگویم من چیز خاصی از این طوطی ندیدم ولی دو طوطی دیگر او را مدیر ارشد صدا می زنند |