به راستی مدیر توانمند کیست و خصوصیات این مدیران چیست ؟
این یکی از موضوع هائیست که کارکنان ، سازمانها و مدیران همواره با آن روبه رو هستند. مدیر توانمند کسی است که وظایف خود را کاملاً می داند و افزون بر این رئیس و مرئوس خوبی است و از کارهای خود اطلاع کافی دارد.
مدیر توانمند امریه صادر نمی کند، قدرت رهبری دارد و نه فقط طرز انجام کار بلکه علت انجام کار را نیز توضیح می دهد. دستورات خود را واضح و دوستانه می دهد، داد و فریاد نمی کند، تامطمئن نشود دستوراتش را فهمیده اند کار را شروع نمی کند.
برنامه کار را با در نظر گرفتن اطراف و جوانب آن طرح می کند و انجام آن را به عهده اشخاص کاردان می گذارد. بدون امر و تحکم آنها را به کار وامیدارد، کار را منصفانه قسمت می کند، به کار همه کارکنان خود می رسد، صادقانه قضاوت می کند و استحقاق را تنها مبنای قضاوت قرار می دهد، وضع هر فرد را برایش تشریح می کند.
از مساعی صادقانه و کاری که بالاتر از متوسط است قدردانی می کند. کارکنانی را که استحقاق تشویق دارند منظور می دارد، در مواردی که کار بد انجام می گیرد یا با شکست روبه رو می شود تحقیق می کند و فقط شخص مسئول را مواخذه می کند.
در تنیبه کارکنان خود منصفانه رفتار می کند، افراد را در حضور سایرین تنبیه نمی کند، توبیخ را بیطرفانه و با تحقیق کافی اجرا می کند، و به کارمند فرصت می دهد تا تمام قضیه را از نظر خود شرح دهد، در موقع تنبیه و اقدام انضباطی عصبانی نمی شود.
مراقبت می کند کارکنانی که جدیداً استخدام و یا منتقل شده اند به طور صحیح انجام کار را بیاموزند و دقت می نماید کلیه ابزار و امکانات لازم در دسترسشان قرار گیرد، با کارکنان جدید به گونه ای رفتار می کند که احساس غربت ننمایند.
مقررات کار و خط مشی سازمان را منصفانه تفسیر می کند، نه در برابر شکایات بیجا تسلیم می گردد و نه شکایات بجا را نادیده می انگارد. به تمام شکایتها با دلسوزی گوش فرا می دهد.
به کارکنان خود علاقه شخصی نشان می دهد، نسبت به افراد مافوق و مادون وفادار بوده و مسئولیت را با میل می پذیرد، مسئولیت را به گردن دیگری نمی اندازد و در موارد لزوم حاضر است برای دفاع از حق کارکنان به همه مقامات بالاتر مراجعه نماید.
ضمن پایبند بودن به وعده های خود چیزی را که نمی تواند انجام دهد قول و وعده نمی دهد. فکرش باز است ، با استقبال از پیشنهادات درباره آن با کارمندان بحث می کند.
مدیر توانمند حضور مستمر در محل کار دارد و همیشه می شود او را ملاقات نمود.کارکنان را تشویق می کند تا هر اشکالی دارند به او مراجعه کنند.
اصولی که مدیران توانمند می باید راهنمای خود قرار دهند
1ـ سازمان صحیح اولین شرط ایجاد رابطه با کارکنان است .
2ـ سرنوشت افراد را نباید به دست یک نفر سپرد.
3ـ باید بین نرمی و سختی حد متوسط را مراعات کرد.
4ـ هر کارمندی باید بداند رئیسش درباره او چه نظری دارد و چرا؟
5 ـ نباید کار را برای خوش آمد زیر دستان یا اشخاص بالا دست انجام داد.
6ـ باید به اصول اخلاقی پایبند بود و آنها را به کار بست .
7 ـ فقط هر وقت صلاح باشد باید از سوابق پیروی نماید.
8 ـ باید وعده کارهای فوری را کم کرد نه این که بر آنها افزود.
9ـ پاداش باید به کار مفید داده شود.
در روابط خود با کارکنانتان در نظر داشته باشید که هیچ کس از تحکم خوشش نمی آید. عزت نفس زیر دستانتان را پایمال نکنید. کاری کنید که به شما احترام بگذارند و ایمان پیدا کنند، فقط در این صورت نتیجه کار مطابق انتظار شما خواهد بود.
اشخاص برای کسی از دل و جان کار می کنند که دوستش بدارند. برای این که کارکنانتان شما را دوست بدارند با آنها نزدیک شوید، صحبت کنید و مشکلات آنها را حل نمائید فراموش نباید کرد که بشر ذاتأاحساساتی است ، احساسات و وضع اجتماعی کارکنانتان را همواره در نظر داشته باشید از این رو از انتقاد در انظار و هر عمل دیگری که احساسات آنها را جریحه دار کند بپرهیزید.
همه می خواهیم به ما اهمیت بدهند،از زیر دستانتان نظر بخواهید و به آنها نشان دهید که به عقیده شان احترام می گذارید، همه می خواهیم در جریان باشیم .
حقایق را در اختیار کارکنانتان بگذارید. آنها را از آنچه پیش خواهد آمد قبلا آگاه کنید. از این راه می توان شایعات را بی اثر کرد، اشخاص با هم فرق دارند بنابراین با هر کس مطابق وضع و روحیه خاص او رفتار کنید.
ارزش کار هر کس را به طریق خاصی می توان بالا برد، آن طریق را پیدا کنید.
قضاوت منصفانه را همه کس گردن می نهد. همه جوانب کار را رسیدگی کنید، بعد تصمیم بگیرید و به جای خود تمجید و به وقت خویش انتقاد کنید، افراد میل دارند از رؤسای خود تقلید کنند، برای کارکنان خویش سر مشق باشید.
به رؤسای زیر دست خود حسن سلوک را بیاموزید، آسانترین راه حل مسائل مربوط به کار جلوگیری از ایجاد آنها است . محیط سالم و مساعدی برای کار به وجود بیاورید.
مشکلات را پیش بینی و پیشگیری کنید،از آنجا که تأمین زندگی کارکنان شرط کافی نیست لذا بازده کار بیشتربه وضع روحی افراد نیز بستگی دارد، پس روحیه ها را تقویت نمایید.
مسئولیت ها و اختیارات مدیر
1ـ مسئولیت باید کلاً و کاملاً قبول و یا رد شود.
2ـ ممکن است مسئولیت را کاملاً تفویض کرد ولی نمی توان از آن طفره رفت .
3ـ مسئولیت نهایی قابل تفویض و تقسیم نمی باشد.
4ـ همیشه مسئولیت باید با اختیارات کامل همراه باشد.
5ـ کسی که مسئولیت را بر عهده دارد باید بداند که از او چه انتظاراتی دارند و بداند که تنها او مسئول است .
6 ـ تفویض مسئولیت باید متناسب با توانائی شخص باشد.
7ـ مسئولیت اجرای کار باید به کسی محول شود که کار را به سر انجام می رساند.
مسئولیت ها و اختیاراتی که نمی شود در انجام آنها کوتاهی کرد
1ـ تعیین شخص مناسب برای کار موردنظر.
2ـ هماهنگ ساختن قسمتهای مختلف کار.
3ـ خوب نگهداشتن روحیه کارکنان .
4ـ رسیدگی به شکایات .
5 ـ حفظ انضباط کاری.
6ـ تهیه برنامه کار
7ـ اصلاح روشهای کار
8 ـ همکاری با روسا.
9ـ رسیدگی به اختلافات بین کارکنان .
10ـ دادن اطلاعات لازم به کارکنان .
11ـ تعیین نوع و میزان محصول .
12 ـ تربیت زیر دستان .
دردسرهای سرپرست
در اینجا به چند نمونه از انواع گوناگون دردسرهای یک مدیر اشاره می شود. این دردسرها را فقط با رفع علل آن می توان برطرف کرد:
ـ دردسر کارکنانی که دستورات را درست اجرا نمیکنند.
ـ دردسر کارکنانی که دیر می آیند و زیاد غیبت دارند.
ـ دردسر کارکنانی که کار ناقص انجام می دهند، یا کارکنانی که نسبت به کاربی علاقه اند، و کارکنانی که تغییرات را نمی پذیرند.
چاره دردسرهای مدیر برای اجراء صحیح دستورات
ـ دستور را دقیق ، صریح ، واضح ، کامل و ساده بدهید.
- حتی الامکان علت دستور را ذکر کنید، دستور را آن قدر تکرار کنید تا کارکنان بفهمند و در صورت لزوم دستور کتبی صادر کنید.
- در موقع صدور دستور شخصیت کارکنان را خرد نکنید.
- فراموش نکنید غالبا علت انجام کار غلط دستور غلط است .
- برای بررسی روحیه کارکنان بی علاقه بیشتر به آنها توجه و با آنها صحبت کنید، علاقه آنها را بر انگیزید، تاکید کنید کار بهتر سبب ترقی بیشتر است .
- برای جلب همکاری کارکنان ، خودتان سرمشق باشید.
- با خلوص نیت در کارکنان ایجاد اعتماد نمائید، بدبین و کینه توز نباشید، کاری کنید که احترامتان محفوظ باشد، نشان بدهید که همکاری برای طرفین مفید است ، اگر رنجش و کدورت و نارضایتی هست رفع کنید، به این اصل معتقد باشید که افراد بیشتر خوبند تابد.
قابلیتهای لازم برای مدیران
تنظیم برنامه کار خود و دیگران
- طراحی فعالیت موجود در حیطه نظارت مربوطه
- کشف استعدادهای ویژه افراد و فراهم آوردن امکانات رشد آنها از طریق دوره های کار آموزی و آموزشی
- تصمیم گیری با استفاده از اصول و روشهای تجزیه و تحلیل مشکلات
- حل اختلاف افراد تحت نظارت
- ایجاد و حفظ هماهنگی با دیگر سرپرستان
- ترغیب کارکنان و قبول مسئولیت بیشتر
- استفاده از تشویق و تنبیه به عنوان عوامل انگیزش
- بررسی مراحل روش کار
- ساده کردن کار و تخمین زمان لازم برای انجام کار
- ایجاد روابط سازنده با گروههای کارگری و کارمندی
- انجام مصاحبه استخدامی
- انجام ارزشیابی عملکرد کارکنان
- نظارت بر کنترل فعالیتها و برنامه ها
- شناسایی شخصیت و درک علل رفتارهای کارکنان
- توانایی استفاده از کامپیوتر در امور اداری مالی و عملیاتی مربوط به واحد خود
- توانایی تنظیم گزارشهای لازم درباره وضعیت واحد تحت سرپرستی
- تنظیم بودجه جاری و عملیاتی واحد مربوطه.
مدیر فعال و پویا کیست ؟ در این مقاله به چند محور اساسی بعنوان سر فصل حرکت و فعالیت اشاره میشود امید است مفید فایده برای عزیزان تلاشگر در عرصه مدیریت باشد · مدیر فعال و پویا دنبال حاکمیت فرهنگی و شادابی و نشاط در محیط سازمانی و بین اعضای خود می باشد قطعا منظور از شادابی و نشاط یعنی امیدوار بودن به زندگی زندگی را خوب دیدن زندگی را شیرین دانستن زیبایی زندگی با هم را لمس کردن ادعیه ائمه معصومین (ع) مبین این فرهنگ است واجعل یومنا هذا یوم السرور بار خدایا قرار ده هر روز و این روز را در زندگی ما سرور وشادی و " اقسم بی من کل سرور ومن کل بهجه " بار خدایا قسمت کن برای من همیشه سرور ونشاط وشادابی را چون با حاکمیت این فرهنگ امید به زندگی افزایش می یابد و موجبات تحرک و فعالیت وتلاش برای انسان فراهم می شود و در پرتو آن شخصیت انسان رشد و گسترش می یابد " السرور یبسطالنفس و یثیرالنشاط"شادی جان را می گشاید (رشد شخصیت انسان )ونشاط و شادابی را برای انسان بر می انگیزاند . مدیر فعال و پویا کیست ؟ در این مقاله به چند محور اساسی بعنوان سر فصل حرکت و فعالیت اشاره میشود امید است مفید فایده برای عزیزان تلاشگر در عرصه مدیریت باشد · مدیر فعال و پویا دنبال حاکمیت فرهنگی و شادابی و نشاط در محیط سازمانی و بین اعضای خود می باشد قطعا منظور از شادابی و نشاط یعنی امیدوار بودن به زندگی زندگی را خوب دیدن زندگی را شیرین دانستن زیبایی زندگی با هم را لمس کردن ادعیه ائمه معصومین (ع) مبین این فرهنگ است واجعل یومنا هذا یوم السرور بار خدایا قرار ده هر روز و این روز را در زندگی ما سرور وشادی و " اقسم بی من کل سرور ومن کل بهجه " بار خدایا قسمت کن برای من همیشه سرور ونشاط وشادابی را چون با حاکمیت این فرهنگ امید به زندگی افزایش می یابد و موجبات تحرک و فعالیت وتلاش برای انسان فراهم می شود و در پرتو آن شخصیت انسان رشد و گسترش می یابد " السرور یبسطالنفس و یثیرالنشاط"شادی جان را می گشاید (رشد شخصیت انسان )ونشاط و شادابی را برای انسان بر می انگیزاند . احساس شادی و سرور زمانی برای انسان حاصل می شود که به آنچه مقصود آن است دست یابد فی المثل انسان خواهان موفقیت در درس خودش است پس هر گاه موفقیت بدست آید سرور و خوشحالی را بهمراه دارد فعالیت انسان باید هدفمند باشد تا در پرتو آن تلاش و کوشش مناسب شکل گیرد مثل بازی فوتبال که تلاش جمعی برای دستیابی به گل است که اگر بدان دست یابیم نشاط آور روح نواز و توان ساز است و اگر دست نیابیم موجب غم واندوه طراوت سوز نفس گیر و انسان را بتدریج دچار پژمردگی و افسردگی می کند . علی (ع) می فرماید :"الفقدان احزان " دست نیافتن به مقصود موجبات غم واندوه است حال در جهت ایجاد فرهنگ شادابی و نشاط به عوامل چندی اشاره می شود: انتخاب دوستان خوب و ایجاد ارتباط مناسب با آنها ملاقات با دوستان – آشنایان – بستگان (صله رحم ) استفاده از رنگهای نشاط آور ایجاد مسابقات مشروع (فوتبال – بسکتبال- والیبال و...) ایجاد گردش و تفریح مناسب (دریا – جنگل – موزه ها و...) پوشیدن لباسهای پاکیزه واستفاده از بوی خوش (عطر ) اهداء خون (تصفیه خون ) گریه برای امام حسین (ع) نماز اول وقت برخی از خوردنی ها مثل انگور که باعث آرامش می شود نوع بینش و تربیت مناسب انسان · مدیر فعال و پویا در امر تعلیم و تربیت سه محور اصلی را همیشه مد نظر دارد و بر اساس آن فعالیتهای خود را نظم می بخشد 1- دانش عمومی 2-نگرش و بینش 3- مهارت (رفتار فردی ) مدیر به دنبال آن است که با دانش عمومی از متعلمین (فراگیران ) خود یک شهروند خوب سازد یعنی شهروندی که رعایت نظافت و بهداشت رعایت قوانین و مقررات رعایت حقوق دیگران رعایت محیط زیست رعایت نظم و انضباط وقت شناسی خوب حرف زدن خوب گوش کردن احساس مسئولیت و ... را بنماید ودر مرحله نگرش و بینش در صدد است ضرورت و اهمیت هر یک از خصائل و فضائل را بخوبی تبیین نماید تا بعنوان یک نگرش و بینش مثبت در شاکله وجودیشان شکل گیرد ودر مرحله مهارت که بمعنی رفتار تکاملی است آنقدر این خصائل و فضائل برای متعلمین عادی می شود که بصورت یک عادت مفید و مثبت در رفتار تجلی نماید و انسان خودبخود زمینه کنترل را برای خود فراهم می نماید که اصطلاحا دچار خود کنترلی می شود که اگر این امر محقق شود به تعبیر داشمند بزرگ اریکسون "اساس تعلیم و تربیت بر خود کنترلی است " · مدیر فعال و پویا برای رسیدن به نقطه مطلوب بهره وری بر دو عنصر اساسی آن تاکید دارد 1- کارآیی: انجام دادن صحیح کارها یعنی خوب انجام دادن کارها که بیشتر متوجه جنبه کمی است 2- اثریخشی :انجام دادن کارهای صحیح یعنی میزان رسیدن به هدف که به جنبه کیفی فعالیت توجه دارد در دنیای امروز اثر بخشی را با تکیه برروش علمی آن که روش مبتنی بر تامین رضایت گروههای ذی نفع (دانش آموزان –اولیا-معلمان – کارکنان و...) است تاکید دارد . در این راستا بهترین سبک مدیریت الگوی مبتنی بر روابط انسانی است در این نوع مدیریت (رابطه مدار )مدیر معلمان و دست اندرکاران را در تصمیم گیریها و برنامه ریزیها مشارکت می دهد وبه آنان تفویض اختیار می کند وبه عقیده و رای آنها احترام می گذارد و به نیازهای اساسی آنان (مادی و معنوی)توجه دارد و فضای حاکم بر مدرسه را کاملا غیر رسمی و غیر اداری قرار می دهد سبک مدیریت رابطه مدار رضایت شغلی را برای 51 درصد از معلمان بر اساس نظر سنجی فراهم نموده است که قابل تامل است مدیران محترم می توانند سازمان خود را (مدرسه)در دو بعد کمی وکیفی مقیاس زده تا به میزان موفقیت خود دست یابند . در بعد کمی (تعداد قبولی –درصد قبولی – درصد نمرات بالا- درصد مردودی- درصد تجدیدی و...)در بعد کیفی (اهداف اعتقادی – اخلاقی –علمی و آموزشی –فرهنگی و هنری-اجتماعی- زیستی – سیاسی-اقتصادی و...)تا چه میزان محقق شده است؟ · مدیر فعال و پویا بر روند کلی تغییر در جهان توجه دارد خاصه در امر تعلیم و تربیت با آگاهی از تغییر اعضای سازمان را متقاعد به قبول تغییر می نماید یکی از رخدادهای مهم در نظام آموزشی بحث" آموزش مشارکتی "است که سرلوحه برنامه آموزشی است مشارکت یعنی فکر و دل ما متوجه آن باشد ودر مشارکت آموزش معلم بهمان نسبت دخیل است که دانش آموز و اولیاء دخیل است در نظام آموزشی مشارکتی الف: معلم نقش هدایت کننده تسهیل کننده راهنما و مشاور است یعنی باید نظام دانش آموز محوری جایگزین معلم مداری شود ب: دانش آموز محور اصلی است که باید پویا فعال بانشاط و بصورت مشارکتی در عرصه آموزشی حاضر شود تا زمینه تمرین فکر درک وفهم تحقیق و پژوهش اندیشیدن تقویت توانایی خلاقیت و نوآوری فکری توان حل مساله و... برایش فراهم شود ج: کتاب محوری در این نظام آموزشی باید به ابزارمحوری تبدیل شود یعنی کتاب بعنوان یک ابزار مناسب مورد استفاده قرارمی گیرد . در این روش آموزش شاهد موفقیت هایی هستیم از جمله : الف: یادگیری فعال در کلاس ب: علاوه بر جنبه آموختنی بر کشف کردن تاکید دارد ج: فعال بودن دانش آموز در کلاس بصورت گروههای کوچک د: احساس مسئولیت و اعتماد به نفس در دانش آموزان تقویت می شود · مدیر فعال و پویا مدیری است که الف:1- بر نقاط ضعف 2- نقاط قوت در داخل سازمان ب:1- فرصت ها 2- تهدیدها در خارج از سازمان احاطه داشته باشد و به اصطلاح مدیر توانمند مدیری است که تهدید – فرصت– ضعف– قوت را محور کار و فعالیت قرار می دهد برای استفاده بیشتر از مطالب بصورت کاربردی مثالهایی مطرح می شود نقاط قوت مدرسه 1-مدرسه دارای 30 سال قدمت است . اکثر مدیران و مسئولان استانی و شهری از این مدرسه فارغ التحصیل شده اند . 2-دبیران خوب و فعال در این مدرسه قرار دارند 3-چند دانش آموز نقاش و محقق در این مدرسه وجود دارد نقاط ضعف مدرسه : 1- امکانات آزمایشگاهی مدرسه کم است 2- بازده علمی مدرسه چندان مناسب نیست 3- کتابخانه مدرسه دارای کتابهای کمک آموزشی و علمی نیست فرصت ها 1- اولیاء یکی از دانش آموزان استاندار است 2- اولیاء یکی از دانش آموزان مسئول تربیت بدنی است 3- اولیاء یکی از دانش آموزان در فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است تهدیدها 1- خوب کار کردن مدارس همجوار باعث جذب دانش آموزان با استعداد این مدرسه می شود 2- مشاغل کاذب انگیزه تحصیل را از دانش آموزان گرفته است 3- معلمان خوب مدرسه به شغل دوم روی آوردند . پس ای مدیر عزیز لازم است ابتدا قوت ها ضعف ها فرصت ها تهدیدها ی مدرسه خود را لیست نموده و سپس با اراده مصمم و همتی والا با مطالعه و تفکر و شور ومشورت ضعف ها را مرتفع قوت ها را تقویت از فرصت ها بخوبی استفاده شود و از تهدیدها با ارائه راهکارهای مناسب پرهیز شود . · مدیر پویا و فعال با اغتنام از فرصت "ووقتک مغتنم فبادر فیه فرصته الامکان " از تجارب ارزشمند دیگران بهره می گیرد چون اعتقاد دارد " التجربه فوق العمل " تجربه بالاتر و برتر از علم است در حقیقت تجربه دانش فشرده انسانهاست که بسیار گرانبهاست بهمین خاطر بر اساس ضرب المثلی " هر چه داری بده یک تجربه بخر " مدیرانی که بدون استفاده از تجارب دیگران تصمیم می گیرند فرصتی ارزشمند را از دست می دهند وبا رفتار متکبرانه موجبات رنجیدگی خاطر کارکنانش را فراهم می نمایند پس بجهت اهمیت این موضوع چند روایت از ائمه معصومین (ع) اشاره می شود : علی (ع) می فرماید : من قلت تجربته خدع من کثرت تجربته قلت غرنه کسی که تجربه اش کم باشد فریب می خورد و کسی که تجربه اش زیاد باشد لغزشهایش کم می گردد. بی شک بهترین موعظه گر برای انسان عاقل تجارب ارزشمند دیگران است که همانند یک معلم درس آموز است بطوریکه علی (ع) می فرماید : العاقل من وعظته التجارب "انسان عاقل کسی است که تجربه ها اورا موعظه کند . پس اگر از تجربه ها خوب استفاده شود قطعا از خطاها کاسته می شود وارزش بیشتری برای کار و فعالیت انسان حاصل می شود . علی (ع) می فرماید: رای الرجل علی قدر تجربته اندیشه شخص به اندازه تجربه اوست هر کس هر اندازه دارای تجربه بیشترباشد فکر بهتر و دقت زیادتری خواهد داشت . پس بر مدیران است تجارب ارزشمند خود را به یکدیگر منتقل کنند تا زمینه های پیشرفت و ترقی در ابعاد مختلف برای مملکت حاصل شود ویژگی های مدیر موفق مدیر موفق کیست؟ برای پرداختن به مسائل مختلف مدیریت، بهتر است ابتدا عواملی را که در موفقیت مدیر نقش عمده ای دارند و او را از میان انبوه مشکلات عبور می دهند و بر قله پیروزی می نشانند، بررسی و بیان کنیم. به راستی، مدیر موفق کیست و مدیر موفق و کارآمد چه ویژگی ها و نشانه هایی دارد؟ آیا اخلاق نیک، عامل اصلی در موفقیت مدیران است؟ یا اینکه دوراندیشی و دقت نظر و توانمندی آنها موفقیت آنان را تضمین می کند و یا بهره مندی از امکانات لازم، وجود قوانین جامع و مفید، تخصص، تعهد و مسائلی از این گونه موفقیت آور است. آنچه در پاسخ به این پرسش ها می توان گفت این است که همه شرایط یادشده در پیشرفت برنامه ها و توفیق مدیر نقش مؤثری دارند و فراهم نبودن هر کدام، ناکامی و شکست مدیر را به همراه خواهد داشت. پیام متن: طرح پرسش درباره عوامل موفقیت زای مدیران. حق محوری، یکی از صفات مدیران موفق حق و حقیقت، چراغ هدایت گری است که ما را از گمراهی ها و تاریکی ها خواهد رهاند و به سرمنزل مقصود خواهد رساند. شنیدن سخن حق برای ما انسان ها خوشایند نیست و طعم آن برای ما تلخ است، اما نتیجه اش شیرین و دلپذیر است. گر سخن راست بُود جمله دُرّ تلخ بود تلخ که الحق مُرّ بی شک آدمی در زندگی فردی واجتماعی و در نهان و آشکار دل در گرو اطاعت آنانی می بندد که بر محور حق حرکت می کنند و رفتار و گفتار خود را بر پایه آن استوار می سازند. بنابراین یکی از نیازمندی های مدیر مدبر و لایق، قاطعیت در برابر اجرای حق است، چنان که امام علی علیه السلام فرمود: یحتاجُ الامام الی قلبٍ عَقولٍ و لِسانٍ قَئُولٍ وَ جَنانٍ عَلی اِقامَةِ الْحَقِّ صَئُولٍ؛ مدیر نیازمند سه چیز است: قلب اندیشمند و متفکر، زبان گویا و دل پر جرأت و قاطع در برابر اجرای حق. شایسته است مدیر با سینه ای، گشاده سخن حق را بپذیرد و از شنیدن حقایق از زبان هرکسی حتی زیردست و یا کارمند خود، ناراحت و خشمگین نشود. مدیر باید هم حق بگوید و هم حق بشنود و البته هر مسلمان حق طلب باید چنین باشد. انتقادپذیری، از ویژگی های پسندیده انسان و راز تکامل اوست. امام باقر علیه السلام فرمود: «قُلِ الْحَقِّ وَ لَوْ عَلی نَفْسِکَ؛ حق را بگو، هر چند به زیان تو باشد». پیام متن: حق پذیری و حق مداری، یکی از صفات مدیران. عدالت گستری در سیره مدیران یکی از راه های اثربخشی و نفوذ مدیران در دل های زیردستان، رفتار عادلانه آنان است. کسانی که بر اساس عدالت در بین مردم زندگی می کنند، هر زمان دستوری دهند، همگان با میل و خواست درونی برای اجرای اوامر آنان می کوشند، ازاین رو می توان گفت: اجرای عدالت نه تنها یک وظیفه اسلامی، بلکه یکی از عوامل مهم اثربخشی است. مدیر عادل بر کسی ظلم و ستم روانمی دارد و شهد شیرین عدالت را بر مذاق زیر دستان می چشاند، در رویارویی با مصالح خود و نزدیکانش با شمشیر برنده عدل در برابر تندبادهای هواهای نفسانی می ایستد و همانند میزانی دقیق و راهنما، در همه امور آن را ملاک و سرلوحه تصمیم گیری های خویش قرار می دهد. آری مدیر موفق «اصلاح جامعه را با عدالت ممکن می داند» و «عدالت را مایه آبادانی جامعه می شمارد.» او بر این امر آگاه است که «ادامه مدیریت و قدرت، به اجرای قوانین عادلانه بستگی دارد» و چه زیبا گفته است بزرگی که: «در فضایل، هیچ فضیلتی کامل تر از فضیلت عدالت نیست». بهترین دستوری که حاوی معنای عدالت باشد، همان مثل قدیم فارسی است: چیزی که بر خود نمی پسندی، به دیگری نیز مپسند و ظریفی را شنیدم که می گفت: «عدل، از صفات بزرگ خدای سبحان بُود و به حال مردمان بهتر از فراخی سال و خصب زمان و نافع تر از قطرات باران است». به راستی در محدوده مدیریت خود در خانه و اداره و وزارتخانه و... تا چه حد علی گونه دست رد بر سینه زیاده خواهان زده ایم و آیا با توجیه رابطه، عدالت را به مسلخ کشانده ایم؟ پادشاهی کو روا دارد ستم بر زیردست دوستدارش روز سختی دشمن زورآور است با رعیت صلح کن وز جنگ خصم ایمن نشین زانکه شاهنشاه عادل را رعیت لشکر است سعدی پیام متن: 1. عدالت عاملی مهم در پیشرفت و آبادانی در امور؛ 2. عدالت، مایه صلاح و پایداری حکومت ها. دین داری و نقش معنویت در نظام اسلامی مدیریت ها و سرپرستی ها به کسانی واگذار می شود که در اندیشه و عمل، به اسلام ایمان آورده باشند که این گونه انسان ها را با راهنمایی قرآن، با عنوان هایی چون: «صالحین»، «متقین»، «صادقین»، «مخلصین» و «محسنین» می شناسیم. از دیدگاه قرآن بنابر سنت خداوندی و خواست الهی، مدیریت و سرپرستی زمین و ساکنان آن باید به دست صالحان و شایستگان مؤمن باشد: «أَنَّ اْلأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُونَ؛ به طور حتم، بندگان شایسته و صالح من «مدیریت» زمین را وارث خواهند شد».(انبیاء: 105) امام علی علیه السلام می فرماید: هر مدیری که مقام و قدرت خود را در خدمت دین قرار دهد، همه قدرت ها و مدیریت ها تسلیم او خواهند شد و هر که دین را در خدمت مقام خود قرار دهد، همه در او طمع کنند. از نشانه های دین باوری در مدیران، عدالت پیشگی و انصاف در کارها و برقراری حق است. مدیر دیندار و باایمان به مقام و موقعیت خود به عنوان فرصتی برای خدمتگزاری می نگرد نه حکومت و ریاست صِرف. پیام متن: مدیران صالح و شایسته، پیام آوران عدل و انصاف. مدیر و پیوند عاطفی با مردم از مهم ترین راه های تقویت ایمان به خدا، دوستی با مردم است و ناتوان ترین مدیران، افرادی هستند که توان ایجاد و برقراری رابطه عاطفی و دوستانه با زیردستان خود را ندارند. برخی گمان می کنند فقط دوستی با اشخاص بزرگ و معروف برایشان مفید است، در صورتی که اشخاصی که در جایگاه اجتماعی پایین تری نسبت به ما قرار دارند هم، به نوبه خود می توانند برای ما راهگشا باشند و افق زندگی مان را به نور محبت روشن کنند. حضرت علی علیه السلام خطاب به مالک اشتر می فرماید: دلت را از محبت به مردم و مهربانی و لطف در حق آنها پر گردان، مبادا مانند حیوان درنده در فکر دریدن آنان باشی. و چه خوش گفت حافظ شیرین سخن: درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد توانایی مدیر در ایجاد رابطه دوستانه با مردم، یکی از نکته های اساسی موفقیت در کارهاست؛ چراکه مشروعیت و پذیرش مدیر از جانب مردم از مهمترین مسائل در عرصه مدیریت است. آری! باید پذیرفت که: بی یاور و اعوان نرسد دست به مقصود انسان همه محتاج به یارند و به احباب بی هم نَفَسی خوش نتوان زیست به گیتی بی دست شناور نتوان رست ز غرقاب پیام متن: برقراری ارتباط عاطفی و صمیمانه مدیر با زیردستان خود. اعتماد به نفس از دیگر عوامل موفقیت مدیر، اعتماد به نفس اوست. مدیر باید با تکیه بر قدرت ایمان و آگاهی، به لیاقت و کفایت خویش اعتماد کند و در میدان مسئولیت، خود را مسئول کارهایش بداند و با جدیت و امید به پیشرفت، اراده و عمل را تکیه گاه خود قرار دهد. اساس تعلیم و تربیت اسلامی نیز، بر مسئولیت فردی به تکالیف شخصی، انجام وظیفه و اعتماد به نفس استوار است. خداوند در آیات قرآن، نیک و بد عمل به هر کسی را نصیب خود او دانسته و سعادت و بدبختی هر فردی را در گرو کارهای او شناخته است. این معنی جامع و کامل، یادآور اعتماد به نفس و حس مسئولیت شخصی است. یکی از خیانت های نابخشودنی استعمارگران با فکر و فرهنگ بشری در طول تاریخ، خشکاندن ریشه ایمان و اعتماد به نفس در عمق جان ملت ها بوده است، تا آنان را همانند عروسک های خیمه شب بازی به انسان های بی اراده و زبون تبدیل کنند که با ریسمان تقلید تا هر کجا که می خواهند به دنبال خویش بکشانند. سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد گوهری کز صدف کون و مکان بیرون بود طلب از گمشدگان لب دریا می کرد حافظ مدیر موفق و مدبر با تقویت روحیه اعتماد به نفس، اراده و اطمینان در خود و کارمندان، با شعار «ما می توانیم» سستی و پوچی و دنباله روی کورکورانه در سیاست و ریاست و نیز چگونگی اداره کشور را کنار می زند و به کمک ابتکار و نوآوری، شرایط شکوفایی افکار را فراهم می سازد. ریشه طمع و چشم داشت به امکانات دیگران را در نهاد انسان می سوزاند و او را از فضای ذلت و خودکم بینی دور می کند و سرانجام به محیط دلپذیر آزادی و آزادگی وارد می شود. شمع بر پای خویش چون بستاد روشنی بخش گشت و بزم آرای سرفراز است اگرچه بگدازد هر که چون شمع بود پابرجای افسر پیام متن: اعتماد به نفس، عامل مهم دست یابی به اهداف. مدیر کیست و مدیریت چیست؟ بعضی ها در محیط کار مدیر هستند و بعضی ها در خانه. بعضی ها میز مدیریتی دارند و بعضی ها جایگاه آن. بعضی ها مدیر هستند و بعضی ها مدبر. بعضی ها پیپ مدیریتی دارند و بعضی ها تیپ آن. بعضی ها مدیر هستند و منشی دارند و بعضی ها تنها مدیر هستند و در اصل تنها منشی اند. بعضی ها مدیر هستند و ماشین مدیران را دارند و بعضی ها در اصل تنها ماشین هستند و ماشین مدیران را میرانند. بعضی ها رنگ مدیریت دارند و بعضی ها طعم آن. بعضی ها خدادادی مدیر هستند و بعضی ها مادرزادی، یعنی تنها به واسطه پدرشان با بستگانشان. بعضی ها حکم مدیریت شان از جنس کاغذ و امضاء مافوق است و بعضی ها از جنس عمل و کارکرد و تجربه شان. بعضی ها در گزارش ماهانه تنظیم شده توسط خود، مدیر موفق هستند و بعضی ها در عملکرد تنظیم شده مافوق و زیردستان خود. بعضی ها تنها مدیر هستند و بس و بعضی ها مدیر هستند و یک دنیا ارزش. بعضی ها امضایشان چند روزی اعتبار دارد و بعضی ها عملکردشان یک عمر. بعضی ها یاد خود را با خود می برند و بعضی ها خود می روند و اما نام و یادشان می ماند. بعضی ها عشق مدیریت دارند و بعضی ها مدیر عاشق هستند. بعضی ها بر نام سازمان مدیریت می کنند و بعضی ها مدرک مدیریت دارند و بعضی ها درک مدیریت. راستی؛ انصافاً جایگاه من و شما و ما، در کجاست؟ ▪ مدیریت چیست؟! شاید شنیده باشید یا خوانده باشید و یا باور داشته باشید که می گویند؛ مدیریت هم علم است و هم هنر. یعنی هم آگاهی و هم تجربه. هم اکتسابی و هم ذاتی. هم توانائی و هم عشق. مدیریت؛ حکومت بر سازمان نیست، بلکه نشستن بر قلبهای کارکنان سازمان است. سازمان؛ یک اداره و کارخانه نیست، بلکه مجموعه ای است که در آن سهیم هستیم و روزگار را سپری می نمائیم. مجموعه؛ یک سری افراد با ویژگیهای مختلف، با عنوان همکار نیست، بلکه همراهانی هستند که با آنها روز را شب و شب را روز می کنیم. برای مدیر شدن، نباید به دنبال کتابفروشی و کتاب و مدرس و دفتر تمرین بود. بلکه باید به دنبال واقعیت و واقعیت بینی و واقعیت پذیری و بیان واقعیت بود. برای مدیر شدن نباید به دنبال رشته مدیریت در دانشگاه مدیریت بود، بلکه باید به دنبال ریشه حقایق در بطن مسائل بود. برای مدیر شدن نباید به دنبال آرزو و آشنا و وابستگی به دوستان بود، بلکه باید به دنبال موقعیتها واکنشها، عملها و عکس العملها بود. راستی؛ تغییر روز به شب و شب به روز، برای ما یک عادت شده است یا امیدی برای یک تحول. آیا به سخن مولا علی فکر کرده ایم که می فرمایند: وای به حال آنکه امروزش مانند دیروزش باشد. پس وای به ما و حال ما که اگر در انتظار موقعیتها بمانیم و تنها منتظران شانس باشیم. مجله موفقیت