چکیده
در دنیای امروز که هر روز شکل تازه ای از ارتباطات اقتصادی به وجود میآید و افراد و شرکتها و مؤسسات با یکدیگر در ارتباط میباشند و تغییرات مالی آنها بر یکدیگر تأثیر دارد و روز به روز این فعالیتها پیچیدهتر میشود این عوامل باعث می شود که نقش حسابداری به عنوان فراهم کنندگان اطلاعات مالی با استفاده از استانداردهای حسابداری برای استفاده کنندگان بیشتر مشخص گردد. نیاز روز افزون موسسات و سازمانها به اطلاعات صحیح و بهنگام جهت بکارگیری در فرآیند تصمیم گیری مدیران، مقولهای اجتناب ناپذیر است. در این راستا سیستم اطلاعات مدیریت منبع اصلی ارائه اطلاعات بشمار میآید. سیستم اطلاعات حسابداری به عنوان مهمترین زیر مجموعه این سیستم، اطلاعات مالی متنوعی را در اختیار استفاده کنندگان این نوع اطلاعات، خصوصا " مدیران هر سازمان" قرار می دهد. به طور کلی اطلاعات حسابداری بایستی از ویژگیهای خاصی برخوردار باشد تا در فرآیند تصمیم گیری مورد استفاده قرار گیرد. ویژگیهای کیفی این گونه اطلاعات نظیر مربوط بودن، و قابلیت اتکاء از جمله خصیصههایی است که بر میزان بکار گیری اطلاعات بهموقع (بهنگام) تأثیر می گذارد. در این مفاله مختصری در مورد تعاریف حسابداری و تاریخچه و انواع مختلف حسابداری و اهمیت آن بحث شده است.
مقدمه:
حسابداری یا به تعبیری زبان تجارت روشهایی است قراردادی که توسط استادان ،
کارشناسان و یا انجمنهای حرفه ای حسابداران تدوین گردیده است و به تدریج مورد قبول
همگان قرارگرفته است و قابل تصحیح و تغییر می باشد. برای حسابداری تعاریف گوناگونی
عنوان شده است که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد :
فرآیند تشخیص،
اندازه گیری و گزارش اطلاعات اقتصادی که برای استفاده کنندگان اطلاعات مزبور امکان
قضاوت و تصمیم گیریهای آگاهانه را فراهم می سازد.
حسابداری عبارتست از خدمتی که
با فراهم کردن اطلاعات مالی مورد نیاز مدیران، پرداخت کنندگان مالیات، اداره
کنندگان و سایرین جهت تصمیم گیریهای آگاهانه انجام می پذیرد.
حسابداری عبارتست
از فن تفسیر، اندازه گیری و توصیف فعالیتهای اقتصادی. در حسابداری هدف بر این قرار
گرفته است که با بنیانگذاری یکسری ضوابط و قراردادها اطلاعات لازم را برای حل مسایل
مالی یک موسسه بدست آوریم .
چرتکه یکی از قدیمی ترین ابزار حسابداری
ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری برای استفاده کنندگان برون سازمانی
اطلاعات حسابداری که به تصمیم گیرندگان برون سازمانی ارایه میشود در قالب
گزارشها و صورتهای مالی است که شامل صورتحساب سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان
وجوه نقد است که به علت نقش نداشتن استفادهکنندگان در تهیه این گزارشها، مجامع
دولتی و موسسات علمی و حرفهای حسابداری، واحدهای گزارشگر را به رعایت اصول و
استانداردها موظف می کنند، تا استفاده کنندگان با اعتماد کامل، این نوع اطلاعات و
گزارشها را برای تصمیم گیری مورد استفاده قرار دهند. همچنین این گزارشها و
اطلاعات باید از ویژگیهای کیفی خاصی برخوردار باشند تا برای تصمیمگیری، مفید و
قابل استفاده باشند. برای مثال :
مربوط بودن- مربوط بودن یکی از ویژگیهای مهم
اطلاعات حسابداری است. کلیه اطلاعاتی را که در تصمیم گیری نسبت به یک مساله موثر
واقع شود، اطلاعات مربوط مینامند. بنابراین، مربوط بودن را میتوان در قالب تأثیر
اطلاعات حسابداری بر تصمیمهای استفاده کنندگان در مورد ارزیابی نتایج رویدادهای
گذشته و پیش بینی آثار رویدادهای فعلی یا آتی و یا اصلاح انتظارات آنان بیان کرد.
اگرچه این ویژگی در تهیه گزارشهای برون سازمانی و درون سازمانی اهمیت زیادی دارد،
اما اهمیت آن در بررسیهای درون سازمانی بیشتر است.
به موقع بودن_ به موقع بودن
به مفهوم آن است که اطلاعات حسابداری در زمان مناسب در دسترس استفاده کنندگان قرار
گیرد. زیرا بسیاری از انواع اطلاعات به ویژه اطلاعات مالی، با گذشت زمان به سرعت
ارزش و فایده خود را از دست میدهند. ویژگی بهموقع بودن اطلاعات، در مورد
گزارشهای درون سازمانی به مراتب از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا اینگونه
اطلاعات، اغلب برای کنترل و اعمال نظارت بر عملیات روزانه به کار میرود.
اهمیت
–اهمیت به این مفهوم به کار میرود که اطلاعات حسابداری باید به صورت خلاصه از
انبوه اطلاعات، استخراج و ارایه گردد به نحوی که برای استفاده کنندگان معنا داشته
باشد. اطلاعات بیش از حد متعارف ارایه شود اطلاعات مرتبط با تصمیم گیری، در میان
انبوه اطلاعات گم خواهد شد و استفاده کنندگان نخواهد توانست تصمیم گیری صحیحی انجام
دهند. به عبارت دیگر همان گونه که اطلاعات کم موجب می گردد که پیشبینی و
تصمیمگیری صحیحی انجام نگردد اطلاعات با جزییات زیاد و غیر مهم نیز، تصمیمگیری را
مشکل خواهد کرد. بنابراین( اهمیت) محدودیت گزینش اطلاعات قابل افشا را ایجاد
میکند.
قابل مقایسه بودن_قابل مقایسه بودن به این معناست که اطلاعت تهیه شده در
یک شرکت یا شرکتهای متفاوت بر اساس اصول، روشهای حسابداری، طبقهبندی، نحوه افشای
حقایق و چارچوب مشابه ارایه شود تا خصوصیات مشابه آنها، مقایسه آنها را امکانپذیر
سازد.
صحیح بودن-صحیح بودن به معنای ارایه واقعیتها در قالب کمیتهای قابل
اندازه گیری با دقت کافی است.برای اینکار لازم است حسابداران بدانند چه چیزی را
اندازهگیری می کنند که نشاندهنده موضوع مورد سنجش و اندازه گیری است.
معرفی رشته حسابداری و فواید آن
تعاریف و کلیات
حسابداری یک سیستم است که در آن فرایند جمع آوری، طبقه بندی ، ثبت ، خلاصه کردن
اطلاعات و تهیه گزارش های مالی و صورتهای حسابداری در شکل ها و مدل های خاص انجام
میگیرد . تا افراد ذینفع درون سازمانی مثل مدیران و یا برون سازمانی مثل بانکها ،
دولت و ... بتوانند از این اطلاعات استفاده کنند.
حسابداری به عنوان یک نظام
پردازش اطلاعات ، دادههای خام مالی را دریافت نموده آنها را به نظم در میآورد .
محصول نهایی نظام حسابداری گزارش ها و صورت های مالی است که مبنای تصمیم گیری اشخاص ذینفع ( مدیران ، سرمایه گذاران ، دولت و
... ) قرار میگیرد .
حسابداری به عنوان یک نظام پردازش اطلاعات، دادههای خام
مالی را دریافت نموده، آنها را به نظم در میآورد.
محصول نهایی نظام حسابداری
گزارشها و صورتهای مالی است که مبنای تصمیمگیری اشخاص ذینفع (مدیران ،
سرمایهگذاران ، دولت و …) قرار میگیرد.
ابزار و مفاهیم پایه حسابداری
• حساب
• دوره مالی
• دفتر روزنامه
• دفتر کل
• دفتر معین
•
درآمد
• هزینه
• سرمایه
• دارایی
• بدهی
• سند حسابداری
حساب (حسابداری )
برای اینکه در هر زمان وضعیت مربوط به هر یک از اقلام حسابداری مشخص باشد ، آن
قلم و کلیه تغییرات مربوط به آن در یک صفحه یا کارت به طور جداگانه نوشته می شود که
به آن حساب می گویند . هر حساب شامل سه بخش می باشد که بخش اول عنوان حساب ، بخش
دوم طرف بدهکار و بخش سوم طرف بستانکار است .
عنوان حساب که مشخص می نماید
اطلاعات مندرج در آن حساب متعلق به کدامیک از اقلام دارایی ، بدهی ، حقوق صاحبان
سرمایه ، درآمد و هزینه می باشد.
طرف راست حساب که در اصطلاح حسابداری آن را
طرف بدهکار می نامند و طرف چپ حساب که در اصطلاح حسابداری آن را طرف بستانکار می
نامند . در اصطلاح حسابداری ثبت رقمی در سمت راست یک حساب را بدهکار کردن و ثبت
رقمی در سمت چپ حساب را بستانکار کردن آن حساب می گویند .
ساده ترین شکل حساب
به دلیل شباهتی که با حرف لاتین ( T ) دارد به نام
" شکل تی " خوانده می شود که
یک فرم ابتدایی می باشد و فقط توسط حسابداران به منظور تجزیه و تحلیل مسایل
حسابداری و نیز توسط استادان در هنگام تدریس درس حسابداری مورد استفاده قرار می
گیرد و الا در واحد های اقتصادی فرمهای کامل چاپی که دارای ستونهای متعدد می باشند
به صورت اوراق جداگانه یا دفتر به کار می رود .
حسابهای موجود در یک موسسه را از جهتی می توان به سه دسته تقسیم نمود :
حسابهای دائمی
این حسابها همانطوری که از نامشان پیداست ، دائمی هستند . یعنی ، فقط مربوط به یک دوره مالی نبوده ، مانده آنها به دوره مالی بعد انتقال می یابد . حسابهای ترازنامه ، از نوع حسابهای دائمی می باشند . در پایان هر دوره مالی ، حسابهای دائمی مانده گیری می شوند . سپس مانده های جدید در ترازنامه پایان دوره منعکس گردیده ، به دوره مالی بعد نقل می گردند . به حسابهای دائمی ، حسابهای واقعی نیز گفته می شود .
حسابهای موقتی
این حسابها ، که حسابهای اسمی نیز خوانده می شوند ، با پایان یافتن دوره مالی
بسته شده ، در نتیجه مانده آنها به دوره مالی بعد انتقال نمی یابد . کلمه موقتی ،
توصیف کننده خوبی برای این حسابهاست زیرا آنها فقط در طی یک دوره مالی و به منظور
طبقه بندی و محاسبه تغییرات حاصله در حساب حقوق صاحبان سرمایه افتتاح گردیده ، در
طی این مدت ، تنها افزایشها را نشان می دهند و نمی توانند کاهشها را نشان دهند و سر
انجام در پایان دوره مالی نیز بسته می شوند .
حسابهای مربوط به صورت سود و زیان
جزء حسابهای موقتی می باشند . زیرا همانطوری که گفته شد ، مانده این حسابها ( درآمد
فروش ، خرید ، هزینه های مستقیم خرید ، برگشت از فروش و تخفیفات ، برگشت از خرید و
تخفیفات ، تخفیفات نقدی خرید و فروش و کلیه هزینه ها ) به حساب خلاصه سود و زیان
بسته می شوند . مانده حساب اخیر ، سود یا زیان ویژه دوره مالی است که به حساب
سرمایه انتقال می یابد . در نتیجه در پایان دوره مالی ، مانده ای از این حسابها
وجود ندارد که به دوره مالی بعد منتقل گردد.
حسابهای مخلوط
این حسابها ، همانطوری که از نامشان پیداست ، مخلوطی از حسابهای دائمی و موقتی می باشند . بدین ترتیب ، در پایان دوره مالی ، با استفاده از تعدیلات ، آن قسمت از مانده حساب را که جزء حسابهای موقتی است ( باید به صورت سود و زیان انتقال یابد ، یعنی در محاسبه سود یا زیان ویژه دوره مالی موثر است و به حساب خلاصه سود و زیان بسته می شود ) ، از آن جدا می نمایند و مابقی را که جزء حسابهای دائمی است ، به ترازنامه پایان دوره انتقال می دهند . پیش پرداختهای هزینه ، پیش دریافتهای درآمد از حسابهای مخلوط می باشند .
دفتر روزنامه
اولین مرحله حسابداری مرحله ثبت فعالیتهاست . در این مرحله ، اطلاعات مربوط به
فعالیتهای مالی پس از تجزیه و تحلیل و تعین تاثیری که بر معادله حسابداری دارند
( تعیین حسابهای بدهکار و بستانکار ) و تنظیم سندهای مربوط در دفتری به نام
دفتر روزنامه یا همان دفتر ثبت اولیه به ترتیب تاریخ وقوع ثبت می گردند .
باید
به این نکته توجه کرد که ثبتی که در دفتر روزنامه انجام می شود ، ثبت دو طرفه
نامیده می شود زیرا که هر دو طرف فعالیت مالی مورد توجه قرار می گیرد .بنابراین
همواره توازنی بین حسابها برقرار می باشد . قبل از پیدایش ثبت دو طرفه ثبت یکطرفه
یا دفترداری ساده (دفترداری یکطرفه ) معمول بود ؛ که در آن یک طرف هر فعالیت مالی مورد توجه قرار می گرفت . چنین سیستمی برای موسسات بزرگ
امروزی به هیچ وجه قابل استفاده نیست زیرا به علت عدم ثبت کامل یک فعالیت مالی ،
کنترل صحت عملیات انجام شده غیر ممکن می باشد . همچنین امکان تهیه صورتها و
گزارشهای مالی درست و قابل استفاده وجود ندارد .
موسسات مختلف با توجه به نوع و حجم کار ، دفاتر روزنامه متعددی را مورد
استفاده قرار می دهند . به طور کلی می توان دفاتر روزنامه را به دو گروه تقسیم نمود
:
دفاتر روزنامه عمومی
ساده ترین و متداولترین نوع دفتر روزنامه ، دفتریست که آن را دفتر روزنامه عمومی یا دفتر روزنامه دو ستونی می نامند . این دفتر دارای دو ستون برای مبالغ بدهکار و بستانکار می باشد و برای انجام ثبت معاملات در تجارتخانه ها و موسسات کوچک کفایت می کند . البته با توجه به نوع کار وحجم فعالیتهای موسسات مختلف و به منظور کم کردن میزان کار دفترداری ، می توان ستونهای دیگری نیز به دفتر روزنامه دوستونی اضافه کرد .
دفاتر روزنامه اختصاصی
این دسته از دفاتر بیشتر در موسسات بزرگ که تعداد معاملات تکراری آنها بسیار
زیاد است مورد استفاده قرار می گیرد . معمولا حدود هشتاد تا نود درصد کلیه
فعالیتهای مالی این قبیل موسسات را می توان به چهار گروه تقسیم و هر گروه را در
دفتر روزنامه خاصی ثبت کرد .
دفتر روزنامه ترکیبی : این دفتر ترکیبی از دفتر
دفاتر روزنامه اختصاصی و عمومی است .
دفتر کل
دفتر کل عبارتست از دفتری که حسابها پس از طبقه بندی ، به طور جداگانه در آن
نگهداری می شوند . این حسابها ممکن است به صورت صفحات یک دفتر و یا به صورت کارتها
و اوراق آزاد باشد . البته طبق قانون تجارت ایران ، استفاده از کارت به عنوان دفتر
کل ، مجاز نیست .
متداولترین فرم حسابهای دفتر کل ، در حقیقت همان فرم تی ( T )
است که هریک از طرفین آن به چند ستون تقسیم شده است و از چند قسمت اصلی به شرح زیر
تقسیم می شود :
عنوان حساب : در بالای صفحات و یا کارتهای مربوط به هر حساب ،
نام و شماره حساب مذکور نوشته می شود .
ستون تاریخ : در این ستون تاریخ ثبت شده
در دفتر روزنامه که همان تاریخ وقوع معاملات است ، نوشته می شود و نه تاریخ نقل
اعداد از دفتر روزنامه به دفتر کل . این ستون نیز مانند ستون تاریخ دفتر روزنامه ،
به دو ستون جداگانه برای تاریخ روز و تاریخ ماه تقسیم می شود . تاریخ سال در زیر
کلمه تاریخ و تاریخ ماه را باید فقط در نخستین سطر هر صفحه و یا آغاز ماه جدید و
تاریخ روز را برای کلیه اقلام تکرار کرد .
ستون شرح : معمولا در این قسمت شرح
مختصری از معاملات نوشته می شود . البته بعضی از حسابداران فقط به نوشتن عبارت " به
شرح دفتر روزنامه " اکتفا می کنند .
ستون عطف : در این ستون شماره صفحه دفتر
روزنامه در مقابل هریک از اقلام نقل شده ثبت می گردد.
ستون مبلغ : در این فرم ،
دو ستون مبلغ یکی برای مبالغ بدهکار در سمت راست و دیگری برای مبالغ بستانکار در
سمت چپ وجود دارد .
باید توجه داشت که نقل اعداد از دفتر روزنامه به حسابهای
مربوط در دفتر کل به منظور طبقه بندی فعالیتهای مالی می باشد .
دفتر معین
در بعضی از موسسات جریان کار به ترتیبی است که نیاز به تهیه اطلاعات تفضیلی یا
جزئیات بعضی از فعالیتهای مالی می باشد . این گونه اطلاعات را نمی توان به آسانی از
دفترکل استخراج نمود ، در نتیجه از دفاتری که جنبه کمکی و فرعی دارند و به نام دفتر
معین خوانده می شوند ، استفاده می گردد .
دفتر معین برای هر حساب دفترکل که
شامل حسابهای متعدد و جداگانه ای است ، نگهداری می شود و در نتیجه حساب مربوط در
دفتر کل یک حساب کنترل خواهد بود ، که همواره مانده آن با جمع مانده های حسابهای
مربوط در دفتر معین مطابقت دارد . دفاتر معینی که معمولا در موسسات نگهداری می شوند
عبارتند از : دفتر معین بانک ، دفتر معین بدهکاران ، دفتر معین اموال ، دفتر معین
بستانکاران .
دفاتر معین از دفاتر قانونی نیستند و می توانند به صورت کارتهای
آزاد باشند ، معمولا برای سهولت مراجعه به صفحات دفتر معین ، حسابها در این دفاتر
به ترتیب حروف الفبا نگهداری می شوند .
هزینه
هزینه به مبالغی گفته می شود که برای کسب درآمد به خرج گرفته می شود . به عبارت
دیگر اگر موسسه ای فعالیتش در جهت ارائه خدمات به موسسات و یا اشخاص دیگر است ،
خرجهایی که در راه ارائه خدمات متحمل می شود را هزینه می گویند یا اگر موسسه ای به
کار خرید و فروش کالا اشتغال داشته باشد به منظور تحقق این هدف پرداختهایی انجام می
دهد که همانا هزینه می باشد .
اقلامی از قبیل بهای آب مصرفی ، اجاره ساختمان ،
بهای برق مصرفی ، هزینه تلفن و استهلاک ساختمان از جمله هزینه ها می باشند . لازم
به تذکر است همانگونه که درآمدها موجب افزایش در حسابهای « صندوق ، بانک و سرمایه )
می شوند ، هزینه ها موجب کاهش در این حسابها می گردند البته در مورد حساب سرمایه
همانگونه که درآمد یک عامل مثبت و افزایش دهنده آن به حساب می آید ، هزینه یک عامل
منفی و کاهش دهنده آن است . باید به این نکته توجه داشت که هرگونه کاهشی در حساب
وجوه نقد به منزله هزینه نیست ، مثلا پرداخت بدهیها ، خرید دارایی به طور نقد و یا
برداشت نقدی صاحب یا صاحبان موسسه ، موجب کاهش در حساب وجوه نقد می شوند ، در
حالیکه هیچکدام هزینه محسوب نمی شوند .
به طور کلی ، رقمی را می توان هزینه
جاری یک دوره مالی در یک موسسه به حساب آورد که اولا در ارتباط با درآمد همان دوره
باشد ، ثانیا موجب کاهش در سود ویژه دوره مالی و در نهایت صاحب یا صاحبان موسسه شود
. نکته بسیار مهم در ارتباط با هزینه اینست که هزینه های هر دوره باید از درآمدهای
همان دوره کسر گردد و این در واقع براساس یکی از مهمترین اصول حسابداری ( اصل وضع
هزینه های یک دوره از درآمد همان دوره ) می باشد و مفهوم آن اینست که به عنوان مثال
اگر هزینه اجاره ساختمان در پایان دوره مالی پرداخت نگردید ، نباید به عنوان هزینه
در دوره آتی به حساب گرفته شود ، بلکه باید از درآمد همین دوره مالی کسر گردد .
درآمد
همانگونه که از مفهوم عامیانه درآمد بر می آید ، درآمد به مبالغی اطلاق می
گرددکه از ارائه خدمات و فروش کالا و غیره عاید موسسه می گردد . در صورتی که این
درآمد به طور نقد عاید شود ، موجب افزایش در حساب وجوه نقد « صندوق / بانک ) موسسه
خواهد شد و در صورتی که تعهد گردد بعدا به موسسه پرداخت گردد ، موجب افزایش حسابهای
دریافتنی و یا اسناد دریافتنی موسسه می گردد . البته باید به این نکته توجه داشت که
کلیه افزایش های حساب وجوه نقد به دلیل کسب درآمد نیست ، بلکه مواردی از قبیل
دریافت طلب نیز موجب افزایش در این حساب و کاهش در حساب های دریافتنی و یا اسناد
دریافتنی خواهد شد. در واقع درآمد مطلبی است که موجب افزایش در حساب وجوه نقد و یا
حسابهای دریافتنی ونیز افزایش در حساب سرمایه خواهد شد . البته گاهی افزایش در حساب
وجوه نقد و نیز حساب سرمایه به دلیل سرمایه گذاریهای مجدد صاحب و یا صاحبان موسسه
است . در اینجا یک مطلب حائز اهمیت وجود دارد و آن اینست که درآمد هر دوره باید
مربوط به ارائه خدمات و یا فروش کالا در همان دوره باشد و الا اگر مبلغی بابت
خدماتی که در آینده انجام خواهد شد و یا کالایی که در آینده تحویل خواهد گردید ،
دریافت گردد ، درآمد آن دوره به حساب نمی آید .
در موسسات تجاری درآمدهایی جدا
از درآمدهای حاصل از فروش کالا و خدمات وجود دارد که به آن سایر درآمدها گفته می
شود . درآمد بهره حاصل از سرمایه گذاریهای کوتاه مدت و یا بلندمدت که موسسه از
سازمانهای اعتباری دریافت نموده است از این نوع درآمدها می باشد. در حسابداری
موسسات یک نوع درآمد با عنوان درآمدهای ثبت نشده نیز وجود دارد . این درآمدها که به
نام درآمدهای وصول نشده نیز موسومند به درآمدهایی گفته می شود که در طی دوره مالی
تحقق یافته اند ، ولی دریافت و ثبت نشده اند مثلا اگر یک موسسه قرارداد ارائه خدمت
منعقد نماید اما دریافت وجه منوط به اتمام کار باشد درآمد حاصل از ارائه آن قسمت از
خدمت که مربوط به دوره مالی جاری است ، تحقق می یابد ، در حالیکه در حسابها ثبتی
صورت نگرفته است . در نتیجه در پایان دوره مالی با ثبت یک آرتیکل اصلاحی ، مانده
حسابها تعدیل می گردند .
دارایی
اموال وحقوق مالی متعلق به هر موسسه را که قابل تقویم به پول و دارای منافع آتی
است ، را دارایی می گویند . در این تعریف منظور از اموال انواع دارایی مشهود و قابل
لمس و رویت مانند :موجودی نقدی ، ملزومات ، اثاثه ، ساختمان و... و منظور از حقوق
مالی اقسام دیگر دارایی مانند : مطالبات از اشخاص حقیقی و حقوقی ( حسابهای دریافتنی
، اسناد دریافتنی ) ، حق اختراع ، سرقفلی و نظایر آن می باشد.
داراییها خود به
پنج گروه اصلی تقسیم می شوند که عبارتند از :
داراییهای جاری : این داراییها
اقلامی هستند که انتظار می رود در طی یک سال یا یک دوره عملیاتی از تاریخ تنظیم
ترازنامه ( هر کدام که طولانی تر است ) به وجه نقد تبدیل ، یا مصرف و یا فروخته
شوند . معمولا داراییهای جاری بر حسب سرعت تبدیل شدن به وجه نقد و یا مصرف در
ترازنامه منعکس می گردند .
سرمایه گذاریهای بلند مدت : این سرمایه گذاریها ،
مانند خرید اوراق قرضه و یا سهام موسسات دیگر ، از نوع داراییهایی می باشند که
مدیران موسسه انتظار ندارند در طی یک دوره مالی به وجه نقد تبدیل گردند .
داراییهای ثابت :این داراییها ، اقلامی مشهود با عمری طولانی می باشند که در
جریان عملیات موسسه مورد استفاده قرار می گیرند . داراییهای این گروه به مرور زمان
و پس از استفاده مکرر فرسوده می گردد به همین دلیل برای هر یک از داراییهای ثابت
استهلاک منظور می شود.
داراییهای نامشهود : این گروه از داراییها نشاندهنده
حقوق قانونی و یا ارتباط خاصی است که وجود فیزیکی نداشته ، منافعی را برای صاحب آن
در آینده به دنبال دارد . از جمله داراییهای نامشهود می توان به حق اختراع ، حق
امتیاز تولید ، فرانشیز و سرقفلی اشاره کرد.
سایر داراییها : هر گاه موسسه ای
دارایی داشته باشد که نتواند آن را در یکی از گروههای فوق طبقه بندی نماید از عنوان
سایر داراییها استفاده می کند .
بدهی
مبالغی که یک موسسه به افراد و موسسات دیگر بدهکار می باشد ویا کلیه مبالغی که
بازپرداخت آنها در تاریخهای معین در آینده بر عهده موسسه است را بدهی می گوییم . به
عبارت دیگر می توان گفت ادعا یا حق مالی طلبکاران نسبت به داراییهای یک موسسه است و
این حق نسبت به داراییهای معینی نمی باشد بلکه نسبت به کل داراییهاست .
بدهی ها
را می توان به دو گروه تقسیم کرد :
بدهیهای جاری : این بدهیها اقلامی هستند ،
که انتظار می رود از محل داراییهای جاری ، در طی یک سال و یا یک دوره عملیاتی از
تاریخ تنظیم ترازنامه ( هرکدام که طولانی تر است ) تادیه گردند و یا به بدهیهای
جاری دیگری تبدیل شوند . از جمله این بدهیها می توان به حسابهای پرداختنی ، اسناد
پرداختنی ، هزینه های پرداختنی ( حقوق پرداختنی ، اجاره پرداختنی و ... ) ، پیش
دریافتهای درآمد ، اقساط پرداختنی مربوط به بدهیهای بلند مدت که در دوره آتی باید
پرداخت گردند را نام برد .
بدهیهای بلند مدت : این بدهیها ، همانطور که از
نامشان پیداست ، دارای موعد پرداختی بیش از یک دوره مالی می باشند . وامهای دریافتی
درازمدت و اوراق قرضه ای که یک موسسه برای رفع نیازهای مالی منتشر می نماید و تحت
عنوان اوراق قرضه پرداختنی در حسابها منعکس می گردند ، از این نوع بدهیها می باشند
.
سرمایه از مهم ترین عوامل تجارت بوده و بزرگ ترین وسیله جلب منفعت است. هر شرکت
باید دارای سرمایه باشد، تا بتواند نتیجه ای از عملیات خود که تجارت است برده و
منتفع شود. اهمیت شرکت های تجارتی را از سرمایه آنها می توان درک کرد.
برای
سرمایه حداکثری تعیین نشده و شرکاء به هر مقدار بتوانند ممکن است سرمایه را افزایش
دهند. در بعضی از ممالک اروپا حداقلی جهت سرمایه شرکت های سهامی معلوم شده، و در
کشور ما هم به موجب ماده 5 اصلاحی اسفند 1347 مقرر گردیده در موقع تأسیس، سرمایه
شرکت های سهامی عام از پنج میلیون ریال و سرمایه شرکت های سهامی خاص، از یک میلیون
ریال نباید کمتر باشد مسلم است هیچ موقع سرمایه شرکت های سهامی عام یا خاص از این
مبالغ نباید کمتر باشد و اگر کمتر شد به شرحی که گذشت در صورتی که شرکاء تا یک سال
جبران ننمایند یا شرکت را به نوع دیگر تبدیل نکنند حکم به انحلال شرکت داده خواهد
شد.
سرمایه شرکت سهامی عبارتست از جمع قیمت اسمی سهام آن شرکت. بنابراین سرمایه
به سهام متساوی قسمت شده و هر یک از شرکاء یک یا چند سهم آن را خواهند داشت.
پرداخت سرمایه
قانون اجازه داده است که در موقع تشکیل شرکت های سهامی دارندگان سهام اقلاً سی و
پنج درصد از مورد تعهد خود را پرداخت و بقیه را فقط تعهد نمایند. البته مدت تعهد
باقی مانده از پنج سال تجاوز نخواهد کرد.
ولی هرگاه آورده های شرکاء غیر نقدی
باشد باید تمام آن تأدیه شده باشد.
ارفاقی که درباره شرکت های سهامی به عمل
آمده بسیار به جا و با بصیرت کامل بوده است. زیرا اغلب شرکت های سهامی که برای امور
مهم تشکیل می شوند تمام سرمایه را در موقع تشکیل احتیاج ندارند بلکه در عمل و پس از
مدتی ممکن است به قسمتی از آن احتیاج پیدا کنند. مثلاً شرکتی که با سرمایه نهصد
میلیون ریال برای ایجاد راه آهن از شهری به شهر دیگر تأسیس می شود مسلم است تمام
سرمایه را در ابتدای عمل به کار نخواهد انداخت و از این جهت لزومی ندارد شرکاء
تمامی آن را پرداخته وجه را بلا استفاده در صندوق شرکت بگذارند. البته به تدریج که
احتیاج به آن پیدا شد اغلب به چند قسط اخذ می شود.
بنا به شرح فوق سرمایه شرکت های سهامی ممکن است به دو قسم تجزیه شود:
1.
سرمایه پرداخت شده .
2. سرمایه تعهد شده.
اهمیت سرمایه بیشتر مورد نظر
معامله کنندگان با شرکت است و اشخاص با ملاحظه اعتبار و میزان سرمایه شرکت، قرارداد
منعقد و یا معامله انجام می دهند. به این جهت هر شرکت باید در هر گونه اسناد و صورت
حساب و اعلانات و نشریات و غیره که به طور خطی یا چاپی صادر یا منتشر می نماید
میزان سرمایه خود و آن قسمتی که تأدیه شده است صریحاً قید کند.
به این طریق
میزان سرمایه در دسترس مراجعین و معامله کنندگان بوده و همیشه از آن مطلع خواهند
شد.
سند حسابداری
در بعضی از سیستمهای حسابداری حسابداران به جای اینکه ،فعالیتهای مالی را
مستقیما از روی اسناد و مدارک مثبته در دفاتر ثبت نمایند ، اقدام به تهیه برگه
حسابداری و یا سند روزنامه می کنند . این برگه یا سند ، نوشته ای است که در آن یک
یا چند فعالیت مالی انجام شده بر حسب نوع حساب ، بدهکار یا بستانکار می گردد .
البته باید به این نکته توجه داشت که برگه حسابداری یا سند روزنامه، پس از
امضاء مراجع صلاحیتدار در یک موسسه ، قابل ثبت در دفاتر حسابداری می باشد . برگه
حسابداری دارای ستونهایی برای ثبت شماره حساب در دفتر کل و دفتر معین می باشد و
همچنین در ستون شرح عنوان حسابها و شرح کامل معامله وتاریخ آن نوشته می شود در زیر
برگه حسابداری شماره صفحه دفتر روزنامه یادداشت می گردد . سند روزنامه در هنگام ثبت
در دفتر روزنامه پیاپی شماره گذاری می شود .
سرمایه نقدی و غیر نقدی
سرمایه ممکن است نقدی باشد یا غیر نقدی. سرمایه نقدی که اکثر شرکت های سهامی دارند وجه نقد است. سرمایه غیر نقدی مال یا امتیاز یا عملی است که شرکاء در ازاء قیمت سهام خریداری شده می پردازند. مثلاً ممکن است در شرکتی که موضوع آن تجارت پنبه است شخصی یک کارخانه پنبه پاک کنی به ارزش یک میلیون ریال تسلیم در مقابل، صد سهم ده هزار ریالی قبول کند. و یا در شرکتی که به استخراج سرب مشغول است در ازاء امتیاز استخراج معدن سرب که متعلق به یکی از شرکاء می باشد و کارشناس رسمی آن را به دویست هزار ریال تقویم نموده است بیست سهم ده هزار ریالی به نام برده داده شود. بنابراین مال یا امتیاز دارای ارزش و جزء سرمایه شرکت است و این معنی در تبصره 6 مواد الحاقی قانون تجارت تصریح شده است.
سرمایه احتیاطی یا اندوخته قانونی
از لحاظ این که ممکن است زیانی به شرکت وارد شود که در سرمایه نکثی حاصل و باعث
دلسردی شرکاء گردد. در مواد اصلاحی قانون تجارت ضمن ماده 140 سرمایه دیگری به نام
اندوخته قانونی پیش بینی شده و هیئت مدیره شرکت را قانون ملزم نموده که صدی پنج از
سود خالص شرکت را برای انداخته قانونی موضوع نماید که در خود شرکت به حساب مخصوصی
نگه داری شود. الزام هیئت مدیره تا موقعی است که این اندوخته مساوی با یک دهم
سرمایه اصلی شرکت گردد و اضافه بر آن را قانون به اختیار شرکت گذاشته است.
اندوخته قانونی از موارد لازم و مورد احتیاج شرکت است زیرا در صورتی که زیانی
حاصل شود که برای جبران آن احتیاج به پولی باشد ممکن است از آن استفاده شود.
در
ممالک اروپایی به اندوخته قانونی ( سرمایه احتیاطی ) اهمیت خاصی می دهند و چند قسم
سرمایه اضافی از منافع تشکیل می دهند به نام سرمایه احتیاطی و سرمایه ذخیره و
غیره.
افزایش سرمایه
گاهی اتفاق می افتد که شرکت به کارهای مهم تری دست زده و یا موفقیت هایی به دست
آورده و احتیاج به افزایش سرمایه دارد، بنابراین می تواند به سرمایه خود اضافه کند.
در این حال ناچار است سهام جدیدی بفروشد. در صورتی که در اساسنامه پیش بینی شده
باشد می توان با رعایت آن اقدام به ازدیاد سرمایه و فروش سهم نمود. افزایش سرمایه
موقعی مقدور است که سرمایه شرکت تماماً تأدیه شده باشد و الا زمانی که شرکاء هنوز
تعهد خود را کاملاً انجام نداده و مبلغی از سرمایه را هنوز نپرداخته اند، شرکت حق
افزایش سرمایه را تحت هیچ عنوان نخواهد داشت.
گاهی در عمل مشاهده می شود که
شرکت سود سرشاری داشته و ارزش سهام آن در بازار بیش از قیمت اسمی سهام یعنی پولی
است که دارندگان سهام روز اول پرداخته اند. و خریداران سهام جدید که به همان قیمت
اسمی بهای سهام منتشره را می پردازند، نفع بی تناسبی ممکن است ببرند زیرا اگر سهم
یک هزار ریالی را در بازار می خریدند بایستی دو هزار ریال بپردازند و فعلاً هزار
ریال بیشتر نمی دهند. به این جهت اغلب برای سهام بدوی مجمع عمومی نفع مخصوصی معین
کرده و آن را سهام ممتاز قرار می دهند.
ماده 160 اصلاحی قانون تجارت طریق دیگری
در این مورد ارائه کرده و اجازه داده است به این شرح که شرکت می تواند سهام جدید را
برابر مبلغ اسمی بفروشد و یا این که مبلغی علاوه بر مبلغ اسمی سهم، به عنوان اضافه
ارزش سهم از خریداران دریافت کند. هم چنین شرکت می تواند عواید حاصله از اضافه ارزش
سهام فروخته شده را به اندوخته منتقل سازد یا نقداً بین صاحبان سهام سابق تقسیم کند
یا در ازاء آن سهام جدید به سهام بدهد.
سرمایه در گردش
آن مقدار دارایی جاری که از محل منابع مالی بلند مدت تامین شده باشد را سرمایه در گردش می نامند. سرمایه در گردش ناخالص به صورت کل دارایی های جاری و سرمایه در گردش خالص به صورت مازاد دارایی جاری بر بدهی جاری تعریف می شود. میزان سرمایه در گردش شاخصی است برای تشخیص درجه نقدینگی و عدم اعسار یک شرکت، به ویژه اگر در مقایسه با دیگر شاخص ها و نسبت های مالی به کار گرفته شود.
بازار سرمایه
بازار وجوه آماده برای وام دادن در زمانی بلند مدت تر از زمان بازار پول که در
آن وجوه کوتاه مدت وام داده می شود را بازار سرمایه می نامند. اگر چه مرز مشخصی این
دو بازار را از یکدیگر جدا نمی کند ولی در اصل، وام های بازار سرمایه برای سرمایه
گذاری های ثابت در صنعت و تجارت به کار می رود. بازار سرمایه هر زمان بین المللی تر
می شود، و در هر کشور صرفاً شامل یک نهاد نمی شود، بلکه نهادهایی مانند بورس، بانک
ها و شرکت های بیمه را در بر می گیرد که عرضه و تقاضای سرمایه بلند مدت را نظم می
بخشند.
قابلیت خرید و فروش اوراق بهادار یکی از عوامل مهم در کارآیی بازار
سرمایه است، زیرا هرگاه مطالبات سرمایه گذاران به آسانی قابل وصول نباشد آنها رغبت
چندانی برای وام دادن به صنایع پیدا نخواهند کرد. در کشورهای پیشرفته صنعتی،
بازارهای سرمایه کاملاً توسعه یافته اند، ولی در کشورهای در حال توسعه فقدان بازار
سرمایه به دلیل کمبود پس انداز، سدی در راه بسط سرمایه گذاری هاست، و لذا دولت ها و
صاحبان صنایع این کشورها ناگزیرند برای کسب سرمایه به بازارهای بین المللی روی
آورند.
سرمایه ثابت
در اقتصاد مارکسیستی آن بخش از سرمایه که به صورت وسایل تولید، ابزار کار و مواد
خام نمود می یابد را سرمایه ثابت می نامند.
این سرمایه، ثابت خوانده می شود،
چون نمی تواند بیش از ارزش خود به ارزش محصول بیفزاید. البته در اینجا، ارزش به
صورت زمان کاراجتماعاً لازم تعریف می شود. سرمایه ثابت به دو قسمت سرمایه سیار و
سرمایه مستقر تقسیم می شود.
سرمایه مستقر
وسایل سرمایه ای که به نسبت دارای عمر طولانی باشند و در فرآیند تولید نقش معین
و پایداری بازی کنند را سرمایه مستقر می نامند. هزینه سرمایه مستقر معمولاً به
تناسب عمر و دوام آن جبران می شود. ساختمان، ماشین آلات و تاسیسات از انواع بارز
سرمایه مستقرند.
در اقتصاد مارکسیستی آن بخش از سرمایه ثابت را سرمایه مستقر
گویند که در فرآیند تولید به صورت ابزار کار مورد استفاده قرار می گیرند (مانند
ماشین آلات و ساختمان)، در حالی که بخش دیگر سرمایه ثابت را سرمایه سیار می نامند
که در فرآیند تولید به مثابه موضوع کار وارد می شوند. مواد اولیه و واسطه ای و نیز
مواد سوختی که یک بار در جریان تولید وارد و پس از تبلور یافتن در محصول تولید شده
از آن خارج می شوند، در شمار انواع سرمایه سیار هستند.
سرمایه متغیر
در اقتصاد مارکسیستی به آن بخش از سرمایه که به صورت نیروی کار در فرآیند تولید (و گاهی توزیع) کالا با سرمایه ثابت ترکیب می شود سرمایه متغیر اطلاق می شود. از نظر مارکس، سرمایه متغیر سرچشمه ارزش اضافی است، زیرا فقط نیروی کار می تواند ارزشی بیش از ارزش خود خلق کند.
سرمایه ربایی
سرمایه ربایی در اقتصاد مارکسیستی آن بخش از سرمایه است که صرفاً در حوزه گردش
پول، و بدون هیچگونه فعالیتی در فرآیندهای تولید و توزیع کالا، جریان یابد. در این
جریان پول اولیه ( ) به مقدار پول بیشتر ( ) تبدیل می شود، که گردش آن را می توان
به صورت زیر نشان داد:
مقدار فزونی بر ( ) در حقیقت بخشی از ارزش اضافی است
که در نظام سرمایه داری به صاحب سرمایه ربایی (ربا دهنده) اختصاص می یابد. سرمایه
ربایی، که در دوران پیش سرمایه داری نیز وجود داشته، تضعیف کننده بنیه اقتصادی
تولید کنندگان (به ویژه تولید کنندگان خرد) به شمار می رفته است.
سرمایه سهمی
کل سرمایه گذاری صاحبان یک واحد اقتصادی از راه خرید (سلاماللهعلیهم) را سرمایه سهمی می نامند. سرمایه گذاران هنگامی به سرمایه سهمی یک شرکت سهامی می افزایند که اقدام به خرید سهام جدیدالانتشار آن کرده باشند. نرخ سود تثبیت شده ای به آنان وعده داده نمی شود بلکه فقط در سود شرکت سهیم اند. بنگاه ها می توانند با قبول مقدار بیشتری سرمایه سهمی و استقبال از سهامداران جدیدی که تمایل به این قبیل سرمایه گذاری دارند، پول بیشتری جمع آوری کنند. سرمایه سهمی معمولاً با پیدایش یک فعالیت جدید اقتصادی یا گرایش فعالیت های اقتصادی موجود همراه است.
امروزه نظام حسابداری از اطلاعات مالی حاصل از عملیات سازمان فراتر رفته است.
امروز، حسابداران علاوه بر اطلاعات مالی که حاصل خلاصهسازی و تجزیه و تحلیل معاملات
روزمره یک سازمان است، باید اطلاعات مفیدی را که برای طراحی و اجرای یک نظام
برنامهریزی مورد نیاز است نیز تهیه و ارائه کنند. مسائل و درگیریهای روزمره، سبب
میشود از حسابداری انتظار توسعه و ارائه اطلاعات جامع و کاملی در جامعه وجود داشته
باشد.
1988- (Bedford) بدفورد
]اصول و مبانی حسابداری]… چیزی نیست جز نتایج
طبقه بندی شده حاصل از تجربه های بازرگانان.
1924- (Couchman) کوچمن
]حسابداری] نمیتواند خیلی پیچیده و مبهم باشد، بلکه کلیه روشها و اصول آن باید
کاملاً علمی، قابل درک و همگام با رشد صنعت و مردم باشد.
1935- (Andersen)
اندرسن
حسابداری فن است نه علم.
1947- (Yorston & Others) یورستون و
دیگران
حسابداری فناوری پیچیده ای است.
1953- (Littleton)
لیتلتون
حسابداری برای تحقق یکسری از اهداف مطلوب و مشخص بهوجود آمده و
توسعهیافته است، لذا، بر پایه قوانین صرف بنیادی و اصول انتزاعی استوار
نیست.
1960- (Catlett) کتلت
پیشرفت در صورتهای مالی بنابه ضرورت با آزمون و
خطا همراه بوده است… . با توجه به اصل ثبات (که خیلی زود به عنوان عاملی مهم و
اساسی مطرح شد) و به منظور نظاممند کردن رویه های حسابداری، یکسری قوانین مشخص
ارائه شد که نظریه توصیفی حسابداری در مورد آنها دچار مبالغه شده است. به هرحال
تاثیر استدلالهای نظری در حسابداری کمرنگ است.
1966- (Ross) راس
واژه فناوری
به معنی کاربرد اصول علمی در یک مورد خاص بوده است. یک پزشک در واقع یک متخصص
فناوری است، درست مثل یک قاضی و یا حتی یک روحانی. بنابراین شما هم چنین هستید (طی
یک سخنرانی و خطاب به حسابداران).
1969- (Wolfenden) ولفندن
دفاتر حسابداری
با همان شیوه خاص کامل و جامع ثبت بدهکار و بستانکار، ارزش آن را دارد که در میان
سایر علوم قرار گیرد، و برای کلیه صاحبنظران، صرفنظر از علاقهشان برای کاربرد آن،
قابل فهم است.
1986-1714- (North) نورت
دفترداری… علمی است که اصول آن ساده و
در عینحال محکم است؛ نتایج آن طبیعی، متقن و مستند است؛ و قسمتهای مختلف آن متناسب
و هماهنگ با یکدیگر است.
1809- (Jackson) جکسون
حسابداری… برخلاف نظر عده ای،
صرفاً مجموعهای غیرمتقن و غیردقیق که از طریق مشاهده و ادراک مستقیم بهدست آمده و
کاربرد آن همیشه توام با عدماطمینان و ملاحظه بوده است، نیست. حسابداری علم و
شاخهای از دانش است که با صحت و درستی ناشی از منطق و حساب، شرایط و وضعیت موجود هر
بنگاه اقتصادی را بررسی و کشف میکند.
1900- (Haskins) هاسکینز
حسابداری علم
ثبت و تفسیر معاملات، صورتهای مالی، دفاتر و اسناد و مدارک مثبته است بهطوری که
افراد غیرمتخصص نیز بتوانند درک صحیح و واضحی از وضعیت دقیق مالی و مدیریتی شرکت،
بهدست آورند.
1909- (Duncan) دونکن
به طور کلی، حسابداری علم ارائه و طبقه
بندی داراییها و حقوق مربوط به آن در یک شرکت است.
1917- (Paton &
Stevenson) پاتون و استیونسن
صورتی که بازگوکننده وضعیت یکسری امور باشد مربوط
به حوزه علوم تجربی است.
1934- (Carnap) کارنپ
حسابداری جزء علوم اجتماعی
است.
1963- (Mautz) ماتز
حسابداری یک علم محض نیست بلکه قطعاً جزء علوم
اجتماعی است. مفاهیم حسابداری برپایه ارزش سیستم اجتماعی که در آن عمل میکند استوار
است و با توجه به مفاهیم اجتماعی نیز تعریف میشود.
1965- (Bernstein)
برنشتاین
هیچ تئوری حسابداری از زمان پاچیولی در اوایل قرن 19 به بعد ارائه نشده است….
نویسندگان… بیشتر به ارائه راه حلهای عملی برای مشکلات موجود و نحوه ثبت دفترها
پرداختند و در نتیجه به جای شکلگیری تدریجی بدنه و ساختار یک تئوری، کوهی از قوانین
کاربردی برای موارد مشخص رشد کرد.
1938- (Peragallo) پراگالو
حسابداری علم و
فن ثبت صحیح کلیه معاملات تجاری است که منجر به نقل و انتقال پول یا ارزش پولی
میشود…؛ فن نگهداری حسابها به صورتیکه بازرگان با بررسی دفترهای خود، وضعیت درستی
از معاملات و داراییهای خود را دریابد.
1923- (Carter) کارتر
]حسابداری] یک
فن است. همانطور که حقوق یا داروسازی نیز در مفهوم کلی نوعی فن به حساب میآیند….
حسابداری همچنین یک علم است همانطور که حقوق، مدیریت دولتی و اقتصاد علم هستند.
حسابداری، مثل سایر علوم قادر به دستیابی به اعتبار عینی است.
1941- (Scott)
اسکات
حسابداری یک هنر تکنیکی است…. حسابداری همچنین یک علم است، مثل داروسازی،
اقتصاد….
1950- (Irish) آیریش
حسابداری علم است و نگهداشتنِ حساب،
فن.
55-1946- (Eaton) ایتون
حسابداری علم توصیف و اندازه گیری در قالب ارقام
پولی و فن تفسیر مبادلات تجاری است که در آن شخصیت حسابداری یکی از طرفهای مبادله
است.
88-1911- (Schrader & Others) شرادر و دیگران
کمیته رویه های
حسابداری بر این حقیقت تاکید کرده است که اصول و قواعد حسابداری برمبنای سودمندی و
نه تئوری یا منطق صِرف، بنا نهاده شده است. تشکیل یک مرجع هماهنگ برای اصول و قواعد
حسابداری، نیازی واقعی است.
42-1935- (May) می
تئوریهای حسابداری چیزی نیست
جز اصولی که نتایج تحلیل علمی اهمیت شرایط مالی یا نتایج عملیاتی واحد تجاری را
تشریح میکند و روشهایی که درستی تشریح و تفسیر بهکار گرفته شده را تضمین
مینماید.
42-1927- (Oehler) اوهلر
فرایند حسابداری دارای چهار مرحله به شرح زیر می باشد:
• ثبت فعالیتهای مالی
• طبقه بندی اقلام ثبت شده
• خلاصه کردن اقلام در قالب اعداد قابل سنجش به
پول
• تفسیر نتایج حاصله از بررسی اقلام خلاصه شده
بیوگرافی رشته حسابداری
دیباچه:
یک چرتکه، یکی دو دفتر و یک قلم، ابزار کار آنها بوده است تا حساب دخل و خرج یک واحد اقتصادی را ثبت کنند و به وضعیت مالی آن سر و سامان ببخشند.این افراد در قدیم عنوانشان "میرزا" بود. بعدها "دفتردار" نام گرفتند و امروزه به نام "حسابدار" فعالیت میکنند. البته نسل جدید به جای چرتکه از ماشین حساب یا ماشینهای الکترونیکی استفاده میکنند و سرو کارشان با کامپیوتر است اما این پیشرفت، بیشتر شامل ابزار کار میشود نه نوع کار، چون آنها حسابداری را فنی "تجربی" میدانند که باید به روش استاد و شاگردی فرا گرفت و نیازی به تحصیلات دانشگاهی ندارد.حال سؤال اینجاست که اگر حسابداری نیاز به تحصیلات دانشگاهی ندارد، چرا از سال 1345 رشته حسابداری در آموزشگاه عالی حسابداری شرکت ملی نفت ایران و سپس در دانشگاه تهران دایر گردید و امروزه نیز در بسیاری از دانشگاههای دولتی و غیردولتی تدریس میشود؟ آیا میتوان گفت که حسابداری در مفهوم امروزین آن با دفترداری متفاوت است؟در پاسخ باید گفت که حسابداری یک "سیستم" است که در آن فرآیند جمعآوری، طبقهبندی، ثبت، خلاصه کردن اطلاعات و تهیه گزارشهای مالی و صورتهای حسابداری در شکلها و مدلهای خاص انجام میگیرد. تا افراد ذینفع درون سازمانی مثل مدیران سازمان یا برونسازمانی مثل بانکها، مجمع عمومی سازمان مورد نظر یا مقامات مالیاتی بتوانند ازاین اطلاعات استفاده کنند. به همین دلیل فردی که تحصیلات دانشگاهی ندارد، بیشتر دفتردار است تا حسابدار. چرا که گزارشهای این دسته از افراد مطابق استاندارد نیست و پردازش کافی نمیشود و بیشتر تراز حسابها میباشد. برای مثال یک حسابدار تجربی نمیتواند به راحتی بین دارایی کوتاه مدت و بلند مدت تفاوت قائل شود یا نمیداند که چگونه باید معاملات ارزی را در دفاتر ثبت کند. از سوی دیگر یک حسابدار متخصص، در آینده میتواند مدیر مالی یک سازمان یا شرکت گردد؛ یعنی میتواند به مدیریت یک شرکت ایده بدهد که منابع موجودش را در چه راههایی سرمایهگذاری نماید تا استفاده بهینه کند یا اگر شرکت به منابع مالی جدید نیاز داشت یک مدیر مالی براساس دانش آکادمیک خود میتواند بگوید که از چه طریقی باید تأمین مالی کرد در حالی که مجموع این فعالیتها خارج از توانایی یک حسابدار تجربی است.
درسهای این رشته در طول تحصیل :
دروس پایه:
روانشناسی عمومی، جامعه شناسی، اصول علم اقتصاد، ریاضیات پایه، ریاضیات کاربردی، آمار کاربردی، مبانی کاربرد کامپیوتر، پژوهش و عملیات، مدیریت تولید، حقوق بازرگانی، پول و ارز بانکداری ، مبانی سازمان مدیریت، توسعه اقتصادی، مالیه عمومی، روش تحقیق.
دروس اصلی و تخصصی:
اصول حسابداری، حسابداری میانه، حسابداری پیشرفته، حسابداری صنعتی، حسابرسی، حسابداری مالیاتی، اصول تنظیم و کنترل بودجه، مدیریت مالی، مباحث جاری حسابداری ، متون حسابداری.
تواناییهای لازم :
رشته حسابداری از جمله رشتههایی است که از داوطلبان سه گروه آزمایشی ریاضی و فنی، علومتجربی و علومانسانی دانشجو میپذیرد و در آزمون هر سه گروه نیز درس ریاضی به عنوان مهمترین درس این رشته مطرح است. در واقع داشتن شم ریاضی در رشته حسابداری از اهمیت بسیاری برخوردار است. همچنین یک حسابدار باید بتواند به خوبی گزارش کارهای خود را ارائه دهد. بنابراین باید به ادبیات فارسی مسلط بوده و نگارش خوبی داشته باشد. همچنین دانشجوی این رشته باید تحمل ساعتها کار در پشت یک میز و صندلی و سروکار داشتن با اعداد و ارقام را داشته و دقیق و منظم باشد تا در جمعبندی اعداد و ارقام دچار مشکل نگردد و در نهایت این که یک حسابدار برای موفقیت در این دنیای پر از رقابت و تغییر و تحول باید خلاق، مبتکر، صبور و منضبط باشد
ماهیت :
یک حسابدار متخصص، در آینده میتواند مدیر مالی یک سازمان یا شرکت گردد یعنی
میتواند به مدیریت یک شرکت ایده بدهد که منابع موجودش را در چه راههایی
سرمایهگذاری نماید تا استفاده بهینه کند و یا اگر شرکت به منابع مالی جدید نیاز
داشت یک مدیر مالی بر اساس دانش آکادمیک خود میتواند بگوید که از چه طریقی باید
تامین مالی کرد. و مجموع این فعالیتها خارج از توانایی یک حسابدار تجربی است.
«حسابداری یک سیستم اطلاعاتی است که با فراهمکردن اطلاعات لازم کمک میکند تا
سرمایهگذارها، اعتبار دهندگان، مدیران و دولت نسبت به مسائل اقتصادی بهتر بتوانند،
تصمیم بگیرند. برای مثال اگر شخصی بخواهد در یک شرکتی سرمایهگذاری کند، تمایل
دارد که وضعیت مالی آن شرکت و یا نتایج عملیات آن شرکت را در طی سالهای قبل بداند.
موضوعاتی که به صورت گزارشهای مالی توسط حسابداران تهیه میشود.
«حسابداری به
منظور جوابگویی به نیازهای انسان به وجود آمده است. به همین دلیل با گذشت زمان و به
موازات گسترش فعالیتهای اقتصادی و افزایش پیچیدگی آن ، هدفها و روشهای حسابداری
برای جوابگویی به نیازهای اطلاعاتی، توسعه یافته است. چرا که اشخاص، شرکتها و دولت
برای تصمیمگیری در مورد توزیع مناسب منابع مالی نیاز به اطلاعاتی قابل اتکا دارند
که این اطلاعات را به یاری حسابداری میتوان به دست آورد. از سوی دیگر انجام
سرمایهگذاری یکی از مواد ضروری و اساسی در فرآیند رشد و توسعه اقتصادی کشور است و
سرمایهگذاران نیز از بعد عرضه سرمایه، تا حد امکان سعی دارند منابع مالی خودرا به
سویی سوق دهند که کمترین ریسک و بیشترین بازده را داشته باشد. یعنی به دنبال برآورد
ریسک سرمایهگذاریها خواهند بود. این در حالی است که یکی از مبانی اساسی برای
محاسبه ریسک بازار شرکتها ، استفاده از اطلاعات تولید شده توسط سیستم حسابدای است.
رشته حسابداری از جمله رشتههایی است که از داوطلبان هر سه گروه آزمایشی ریاضی
و فنی ، علوم تجربی و علوم انسانی دانشجو میپذیرد.
آینده شغلی ، بازار کار ، درآمد:
به نظر میرسد فارغالتحصیلان دورههای تحصیلات تکمیلی این رشته، آمادگی و پختگی
بیشتری برای حضور در بازار کار دارند.
نتیجه یکی از تحقیقات دانشگاه «کلمبیا»
مبنی بر این بود که از از دهه 70 به بعد همه شرکتهای موفق، شرکتهایی بودهاند که
مدیر آنها تحصیلات مالی داشته است. چون از این دهه به بعد اطلاعات نقش مهمی پیدا
کرده است و مهمترین اطلاعات نیز، اطلاعات مالی است که تاثیر بسیاری در تصمیمگیری
روسای شرکتها دارد.
موقعیت شغلی در ایران :
«فرصتهای شغلی یک حسابدار بسیار گسترده است و از پایینترین سطح تا بالاترین
سطح را در بر میگیرد. و با وجود این که در دانشگاههای مختلف کشور اعم از دولتی ،
غیرانتفاعی و آزاد، دانشجویان بسیاری در رشته حسابداری تدریس میکنند اما تعداد
فارغالتحصیلان بیکار این رشته از بیشتر رشتهها کمتر است. چون از یک موسسه کوچک
گرفته تا بزرگترین کارخانههای کشور حداقل برای تهیه اظهارنامه مالیاتی به حسابدار
نیازمند هستند.
همچنین دانش حسابداری در بخش مالیات کاربرد وسیعی دارد. چون
محاسبه سود به یاری حسابداری امکانپذیر است و تعیین مقدار سود نیز مبنای محاسبه
مالیات شرکتها اعم از دولتی و خصوصی میباشد.
فارغالتحصیلان این رشته پس از
اتمام تحصیل میتوانند در سطوح مختلف و شاخههای متفاوت عهدهدار انجام امور مالی
گردند که شرح آن چنین است:
الف) حسابداری
فارغالتحصیلان میتوانند در کلیه موسسات و واحدهای تجاری، اعم از دولتی یا
خصوصی به عنوان حسابدار در شاخههای زیر مشغول کار شوند:
حسابداری مالی: در
کلیه شرکتها و موسسات تجاری و غیرانتفاعی.
حسابداری صنعتی : در کلیه واحدهای
صنعتی و شرکتهای تولیدی.
حسابداری دولتی : در کلیه سازمانها و ادارات دولتی به
عنوان حسابدار یا عامل ذیحساب.
حسابداری مالیاتی : در ادارات دارایی.
حسابداری بیمه : در موسسات بیمه .
حسابداری سیستمها
حسابداری بانکها : در شعبهها و سرپرستی بانکها .
حسابداران پس از مدتی
اشتغال به کار حسابداری میتوانند در سمت مدیریت مالی واحدهای تجاری ، ایفای نقش
نمایند.
حسابداری صنعتی
این حسابداری که بتدریج و پس از انقلاب صنعتی روی داد در جهت نیاز به دانستن
بهای تمام شده محصولات تولیدی بود در این نوع از حسابداری هدف اصلی سیستم دانستن ،
بهای تمام شده یک واحد از نظر تمامی عوامل هزینه میباشد.
همزمان و همراه با
تکامل ابزارها و شیوه های تولید، در سده های بعد ، روشها و شیوههای هزینهیابی
پیشرفتهای ابداع و بکار گرفته شد که هزینه عملیات را بدرستی شناسایی
نماید.
حسابداری صنعتی امروزه ثمره این فرایند شتاب آمیز تکاملی است اصولا" همان
هدف اندازه گیری و گزارش بهای تمام شده محصولات ، خدمات و فعالیتها را دنبال
میکند.
حسابداری مالی
این نوع از حسابداری را می توان حسابداری گزارش نیز نامید . زیرا هدف اصلی در
این نوع از حسابداری ، تهیه صورتهای مالی اساسی میباشد که مورد نیاز استفاده
کنندگان از این صورتهای مالی است .
شاید بتوان گفت که دلیل اصلی پیدایش این نوع
حسابداری ، اصل تفکیک شخصیت میباشد . این اصل امکان مشارکت صاحبان سرمایه ای را که
به تجارت نمی پرداختند ممکن ساخت و به این شکل باعث رشد و توسعه بنگاه های تجاری
شد.
این نوع از مشارکت باعث پیدایش سهام و بازار بورس شد.
البته دلیل اصلی
ایجاد بازار بورس را می توان ، افزایش شمار شرکتهای سهامی دانست .
یکی دیگر از
موضوعات اصلی که در این دوران تأثیر اساسی بر رشته حسابداری گذاشت برقراری مالیات
بردرآمد بود. این نوع از مالیات که در اغلب کشور های صنعتی اروپا وسیله ای برای
تأمین عدالت اقتصادی است از اوایل قرن نوزدهم ایجاد و به تدریج جزئی از نظام
مالیاتی کشورها شد.
تعیین مالیات بر درآمد مستلزم شناخت دقیق سود خالص بود و
لازمه این شناخت نگهداری حسابها و دفاتر منظم و تهیه صورتهای مالی که میزان سود را
به درستی نشان دهد . به این ترتیب دولتها به صورت یکی از اصلی ترین استفاده کنندگان
از صورتهای مالی مؤسسات درآمدند.
دیگر استفاده کنندگان از این صورتهای مالی
عبارتند از : بانکها ، اعتبار دهندگان ، بستانکاران بلند مدت و کوتاه مدت ،
فروشندگان ، مشتریان ، کارکنان ، سرمایهگذاران بالقوه ، کارگزاران بازار سرمایه ،
جامعه و مدیریت مؤسسه.
حسابداری مدیریت
در اواخر قرن نوزدهم مدیریت علمی به عنوان رشتهای خاص توسط فردریک تیلور مطرح
گردید .
مدیریت علمی بطور بسیار خلاصه ، روش برخورد منظم و منطقی با مسائل
سازمانها به منظور یافتن مناسبترین راه برای انجام هر کار است و بر کسب اطلاع
دقیق و کامل از آنچه میگذرد و نتایجی که بر اثر هرگونه تغییر حاصل میشود تأکید
دارد. این نوع از مدیریت نیاز زیادی به اطلاعاتی از قبیل بهای تمام شده محصولات و
خدمات ، مقدار تولید ، هزینه اجزاء مختلف تولید ، قیمت فروش محصولات و خدمات و
ظرفیت منابع مختلف نظیر ظرفیت تولیدی ماشین آلات و تجزیه و تحلیل این اطلاعات داشت
. این جریان ، نیاز به اطلاعات و بخصوص اطلاعات مالی را فزونی بخشید.
افزایش
استفاده مدیران از اطلاعات مالی موجب شد که روشهای هزینه یابی تولیدات ، خدمات و
فعالیتها بهبود و توسعه یابد و اطلاعات مفصل تری از جنبه های مختلف مالی فعالیتها
فراهم آید.
بدین ترتیب ، حسابداری مدیریت به عنوان رشتهای خاص در اوایل قرن
حاضر شکل گرفت.
حسابداری منابع انسانی
یکی از مباحث جدید در دانش حسابداری، نگرش نوین به منابع انسانی به عنوان یکی از موثرترین عوامل مولد در ایجاد درآمد موسسات است. در این مبحث، ارزش اقتصادی منابع انسانی به مثابه دارایی با اهمیت موسسه تلقی و امکان ارایه آن در صورتهای مالی مطرح می گردد.
حسابداری سیستمها
از سال 1937 میلادی که " نظریه عمومی سیستمها " توسط " لودویک فون برتالنفی "
دانشمند برجسته اطریشی مطرح گردید ، واژه سیستم در صدر همه مفاهیم جاری و تکیه
کلامهای متداول قرار گرفت . این مفهوم در همه زمینه های علوم رواج یافته و رفته
رفته در اصطلاحات فنی و حرفه ای و در رسانه های همگانی نیز نفوذ کرده است .
از
اواخر دهه 1960 میلادی تغییرات و تحولات عمده ای در دانش حسابداری پدید آمده که
مهمترین آنها نگرش به حسابداری به عنوان یک سیستم اطلاعاتی است . در پی این تحولات
، یکی از رشته های تخصصی ایجاد شده در حسابداری ، طرح و اجرای سیستمهای حسابداری می
باشد .
موسسات مختلف ، دائما در حال رشد ، گسترش و تغییر بوده و این تغییرات ،
نیازهای جدید به اطلاعات مختلف منجمله اطلاعات حسابداری را مطرح می کند . برای
دستیابی به اطلاعات جدید ، سیستمهای حسابداری به عنوان یکی از اجزا اصلی سیستم
موسسات بایستی همراه و هماهنگ با رشد آنها توسعه یافته و سیستمهای حسابداری جدیدتر
طراحی و یا سیستمهای حسابداری قبلی تکمیل گردد . طراحی و تدوین سیستمهای حسابداری
یکی از پیچیده ترین رشته های تخصصی حسابداری است که توسط حسابداران خبره و
کارآزموده انجام می شود .
در این گرایش حسابداری آموزشهای لازم جهت ارائه یک
سیستم حسابداری مناسب برای هر موسسه با توجه به نوع فعالیت ، کمیت و کیفیت کار و
نیز میزان سرمایه آن موسسه داده می شود . هر سیستم ارائه شده چگونگی گردش کارها را
معین می سازد .
ب ) حسابرسی
فارغالتحصیلان رشته حسابداری قادرند با توجه به شاخههای حسابداری در بند الف
در حرفه حسابرسی شاغل شوند. شاغلان حرفه حسابرسی در یک تقسیمبندی کلی به دو گروه
اصلی تفکیک میشوند :
حسابرسان داخلی : این گروه از حسابرسان ، کارمند واحد
مورد رسیدگی هستند، و در واقع رابط میان هیات مدیره و شرکت بوده و گزارش رسیدگی خود
را به طور هفتگی ، ماهانه یا سالانه به مدیرعامل و هیات مدیره ارائه میدهند . این
گروه از حسابرسان عملیات داخل واحد تجاری را رسیدگی میکنند.
حسابرسان مستقل:
این گروه از حسابرسان، افرادی هستند که در موسسات حسابرسی مشغول کار هستند و بر
اساس قرارداد میان شرکتها یا سازمانها با این موسسات، عملیات حسابداری و مالی واحد
تجاری را بر اساس اصول و موازین حسابداری مورد رسیدگی قرار میدهند و گزارش خود را
به مجمع عمومی صاحبان سهام ارائه میکنند. در واقع حسابرسان مستقل رابط میان صاحبان
شرکت و هیات مدیره شرکت میباشند.
در حال حاضر در ایران ، سازمان حسابرسی به
عنوان یک سازمان دولتی ، بزرگترین موسسه حسابرسی است و در کنار آن سایر موسسات
حسابرسی دولتی و خصوصی مشغول فعالیت میباشند.
تواناییهای مورد نیاز و قابل توصیه:
داشتن شم ریاضی در رشته حسابداری از اهمیت بسیاری برخوردار است. به همین دلیل
دانشآموزان رشته ریاضی در این رشته موفقتر هستند. البته این بدان معنا نیست که
دانشآموزان رشته علوم انسانی قادر به ادامه تحصیل در رشته حسابداری نیستند بلکه
باید تلاش کنند تا از دانش ریاضی خوب و یا حداقل متوسطی برخوردار باشند.
همچنین
یک حسابدار باید بتواند بخوبی گزارش کارهای خود را ارائه دهد. بنابراین باید در
ادبیات فارسی مسلط بوده و نگارش خوبی داشته باشد. این ویژگی بخصوص در سطوح بالاتر
این رشته یعنی حسابرسی و مدیریت مالی اهمیت بسیاری دارد.
در آزمون هر سه گروه
آزمایشی درس ریاضی به عنوان مهمترین درس این رشته ضریب 4 دارد.
دانشجوی
حسابداری باید صادق و رازدار باشد چون در آینده تمام اسناد و مدارک یک سازمان را در
اختیار دارد و اگر فرد رازدار و در کل با اخلاقی نباشد لطمات زیادی به آن شرکت و در
نهایت به جامعه وارد میآورد. این مساله بخصوص در حسابرسی اهمیت بیشتری دارد زیرا
اگر یک حسابرس که وظیفه بررسی گزارشات مالی یک سازمان و تایید صحت و سقم آن را بر
عهده دارد، درستکار نبوده و یا شهامت ابراز مشکلات را نداشته باشد، میتواند به
نابسامانیهای اداری و مالی یک جامعه دامن بزند.
و بالاخره یک حسابدار برای
موفقیت در این دنیای پر از رقابت و تغییر و تحول باید خلاق، مبتکر، صبور و منضبط
باشد.
علاقه به امور مالی و تجزیه و تحلیلهای آن، عامل موفقیت دانشجوی
حسابداری است.
وضعیت ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر:
تا مقطع دکترا امکان ادامه تحصیل وجود دارد.
نظر یک فارغالتحصیل مشغول به
کار در این رشته :
دانشجوی این رشته باید تحمل ساعتها کار در پشت یک میز و
صندلی و سرو کار داشتن با اعداد و ارقام را داشته باشد. همچنین باید دقیق و منظم
باشد تا در جمعبندی اعداد و ارقام دچار مشکل نگردد.»
وضعیت نیاز کشور به این رشته در حال حاضر:
آموزش حسابداران و شرکت موثر آنها در فراهمآوری اطلاعات مالی دقیق و قابل
اعتماد، و تجزیه و تحلیل این اطلاعات برای توسعه پایدار در کشور در حال توسعهای
مانند ایران اهمیت فراوانی دارد. چرا که وجود اطلاعات دقیق، اعتماد برانگیز، بموقع
و مربوط به فعالیتهای اقتصادی، نه تنها لازم بلکه حیاتی است. علاوه بر این اطلاعات
مالی حاصل از فعالیتهای اقتصادی که بوسیله نظامهای حسابداری گزارش میشود،
میتواند از انحراف مسیر پیشبینی شده ، اتلاف منابع اقتصادی و اخلال در برنامههای
توسعه اقتصادی جلوگیری کند.
دکتر ثقفی نیز در این باره میگوید:« چون این رشته
فقط به کلاس و معلم نیاز دارد متاسفانه در سالهای اخیر، بسیاری از شهرهای دورافتاده
که حتی یک حسابدار مجرب و متخصص ندارد، رشته حسابداری را با استفاده از اساتید
کمتجربه دائر کرده است و در نتیجه فارغالتحصیلان دانشگاههای فوق حسابدارانی
ناکارآمد هستند که نمیتوانند، جذب بازار کار شوند. البته آنچه گفته شد شامل حال
فارغالتحصیلان توانمند این رشته نمیشود چون هر فرد سرمایهگذار و هر موسسه
اعتباری برای سرمایهگذاری یا اعتبار دادن به حسابدار نیاز دارد.
مفروضات حسابداری
باید دانست که مفاهیم حسابداری مفروضاتی هستند که مبنای صورتهای مالی و
سایر
اصول حسابداری می باشند و به چهار دسته به شرح زیر طبقه بندی می گردند:
• فرض داشتن شخصیت حقوقی جداگانه
• فرض تداوم فعالیتهای مالی
• فرض
وجود واحد اندازه گیری
• فرض دوره مالی
اصول حسابداری
اصول حسابداری به شش دسته کلی تقسیم می شوند :
• اصل قیمت تمام شده
•
اصل وضع هزینه های همان دوره از درآمد همان دوره
• اصل افشای حقایق
• اصل
قابل اعتماد بودن
• اصل قابلیت مقایسه
• اصل ثبات رویه
معرفی برخی انواع موسسات حسابداری و حسابرسی
موسسات حسابرسی :
مؤسسه
حسابرسی ، مؤسسه ای انتفاعی غیر تجاری است که به منظور انجام خدمات حسابرسی
وحسابداری و مالی توسط حداقل دو نفر حسابدار رسمی شاغـل و بر اسـاس شرایط زیر تشکیل
می شود :
1- در نام هر مؤسسه حسابرسی باید عبارت ” مؤسسه حسابرسی “ و به دنبال
نام آن مؤسسه ، عبارت ” حسابداران رسمی “ قید شود.
2- شرکای یک مؤسسه تماماً
باید حسابدار رسمی شاغل باشند ، منحصراً در همان مؤسـسه به کار حرفه ای اشتغال
داشته باشند و در مؤسـسات دیگری که به خدمات تخصصی و حرفه ای و یا سایر خدمات مرتبط
، موضوع ماده (1) اساسنامه اشتغال دارند ، هیچ گونه مشارکت یا منافعی نداشته باشند
.
3- شرکای مؤسسه حسابرسی در ارتباط با فعالیتهای مؤسسه ، “مسئولیت تضامنی”
دارند.
دامنه اندازه موسسـات حسابـرسی از یک نـفر تا چندین هـزار نـفر کارکنان حرفه
ای است . از نظر اندازه ،موسسات حسابرسی اغلب به چهار گروه تقسیم می شوند :
موسسات محلی :
موسسات محلی معمولا دارای یک یا دو دفتر کار و فقط یک یا چند
شریک حسابرس مستقل است که در یک شهر یا ناحیه ،خدمات خود را به صاحبکاران ارایه می
کنند . خدمات این موسسات بیشتر شامل تنظیم اظهارنامه مالیاتی ،ارائه مشاوره مدیریت
و خدمات حسابداری است .صاحبکاران حسابرسی معمولا واحدهای تجاری کوچکی هستنـد کـه
صورت های مالی حسابرسی شده را بـرای پیوست کردن به در خواست وام بانکی خود می
خواهند.
موسسات منطقه ای :
بسیاری از موسسات محلی با افتتح دفاتر کار بیشتر در شهر ها
یا ایالت های همجوار و افزایش تعداد کارکنان حرفه ای خود به موسسات منطقه ای تبدیل
می شوند. ادغام با موسسات محلی دیگر نیز راهی برای منطقه ای شدن این موسسات اسـت
.این رشد معمولا بـه همراه افزایش سهم کار حسابرسی در مقایسه با خدمات دیگر می باشد
.
موسسات ملی :
به موسساتی حسابرسی که در بیشتر شهر های اصلی دفاتری دارند
، اصطلاحاً مـوسسات ملی گفته می شود .این موسسات حسابرسی در کشور های دیگر نیز یا
از طریق دفـاتر خود یا از راه موسسات وابسته در آن کشور ها ،فعالیت دارند.
تذکر:
اساسنامه هر یک از موسسات حسابرسی با رعایت کلیه موارد پیش بینی شده
در اساسنامه نمونه ای که به تصویب شورای عالی می رسد ، تنظیم و پس از تایید دبیرکل
جامعه به ثبت خواهد رسید. مرجع ثبت شرکتها ، تنها موسساتی را به نام” مؤسسه حسابرسی
“ ثبت میکند که از جامعه حسابداران رسمی ایران مجوز داشته باشند.
مانـیفیست در عرصه حسابداری
امروز که جامعه حسابداران رسمی ایران باید به مثابه کل واحدی تجلیگاه بهترین
اندیشههای ناب حسابداری باشد، اختلاف نظر، تشتت آرا و تعدد جریانهای فکری در این
جامعه بیش از هر زمان رخ نموده است.
تفاوت دیدگاه، تقابل آرا و کثرت نظرات گرچه
ممکن است زمینه را برای وفاق و همکاری گروهی فراهم کند اما اگر ریشه در عملگرایی و
تفکر انتزاعی داشته باشد آنگاه واقعبینی و درستاندیشی راه گم میکند و کمبودها،
ضعفها، فرصتها و تواناییها بهدرستی شناخته نمیشوند و برخورد سطحی، سادهاندیشی،
خودباوری، سرمستی کاذب و یا ناامیدی افراطی حاکم میشود.
نمیتوان نسبت به
مسائلی که در اثر این بحران بروز کرده بیاعتنا بود. هیچچیز مضرتر و ضداصولیتر از
کوششی نیست که از طریق عبارت پردازی برای رها ساختن گریبان خود از این مسائل
میشود. برای دفاع از اصول و مبانی اساسنامه جامعه حسابداران رسمی و قواعد اساسی
آن، هیچ چیز مهمتر از وحدت نظر و عمل بین کلیه حسابدارانی که به عمق بحران و لزوم
یافتن راهکار برای آن آگاهند نیست.
واقعیت نشان میدهد که بحران فعلی که از
جنبهای بیانکننده تفاوت شدید آراء و نظریات حرفهای-اجتماعی جامعه حسابداری از
یکسو و وجود گرایشهای خود محور از سوی دیگر است، تمرکز خود را از لحاظ برنامهای
بر حول مسئله کلیدی <اساسنامه> و ساخت تشکیلاتی جامعه قرار داده است. درک از
محیط اجتماعی که در آن بهسر میبریم و حرکت و روند آینده حلقه کلیدی است که در
پرتو شناخت علمی از آن میتوان به بحران فعلی پاسخی درخورداد.
اگرچه در دو سال
اخیر نقد و انتقاد چه در قالب اصولی و چه متاسفانه در چارچوب کارکرد غیرحرفهای شدت
گرفته اما در مجموع جامعه نسبت به گذشته حرکتی رو به پیشرفت داشته است. با این حال،
هنوز به خاطر آنکه تمامی واقعیت و عمق بحران را درک نکردهایم و فقط بخشی از آن را
بیان میکنیم، طبیعتاً قادر به ارائه راهحل علمی برای برونرفت از تنگنای موجود
نیستیم.
آیا این اختلافات فقط از طریق <نقد و انتقاد> برطرف میشود؟
بهدیده ما نه ! اگر به فرض وجود، اختلاف نظردر جامعه را صرفاً به نبود توافق
درباره سازوکارهای جامعه نسبت دهیم پس چرا حتی در بین کسانی که ظاهراً روی
سازوکارهای جامعه توافق دارند، تفاوت نظر در مباحث اساسی همچنان باقی است و اگر
صرفاً از طریق نقد آراء و تقابل نظریات میشد تشتت آرا را از بین برد، پس چگونه
تاکنون جامعه حسابداری چنین دستاوردی نداشته است؟
تنها راهحل اصولی، حرفهای و
علمی در چنین وضعیتی نقد و مجادله حرفهای بر روی مشی و برنامه است که میثاق جمعی
حسابداران (اساسنامه) از درون چنین پروسهای بیرون خواهد آمد! و صد البته در شرایط
طبیعی و متعارف جایگاه این مجادله حرفهای باید نشریات حرفهای همچون حسابدار و
حسابرس وحسابدار رسمی باشد.
واقعیت این است که عملگرایی حاکم بر تفکر
نظریهپردازان فعلی (که خود محصولی از نظریهپردازیهای عامیانه است) ما را بر آن
میدارد تا، یا در زنجیره بههم پیوسته روابط علت و معلولی به پیش نرویم و یا،
آنرا تا ریشه دنبال نکنیم. عملگرایی یکی از خصوصیات عمده تفکرات سنتی است که از
بینش غیرحرفهای سرچشمه میگیرد؛ زمانی که جامعهای قادر نیست انحرافات گذشته و حال
خود را واقعاً ریشهیابی کند.
متاسفانه متدولوژی غالب بر جامعه حسابداران رسمی
ایران دچار انحرافات اساسی است که نهتنها از متدولوژی علمی حسابداری فاصله داشته
بلکه فراتر از این، بیشتر به روشهای عامیانه نزدیک بوده تا به روشهای علمی و این نه
سخنی گزاف بلکه توضیح علمی واقعیت موجود است. از سوی دیگر توضیح کاملتر این مطلب
بدون توجه به بحران جهانی که در حرفه حسابداری روی داده و رابطه معینی که میان این
دو وجود دارد نمیتواند صورت پذیرد. و این نیز به دو دلیل زیر متکی است:
اول
آنکه حرفه حسابرسی در جهان در حال از سرگذراندن بحرانهای ناشی از جدایی
استانداردهای بینالمللی، امریکایی و انگلیسی ، رویدادهای تقلب و فریب از نوع
شرکتهای انرون و ورلدکام، وهمچنین برجسته شدن موضوع نظام راهبری بنگاه(Corporate
governance) است؛
دوم آنکه روندهای اساسی موجود (در چندسال اخیر) در سطح جهان و
ایران نشان مید هد که مسئله خطیر مسئولیتهای اجتماعی حسابرسان بهعنوان مسئله مبرم
روز مطرح شده ولی متاسفانه در هیچکدام از این موارد نیز خود حسابداران و حسابرسان
رهبری را بهدست نداشته اند.
ما قادر نخواهیم بود جامعه خود را متحول سازیم، جز از این طریق که در جهت نفی مشی و
روشهایی که حرفه را ناتوان معرفی کرده حرکت نماییم. راهحل این نیست که نقطه نظرات
سنتی را به کناری افکنیم و بهسادگی آن را مردود بشناسیم؛ چرا که فقط با مردود
شناختن، از میدان بهدر نمیرود. نفی ما، نه نفی انکارگرایانه، نه نفی در ذهن بلکه
باید نفی در عین باشد. جامعه حسابداری و بهویژه اعضای شورایعالی (براساس رسالتی
که برعهدهدارند) باید خود را متحول سازند و آن هم در چارچوب تحول متدولوژیک در
فرایند این بستر و بهاستناد ساختار تئوری حسابداری ؛ در غیراین صورت تمام راههای
دیگر نه راه، بلکه بیراهه است.
نقطه انحراف آغازین تفکرات بسیاری دوستان در
جامعه حسابداری این بوده که روش منطقی- قیاسی را در تبیین اساسنامه حاکم کردند. این
روش همان نقشی را در زندگی دارد که خط مماس در مقایسه با منحنی دارد. انتظار ما این
است که قیاس (که عمدتاً فعالیتی ذهنی است) در مطالعه خود ذهن (یعنی در روانشناسی) و
در مطالعه رفتاری که در آنها تفکر، شرط پیشین عمل است، مثلاً در اقتصاد و سیاست،
موفق باشد؛ ولی عکس این امر صادق است: معلوم شده است که در روانشناسی و علوم
اجتماعی، قیاس، راهنمای ضعیفی است، در صورتی که در مطالعه و بررسی بر روی امور
لایعقل (مثل مواد معدنی، اجسام فضایی، و ملکولها)، قیاس ریاضی، که از مشاهده کمک
گرفته باشد، موفق میشود. آیا این نمیرساند که قیاس فعالیتی است که تابع خواص
موجودات بیجان است، خواصی که از کیفیات موجود زنده نیستند، در حالی که جامعه
حسابداران و ماموریت حسابداران رسمی پدیدههای زنده و تاثیرگذار هستند؟
چگونگی
تکامل و کلاً سیر تسلسلی تکاملی جوامع بشری نشان میدهد که هستی را میبایست بدان
صورتی توضیح داد که واقعاً هست و بدان طریق تغییر داد که قوانین تغییر و تکامل آن
حکم میکند و بدون شک چنین حرکتی در جامعه حسابداران رسمی ایران نیز جز از طریق
اتکا بر بینش و دانش تئوری حسابداری وبه طریق اولی دانایی بر فلسفه شناخت اقتصادی
امکانپذیر نیست.
با نگاهی به سیمای کنونی جامعه حسابداری ایران نمودهای واقعی یک
بحران علمی-حرفهای فراگیر را بازخواهیم یافت. تشتت عمیق نظرگاههای حرفهای، عقب
ماندن از تبیین رفتار حسابداری در نظام اقتصادی کشور، نبود راهبران حرفهای در
جامعه، که همه گروههای موجود در جامعه در مقابل جایگاه حرفهای این رهبران وحدت نظر
داشته باشند (مشابه شادروان سجادینژاد، مرحوم عرفانی و...)، همگی موید و نشانههای
شکنندگی و بحران است. اکنون جامعه حسابداری ایران فاقد تاکتیک و استراتژی معین و
منطبق با ویژگیهای عصر جدید است و بالطبع فاقد اساسنامه واجد شرایط و رفتار حرفهای
مناسب است.
بدون کنار گذاشتن دیدگاهها و نظرگاههایی که ریشه در عوامگرایی دارد
تا منطق علمی، قادر به تدوین اساسنامه و به تبع آن مادیت بخشیدن به رهبری جامعه
حسابداران در راستای وظایف خود نخواهیم بود و تنها مسیری که ما را به تدوین
برنامههای پیشبرنده هدایت میکند برخورد حرفهای-علمی به قضایای درون و برون جامعه
حسابداری است.
با چنین درک و رسالتی است که وظیفه شورایعالی جدید جامعه
حسابداران رسمی، مسئولان و اعضای ارکان آن و بهویژه اعضایی که اعتقاد به توسعه و
اعتلای حرفه دارند دوصدچندان مهم، بزرگ و اجتماعی است. لذا برای انجام چنین امر
مهمی باید همه اعضای جامعه چارچوب مناسبی را به عنوان <میثاق حرفهای> تبیین
و تعریف کنند و این میثاق حرفهای به عنوان <مشترکات حداقل> مورد قبول همگی
واقع شود تا بتوان کاری از پیش برد.
منابع:سایت
حسابرس
http://daneshnameh.roshd.ir/
http://forum.parsigold.com
/http://www.kcc.hawall.edu
/http://www.quia.com
/http://www.accountingeducation.com/links
/http://www.account2.com
/http://www.ui.ac.ir
/http://www.caso.com
/http://www.cpajournal.com
/http://www.electronicaccountant.com
ویکی
پدیا
وبلاگ حسابدار
بانک مقالات کانون دانش حسابداری
ویژگیهای اطلاعات
حسابداری- دکتر محمد رضا طاهری
سایت انجمن علمی حسابداری
سایت تخصصی
حسابداری دانشگاه
صفحات برگزیده اینترنتی در مورد حسابداری
بینش حسابداری
–دکتر محمد حسن اردبیلی