سایت تخصصی حسابداران خبره ایران

ارائه مطالب تخصصی حسابداری و حسابرسی و قوانین

سایت تخصصی حسابداران خبره ایران

ارائه مطالب تخصصی حسابداری و حسابرسی و قوانین

چگونه مطالعه کنیم - چگونه زبان انگلیسی یاد بگیریم ؟

 (نکته موثر در یادگیری زبان های خارجی (زبان انگلیسی7

 

 

اول از همه خوبه بدونید که بین تمامی زبانهای دنیا ، آسانترین زبان برای یادگیری انگلیسی است، پس امیدوار باشید!! چون طبق آمار تقریبا ۴۴۳ میلیون نفر در دنیا انگلیسی صحبت می کنند. این تعداد برای دیگر زبانهای اروپایی بسیار کمتر است. مثلا فرانسه ۱۲۱ میلیون نفر و آلمانی ۱۱۸ میلیون نفر. آمار کاملتر را اینجا ببینید.

این مطلب باعث می شه که به همین نسبت منابع و روش یادگیری هم متنوع تر و تاثیرگذارتر باشند چون بیشتر استفاده شده اند و در نتیجه بیشتر تست و بررسی شدند.
در اینجا
۷ نکته ساده را برای شروع یادگیری توضیح می دهم تا با استفاده از آنها بتوانید در کوتاهترین زمان انگلیسی یاد بگیرید:

۱-   مهمترین قدم داشتن انگیزه کافی و شور و اشتیاق یادگیری است. اگر این را ندارید بقیه مطلب را نخونید. یا سعی کنید در خودتان انگیزه ایجاد کنید.
ساده است؛ در دنیای امروز برای برقراری ارتباط با افراد مختلف، رشد و پیشرفت در شغل و تحصیلات، دانستن اخبار روز، مجبورید انگلیسی بدانید، اما از دید اجبار به آن نگاه نکنید، به جای آن سعی کنید موقعیت و شرایطی را که بعد از یادگیری به دست خواهید آورد در ذهن خود به طورکامل مجسم کنید؛ تمام لذت و هیجان، در آمد بیشتر، تجربه های جدید، آدمها و مکانهای جدید، هر چیزی که برای شما جالب است؛ به همه اینها فکر کنید و سعی کنید از این رویا لذت ببرید. می بینید که اشتیاق و انگیزه شما برای یادگیری بیشتر می شود.

۲-   تمرین و تکرار. حتما باید برای تکرار آنچه که می خوانید وقت بذارید حتی شده ۱۰ دقیقه ولی هر روز! بی استعداد ترین آدمها هم با تکرار و تمرین می توانند به خوبی زبان یاد بگیرند. هرچه این وقتی که صرف می کنید بیشتر باشه زودتر پیشرفت می کنید. باز هم تاکید می کنم هر روز، حتی کم.

۳-   متدی که مناسب شماست را بیابید. هرکس مدل خودش فکر می کند، زندگی می کند، کار می کند و درس می خواند. آموزش زبان هم روشهای مختلفی دارد. فبل از شروع تحقیق کنید و با توجه به عادات و علایق خود، متدی بیابید که مناسب شما باشد. ممکن است این تحقیق کمی وقت شما را بگیرد ولی درعوض سرعت پیشرفت شما چند برابر خواهد شد.

۴-   شاید بدونید که بهترین سن شروع یادگیری زبان ۴ تا ۵ سالگی است. پس زمانی که می خواهید زبان بخوانید یک بچه ۴ ساله باشید نه یک مهندس ۲۰ و چندساله با کلی معلومات و پرستیژ اجتماعی!! یعنی از ندانستن و پرسیدن ترس نداشته باشید مثل بچه هایی که تازه چرا گفتن را یاد گرفتند. هر چیز جدیدی براتون جالب باشه و درس را با تفریح بیاموزید.

۵-   اشتباه کنید! نترسید. زمانی که مرتکب اشتباه می شوید و متوجه اشتباه خودتان می شوید، هیچ وقت تا آخر عمر آن نکته را فراموش نخواهید کرد. پس، از این که ممکن است مرتکب اشتباهی شوید؛ کلمه ای را اشتباه بگویید یا بنویسید؛ یا آدمها شما را مسخره کنند، نترسید. بزرگترین یادگیری و رشد انسانها در اشتباهات آنهاست. این قانون هستی است.

۶-   زمانبندی داشته باشید. برای خودتان تاریخ تعیین کنید و متعهد باشید(به خودتان) که تا آن تاریخ حجمی از درس را که از قبل تعیین کرده اید تمام کنید و مدام خود را چک کنید. این کار برای شما تعهد و احساس مسئولیت ایجاد کرده و جدیت کار را زیاد می کند.

۷-   این را بدانید که یادگیری یک زبان خارجی کار یک عمر است نه یک دوره. حتی کسانی که سالها زبان خوانده اند یا در کشورهای خارجی زندگی کرده اند، گاهی با کلماتی برخورد می کنند که معنی آن را نمی دانند. حتی در زبان مادری ما هم کلماتی هستند که معنی آنها را نمی دانیم. پس کمال گرا نباشید و با دیدن انبوهی از چیزهایی که نمی دانید، نا امید نشوید. هر چقدر هم که بدانید باز چیز جدیدی وجود دارد که شما نمی دانید.

 

ابزارها و روش های موثر در یادگیری زبان های خارجی

 

همونطور که قبلا هم گفتم روشها ی یادگیری زبان تقریبا برای همه زبانها مشترک است با این تفاوت که در مورد انگلیسی کار بسیار راحت تر است؛ ابزار های آموزشی بسیاری در بازار موجود است  و دسترسی به افرادی که انگلیسی بلد باشند بیشتر است. پیدا کردن کسی که در حد شما انگلیسی بداند بسیار راحت تر از یافتن کسی است که مثلا فرانسه یا اسپانیایی صحبت کند.

در حال حاضر ابزار های مختلفی در بازار وجود دارد که می توانید با توجه به مدل خودتان و متدی که برای یادگیری انتخاب کردید از آنها استفاده کنید. شامل :

·         کتابهای آموزشی از موسسات و دانشگاههای مختلف انگلیسی، امریکایی، استرالیایی و کانادایی

·         فلش کارت؛ برای کسانی که حافظه تصویری آ نها قوی تر است و نیاز به تکرار مداوم توسط نرم افزار لایتنر دارند.

·         کتاب اصطلاحات؛ شامل الفاظ و اصطلاحات غیر رسمی و روزمره، می تونه سرگرم کننده باشه و از یکنواختی کار کم کند.

·         دیکشنری؛ در سطوح مختلف و به زبانهای مختلف

·         دیکشنری تصویری (picture dictionary) که برای شروع بسیار خوب است و دایره لغات را گسترش می دهد، به خصوص برای کسانی که حافظه تصویری خوبی دارند

·         کاست یا سی دی آموزشی ؛ برای افرادی که حافطه شنیداری آنها قوی تر است

·         مجلات و روزنامه ها؛ در زمینه های مختلف و با توجه به رشته ای که به آن علاقه مندید، مثل معماری و هنر، روانشناسی ، کامپیوتر و سینما در دسترس هستند.

·         مقالات و داستان های  انگلیسی در اینترنت؛ می تونید با توجه به علاقه تون عضو سایتها شوید تا براتون روزانه مقالاتی ارسال شود. یک مقاله کوتاه در روز بسیار تاثیر گذار است.

·         کتاب؛ بسیار زیاد و در همه زمینه ها موجود است، رمانهای معروف دنیا، فیلمنامه های بزرگ و بیوگرافی افراد معروف فقط به level آن دقت کنید که از سطح پایین شروع کنید.

·         اخبار؛ تقریبا هرروز اخبار انگلیسی پخش می شود؛ برای بالا بردن توانایی listening بسیار مفید است.

·         برنامه های تلویزیونی؛ مثل مسابقات، حیات وحش و طبیعت، برنامه های تحقیقاتی، و اگر دسترسی دارید سریالهای انگلیسی زبان بسیار گزینه خوبی هستند.

·         فیلم؛ به خصوص الان که اکثر فیلمها زیر نویس دارند.

·         موسیقی؛ رایج ترین و در دسترس ترین گزینه.

این ابزار و تمرین زیاد مهمترین کلید موفقیت شما هستند، اما روشهایی هم برای تکرار و تمرین هستند که بیشتر متخصصین توصیه می کنند. این ها روشهای ساده ای برای بالا بردن اعتماد به نفس و ماندگاری مطالبی است که آموخته اید و نکته مهم این است که وقت زیادی نمی گیرد :

۱.     حفظ کردن. مطلب را حفظ کنید و بعد سعی کنید آن را از حفظ بازگو کنید. فقط دقت کنید هرجا که یادتان رفت خودتان سعی کنید مفهومی که گرفته اید را بازگو کنید.

۲.     با خودتان صحبت کنید. آنچه که روزمره انجام می دهید برای خود بازگو کنید، یا یک اتفاق را برای خود تعریف کنید. با این کار کم کم اعتماد به نفستان بالا می رود.

۳.     با دوستتان صحبت کنید. بسیار خوب است که کسی را داشته باشید هم سطح خودتان و دو نفره تمرین کنید.

۴.     بعد از مدتی این جمع ۲ نفره را به چند نفره تبدیل کنید. مثلا جلسات نیم ساعته هفتگی بگذارید و در مورد موضوعی با هم بحث کنید.

۵.     سعی کنید با افراد غریبه هم صحبت شوید. این که فکر کنید این فرد شما را نمی شناسد، احساس بهتری به شما می دهد و از اشتباه کردن و مسخره شدن نمی ترسید.

۶.     دوست اینترنتی داشته باشید. قبلا دوستی و ارتباطبا نامه بسیار رایج بود، به نام pen pal، که از طریق موسسات بین المللی انجام می شد، اما امروز اینترنت کار را راحت تر کرده و email  و chat بسیار محبوب است.

۷.     آینه. بسیار روش خوبی است. روبه روی آینه بنشینید و صحبت کنید. حرکات بدن و لهجه و body language خود را می بینید و یاد می گیرید چه طور با کمک گرفتن از بدنتان منظورتان را برسانید و در عین حال مسلط و با آرامش صحبت کنید.

۸.     تدریس کنید. آنچه را که یاد می گیرید به کسی یاد بدهید. هم برای خودتان تکرار می شود و هم باید آن را به خوبی بفهمید تا بتوانید بیاموزید.

۹.     موضوعاتی که دوست دارید برای شروع انتخاب کنید؛ موضوعاتی که برای همه جالب است، مثل عشق، رنگها، لباسها، نسبتهای فامیلی، و از همه اینها بهتر:خوردنی ها!

۱۰. بنویسید. هر شب چند خط برای خود بنویسید و اگر لغتی لازم است که نمی دانید، چک کنید.

این نکات همه ساده و تاثیرگذارند، ولی باز هم تاکید می کنم تمرین زبان باید هر روز باشد، هرچند بسیار کوتاه.

نویسنده: غزاله فیروز

 

 

عوامل موثر در یادگیری

 

مقدمه
یادگیری (learning discomfort ) یک فرایند است. در هر فرایند عوامل و متغیرهایی در حال تعاملند. نوع و شدت تعامل ، تغییرات گوناگونی را به دنبال می‌آورد. بررسی همه عوامل موثر در فرایند تدریس ، امکان پذیر نیست. چند تا از مهمترین این عوامل که تاثیر آشکاری در روند یادگیری دارند عبارتند از: آمادگی ، انگیزه و هدف ، تجارب گذشته ، موقعیت و محیط یادگیری ، روش تدریس رابطه جز و کل ، تمرین و تکرار:


آمادگی
شاگرد باید از لحاظ جسمی ، عاطفی ، عقلی و … رشد کافی کرده باشد تا بتواند بخوبی یاد بگیرد ویادگیری زمانی برایش مفید خواهد بود که از هر نظر آمادگی لازم داشته باشد. او حتی اگر بعضی از جنبه‌های آمادگی را کسب نکرده باشد، یادگیری برایش خستگی آور و کسل کننده خواهد شد و چندان پیشرفتی نخواهد کرد. مثلا در یادگیری نوشتن ، اعصاب و عضلات دست و انگشتان باید به قدر کافی رشد کرده و آمادگی داشته باشند. اگر کودکی را که از لحاظ جسمی و روانی آمادگی یاد گرفتن و نوشتن را ندارد، تعلیم بدهیم، جریان یادگیری او در این زمینه حتی در سال‌های بعدی به کندی پیش خواهد رفت، در صورتی که اگر همین کودک در سنی که آمادگی کافی دارد، تحت تعلیم قرار گیرد، نوشتن را زودتر فرا خواهد گرفت و در این زمینه سریعتر پیشرفت خواهد کرد.

آمادگی در زمینه‌های مختلف متفاوت است. ممکن است فرد از لحاظ عقلی آماده باشد ولی از نظر عاطفی نسبت به امر مورد نظر فاقد احساس مطبوع باشد. مثلا ترس از معلم احساس عدم امنیت ، دلهره ، اضطرابو پریشانی فکر ممکن است یادگیری را در زمینه مورد نظر مختل کند. رشد و آمادگی ذهنی افراد نیز در فهم و یادگیری علوم مختلف متفاوت است. مثلا ممکن است شاگردی در مرحله‌ای از رشد خود آماده درک علوم تجربی باشد، ولی برای درک علوم اجتماعی هنوز آمادگی لازم را بدسن نیاورده باشد. بنابراین ، معلم باید آمادگی هر یک از شاگردان خود را تدریس مواد درسی در نظر داشته باشد و فعالیت‌های آموزشی خود را متناسب با سطح آمادگی آنان عرضه کند.

هر چه فرد آمادگی بیشتری برای رفتار معینی داشته باشد، برای انجام دادن رفتار ، به محرک کمتری نیاز دارد. مثلا خنداندن یک انسان خوشحال بسیار ساده‌تر از خندان یک شخص غمگین است. هر چه فرد آمادگی کمتری داشته باشد‌، تحرک بیشتری برای ایجاد آن رفتار لازم است. تدریس و فعالیت معلم زمانی بیشترین تاثیر را در یادگیری خواهد داشت که شاگرد به آمادگی لازم رسیده باشد و در غیر این صورت شاگرد همچون چراغی که فتیله آن پایین کشیده شده باشد، هرگز برافروخته نمی‌شود و چیزی نخواهد آموخت.

انگیزه و هدف
یادگیری معلول انگیزه‌های متفاوتی است. یکی از این انگیزه‌ها که نقش مهمی در جریان ییادگیری میل و رغبت شاگرد به آموختن است. رغبت هر کس است که نیروی فعالیت را افزایش می‌دهد. برای اینکه شاگردان در ضمن یادگیری فعال باید به موضوعی که می‌خواهند قرا بگیرند علاقمند باشند. برای ایجاد رغبت ، لازم نیست موضوعات درسی را به طور تصنعی جالب توجه نشان داد، همینکه مطالب و مفاهیم درسی بر اساس نیاز شاگردان تنظیم شده باشد و مسائل اساسی و واقعی آنان را مطرح سازد و به آنان در برخورد با محیط کمک کند، رغبت آنان برانگیخته خواهد شد.

یکی دیگر از عوامل ایجاد انگیزه ، هدف است. هدف به فعالیت انسان و جهت و نیرو می‌دهد. اگر انسانی در طول زندگی خود هدف قابل وصولی نداشته باشد، پویایی و حرکت خود را از دست خواهد داد. هدف ارزشمند، فرد را به خواستن و طلب کردن وادار می‌کند. در مدارس ، هدف‌های تربیتی باید انعکاس از احتیاجات و تمایلات شاگردان باشد و بطور واضح بیان شود.

معلم و دانش آموز باید بدانند غرض از فعالیت‌های آموزشی در یک مقطع زمانی خاص چیست. مشخص بودن هدف‌ها در مدرسه ، سبب هماهنگی پیش فعالیت‌های معلم و شاگرد می‌شود و آنان را به اجرای فعالیت‌های متنوع بر می‌انگیزد و جهت و میزان پیشرفت آنان را نشان می‌دهد، محیط مدرسه و کلاس را آموزنده و نشاط آور می‌سازد و سطح یادگیری شاگردان را گسترش داده و یادگیری را عمیق‌تر و موثرتر می‌کند.

تجارب گذشته
آموخته‌ها و تجارب گذشته شاگرد ساخت‌شناختی وی را تشکیل می‌دهد. آمادگی شاگرد در حد وسیعی تحت تاثیر تجارب گذشته اوست. فرد زمانی می‌تواند مفاهیم و مسائل جدیدی را درک کند که مفهوم و مساله جدیدی با ساخت‌شناختی او مرتبط باشد. در واقع ، فرآیند یادگیری همچون روند رشد است. همچنان که رشد جریانی دائمی است، یعنی گذشته ، حال و آینده آنان با هم ارتباط دارد، یادگیری نیز جریانی است که تجارب گذشته پایه و اساس وضع فعلی آن را تشکیل می‌دهد و آنچه فرد در آینده خواهد آموخت باید متناسب با تجارب او در زمان حاضر باشد.

فرد وقتی مفهومی را واقعا می‌‌آموزد که پایه و ریشه در تجارب گذشته‌اش داشته باشد. اگر این ارتباط برقرار نشود، یادگیری به معنی خاص خود صورت نخواهد گرفت. بنابراین معلم همواره باید فعالیت‌های آموزشی را بر اساس تجارب گذشته شاگردان و متناسب با ساخت‌شناختی آنان طراحی و اجرا کند. توجه به این امر شرط اساسی موفقیت در کارها تربیتی است. معلم آگاه در فعالیت‌های آموزشی و پرورشی ابتدا زمینه‌ها و تجارب گذشته شاگرد را بررسی می‌کند، توان او را برای درک و هم مسئله جدیدی می‌سنجد و مفاهیم جدید را با توجه به سطح دانش او ارائه می‌دهد. مثلا اگر معلم ریاضی در تدریس مفهوم تازه ، زمینه‌های قبلی شاگردان را به دست فراموشی بسپارد و آموزش خود را بدون توجه به مطالب و دانش قبلی آنان در این زمینه آغاز کند، هرگز موفق نخواهد بود.

البته ممکن است در اینجا سوال مطرح شود که با توجه به اینکه تجارب گذشته شاگردان یک کلاس ، دلیل تفاوت در شکوفایی استعداد ، محیط خانواده و سطح تربیت والدین یکسان نیست. چگونه ممکن است معلم روش تدریس خود را متناسب با تجارب همه شاگردان انتخاب کند. اگر چه چنین امری کار آسانی نیست، اختلاف سطح دانش‌آموزان را می‌توان از طریق آموزش ترمیمی یا فعالیت‌های متنوع دیگر که به حل این مسئله کمک می‌کند‌، از میان برد.

موقعیت و محیط یادگیری
موقعیت و محیط یادگیری از عوامل بسیار موثر در یادگیری است. محیط مانند نور ، هوا ، تجهیزات و امکانات آموزشی. طبیعی است هر چه امکانات آموزشی ، کتابخانه و منابع مختلف علمی مناسب‌تر و بیشتر باشد، یادگیری شاگردان در مقایسه با یادگیری شاگردان مدرسه‌ای که دارای فضای مناسب نیست و در آن جز کتاب درسی منابع دیگری یافت نمی شود بسیار متفاوت خواهد بود.

محیط ممکن است عاطفی باشد. رابطه معلم و شاگرد ، رابطه شاگردان با هم ، رابطه والدین با هم و نگرش والدین و مربیان در زمینه تربیت کودکان ، همگی می‌تواند در میزان یادگیری شاگردان موثر باشد. موقعیت آموزش منظم همراه با محبت و احترام متقابل ، نسبت به محیط‌های خشک و تهی از عواطف ، تاثیر بیشتری در یادگیری احترام متقابل ، نسبت به محیط‌های خشک و تهی از عواطف ، تاثیر بیشتری در یادگیری خواهد داشت. عاطفه به عنوان یک عامل بسیار موثر می‌تواند در جریان یادگیری عمل کند.

عواملی نظیر عدم امنیت ، ترس ، اضطراب ، نومیدی ، شک و تردید می‌توانند در فعالیت‌های آموزشی از همه امکانات یاد شده برخوردار باشد، شاگرد را به کنجکاوی و تلاش برای یادگیری و حل مسائل ذهنی خود واردار می‌سازد. البته محیط و موقعیت تلاش برای یادگیری و حل مسائل ذهنی خود وادار می‌سازد. البته محیط و موقعیت یادگیری باید متناسب با آمادگی ، استعداد ، نیاز و گرایش شاگردان باشد.

اگر مجموعه عوامل موجود در محیط برای شاگرد برانگیزنده و قابل درک نباشد، مساله‌ای در ذهن او ایجاد نخواهد شد یا در صورت وجود مساله ، شاگرد توانایی حل آن را نخواهد داشت. به هر حال ، امکانات محیط آموزشی ، اعم از نیروی انسانی و تجهیزات ، وضع اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی خانواده نگرش والدین و مربیان نسبت به تحصیل و آموزشگاه و هزاران عامل محیطی دیگر می‌تواند در کیفیت و کمیت یادگیریشاگردان موثر باشد.

روش تدریس معلم
در کنار شرایط و امکانات آموزشی نیرویی انسانی و بویژه معلم ، از مهمترین عوامل تشکیل دهنده محیط‌های آموزشی است. تاثیر موقعیت و امکانات مناسب بر هیچ فردی پوشیده نیست. اما امکانات و تجهیزات بدون وجود معلم کارایی لازم را نخواهد داشت. معلم با شناخت امکانات به تجهیز مناسب محیط آموزشی می‌پردازد. محیط و امکانات آموزشی را سازماندهی می‌کند‌، موقعیت آموزشی مناسب را بوجود می‌آورد و با شناخت استعداد ، علایق و توانایی شاگردان ، آنان را در طریق صحیح یادگیری هدایت می‌کند.

البته چنین نقشی به دانش و اعتقادات معلم بستگی دارد. اگر چه کنجکاوی و ارضای آن را بدیهی ترین احتیاجات شاگردان است. اگر معلم با نظریه ها و اصول یادگیری آشنا نباشد و تدریس را فقط انتقال واقعیت‌های علمی بداند و تجارب یادگیری را منحصر به نشستن در کلاس ، گوش دادن و حفظ کردن مطالب شنیده شده یا نوشته شده در کتاب تصور کند، مسلم است که در تقویت کنجکاوی و پرورش استعداد و تفکر علمی شاگردان چندان موفقیتی به دست نخواهد آورد. زیرا شاگرد که همواره علاقمند به فکر کردن است. در بررسی عوامل مختلف باید فرصت حرکت و جنبش داشته باشد تا بتواند به هدف‌های آموزشی برسد. یادگیری بدون تلاش و فعالیت و تعامل با محیط صورت نخواهد گرفت.

کسی که می‌خواهد یاد بگیرد باید فعالیتی متناسب با علایق و توان خود داشته باشد. و اگر در روش تدریس معلم این نکات در نظر گرفته نشود، مدرسه و کلاس برای شاگرد جالب توجه و جذاب نخواهد بود، اما اگر معلم خود را راهنما و ایجادکننده شرایط مطلوب یادگیری بداند و بجای انتقال اطلاعات ، روش کسب تجربه را به شاگردان بیاموزد، آنان در برخورد با مسائل فعال‌تر خواهند شد، از منابع مختلف استفاده خواهند کرد، اطلاعات لازم را به دست خواهند آورند، به سازماندهی آن خواهد پرداخت و آن را تحلیل خواهند کرد تا به حل مسائل نایل شوند.

با چنین روشی ، شاگرد نه فقط حقایق علمی را فرا می‌گیرد. بلکه با روش‌های علمی کسب معرفت نیز آشنا خواهد شد، طرز کار را با منابع مختلف و نحوه استفاده از مطالب درسی برای حل مساله را خواهد آموخت و در فرِآیند یادگیری ، ابتکار و خلاقیت خود را به کار خواهد انداخت.

توجه به کل به جای جز
طرفداران مکتب گشتالت معتقدند کل ، اجزا را در یک طرح و زمینه قرار می‌دهد و ارتباط آنها را روشن می‌سازد. به نظر ایشان ، اجزا به تنهایی بی‌معنی و نامفهوم هستند ولی وقتی در یک طرح زمینه قرار بگیرند، معنی و مفهوم آنها روشن می‌شود. طرح یا کل قابل انتقال و تعمیم است، اما اجزا و کیفیت خالص آنها این خصوصیت را ندارد طرح یا کل ، عناصر را مشخص می‌سازد و آنها را در یک زمینه خالص به هم ارتباط می‌دهد.

مطالعه فرایند یادگیری نشان خواهد داد که حرکت از کل به جز روند یادگیری را بهتر و فهم مطالب را آسان‌تر می‌کند. اجزا به تنهایی بی‌معنی و نامربوط هستند و در طرح و کل ، معنی پیدا می‌کنند. البته کل معادل مجموع اجزا نیست و بررسی تک تک اجزا و روی هم قرار دادن آنها سبب تصور کل نمی‌شود. کل عبارت است از نحوه ارتباط و پیوند اجزا با هم و تا این ارتباط مشخص نشود، اجزا قابل فهم نیستند.

در جریان تدریس ، معلم باید در حد امکان ، ابتدا مطالب درسی را به صورت کل مطرح کند و ارتباط اجزا با کل را مشخص سازد و پس از آن به بررسی و تحلیل اجزا بپردازد. مطالعه جزئیات بدون در نظر گرفتن رابطه آنها با هم و همچنین رابطه آنها با کل ، موجب پریشانی فکر خواهد شد، در حالی که مطالعه از کل به جز با مشخص کردن روابط جز با کل ، قدرت تحلیلی در فراگیران می‌دهد و در نتیجه یادگیری معنی‌دار می‌شود. به عبارت دیگر ، حفظ و فکر و تکرار ، جای خود را به فهم و اندیشه می‌دهد.

تمرین و تکرار
برای بسیاری از دست‌اندرکاران آموزش و پرورش، هنوز این سوال‌ها مطرح است : تمرین و تکرار چه نقشی در فرآیند یادگیری دارد؟ آیا پیشرفت یادگیری مستقیما تابع تکرار است؟ اگر چنین نیست، شرایط تمرین و تکرارچیست؟ مساعدترین موقعیت برای تمرین کدام است؟ تکالیف تکراری مدارس می‌تواند برای شاگردان مفید باشد یا نه؟

در پاسخ به سوالات مطرح شده باید گفت: تاثیر تمرین و تکرار در کل فرآیند یادگیری و حیطه‌های مختلف آن بویژه در حیطه روانی – حرکتی ، انکار ناپذیر است. همه این ضرب‌المثل قدیمی در کار نیکو کردن از پر کردن است،را شنیده‌اند و واقفند که بازی روی یخ یا رانندگی فقط در نتیجه تمرین و تکرار یاد گرفته می‌شود. و اگر تکرار نشوند، دیر یا زود به دست فراموشی سپرده خواهند شد.

ولی این نکته نیز غیر قابل انکار است که کیفیت اجرای تمرین ، مقدار و زمان آن نقش بسیار مهمی در تثبیت یا عدم تثبیت رفتار دارد. چنانکه آزمایش‌های متعدد نشان داده است، اجرای تمرین در زمان غیر متمرکز ، اثر یادگیری بیشتری نسبت به اجرای تمرین در زمان متمرکز دارد. مثلا شاگرد موضوع مورد یادگیری را در دو تمرین بیست دقیقه‌ای ، زودتر از یک تمرین چهل دقیقه‌ای یاد می‌گیرد. از همین رو ، تمرین و تکرار موثر باید شرایط و ویژگی خاصی داشته باشد، از جمله اینکه باید منظم و مرتب و طول دوره‌های آن مناسب باشد و در شرایط واقعی و طبیعی انجام پذیرد.

اگر شاگرد در اوضاع و احوال ساختگی و غیر طبیعی تمرین کند، مطلع شود. زیرا اطلاع از پیشرفت ، او را به کوشش وا می‌دارد. تمرین نباید بیش از حد طولانی و خستگی‌آور باشد. هر گاه عملی به طور سریع و متوالی تکرار شود ، اغلب موجب کاهش کارایی تمرین می‌شود. به این معنی که شخص در انجام دادن آن عمل به تدریج کندتر و ضعیفتر می‌شود، تا اینکه سرانجام از انجام دادن آن سرباز می‌زند. در واقع خستگی یادگیری را کاهش می‌دهد.

 

 

یاد بگیرید چگونه بیاموزید

 

دانستن مؤثرترین راه برای یادگیری است.

راه شما برای یادگیری مؤثر مستلزم شناخت موارد زیر است:
* خودتان
* توانایی شما برای یادگیری
* روشهای موفقیت آمیزی که در گذشته از آن استفاده کرده اید
* علاقه و دانش قبلی‌تان نسبت به موضوعی که قصد یادگیری آن را دارید

شاید یادگیری فیزیک برای شما آسان باشد اما یادگیری تنیس غیر ممکن و یا برعکس این.
به طور کلی راه یادگیری پروسه ای است که به گام های مشخصی تقسیم می شود.

چهار گام برای یادگیری
راه یادگیری خود را با چاپ و پاسخ دادن به سوالات زیر آغاز کنید و بعد استراتژی یادگیری خود را با توجه به پاسخها و مهارتهای یادگیری دیگری که به آن خواهیم پرداخت طرح ریزی کنید:

با گذشته شروع کنید
چه تجاربی درباره نحوه یادگیری خود دارید؟
* آیا خواندن را دوست دارید؟ حل مسائل؟ حفظ کردن؟ از بر خواندن؟ تجزیه و تحلیل کردن؟ مباحثه کردن؟ به کدامیک بیشتر علاقه مندید؟
* آیا خلاصه کردن مطالب را بلدید؟
* پرسیدن سوال درباره مطالبی که مطالعه کردید را چه؟
* مرور کردن؟
* دسترسی پیدا کردن به اطلاعات از منابع مختلف؟
* مطالعه در خلوت و یا در گروه؟
* زمان مطالعه شما باید طولانی باشد و یا به چند زمان کوتاهتر تقسیم شود؟
عادتهای مطالعه شما چیست؟ چگونه این عادتها به وجود آمده اند؟ کدامشان خوب است و کدامشان بد؟
چگونه می توانید مطالبی را که یاد گرفته اید به بهترین وجه ارزیابی کنید؟ از طریق یک امتحان کتبی؟ یک رساله کوتاه؟ و یا یک مصاحبه؟

پرداختن به زمان حال
چقدر به این مطلب علاقه مندم؟
چقدر زمان می خواهم صرف یادگیری این مطلب کنم؟
آیا شرایط محیطی مناسب هستند؟
چه چیزهایی در کنترل من هستند و چه چیزهایی خارج؟
آیا می توانم برخی شرایط نامناسب را تغییر دهم؟
چه چیزی باعث می شود تا من خودم را وقف یادگیری این مطلب کنم؟
آیا من برنامه خاصی دارم؟ آیا برنامه من با توجه به تجارب گذشته و سبک مطالعه ام تنظیم شده است؟
توجه به چگونگی فهم موضوع اصلی
عنوان مطلب چیست؟
نکات کلیدی قابل توجه کدام هستند؟
آیا من این نکات را متوجه می شوم؟
از قبل چه چیزهایی در مورد این مطلب می دانم؟
آیا موضوعات مرتبط با آن را می دانم؟
چه نوع منابع و اطلاعاتی به من کمک خواهد کرد؟
آیا برای دستیابی به اطلاعات تنها به یک منبع(مثلا کتاب درسی) اکتفا خواهم کرد؟
آیا به جستجو برای یافتن منابع اضافه نیاز دارم؟
وقتی که مطالعه می کنم، آیا از خودم می پرسم که آیا متوجه مطلب شده ام؟
آیا باید سریعتر پیش بروم و یا آهسته تر؟
وقتی که مطلبی را متوجه نمی شوم، آیا از خودم می پرسم چرا؟
آیا مطالعه را متوقف کرده و مطلب را خلاصه می کنم؟
آیا مطالعه را متوقف کرده و از خودم می پرسم که آیا ادامه آن منطقی است؟
آیا مطالعه را متوقف کرده و روند آن را ارزیابی می کنم(مثبت/منفی)؟
آیا من قبل از ادامه مطالعه به زمانی برای فکر کردن در مورد مطلب نیاز ندارم؟
آیا من برای پردازش و جا افتادن مطلب در مغزم نیاز به مباحثه با هم آموزانم را ندارم؟
آیا من به یک فرد موثق مثل معلم، کتابدار و یا متخصص آن رشته نیاز ندارم؟

مرور و بازبینی
آیا درست عمل کردم؟
چه کارهایی را بهتر می توانستم انجام دهم؟
آیا برنامه من با نقاط ضعف و قوت من همخوانی داشت؟
آیا شرایط صحیحی را انتخاب کردم؟
آیا برنامه ام را کامل اجرا کردم؟ منضبط بودم؟
آیا به موفقیت رسیدم؟
آیا موفقیتم را به فال نیک گرفتم و خودم را تشویق کردم

سبک های یادگیری

با شناسایی سبک یادگیری خود و بکارگیری تکنیکهای یادگیری ویژه مربوط به آن یادگیری خود را بهبود بخشید:

۱- سبک یادگیری دیداری

۶۵ درصد جمعیت را شامل می گـردد. خــصوصیات این نوع افراد به قرار زیر است:

* بـا مشـاهـده و تـرکیـب تـصـاویـر بـا اطلاعات، اطلاعات را بخاطر می سپارند.
* بـرای بـرقـراری ارتـبـاط با دیگران و همچنین سازماندهی اطلاعات از تصاویر، نقشه ها و نمودارها استفاده میکنند.
* مـعـمـولا بـرای بـه خـاطـر آوردن مطـلبی چشمان خود را برای تجسم آن در ذهن خود میبندند.
* معمولا افرادی مرتب و منظمی میباشند.
* اینگونه افراد در تجسم اشیاء، طرحها و نتایج در ذهن خود توانا میباشند.
* معمولا در کلاس درس نیمکتهای ردیف جلو را اشغال میکنند.
*  تمایل به برداشتن یادداشت های مفصل و با جزئیات فراوان دارند.
* جذب کتابهای مصور میگردند.
* در بخاطر آوردن لطیفه ها مشکل دارند.
*  برای برجسته ساختن نکات کلیدی از ماژیکهای با رنگ روشن استفاده میکنند.

تکنیکهای یادگیری:
۱- در روند آموزش از رنگها، تصاویر، اشکال، نمادها، اسلایدها و جداول استفاده کنید.
۲- برای یادگیری بهتر به حرکات و چهره آموزگار نگاه کنید.
۳-یک محیط آرام و بدون سرو صدا را برای مطالعه برگزینید.

۲- سبک یادگیری شنیداری

۳۰ درصد جمعیت را شامل می گـردد. خصوصیات این گونه افراد به قرار زیر است:

* تمایل دارند بیشتر با اصوات و موسیقی سرو کار داشته باشند.
* قادرند ریتم و تن صدا را تشخیص دهند.
* از طریق گوش دادن یاد میگیرند.
* برای به خاطر سپردن اطلاعات آنها را با یک صدای خاص ترکیب میکنند.
* در محیطهای شلوغ و پر سرو صدا تمرکز خود را از دست میدهند.
* به یادداشت برداشتن تمایلی ندارند.
* تمایل دارند مطالب را با صدای بلند بخوانند.
* برای بخاطر سپردن مطالب دروس خود را با صدای بلند  مکررا روخوانی میکنند.

تکنیکهای یادگیری:
۱- در مباحث گروهی کلاس خود مشارکت کنید.
۲- از اصوات و موسیقی در یادگیری خود بهره گیرید.
۳-عوض نت برداری از ضبط صوت برای ثبت مطالب کمک بگیرید.

۳- سبک یادگیری جنبشی-بساوایی

۵ درصد جمعیت را شامل میـگـردد. خصوصیات این گروه به قرار زیر است:

* بـرای یادگیری و بخاطر سپردن اطلاعات از جسم و حس لامسه خود بهره میگیرند.
* به فعالیتهای بدنی و ورزش علاقه مندند.
* در هـنگام بر قراری ارتباط و گفتگو مکررا دستهای خود را تکان داده و از ژستهای جسمانی استفاده میکنند.
* از آنکه در کلاس درس بی حرکت بنشینند و به درس گوش دهند بیزارند.
* برای یادگیری و بخاطر سپردن اطلاعات به تحرک و تمرینات عملی نیازمندند.
* هنگام مرور مطالب درسی خود  مرتبا راه میروند و نکات کلیدی را با صدای بلند تکرار میکنند.

تکنیکهای یادگیری
۱- در حین یادگیری آدامس بجوید.
۲- برای یادگیری بهتر از حس لامسه، حرکت و تمرینات عملی بهره گیرید.
۳-حین یادگیری موسیقی گوش دهید.

 

 

تمرکز حواس هنگام مطالعه و روش های تقویت آن

مقدمه :
انسان ، به سبب ویژگیهای بی نظیرش در میان همه موجودات ، عنوان اشرف مخلوقات را به خود اختصاص داده است. او استعداد خاص تفکر و یادگیری دارد که به او اجازه می دهد اعمال خاص انجام دهد . نتایج اعمالش را پیش بینی و ارزیابی کند .تغییر و تحولات گوناگون و سریعی را در عرصه علم و فناوری به وجود آورد. آنچنان که به قول تافلر دنیا را به دهکده ای تبدیل کند که اطلاعات را در سریع ترین زمان ممکن از قاره ای به قاره دیگر انتقال دهد .
بنابراین بر اثر پیشرفت سریع و غیر قابل انتظاری که در قلمرو دانش و فناوری طی چند قرن اخیر نصیب انسان شده است حجم اطلاعات و دانسته های بشری روز به روز به طور سر سام آوری در حال افزایش است. بر دانش آموزان و دانشجویان لازم است که هرچه سریعتر خود را با این تغییر و تحولات همگام سازند. در این راستا، بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان کوشش زیاد می کنند . بسیار مطالعه می کنند اما به دلیل عدم توانایی در تمرکز حواس، هنگام مطالعه نمی توانند به نتیجه دلخواه دست یابند.
تمرکز در لغت یعنی تراکم ، فشردگی مجموعه، چکیده، تمرکز در اصطلاح یعنی حفظ و نگهداری توجه و تمرکز حواس ، روی موضوعی معین ، بدون تمرکز حواس ، یادگیری مثمر ثمر نخواهد بود . بنابر این همه افراد توانایی تمرکز دارند و تمرکز نسبی است یعنی کسی نمی تواند ادعا کند کاملا حواس پرت است ویا همیشه تمرکز حواس دارد.
تمرکز گاهی ساده است و گاهی مشکل. تمرکز در موضوع هایی که نیاز به تفکرو تجزیه و تحلیل دارند مشکل و تمرکز در موضوع هایی که جنبه ی تفریحی و سرگرمی دارند ، بسیار آسان است.

تمرکز حواس:
یعنی عوامل حواس پرتی را به حد اقل رساندن… تمرکز هر شخص به نسبت کاهش عوامل حواس پرتی او افزایش می یابد و بنا به تغییرات موقعیت ذهنی و محیطی او تغییر می کند . بیشتر افراد گمان می کنند که تمرکز یک امر ذاتی و تغییر آن ناممکن است ، در حالی که تمرکز یک امر اکتسابی است و باید هر روز پرورش و جهت داده شود و هر کس با هوش عادی خود می تواند به آن دست یابد. پس برقراری تمرکز حواس به میزان کاهش عوامل حواس پرتی بستگی دارد . یعنی هر چه عوامل مزاحم و مخل تمرکز بیشتر باشند توانایی حفظ تمرکز حواس کمتر است و بر عکس. لذا حواس پرتی ؛ یعنی خارج شدن از روند مطالعه یا جریان کا ری و فرو رفتن در افکار و تخیلات و یا انجام کار دیگر.

منشاء حواس پراگندگی:
حواس پرتی یا منشاء ذهنی و درونی دارد و یا منشاء بیرونی و محیطی
حواس پرتی درونی و ذهنی: عبارت است از اشکالات فکری انسان و اندیشه هایی که موانعی بر سر راه توجه دقیق به مطالعه و تمرکز حواس ایجاد می کنند. این موقع شامل مواردی از قبیل: درد، رنج، غم وغصه ، نگرانی، گرسنگی و تشنگی ، سردی و گرمی ، ترس و خشم و شادی ، سردرد و … می باشد

حواس پرتی بیرونی و محیطی:
آنچه که به محیط پیرامون فرد ارتباط پیدا می کند و یا تحریکات غیر عادی که توسط حواس مختلف انسان ایجاد می شوند مانند نور شدید و نور ضعیف ، صداهای ناهنجار، روشن بودن رسانه ای صوتی و تصویری و نظایر اینها ممکن است فرایند تمرکز حواس را با اشکال مواجه کنند. رهایی از حواس پرتی و ایجاد تمرکز حواس در افراد مختلف ، متفاوت است و به حالت درونی ، تجربه ها مکان و موقعیت آنها بستگی دارد. . برخی از افراد اظهار می دارند که من آدم کاملا حواس پرتی هستم و برخی دیگر می گویند نمی توانم تمرکز حواسم را به روی کاری حفظ کنم . در حالی که این تفکر غلط است و هیچ کس نباید خود را فردی کاملا حواس پرت یا فاقد تمرکز حواس بداند بلکه بهتر است وقتی که تمرکز حواس فردی دچار اختلال شد ، بگوید در این لحظه و در محیط فعلی حواس پرتی من بیشتر و میزان تمرکزمن کمتر است. لذا حواس پرتی بیشتر علل درونی دارد و به طبیعت خود فرد، ویژگیها، حالات روحی و روانی، و عادات فردی بستگی دارد.بی شک حواس پرتی بیرونی آسانتر از عوامل حواس پرتی درونی بر طرف می شود .پس می توان بدون توجه به عوامل محیطی مانند : سرو صدای زیاد، شلوغ بودن محیط و حتا داخل مترو، سرویس و هنگام مسافرت تمرکز حواس خود را حفظ کرد . اما نمی توان در حال گرسنگی و یا تشنگی شدید، نگرانی و ناراحتی و دگرگونی فکر و اندیشه با تمرکز مطالعه کرد و یا کار دیگری را با تمرکز انجام داد و مطالعات و یا تجربیات زیادی این موضوع را تائید کرده است که یک انسان می تواند در محل پر سرو صدا و نا آرامی با تمرکز و توجه کافی مطالعه کند.

روشهای تقویت تمرکز حواس:
تمرکز حواس هنگام مطالعه کلید اصلی و اساسی درک و فهم مطالب است. و کلید اساسی تمرکز حواس استفاده از روشهایی است که باعث تقویت و پرورش ومهارت در برقراری تمرکز حواس هنگام مطالعه می شوند. بنا براین بدون تمرکز حواس ممکن است درک و فهم مطلبی که فقط یک ساعت وقت لازم داشته باشد ، ساعتها وقت بگیرد اما به خوبی فهمیده نشود و امر مطالعه بی فایده است و اثر مثبتی نخواهد داشت. لذا کاربرد روشها و فنونی که به خواننده کمک می کند تا هنگام مطالعه فعال باشد ، تمرکز حواس را تقویت و مهارت فرد را در ایجاد تمرکز حواس هنگام مطالعه افزایش می دهد این روشها عبارتند از:

آمادگی برای مطالعه: برای شروع مطالعه ، ابتدا بایستی خود را از جهات گوناگون آماده کرد، زیرا حداکثر آمادگی ، مقدمه ای برای علاقمندی به مطالعه، ایجاد تمرکز حواس و یادگیری بهتر می باشد. منظور از آمادگی پیدایش تمام شرایطی است که شخصی را قادر می سازد تا با اطمینان به موفقیت و اعتماد به نفس، به تجربه خاصی بپردازد .

آمادگی بدنی: به رشد و تکامل طبیعی بدن ، تندرستی و نداشتن نقصهای بدنی مربوط است. گاهی وجود بیماریهایی مانند زخم معده، میگرن، سردرد و نظایر اینها باعث از بین رفتن تمرکز حواس و مانع مطالعه فرد می شود و فرد تا به دست آوردن تندرستی کامل قادر به برقراری تمرکز حواس و مطالعه ثمر بخش نیست و انگیزه کافی هم برای مطالعه ندارد.

آمادگی ذهنی: آمادگی ذهنی را می توان از خصوصیاتی نظیر رشد گویای سالم ، قدرت تفسیرو تعبیر اشکال ، توانایی درک همانندیها و نا همانندیها میان کلمات و … شناخت دانست .

آمادگی اجتماعی: به ماهیت و وسعت تجارب فرد بستگی دارد که می توان آنرا با تجربه و تحلیل زمینه خانه و خانوادگی ، محیط وسیع اجتماعی که او در آن تجربه اندوخته است و تربیت پیشین او تعیین کرد.

آمادگی روانی: آمادگی روانی به شکل پیچیده ای با رشد و تکامل بدنی ، ذهنی و اجتماعی آمیخته است . خستگی، بی قراری ، بی تابی، کوتاهی زمان، دقت نداشتن تمرکز در مطالعه ، واکنشهای منفی نسبت به خود و دیگران ، ضعف اعتماد به نفس و نظایر آنها همگی نشانه نبودن آمادگی روانی ، بدنی ،ذهنی و اجتماعی دانش آموزان و دانشجویان ، اجرای برنامه های آموزشی ، تمرکز حواس و فرایند یادگیری را آسانتر و مطلوبتر می کند.

۲-داشتن علاقه به مطالعه:
مطالعه ثمر بخش از دو عامل متاثراست: یکی علاقه نسبت به مطالب خواندنی ، دیگر کاربرد ماهرانه فنون مطالعه نسبت به مطلب خواندنی سبب می شود تا شخص به مطالعه بیشتر بپردازد ، مطالعه بیشتر منجر به بهتر شدن فنون مطالعه می شود ، کاربرد فنون بهتر ، مطالعه را آسانتر ، سریعتر و لذت بخش تر می سازد؛ در نتیجه علاقه خواننده نسبت به مطالعه افزایش می یابد. پس تا زمانی که فرد تمایل یا علاقه به انجام کاری نداشته باشد نمی تواند برانگیخته شود. لذا وقتی خواننده به موضوعی علاقه مند می شود، خود به خود بر آن تمرکز می کند، بیشتر دقت می کند و به راحتی مطالب را به حافظه می سپارد و بعدا هم خیلی راحت به خاطر می آورد .پس ازعلاقه پیدا کردن نسبت به مطالب، گام بعدی تعیین هدف مطالعه است زیرا هدف زیر بنای انجام کاری است و به فعالیت انسان جهت و نیرو می دهد . هدف ارزشمند، فرد را به خواستن و طلب کردن وادار می کند و نیروی لازم را برای فعالیت در وی بوجود می آورد وسبب پیدایش تمرکز در او می شود . لذا هر فرد برای مطالعه باید هدف مشخصی داشته باشد.« زیرا تعلیم و تربیت علم اهداف است و همه بر این باورند که بدون داشتن هدف، یادگیری کاری بس دشوار و غیر ممکن است» همانطور که فرانکین معتقد است انسان بدون هدف مانند گلوله ای است که بدون هدف شلیک می شود . علاوه بر آن مطالعه بدون هدف یکی از عادات غلط مطالعه بشمار می رود .

تعیین زمان و مکان مطالعه:
یکی از راه های برقراری تمرکز حواس این است که مطالعه در آن ساعت از روز انجام گیرد که برای فرد مناسبتر است. اما تعیین مناسبترین زمان برای مطالعه کاری دشوار است و به عادات فردی بستگی دارد. برخی افراد عادت دارند تا نیمه های شب بیدار بمانند و با استفاده از سکوت و آرامش شبانه با خیالی راحت و آسوده مطالعه کنند برخی دیگر عادت دارند شب زود بخوابند و صبح زود از خواب بیدار شوند وبه مطالعه بپردازند. با این توصیف تعیین زمان و مقدار مطالعه باعث آگاهی از تمام زمینه مطالعه ، برقراری تمرکز حواس، عدم سردرگمی، جلوگیری از اتلاف وقت و انرژی و فهم بهتر مطالب می شود.
وا لتر پارک در کتاب خود به نام « چگونه درس بخوانیم؟» چنین می نویسد: « موفقیت یا عدم موفقیت شما در تحصیلات دانشگاهی ، مستقیما به این امر بستگی دارد که چگونه از وقت خود استفاده می کنید ؟ موفقیت در دانشگاه و البته در مقاطع تحصیلی پایین تر نیز بستگی به استفاده اشتباه از زمان دارد .» «محیط آشنای یک اتاق مشخص، در حین مطالعه موجب انصراف کمتر و تمرکز بیشتر حواس می شود ،زیرا لوازم آن اتاق هر روز پیش چشم شما است و کمتر توجهتان را به خود جلب می کند . به علاوه اگر هر روز به وقت مطالعه در اتاق معینی بودید کم کم ذهنتان عادت می کند که به محض رسیدن به آن اتاق آماده تمرکز حواس و فراگیری شود. » بنا براین ثابت بودن مکان مطالعه و مشخص بودن آن به علت دسترسی به آن و فراهم بودن وسایل مورد نیاز از قبیل کتب درسی ، دفاتر، کتاب لغت، خط کش، قلم و نظایر آن جهت مطالعه موجب تمرکز حواس بیشتر و آمادگی ذهنی هنگام مطالعه می شود. پس یکی از بهترین راه های برقراری تمرکز اختصاص دادن یک اتاق مجهز به آنچه لازم دارید ، در موقع مطالعه است. این اتاق خیلی زود مناسب تمرکز و یادگیریتان شده و کار شما را به طور خودکار راحت تر می کند و بعد برایتان یک عادت مفید می شود. « برای داشتن تمرکز به هنگام مطالعه ابتدا باید خود را از دنیای خارج جدا کنید و محیط مناسبی برای مطالعه بر گزینید . چنین محیطی باید آرام، روشن و دارای هوای مناسب باشد. هیچ چیز به اندازه سر و صدا ، خسته کننده و مانع تمرکز حواس نیست. ایجاد محیط کار مناسب، به دلیل ایجاد آرامش و شرایط مناسب اهمیت دارد و زمینه ای است برای تمرکز و دقت». در همین رابطه می توانید مقاله بهداشت مطالعه را نیز بخوانید.

یاد بگیر که بگویی «نه»:
« زمانیکه تصمیم گرفتید باید مطالعه کنید اما دوستان یا هم اتاقی های شما در خواست می کنند که دور هم جمع شوید ؛ هنر گفتن «نه» را در خود تقویت کنید . اگر این اراده در شما ضعیف است ، می توانید روی در اتاق مطالعه خود بنویسید « مزاحم نشوید» اگر موفق نشدید می توانید کارهای دیگری انجام دهید که نشان دهد شما دوست ندارید که کسی باعث از هم گسیختن افکار شما شود».

ترک افکار منفی و داشتن افکار مثبت:
مطالعه عمیق و یادگیری ثمر بخش وقتی حاصل می شود که فرد تصور مثبتی از خود داشته باشد و به خود اعتماد کند . زیرا اعتماد به خود در موفقیت مؤثر است و مهارت را بیشتر و نیرو را افزایش داده و مغز را سالمتر می کند . وقتی می خواهید کاری انجام دهید از گفتن کلماتی همانند : نمی خواهم ، نمی دانم، نمی توانم بپرهیزید. جمله« این کار محال» است را از دفتر زندگی خود خط بزنید ، ترس و بدگمانی و بی ارادگی را از ذهن خود دور کنید . هرگز به خویشتن اجازه ندهید که هیجانات و افکار منفی شما را در خود غرق سازد و تمرکز حواس شما را مختل کند. اعتماد به نفس داشته باشید و پیوسته به نزد خود تکرار کنید که قادر به انجام کار هستم ، می توانم انجام دهم و باید انجام دهم . بدین طریق تفکر مثبت را در خود پرورش دهید. قوی بودن اعتماد به نفس احساس شعف و شادی را در شما بوجود می آورد و در حالت شادمانی از تمرکز حواس خوبی برخوردارید. بهتر فکر می کنید، بهتر مطالعه می کنید و نتیجه کارتان بهتر می شود.
مارگریت کوربت می نویسد « انسان در بحر اندیشه های خوشایند حافظه بهتری پیدا می کند و ذهن در حالت آرامی قرار می گیرد و میل به یادگیری را در خود بوجود می آورد» لذا خودپنداری مثبت مهمترین کمک برای تمرکز و یادگیری است. اگر بتوانیم تصورات غلط ومنفی را از ذهن خود دور نموده و تصورات مثبت را جایگزین کنیم ، می توانیم علاقه به مطالعه و یادگیری را در خود ایجاد کنیم چرا که علاقه به مطالعه شرایط اصلی و اساسی ایجاد تمرکز حواس به هنگام مطالعه است .آلفردآدلر روانشناس مشهور ، در دوره جوانی در درس ریاضی بسیار ضعیف بود. معلمش این موضوع را با والدینش در میان گذاشت آنها باور کردند که آد لر در درس ریاضی ضعیف است ، آدلر هم این موضوع را پذیرفته بود . یکی از روزها که معلم مسئله ای را روی تخته نوشته بود و شاگردان کلاس از حل مسئله عاجز مانده بودند ، آدلر جواب مسئله را پیدا کرد ، پای تخته رفت و در میان حیرت همگان مسئله را حل کرد . فهمید که توانایی درک و فهم مطالب درس ریاضی را دارد ، استعدادش را باور کرد، تصورات مثبت را جایگزین تصورات منفی کرد و از آن به بعد یکی از دانش آموزان ممتاز درس ریاضی شد.

طرح سئوال:
طرح سئوال یکی از شیوه های مطالعه دقیق و فعالانه است که در تمام اوقات مطالعه، مفید است. طرح سئوال پیش از مطالعه دقیق، فرد را وادار می کند تا به طور فعالانه و با تمرکز و دقت کافی و با انگیزه و علاقه به مطالعه بپردازد . طرح سئوال هنگام مطالعه یکی از روشهایی است که خواننده را فعال و به طور عمقی او را در گیر مطالعه می کند وسبب برانگیختن جدیت و تلاش وی به هنگام مطالعه می شود و فرد برای یافتن پاسخ به سئوالات بایستی تمرکز حواس خود را حفظ نماید ، زیرا در هنگام مطالعه ، نمی توان بدون تمرکز پاسخ سئوالات را پیدا کرد. بعد از خواندن مطالب با طرح سئوال می توان میزان فراگیری خود را ارزش یابی نموده و به نقاط قوت و ضعف خود پی برد و سبب ایجاد نظر انتقادی نسبت به مطالب در فرد می شود. خواننده در مطالعات بعدی برای از بین بردن نقاط ضعف خود با دقت و تمرکز بیشتری مطالعه می کند.

آگاهی از شیوه های صحیح مطالعه و یادگیری:
« برخی از والدین به طور مدام به فرزندان خود می گویند درس بخوانید، مطالعه کنید، ولی هرگز نمی گویند چگونه مطالعه کنید و روشهای صحیح مطالعه را نمی دانند» بنابر این آگاهی از شیوه های صحیح مطالعه و یادگیری چون: تند خوانی ، عبارت خوانی، خواندن اجمالی ، خواندن تجسمی، و … به خواننده کمک می کند تا تمرکز حواس خود را هنگام مطالعه حفظ نمایند

تند خوانی:
تند خوانی باعث توجه و تمرکز بیشتر و فهمیدن مطالب و در نتیجه باعث یادگیری بهتر می شود . فکر و ذهن ما قادر است هزاران کلمه را در دقیقه از خود عبور دهد ولی اگر سرعت مطالعه ما پائین باشد، ذهن وقت اضافی می آورد و ناچار به این شاخه وآن شاخه می پرد و در نتیجه حواس پرتی ایجاد می شود . اما مطالعه سریع و یا تند خوانی فرصت جولان به ذهن نمی دهد و سبب برقراری تمرکز حواس هنگام مطالعه می شود.

عبارت خوانی :
عبارت خوانی یعنی خواندن عبارات و جملات به عوض خواندن کلمات . عبارت خوانی به نوع دیگری به تمرکز حواس کمک می کند. از این طریق خواننده باید با سرعتی که نزدیک به سرعت اندیشیدن اوست، بخواند. اگر سرعت آنقدر کم باشد که ذهن از حالت فعال بودن باز بماند ، احساس دلزدگی ایجاد می شود و چیزهای دیگری ذهن فرد را مشغول می کند و از روند مطالعه خارج می شود . بنا بر این اگر سرعت خواندن با سرعت اندیشیدن هماهنگ باشد باعث افزایش تمرکز حواس می شود.

خواندن اجمالی:
روش خواندن اجمالی مبتنی است بر یک نمونه گیری سریع از نکات اساسی و صرف نظر کردن از جزئیات، در این روش خواننده مطالب را سازمان بندی می کند ، آنگاه هدف از مطالعه خود را مشخص نموده و مقدار زمان مطالعه و میزان دشواری کتاب را تخمین می زند و سپس از طریق سئوال کردن، کنجکاوی ، علاقه، دقت و تمرکز حواس فرد ، افزایش میابد.

خواندن تجسسی:
منظور از روش تجسسی طرح انواع سئوالات جزئی و کلی و مطالعه عمیق و اثر بخش در جهت دست یافتن به پاسخ این سئوالات است … کسی که به دنبال چیزی می گردد به احتمال بیشتری آن چیز را پیدا می کند لذا هدف خواندن تجسسی افزایش دامنه تمرکز و درک عمیق تر معانی است . به همین دلیل خواندن تجسسی تمرکز حواس و علاقه فرد را افزایش می دهد و به او کمک می کند تا مطالب دشوار را تجزیه و تحلیل نموده و آنها را بهتر بفهمد. فهمیدن مطالب موجب تحکیم آنها در حافظه می شود پس خواندن تجسسی برای غلبه بر تنبلی ، حالت کسلی، پرتی حواس، از طریق تحریک حس کنجکاوی و شرکت فعالانه در مطالعه به کار می رود.

جدیت در مطالعه:
به محض نشستن پشت میز مطالعه خواندن را با جدیت شروع کنید ، چرا که اگر سریع مشغول به کار مطالعه شوید ، تمرکز حواس زود به دست می آید « این ضرب المثل چینی را به یاد داشته باشید که: فتح ستارگانی که هزاران فرسنگ از ما دور هستند با بر داشتن قدم اول امکان پذیر است» شک و تردید حاصلی جز حواس پرتی یا انحراف حواس و تسلیم به تخیلات واهی ندارد ، اجازه ندهید چیزی جز مطالعه ذهن شما را مشغول کند . با خود تصمیم بگیرید تا مقدار زمانی را برای مطالعه مشخص کنید و خود را به مدت زمانی خاص محدود کنید . در این زمان از مطالعه دست نکشید ، به مطالعه ادامه دهید ، اما زمان مطالعه را طولانی نکنید بیهوده وسواس به خرج ندهید ، بهانه تراشی نکنید به خود تلقین کنید که فرد با اراده ای هستید و می توانید هر درسی را به خوبی یاد بگیرید. جدی باشید و با علاقه و انگیزه مطالعه کنید تا هنگام مطالعه دچار حواس پرتی نشوید.

استفاده از رهنما:
یکی از شیوه های برقراری تمرکز حواس، استفاده از یک رهنما چون ؛ انگشت سبابه، مداد و … به هنگام مطالعه است . زیرا استفاده از یک رهنما هنگام مطالعه باعث تمرکز حواس بهتر ، افزایش سرعت مطالعه، عادت به روان خواندن، جلوگیری از برگشت دوباره خوانی و اتلاف وقت و جلوگیری از خستگی چشم و ذهن می شود.

خط کشیدن زیر مطالب مهم:
استفاده از این روش یکی از شایعترین راهبردی است که اغلب دانش آموزان و دانشجویان از آن استفاده می کنند.
لذا هنگام مطالعه باید با استفاده از یک مداد ، ایده ها و مطالب مهم و اساسی را علامتگذاری نمود. زیرا برای مشخص نمودن ایده ها و مطالب مهم و اساسی و خط کشیدن زیر آنها لازم است با تمرکز حواس و دقت خاصی به مطالعه مشغول شد. پس خط کشیدن زیر مطالب مهم باعث برقراری تمرکز حواس و جلوگیری از حواس پرتی می شود.

یاداشت برداری هنگام مطالعه:
یاداشت برداری نوعی تکرار درس است که هم سبب تمرکز حواس و هم موجب بیشتر به خاطر سپردن مطالب می شود . یاداشت برداری خوب ، کاری جدی و فعال است که با اندیشیدن ملازمه دارد ، لذا برای یاداشت برداری باید هنگام مطالعه فعال بود و لازمه فعال بودن ، داشتن تمرکز حواس است و برای برقراری تمرکز حواس جهت نوشتن ، هماهنگی چشم و مغز به منزله نوعی یادگیری تجسمی چند بعدی با قدرتی بی نظیر است که تمرکز حواس را تقویت نموده و فهم مطالب و سرعت یادگیری را افزایش می دهد.

پیشنهادات:
سعی کنید با ایجاد انگیزه های نیرومند و در نظر گرفتن اهدافی که برایتان مهم و جالب توجه است نسبت به مطالعه در خود شوق و علاقه ایجاد کنید. زیرا علاقه داشتن نسبت به موضوعی سبب تمرکز حواس در هنگام مطالعه آن موضوع می شود.
موقعیتهایی که نمی توانید در آنها تمرکز حواس داشته باشید ، تجزیه و تحلیل کنید ، احساسات خود را مورد بررسی قرار دهید و بدانید که چه عواملی افکار شما را دگرگون می کنند. افکار منفی و بیمارگونه را از خود دور کنید و هر موقعیت را تا حدی که می توانید به طور منطقی تعبیر و تفسیر کنید.
موضوعهای مطالعاتی خود را تقسیم بندی کنید یعنی هر موضوعی را که می خواهید مطالعه کنید، آن را به قسمتهای کوچکتر تقسیم کرده و به تدریج در زمانهای مختلفی آنها را مطالعه کنید.
هر وقت مصمم شدید مطالعه کنید یا کار دیگری انجام دهید ، بکوشید بر عزم خود پا بر جا باشید تا آن کار را به اتمام برسانید .
زمانهای مطالعه خود را با فعالیتهای متنوع تقسیم نمائید تا اینکه بتوانید تمرکز حواس خود را برای مدت زمان طولانی تری حفظ کنید و مطالعه را در آن ساعت از روز انجام دهید که برای شما مناسب تر است .
استفاده از یک استراحت کوتاه در هر ساعت، انرژی لازم برای حفظ تمرکز حواس را برای مدت زمانی طولانی تر در اختیار فرد می گذارد.
هرکاری به جای خویش نیکوست پس برنامه مطالعاتی داشته باشید و برای هر کاری وقت به خصوص تعیین کنید.

-با آگاهی ازفنون مطالعه و بکارگیری آنها در هنگام مطالعه در خود ایجاد تمرکز کنید زیرا کاربرد فنونی که خواننده را در عمل مطالعه فعال می سازد، کلید اساسی ایجاد تمرکز است.

به جای اینکه بکوشید دنیای خارج را تغییر دهید ، خود را تغییر دهید و لازم نیست که دیگران و یا رفتار آنها را مطابق دلخواه خویش تغییر دهید.

چند برگ کاغذ روی میز مطالعه خود داشته باشید و مواردی از افکار منحرف کننده و مزاحم را یاداشت کنید و بعد از مطالعه نسبت به حل آنها در حد امکان اقدام نمائید.
ممکن است حواس پرتی شما ناشی از گرسنگی و تشنگی شدید، بی خوابی ، خستگی، و یا علت یا علل درونی دیگری باشد، در چنین موقعیتی هرگز مطالعه نکنید.

هنگام مطالعه لباس راحتی به تن کنید ، لباسی که نه بسیار زبر باشد نه بسیار نرم ، نه بسیار گشاد باشد نه بسیار تنگ.
مطالعه در حالتهایی نظیر دراز کشیدن ، به پشت خوابیدن، در حال راه رفتن تکیه زدن به دیوار و امثال اینها مفید نمی باشد. زیرا در چنین موقعیتهایی نمی توان تمرکز حواس خود را حفظ نمود ، بنابراین هنگام مطالعه سعی شود خم شدن کمر عادت نشود و فاصله کتاب تا چشم سی سانتیمتر باشد.

محرکهای محیطی از قبیل صدای رادیو، تلویزیون، تلفن و… که باعث حواس پرتی شما می شوند از موقعیت مطالعه خود حذف کنید.

بهترین وضعیت برای درس خواندن نشستن پشت میز مطالعه می باشد و بدترین وضعیت درازکش می باشد چرا که در این وضعیت، فرد سریع از حال و هوای مطالعه خارج می شود و تمرکز حواس خود را از دست می دهد.

محل مطالعه باید از هر نظر مانند نور ، دما، درجه حرارت و … مناسب باشد.

انگیزه بسیار بالایی برای مطالعه داشته باشید زیرا افرادی که دارای انگیزه بسیار بالایی هستند می توانند تمرکز حواس خود را برای چندین ساعت حفظ کنند.

 

روش های طلائی درس خواندن

 

راهبرد های مطالعه و یادگیری:

روانشناسان یادگیری در طول بیست سال اخیر به پیشرفت های عظیمی دست یافته و به دیدگاههای تازه ای نسبت به مطالعه و یادگیری رسیده است. نظریه ها و روش های جدید یادگیری و مطالعه که عمدتاً از روانشناسی خبر پردازی  سر بر آورده اند. در بسیاری از مواقع مکمل نطریه ها وروش های قدیمی هستند، اما در بعضی موارد با آن ها متفاوت است. بنا بر نظریه های قدیمی خواندن که در روش های مطالعه زیر بنای روش های تند خوانی قرار گرفته، چنین فرض شده است که سرعت مطالعه وابسته به حرکات سریع چشم است، یعنی هر چقدر چشم سرعتر از روی کلمات بگذرد، ذهن نیز سریع تر اطلاعات موجود در کلمات را درک می کند. بر خلاف این نظریه در روان شناسی یادگیری جدید که از یک رویکرد خبرپردازی یا پردازش اطلاعات سر چشمه می گیرد، اینگونه استدلال می شود که عامل مهم در سرعت مطالعه، پردازش اطلاعات در ذهن خواننده است. یعنی هر چه ذهن آدمی اطاعات دریافتی را سریع تر پردازش کند، سرعت درک ولذا سرعت مطالعه او نیز بیشتر خواهد بود. تفاوت های فردی افراد در خواندن به فرآیند پردازش اطلاعات مرکزی وابسته است نه به فرآ یند های حسی پیرامونی.


روش های یادگیری موثر:

به منظور بهبود فرآیند یادگیری ،روش های متعددی بیان شده اند. برای آشنایی بیشتر شما عزیزان با این روش ها به طور اجمالی به بررسی دو روش موثر به نام های روش پس ختام و مردر میپردازیم.

روش پس ختام:

این روش شامل ۶ مرحله وکلمه ی پس ختام از حروف اول این مراحل تشکیل شده که عبارتند از :

۱-پیش خوانی:

به معنای اجمالی به منظور دریافت کلیات موضوع و سازمان دهی کلی مطلب است . در این روش، خواننده قبل از خواندن دقیق، کل مطلب را مرور و بررسی   می کند.

۲- سوال کردن:

برای هر قسمت از کتاب یا هر فصلی که مطالعه میشود ،میتوان پرسش هائی مطرح کرد و با مطالعه ی بیشتر به آن ها پاسخ داد . سوال ها را با کلمات چگونه ، چه کسی چرا ، چه چیز وغیره باید مطرح کرد.

۳ـ خواندن:

در این مرحله، کل متن یا کتاب مطالعه می شود و به پرسش های مطرح شده پاسخ داده می شود. سرعت خواندن باید با سادگی یا پیچیدگی متن تناسب داشته باشد.

۴ـ تفکر:

اندیشیدن در مورد موضوع مطالعه به آن معنا می دهد و به یاد سپاری آن کمک می کند. به منظور یادگیری بهتر مطالب، از پیش آموخته شده ارتباط داده، نکات اصلی وفرعی را شناسایی کرده وبه یکدیگر پیوند داده و تناقضات موجود در متن را حل کرد. با توجه به آنچه که گفته شد، مهمترین اصل زیربنای تفکر در جریان مطالعه، بسط معنایی است. یعنی شاخ و برگ دادن به مطالب آموخته شده و ایجاد ارتباط بین آنها و آموخته های قبلی که می تواند به یاد سپاری مطالب کمک کند.

۵ـ از حفظ گفتن:

پس از مطالعه هر قسمت، باید مطالب آن توسط خواننده به زبان ساده بازگو شود. این بازگویی مطالب، معلوم می کند که کدام قسمت ها به خوبی یاد گرفته نشده و باید مجدداُ مطالعه شود.

۶ـ مرور کردن:

پس از اتمام مطالعه یک کتاب یا مطالب درسی به منظور جلوگیری از فراموشی مطالب باید کل مطلب مرور شود. بهترین راه مرور کردن این است که بدون مراجعه به متن اصلی به پرسش های مطرح شده پاسخ داده شود. در صورتی که خواندن متن، نتواند به پرسش ها پاسخ دهد، لازم است به متن اصلی مراجعه کرده و مجدداُ اقدام به مطالعه قسمت فراموش شده نمایید. پژوهش های مختلفی که در رابطه با تاثیر روش پس ختام در افزایش پیشرفت تحصیلی و بالا بردن کیفیت یادگیری دانش آموزان و دانشجویان انجام شده نشان داده اند که این روش تاثیر زیادی دارد.

روش مردر:

یکی از روش های مطالعه یادگیری، روش مردر نام دارد. مراحل این روش عبارتند از:

۱ـ حال وهوا:

منظور این است که برای مطالعه باید سر حال وآماده یادگیری باشید. بدین منظور سعی کنید با ایجاد حالت آرمیدگی عضلانی بر اضطراب خود غلبه کرده و افکار مثبت را جانشین افکار منفی و شک تردید های بیهوده سازید.

۲ـ درک و فهم:

در این مرحله بکوشید تا آنجا که ممکن است، مطالبی را که می خوانید به طور عمیق درک کنید. از میزان درک خود آگاه باشید و مطالبی را که خوب نفهمیده اید، با علامت سؤال مشخص کنید.

۳ـ یادآوری:

آنچه را که در هر مرحله خوانده و فهمیده اید، به یاد آورید.در این مرحله با استفاده از تخیل، تفسیر و تحلیل مطالب به یادگیری مطلب کمک کنید.

۴ـکشف و هضم:

در این مرحله مطالبی که در مراحل قبل نفهمیده اید، مراجعه کرده و به یادگیری آنها و کشف ارتباط بین مطالب با یکدیگر بپردازید. مطالب پیچیده را به اجزای ساده تر تجزیه کنید و برای فهم آنها از معلمان، اساتید ومنابع معتبر کمک بگیرید.

۵ـ بسط و گسترش:

مطالبی را که می خوانید به آنچه که قبلا‏ٌ  آموخته اید، ارتباط داده و به آن شاخ و برگ دهید و سؤال هایی نظیر این سؤال ها را از خود بپرسید:

ـ اگر به نویسنده ی مطلب دسترسی داشتید، از او چه سؤال هایی می پرسیدید؟
ـ چگونه می توانید آنچه را که آموخته اید، برای دیگران قابل فهم سازید؟
ـ چگونه می توانید از اطلاعاتی که کسب کرده اید، در عمل استفاده کنید؟

۶ـ مرور وپاسخ دادن:

مرور مطالب آموخته شده و پاسخ دادن به سؤال های طرح شده به منظور رفع ابهامات و اشکالات احتمالی، یکی از مهمترین مراحل در تمام روش های یادگیری است.

 

 

اصول یادگیری و مطالعه

 

یادگیری: یادگیری اساس رفتار آدمی است . بیشتر رفتارهای مردم ، حاصل آن چیزی است که فرا گرفته اند. به طور کلی انسان با پدیده ی یادگیری  میتواند رفتار اجتماعی ،عاطفی،روانی، عقلانی و تا حدودی جسمانی خود را بهبود بخشد.چون وضع افراد از لحاظ خصوصیاتی که ذکر شد باهم متفاوت است.به همین جهت جریان یادگیری نیز در افراد مختلف می باشد. علاوه براین موقعیت یادگیری نیز در جریان یادگیری موثر است .

عوامل موثر در یادگیری و مطالعه:

۱- تعیین هدف:

یکی از مسائل مهم در امر یادگیری و مطالعه، تعیین هدف است و چنانچه در مطالعه، هدف مشخص نباشد، سرعت یادگیری ، یادآوری، حفظ و نگهداری مختل میشود . هدفی که انتخاب می کنید باید عاقلانه و قابل دسترسی باشد و برای رسیدن به اهداف خود باید حتماًتلاش کنید.

۲- انگیزه و علاقه:

آنچه در یادگیری و مطالعه نقش بسیار مهمی دارد‏ ،علاقه و انگیزه . انگیزه میل ورغبتی است که از درون شخصی برمی خیزد ورفتارشخص راتحریک وآن را در جهتی مشخص هدایت می کند. زمانی که افراد با علاقه دنبال موضوع و مطلبی می روند، توجه و کوشش آنها برای یاد گرفتن مطلب چندین برابر می شود. اگر برای رفتن به دانشگاه، انگیزه ی کافی ندارید، سعی کنید با تحقیق بیشتر در مورد دانشگاه و رشته های دانشگاهی، این انگیزه وعلاقه را در خود ایجاد کند.مثلا‏ٌ از خود سوال کنیم چرا باید به دانشگاه بروم؟ و…از راه های دیگری که می توانید در خود ایجاد انگیزه کنید، این است که یادگیری ها و دیگر نقدهای خود را به منظور افزایش علاقه نسبت به موضوع مطالعه به دیگران هم بیاموزید. برای انجام این کار می توان از قدرت تصور و تخیل استفاده کرد. به عنوان مثال برای یادگیری بهتر شیمی، می توان اتم ها و مولکول ها را در ذهن تجسم کرد.

۳- توجه و ادراک:

یادگیری باید همراه با توجه و ادراک صورت گیرد. توجه یعنی متمرکز کردن حواس برای فهم مطالب یا موضوع یادگیری و ادراک فرآیند فعالی است که توسط آن تجربه ی کنونی با گذشته ارتباط می یابد و معنا پیدا می کند.

۴- زمینه معلومات قبلی، تمرین و تکرار:

برای یادگرفتن مطلب یا موضوعی، لازم است مقداری معلومات قبلی برای یادگیری فعلی وجود داشته باشد. یعنی توانایی ها، آموخته ها و تجارب قبلی هر فرد پایه و اساس یادگیری بعدی او را تشکیل می دهد. از طرفی لازم است مطالبی را که یاد می گیریم، در موقعیت های متعدد و اشکال مختلف تکرار کرده و به صورت ذهنی و عینی تمرین کنیم. یادتان باشد که یادگیری فرآیند چند مرحله ای است که مدخل ورودی آن، حافظه کوتاه مدت است وبرای برخورداری از یک یادگیری عمیق باید از قانون طلایی یادگیری که همان تکرار و تمرین مطالب آموخته شده است، کمک گرفت.
فراموشی، طبیعت ذهن آدمی است. ولی با استفاده از قانون طلایی یادگیری، می توانید آن را به  حداقل برسانید.

۵- اظطراب و حالت هیجانی:

شخصی که در اثر یک تجربه به هیجان می آید، دچار اظطراب می شود وتعادل روحی و روانی خود را از دست می دهد و حتی ممکن است راجع به دلیل اصلی ناراحتی خود دچار گیجی وابهام شود و به دنبال آن انگیزه اصلی خود را از دست داده و در یادگیری ذچار اختلال شود

۶- پاداش و تنبیه:

پاداش و تنبیه از دیگر عوامل موثر در یادگیری است. یاد گیرنده اگر در حین یادگیری مورد تشویق قرار گیرد، تقویت خواهد شد و یادگیری بهتر صورت میگیرد و اگر در یادگیری تنبیه شود، سرد می شود

۷- روش سرتاسری یا یک پارچه:

برای اینکه یادگیری بهتر صورت گیرد، به جای اینکه قسمتی از موضوع یا مطلبی را یاد بگیریم، کل آن را یاد بگیریم. مطالبی که برای بار اول خوانده می شود، بهتر است در دفعه اول سریع و اجمالی خوانده شود.(بدون توجه به جزییات) و در دفعات بعدی به جزییات آن توجه شود. دانش آموزان موفق بر روی مطالب اساسی متن تمرکز می کنند و می توانند مطلب اصلی و جزیی را از هم متمایز کنند.

۸- وجود مشکلات و مسایل عاطفی و روانی:

افرادی که مسایل ومشکلات عاطفی وروانی دارند، به علت توجه فراوان به مشکلات خود نمی توانند با دقت لازم به مسایل دیگر بپردازند و در نتیجه یادگیری آن ناقص می شود. در این جا لازم است پدران ومادران عزیز نقش خود را به عنوان بزرگترین حامی یک دانش آموز فراموش نکنند. خانواده نقش اساسی برقبولی یا ردی آنان دارد. همراهی و همدلی خانواده، چیزی جدا از میزان پولی است که برای یک دانش آموز صرف می شود.

۹- تمرکز

تمرکز حالتی است که در آن تفکر در محورو مرکز سایر افکار شخص قرار می گیرد. معمولاً افراد به دو دلیل عمده نمی توا نند تمرکز کنند. اول اینکه فرد، خود را مجبور به انجام کاری می بیند که اشتیاق چندانی به آن ندارد. تمرکزش به صورت خود به خود از موضوع دور می افتد و این عدم تمایل باعث چندگانگی در فکر می شود دیگر این که فشارهای روانی باعث تشویش فکری و عدم تمرکز شود. در هر صورت ذهن شما قادر نیست در لحظه به دو موضوع بپردازد.
پس یا اینکه مطالعه کنید و به چیز دیگری فکر نکنید یا اینکه مشکلات و نگرانی های خود را حل نمایید. بهترین راه حل برای جلوگیری از انحراف فکر به سوی نگرانی ها این است که فهرست افکار اضافی را روی کاغذ یادداشت کنید و بعد از مطالعه به آن ها فکر کنید.
تند خوانی نیز باعث  تمرکز حواس می شود. بهتر است در موقع خواندن، ذهن شما به موضوع دیگری که مورد علاقه شماست درگیر نباشد، تلوزیون که از تمرکز شما بر روی موضوع مورد مطالعه کم می کند. در طی رعایت بهداشت مطالعه نیز از ضروریات تمرکز است

 

چگونه توانائی مطالعه را در خود تقویت کنیم؟

 

مطالعه یک فرآیند شرطی و اکتسابی جهت افزایش معلومات است. یعنی مرحله به مرحله پیش می‌رود و دارای بخش‌های مختلفی مانند: مهارت‌های قبل از مطالعه، ایجاد آمادگی، پیش مطالعه و … است. برای این که ما در مطالعه شرطی بشویم باید شرایطی را در نظر بگیریم، از جمله مکان مطالعه، زمان مطالعه و روش یا تکنیک مطالعه که در این مقاله به شرح هر یک به اختصار می‌پردازیم.

مکان مطالعه:

بهتر است برای مطالعه ثمربخش جای ثابتی را انتخاب کنیم مثلا پشت میز بنشینیم و مطالعه کنیم. در مورد نور مکان مطالعه بهتر است از دو ترکیب نوری هم طیف زرد و هم طیف سفید استفاده کنیم تا چشم ها خسته نشوند. دمای اتاق مطالعه باید در حدود ۲۵ درجه سانتیگراد باشد چون احساس گرمای زیاد باعث حواس پرتی و خواب آلودگی می شود. هر چقدر فضای دورتان هنگام مطالعه محدودتر باشد میزان حواس پرتی تان نیز کمتر خواهد بود. بهترین جا برای درس خواندن منزل است ولی اگر به هر دلیل نمی توانید در خانه مطالعه کنید، از فرهنگسراها یا کتابخانه ها استفاده کنید.

زمان مطالعه:

هیچ قانونی برای زمان مطالعه نداریم هر وقت که راحت بودید چه صبح زود و چه شب تا دیروقت می توانید مطالعه کنید و درس بخوانید. ولی سه زمان در یادگیری مهم است که بهتر است در این زمان ها مطالعه کنید:

الف) اول صبح:
چون تازه از خواب بیدار شدید و ذهنتان آماده است که مطالب را به راحتی در خود نگه می دارد پس برنامه های روزانه خود را طوری تنظیم نمایید که حتما اول صبح نیم ساعت یا یک ساعت درس بخوانید.

ب) آخر شب:
به دلیل این که بعد از درس می خوابید و منع بعدی ندارید پس مطالب فرصت پیدا می کنند تا از نیمکره راست که جایگاه حافظه کوتاه مدت است، وارد نیمکره چپ که جایگاه حافظه بلندمدت است، شوند برای همین یادگیری افزایش پیدا می کند.

ج) دو ساعت قبل از غروب آفتاب:
به دلیل این که کاهش اشعه کیهانی و نوع رابطه خورشید با زمین اختلا ل حواس در این زمان کم می شود، پس سعی کنید از این زمان استفاده کنید. البته این سه زمان برای درس خواندن مناسب هستند ولی نباید زمان های دیگر را از دست بدهید.

روش مطالعه:

رعایت مراحل زیر شاگرد را به صورت فعال در جریان یادگیری درگیر می سازد و زمینه هایی را برای تمرین اطلا عات تازه ای که شاگرد فراگرفته است فراهم می آورند.

۱) مرحله اول – مرور کردن:
برای یافتن اطلا عات جدید اولین گام مرور کلی است این کار به شما کمک می کند که اطلا عات هر فصل را با تجارب قبلی خود پیوند زنید و دانش مربوط را در ذهن خویش فعال سازید.

۲) مرحله دوم – سوال کردن:
سوال به شما کمک می کند که به صورت فعال با مواد خواندنی درگیر شوید و همین طور در پیش بینی کردن سوالات امتحانی نیز به شما کمک می کند.

۳) مرحله سوم- خواندن:
مطالب را بخوانید و در ضمن مطالعه سعی کنید سوالاتی که در مرحله دوم طراحی کرده اید پاسخ دهید و آنچه را می خوانید، با دانسته های قبلی خود ربط دهید.

۴) مرحله چهارم – از برخوانی:
به محض آنکه مطالعه یک قسمت را تمام کردید، تلاش کنید سوالاتی که درباره آن قسمت طراحی کرده اید پاسخ دهید. این تمرین به شما کمک می کند که از طریق ربط دادن مطالب جدید با اطلاعات قبلی به متن مزبور معنا ببخشید.

۵) مرحله پنجم – بازخوانی:
بازخوانی موجب صرفه جویی دروقت شما می شود، زیرا ضروری نیست که تمام مطالبی را که قبلا مطالعه کرده اید دوباره بخوانید. با این پنج مرحله نه تنها می توانید مطالعه خویش را تقویت کنید بلکه می توانید آن را به دیگران نیز آموزش دهید.

مطلب آخر

در انتها نکات مهم و کلیدی که می توانند کمک کنند تا یک مطلب خوب را به مدت طولانی حفظ کنید و خود را بدان سازگار سازید را بیان می کنیم:

برای گرفتن تصمیم جدید نباید تصمیم بزرگی را در ابتدا اتخاذ کرد. بلکه باید از تصمیم های کوچک شروع کرد. یعنی دانش آموزی که عادت ندارد درس بخواند نباید با یک برنامه ۱۰ ساعته شروع کند بلکه باید با یک برنامه دو ساعته شروع کند. برای آنکه بتواند این روند را ادامه دهد.

در موقع ایجاد عادت جدید، راندمان بین ۲۱ تا ۴۰ روز کاهش پیدا می کند. یعنی فردی که می خواهد رفتار جدیدی را آغاز کند باید بداند که در مرحله اول نه تنها اتفاق مثبت خاص نمی افتد بلکه اتفاقات منفی نیز پیش می آید یعنی راندمان کم می شود مثل اینکه فرد مریض می شود. یعنی اگر فرد می خواهد عادتی را در خود ایجاد کند باید ریاضت بکشد و خوشبختانه از آن جایی که نام انسان از دو ریشه انس و نسیان گرفته شده است، سریع یک وضعیت را «نسیان» (فراموش) می کند و به وضعیت جدید «انس» می گیرد منتظر نقطه آغاز برای شروع تحول جدید نباشید. نگویید از اول هفته شروع می کنم یا از اول ماه درس می خوانم. هر وقت خواستید تغییری در خود ایجاد کنید، آن زمان مناسب است و می تواند آغاز حرکت باشد

 

روش هائی برای مفید خواندن

 

مفید خواندن یعنی طوری بخوانید که پیام نویسنده را بدون صرف زمان زیاد، درک کنید. همچنین مفید خواندن، نوعی خواندن است که به شما کمک می کند با استناد به متون و موارد مرتبط بدون زحمت زیاد چیزی را که به دنبالش هستید درک کنید. زمانی که مقاله ای را می خوانید یا کلا منظورتان از خواندن درک عمومی مطلب است دقت کنید که یادداشت برداری از مطالبی که می خوانید رابطه مستقیمی با کیفیت درک مطلب دارد.

آیا تابحال اتفاق افتاده که متنی رو بخونید و بعدش متوجه بشید که اصلا منظور نویسنده رو درک نکردید؟

آیا تابحال شده که یه کوه از کتاب رو برای نوشتن یک مقاله بخونید ولی نهایتا نتونید به چیزی که دنبالش بودید برسید؟

اگر هریک از موارد بالا را تجربه کرده اید، نشانگر این است که شما بصورت مفید متن رو نخوندید. مفید خواندن با تعیین یک استراتژی متناسب با نوع متنی که می خوانید شروع می شود. در تعیین این استراتژی هدف از خواندن  و طبیعت نوشته خود کمک شایانی محسوب می شوند.  اهداف یک مطالعه و کتاب خواندن می تواند شامل یکی از موارد زیر باشد:
جمع آوری اطلاعات برای نوشتن یک مقاله
یادگیری یک موضوع یا درک یک تئوری
آماده شدن برای یک امتحان
در هریک از موارد فوق، طبیعت کتابی که می خواهید بخوانید به شما کمک خواهد کرد که چطور بخوانید، استراتژی که برای خواندن یک کتاب درسی لازم است، با استراتژی لازم برای خواندن یک رمان متفاوت است. لذا در زیر استراتژی های لازم برای خواندن دو نوع نوشته را ارائه می کنیم. امیدوارم مفید واقع شوند.

راهکارهای (استراتژی های) مطالعه متون آموزشی (آکادمیک):
ساختار و شیوه نگارش متون آموزشی معمولا بصورت رسمی و قانونمند می باشد. ابن متون می تونند شامل کتب معمولی یا جزوات اساتید باشند. برای درک یک مطلب از متون و نوشته های آکادمیک شما باید با استراتژی های مفید  مطالعه این نوع متون آشنا باشید. این استراتژی ها می توانند شامل موارد زیر باشند:
۱- خواندن بخش مقدمه کتاب و پیدا کردن نقطه تز (Thesis Point) و بررسی فهرست مطالب
۲- بررسی دقیق جملات موضوعی (Topic Sentences). جملاتی که معمولا دیدگاه کلی از نوع مطالب موجود در یک پاراگراف را ارائه می دهند.
حالا اینهایی که در بالا اشاره شد یعنی چه؟
نقطه تز:
بخش مقدمه، جهت ارائه یک دیدگاه کلی از علت پدید آمدن کتاب ارائه می دهد. معمولا به عنوان نتیجه گیری این مقدمه و در پاراگرف آخر این بخش نقطه ای به نام نقطه تز (
Thesis Ponit) وجود دارد. در این نقطه نویسنده مستقیما هدفش از نوشتن این کتاب را بیان می کند، پس با مطالعه دقیق این مقدمه می توانید چهارچوب کلی از علت پیدایش کتاب را در ذهن خود تداعی کنید.

جمله موضوعی:
بعد از اینکه چهارچوب در ذهن شما نقش بست، باید تصویر داخل آن نیز در ذهن شما مجسم شود، پس شما باید شروع به خواندن کنید و ببینید که نویسنده چطور از ایده خود دفاع می کند.

جملات موضوعی یا همان Topic Sentence ها نقش مهم و کلیدی را در نقش بستن این تصویر ایفا می کنند، از آنجایی که این جملات موضوعی طبق استاندارد همیشه در ابتدای پاراگراف ظاهر می شوند و موضوع کلی پاراگراف را در اختیار شما قرار می دهند. دقت کنید که جملات موضوعی همواره نظریه ای یا موضوعی را بیان می کنند که جملات دیگر پاراگراف یا آن را اثبات می کنند یا اطلاعات بیشتری راجع به آن در اختیار ما قرار می دهند. این جملات علاوه بر اینکه در ابتدای جمله ظاهر می شوند، امکان دارد بعضی وقت ها هم در انتهای جمله یا در اواسط آن ظاهر شود.

راهکار های مطالعه کتب معمولی:
زمانی که یک کتاب معمولی و استاندارد مثل یک کتاب “پرستاری” مطالعه می کنید، با توجه به ساختار کلی کتاب می توانید از اطلاعات آن استفاده کنید. ساختارهای متفاوتی شامل:
تقسیم بندی کتاب به فصول مختلف
تقسیم بندی کتاب به بخش های مختلف
تقسیم بندی بخش های مختلف به زیر بخش های دیگر
یکی از بهترین روشها برای استخراج مفاهیم و مطالب از زیر بخش ها استفاده از جملات موضوعی می باشد. دقت کنید که اولین پاراگراف هر زیر بخش یک پاراگراف موضوعی بشمار می آید و ایده های کلی و عمومی آن زیر بخش را مطرح می کند. همچنین پاراگراف آخر پاراگراف نتیجه گیری بحساب می آید که می تواند شما را در دسته بندی اطلاعات کمک کند. پاراگراف های میانی یا مثال یا ایده های حمایت کننده از پاراگراف اول می باشند.

 

روش خلاصه نویسی هنگام مطالعه و مرور آن

 

خلاصه نویسی:
خلاصه نویسی قسمتی مهم از مطالعه می باشد . خلاصه نویسی علاوه بر کمک به در ک بهتر مطالب باعث می شود تمرکز بیشتر شده، در زمان بازگشت به مطالب خوانده شده و مرور ( دوره درسی ) زمان کمتری تلف می شود .
به طور کلی خلاصه نویسی مهم ترین منبع در اوغات فراعت یا دوره فراموش کردن می باشد و در ضمن وقتی می توانید مطالب را خلاصه بنویسید یعنی آنرا درست فهمیده اید زیرا با نوشتن بسیاری از ابهامات رفع می شود پس می توان گفت قسمت عمده مطالعه باید از روی خلاصه نویسها صورت گیرد .
روش کار : برای شروع کار از کلاس درس شروع می کنیم یعنی در کلاس تمام مطالبی را که دبیر می گوید یادداشت نمائید و کتاب یا جزوه را حاشیه نویسی و علامت گذاری نمایید.
برای یادداشت برداری از متن باید آنر ا به طور سریع بخوانیم و سعی نمائیم مطالب را درک کنیم و سپس از استنباط خودمان شروع به نوشتن مطالب کلیدی نمائیم یعنی یادداشت برداری فقط با کلمات ویزه خودمان باشد و نکات اساسی بیان شود یعنی یادداشت ها اصلا ً باز نویسی مطالب نباشد بلکه چکیده و استنتاج مطالب به صورت کلمات کلیدی باشد به طوری که بادیدن کلمه مفهوم فوق به یاد آید .
در خلاصه نویسی ابتدا باید کلیات موضوع مورد توجه قرار گیرد و موضوعات به صورت نمودار درختی رسم شود سپس به بررسی جزئیات پرداخته شود .
در خلاصه نویسی باید دقت کرد که معمولاً ایده و نکته اصلی در دوجمله اول پاراگراف بیان می شود و بقیه پاراگراف توضیحات این مطب می باشد اما این امر بدان معنی نیست که بقیه متن مهم نیست بلکه در ادامه متن باید به کلمات مهم مانند : نخست ، مهمترین عامل ، بیشترین تاثیر ، نکته اساسی ، در نتیجه و … بسیار توجه کرد .
بهتر است نوعی خلاصه نویسی برای خودتان بکار ببرید .
۱ – از علائم ریاضی زیر استفاده کنید :
س به جای سئوال
ج به جای جواب
/ به جای زیاد شدن
\ به جای کم شدن
> به جای کوچکتر
< به جای برزگتر
~ به جای رابطه داشتن
* نکات مهم
۲- کلمات مهم را بزرگتر بنویسید .
۳- از رنگهای مختلف استفاده کنید وکاغذ را زیبا کینم ( مخصوصاً در منزل )
۴- بسیاری از ارتباط ها ونتایج را با فلش و آکلاد نشان دهید .
۵- طرز ارتباط موضوعات اصلی وفرعی را به کمک ساختار درختی نمایش دهید هرچه زمان بیشتری برای ساختار درختی در نظر گرفته شود بهتر است چون به در ک بهتر کمک می کند .
۶- خلاصه نویسی اصلا ً نیباید با عجله انجام شود بلکه باید با صبر وحوصله و با دقت انجام شود .
۷- در هنگام خلاصه نویسی بهتر است در کنار هر مطلب یا زیر آن ۴ تا۵ سانتی متر جابرای اضافه نمودن مطالب بعدی در نظر گرفت .(بهتر است خلاصه نویسی روی برگه انجام شود تا بعدا جا برای اضافه کردن برگه وجود داشته باشد)
۸- هیچ گاه در حین مطالعه ( همزمان با خواندن ) خلاصه نویسی نکنید زیرا هرکدام از این دو فعالیت ( خواندن – خلاصه نویسی ) نیازمند فعالیت و فر آیند فیزیکی – مغزی مجزا می باشد در غیر این صورت در هر دو عمل اخلال ایجاد می شود .
۹- خلاصه برداری از منابع مختلف انجام شود و همه این خلاصه ها در کنار هم قرا گیرند یعنی یادداشت های برداشته شده درباره یک موضوع از گفته های معلم – کتاب و کتاب کمک درسی در کنار هم قرار گیرند .
۱۰- سئوالات و تست ها به سمت مفهومی شدن حرکت می کنند پس همه مطالب خواند ه شود
۱۱- اگر با چند با ر خواندن مطلبی آنرا متوجه نمی شوید برای فهم آن اصرار نکنید ، کنار آن علامت گذاشته و از آن بگذرید و بعداً به آن مراجعه کنید .

مرور خلاصه نویسی:
تکرار در فواصل زمانی مشخص باعث ذخیره در حافظه موقت و انتقال آن به حافظه دائمی می شود این مرور در مراحل زیر انجام می شود :
۱ ) اولین مرور ده دقیقه بعد از یک مطالعه یک ساعته می باشد .
۲) دومین مرور روز بعد و به مدت ۳ تا ۴ دقیقه صورت می گیرد .
۳ ) سومین مرور یک هفته بعد و در پایان هر ماه مرور کلی باعث می شود ۹۵ درصد مطالب در حافظه بلند جایگزین شود .
باید توجه کرد که تکرار یکنواخت مغز را خسته می کند .
بهترین زمان مرور کلی در تعطیلات می باشد مخصوصاً تعطیلات عیدو خردادماه .مرور درس وقتی مفید خواهد بود که مطالعه اولیه کامل باشد.یک نوع مرور می تواند با انجام آزمون همراه باش




ترجمه متن انگلیسی زیر در بالا آمده است .سعی بفرمایید هر دو را همزمان مطالعه فرمایید برای یادگیری زبان مفید است .

ادامه مطلب ...