داراییهای مالی (در مقابل داراییهای حقیقی) به عنوان داراییهای نامشهود (سهم الشرکهای از یک مجموعه داراییهای شرکت) طبقه بندی میشوند. مالکیت دارایی نامشهود با انتشار یکی از انواع داراییهای مالی در قالب ابزار سرمایهای (مالکیتی) یا ابزار استقراضی (بدهی) تامین مالی میشود. افراد با دریافت انواع اوراق سهام یا انواع اوراق قرضه صاحب بخشی از سرمایه شرکتها و عواید حاصل از فعالیت شرکتها میشوند.
این دارایی ها به سه گروه طبقهبندی میشوند:
گروه اول: بدهیای که ادعای مقابل آن ثابت است. صاحب بدهی (دارنده اوراق) از سود، مبلغ ثابتی را مطالبه میکند که از این رو این ابزار را «ابزار با درآمد ثابت» مینامند.
گروه دوم: صاحب سرمایه (دارنده سهام یا سهامدار) از سود، مانده را مطالبه میکند. به عبارت دیگر، پس از پرداخت به دارندگان ابزار بدهی، مبلغی بر مبنای عایدات به دارنده این دارایی میپردازد.
گروه سوم: برخی از اوراق بهادار آمیزهای از هر دو گروه را مطالبه میکنند و ابزار مالی در اختیار آنها دو زیستی یا دو رگه نامیده میشود؛ «سهام ممتاز» و «اوراق قرضه قابل تبدیل» از این گروه هستند.
علاوه بر این سه گروه، داراییهای مالی دیگری نیز وجود دارد که مشتق شده از سه گروه داراییهای مالی که ذکر شد، است. برای نمونه، در برخی از قراردادها، طرف قرارداد یا ناچار است یا این حق را دارد که یک دارایی مالی را در زمانی در آینده بخرد یا بفروشد. بهای اینگونه قراردادها از بهای آن دارایی مالی، گرفته شده است؛ از این رو این قراردادها را «اوراق مشتقه» مینامند. این ابزارها امکان کنترل ریسک سقوط ارزش بازار داراییهای مالی (اوراق سهام و اوراق قرضه) یا امکان مقابله با خطر انتشار (عدم به فروش رسیدن اوراق بهادار در عرضه به مردم) را به ناشر اوراق و سرمایهگذار میدهد.
همچنین، اوراق مشتقهای وجود دارند که مجموعهای از قراردادهای آتی و قراردادهای اختیار معامله هستند؛ این اوراق عبارتند از: «قراردادهای معاوضه»، «قراردادهای سقف» و «قراردادهای کف». بهطور کلی، قراردادهای مشتقه، راهی کم هزینه برای مهارکردن برخی خطرهای عمده در اختیار ناشر اوراق و سرمایهگذار قرار میدهد.