آسانسور (داستان پدری روستایی، و پسرش)
ساعت ۱۱:٠۳ ب.ظ روز ۱۳٩٠/۱/٢٦ |
ساعت ۱۱:٠۳ ب.ظ روز ۱۳٩٠/۱/٢٦ |
اولی: ببخشید با حرف هایم سر شما را درد آوردم.
دومی: نه اختیار دارید، من حواسم جای دیگری بود!
به غضنفر میگن: دوست داری بابات بمیره ارثش به تو برسه؟
میگه: نه، دوست دارم بکشنش تا دیه هم بگیرم!
از یارو می پرسن "دگرگونی" یعنی چی؟ میگه یعنی این گونی نه ، یک گونی دیگه!
به یکی می گن با مخابرات جمله بساز! میگه: مخا برات برقصم!
یارو میره تو یه کتابفروشی …. میگه: وولک پوستر مو رو داری ؟ کتابفروش میگه: نه! طرف می گه: وی ی ی تو هم تموم کردی ؟!
روزی عقابی خسته داشت پرواز میکرد که ناگهان گنجشکی میره طرفش میگه: کاکا وسعت پر رو حال میکنی؟ عقابه میگه: برو حوصلتو ندارم! گنجشکه بازم پیله میکنه میگه: کا وسعت باله رو حال میکنی؟ عقابه بازم میگه: بروحوصلت و ندارم و گرنه میام یه کاری میکنم پرات بریزه! گنجشکه میگه: مردی بیا! عقابه میره طرف گنجشکه میزنه پراشو میروزنه گنجشکه در حال افتادان میگه میگه کا هیکل و حال میکنی!
یارو ماشینش قفل میشه.
بنده خدا میره میگرده دوساعت سه ساعت بعد یک قفل ساز پیدا می کنه میاره بعد به زن و بچش با کمال شرمندگی میگه:تا من رفتم و برگشتم تو ماشین حوصلتون که سر نرفت؟
وقتی کسی ناراحتت می کنه 42 تا ماهیچه استفاده میشه تا اخم کنی! اما فقط 4 تا ماهیچه لازمه که دستت رو دراز کنی و بزنی پس کلش!
از یارو می پرسن نخست وزیر به انگلیسی چی می شه؟ می گه :First And Under !!!
جشنواره فیلمهای ایرانسل: من ترانه دیگه شارژ ندارم، در جستجوی آنتن، چند میگیری اس.ام.اس ندی؟؛ شبا آنتن نمیده آیدا
امواج نگـــــاهت اعتیاد آور بود / زیبـــــایی تو فــــراتر از بـــاور بود
در قاب- نگاه چشم من لبخندت / لبخند ژوکـوند ، بلکه زیبــاتر بود
یک پلک زدن فاصله از تو تا من / باید بزنیـــم پلک یا تو یا من
هر چند که گفتند گناه است این کار / اما تو یکی بزن گناهش با من
ماهی تو، که بربام شکوه آمده است / آیینه ز دستت به ستوه آمده است
خورشید اگر گرم تماشای تو نیست / دلگیر نشو ز پشت کـوه آمده است
جدیدترین اس ام اس عاشقانه غضنفر به نامزدش:
جاروبرقیتم آشغال..!!!
به مجنون زد شبی لیلی اس ام اس (پیامک) که آخر تا به کی تاخیر و فس فس؟ اگر عقدم نخوانی سال جاری روم تهران، شوم دختر فراری!
زندگی، گرامی تر از آن است که به خصومت بگذرد
بیا کارت شارژهایمان را تقسیم کنیم
یک حقیقت زندگی: هر چقدر به دیگران کمک کنی چند برابر ش از جایی که فکرشو نمکنی بهت کمک میشه ، باور نمی کنی ؟ شماره حساب منو یادداشت کن
کلام قرآن: آگاه باشید که سعادتمندان حقیقی بسیار اندکند
یه روز معلم به شاگرداش می گه بچه ها بیاید بریم برای اومدن بارون دعا کنیم [سه شنبه، 17 خردادماه 1390]
یه روز معلم به شاگرداش می گه بچه ها بیاید بریم برای اومدن بارون دعا کنیم
بچه ها گفتن دعای ما که بر آورده نمی شه
معلم می گه چرا ، دعاهای شما بر آورده می شه
بچه هام گفتن اگه دعای ما بر آورده می شد تو الان مرده بودی!!
به ترکه میگن: با حیدر جمله بساز، میگه: اومدم در خونتون هی در زدم، هی در زدم [جمعه، 13 خردادماه 1390]
به ترکه میگن: با حیدر جمله بساز، میگه: اومدم در خونتون هی در زدم، هی در زدم، هیچکی درو باز نکرد. بهش میگن: نه بابا، با آقا حیدر جمله بساز، میگه: اومدم در خونتون، آقا! هی در زدم، هی در زدم، هیچکی در رو باز نکرد
درویشى به در خانهاى رسید. پاره نانى بخواست. دخترکى در خانه بود. گفت: [جمعه، 13 خردادماه 1390]
درویشى به در خانهاى رسید. پاره نانى بخواست. دخترکى در خانه بود. گفت: نیست! گفت: چوبى، هیمهاى. گفت: نیست! گفت: پاره نمک، گفت: نیست!
گفت: کوزهاى آب. گفت: نیست! گفت: مادرت کجاست؟ گفت: به تعزیت خویشاوندان رفته است.
گفت: چنین که من حال خانه شما مىبینم ده خویشاوند دیگر مىباید که به تعزیت شما آیند
به یارو میگن قبض آب و برق خونتو چطور پرداخت میکنی؟ [پنجشنبه، 5 خردادماه 1390]
به یارو میگن قبض آب و برق خونتو چطور پرداخت میکنی؟
میگه: میذارم زیر برف پاک کن ماشین غضنفر، فکر میکنه قبض جریمست میره پرداخت میکنه
غضنفر تو عروسی خودش جو می گیردش به عروس شماره می ده [پنجشنبه، 29 اردیبهشتماه 1390]
غضنفر تو عروسی خودش جو می گیردش به عروس شماره می ده
به حیف نون میگن : میتونى نقش یوسف روبازى کنى؟ [سه شنبه، 3 خردادماه 1390]
به حیف نون میگن : میتونى نقش یوسف روبازى کنى؟
میگه والله همه چیو بلدم فقط میترسم نتونم روى زولیخارو زمین بندازم
غضنفر تورانداخته بود رو آسفالت ماهی بگیره بهش گفتن:چقدر خری [سه شنبه، 3 خردادماه 1390]
غضنفر تورانداخته بود رو آسفالت ماهی بگیره بهش گفتن:چقدر خری، اینجا ماهی نیست! غضنفر میگه من خر،این حیف نون چی، یک ساعته وایستاده ازم ماهی بخره !
دختره داشته بافتنی میبافته، یه بوی بدی هم میومده… [پنجشنبه، 5 خردادماه 1390]
دختره داشته بافتنی میبافته، یه بوی بدی هم میومده…
بهش میگن: این بوی بد مال چیه؟
جواب میده: مامانم گفته یکی از زیر، یکی از رو، یکی ول کن!!!
• معلم: بگو ببینم… اگه توی خیابون یه نفر یه حیوانی رو گرفته و می زنه
معلم: بگو ببینم… اگه توی خیابون یه نفر یه حیوانی رو گرفته و می زنه، و من برم جلو و از این کارش ممانعت کنم، به این کار چی می گن؟ شاگرد: آقا اجازه، حس برادری...
• یه مرده ، زنشو تو یه فیلم بد می بینه آخر فیلم میگه خدا شکر که فیلم بود
یه مرده ، زنشو تو یه فیلم بد می بینه آخر فیلم میگه خدا شکر که فیلم بود...
• یه بار بچه ای از پدر خسیسش ده هزار تومان پول خواست . پدر گفت : چی ؟ نه هزار ؟
یه بار بچه ای از پدر خسیسش ده هزار تومان پول خواست . پدر گفت : چی ؟ نه هزار ؟ هشت هزارو می خوای چه کار؟ تو هفت هزار هم زیادته چه برسه به شش هزار! بابام به من پنج هزار نداده که حالا من به تو چهار هزار بدم. حالا سه هزارو می خوای چی کار؟ دوهزار کافیه ؟ بیا این هزار تومنو بگیر.بچه می شماره می بینه پانصدتومنه!!!...
• غصنفر کلیدش رو تو ماشین جا میگذاره، تا بره کلید ساز بیاره زن و بچش دو ساعت تو ماشین گیر میکنن!
غصنفر کلیدش رو تو ماشین جا میگذاره، تا بره کلید ساز بیاره زن و بچش دو ساعت تو ماشین گیر میکنن!...
• از غصنفر میپرسن: چند تا بچه داری؟ 4 تا از انگشتاشو نشون میده، میگه
از غصنفر میپرسن: چند تا بچه داری؟ 4 تا از انگشتاشو نشون میده، میگه: 3 تا! ملت کف میکنن، میگن: بابا اینا که 4تاست؟ غصنفر انگشت کوچیکشو نشون میده، میگه: این بچة همسایمونه، ولی همیشه خونة ماست!...
• یه روز غصنفر میره خواستگاری,می بینه دختره سیبیل داره.بهش میگه شما چرا سیبیل داری؟
یه روز غصنفر میره خواستگاری,می بینه دختره سیبیل داره.بهش میگه شما چرا سیبیل داری؟ دختره گریه می کنه. غصنفر می ره از دلش در بیاره, میگه چرا گریه می کنی؟ مرد که گریه نمی کنه...
• غصنفر رفته بوده تماشای مسابقه دو و میدانی، وسط مسابقه از بغلیش میپرسه: ببخشید، اینا واسه چی دارن میدون؟!
غصنفر رفته بوده تماشای مسابقه دو و میدانی، وسط مسابقه از بغلیش میپرسه: ببخشید، اینا واسه چی دارن میدون؟! یارو میگه: برای اینکه به نفر اول جایزه میدن. غصنفر یوخده فکر میکنه، میپرسه: پس بقیشون واسه چی دارن میدون؟!...
• یه اصفهانیه به باباش میگه : بابا چرا ما مثل بقیه با
یه اصفهانیه به باباش میگه : بابا چرا ما مثل بقیه با کشتی سفر نمیکنیم ؟ بابا میگه : خفه شو شناتو بکن...
• دو تا دیوونه می رسن به هم، اولی به دومی می گه: اگه چراغ قوه رو
دو تا دیوونه می رسن به هم، اولی به دومی می گه: اگه چراغ قوه رو روشن کنم، از نورش می ری بالا؟ دومی می گه: فکر کردی من دیوونم؟ که برم بالا، تو چراغ قوه رو خامو ش کنی و من بیفتم پایین و بمیرم...
• یک بار یک غضنفر زنگ میزنه تاکسی تلفنی میگه
یک بار یک غضنفر زنگ میزنه تاکسی تلفنی میگه اقا ماشین دارید. مردی که پشت تلفن بوده جواب میده بله. غضنفر میگه خوش به حالتون ما نداریم...
• یه بار مورچه ها به خونه یه اصفهانیه حمله می کنند
یه بار مورچه ها به خونه یه اصفهانیه حمله می کنند . بعد چند روز از گشنگی می میرند...
• غضنفر از تاکسی پیاده می شه درو محکم می بنده می گه پدر سگ خودتی
غضنفر از تاکسی پیاده می شه درو محکم می بنده می گه پدر سگ خودتی راننده میگه من که چیزی نگفتم ، غضنفر می گه بعدا که می گی...
• غضنفر رو برق می گیره مامانش می گه
غضنفر رو برق می گیره مامانش می گه ننه جون ولش نکن همین بود که باباتو کشت...
• یه ترکه داشت با یه خره شطرنج بازی میکرد
یه ترکه داشت با یه خره شطرنج بازی میکرد یکی دیگه رد میشه میگه عجب خر باهوشی ترکه میگه زیاد هم باهوش نیست یک یک مساوی هستیم...
• ترکه جلوی دبیرستان دخترانه میافته تو جوب! واسه اینکه ضایع نشه
ترکه جلوی دبیرستان دخترانه میافته تو جوب! واسه اینکه ضایع نشه میگه: هر کی منو در آورد مال خودش...
• لره میره استادیوم وسط موج مکزیکی غرق میشه
لره میره استادیوم وسط موج مکزیکی غرق میشه...
• آیا فکر می کنید بی عرضه هستید؟
آیا فکر می کنید بی عرضه هستید؟ آیا فکر می کنید به درد هیچ کاری نمی خورید؟؟ آیا فکر می کنید بی مصرف هستید؟؟...
• اصفهانی با برق خونه همسایشون خودکشی میکنه!!!
اصفهانی با برق خونه همسایشون خودکشی میکنه!!!...
• از یه ترکه می پرسن دوست داری توی تاکسی با کی بشینی؟
از یه ترکه می پرسن دوست داری توی تاکسی با کی بشینی؟ میگه با یه دختر خوش قد و بالا وخوشگل و قد بلند با نامزدش. میگن واااا اخه برای چی بانامزدش...
• خواننده تو عروسی میگه: خانوما، آقایون، دستا بالا، میخواهیم بریم بندر!
خواننده تو عروسی میگه: خانوما، آقایون، دستا بالا، میخواهیم بریم بندر! ترکه داد میزنه: کجا؟ ما تا شام نخوریم هیچجا نمیریم!!!...
• یه روز سه تا دیوونه رو می اندازن تو یه اتاق دو تاشون مى رقصن
یه روز سه تا دیوونه رو می اندازن تو یه اتاق دو تاشون مى رقصن، یکیشون هم میگه: سبز - آبى - قرمز ازش می پرسن چرا این جورى می گى؟ میگه من رقص نورم!!!...
• یکی: راستی راستی این دفعه رفتم تست بازیگری دادم و قبول شدم میگین چجوری . بخونین.
یکی: راستی راستی این دفعه رفتم تست بازیگری دادم و قبول شدم میگین چجوری . بخونین. کارگردان گفت:نقشش خیلی کوتاهه ها فقط همین صحنه. گفتم:عیبی نداره! گفت:پول نمیدیما!...
غضنفر میره کتابخونه، داد میزنه یه ساندویچ بدین با سس اضافه
غضنفر میره کتابخونه، داد میزنه یه ساندویچ بدین با سس اضافه. آقاهه بهش میگه: آقا! اینجا کتابخونه هست....
• مردی میره پیش کشیش تا اعتراف کنه. میگه: من در زمان جنگ جهانی دوم به یک مرد در خانه خودم پناه دادم
مردی میره پیش کشیش تا اعتراف کنه. میگه: من در زمان جنگ جهانی دوم به یک مرد در خانه خودم پناه دادم. کشیش میگه: خوب این که گناه نیست! مرد میگه: ولی من بهش گفتم برای هر یک هفتهای که در خانه من بمونه باید ۵ دلار بپردازه....
• به غضنفر میگن برو استخر شیرجه بزن تو آب، بعدش بیا بالا شامپو گلرنگ
به غضنفر میگن برو استخر شیرجه بزن تو آب، بعدش بیا بالا شامپو گلرنگ رو تبلیغ کن… خلاصه میره بالا و شیرجه میزنه، ولی از بخت بد سرش می خوره به کف استخر… بعد از یه مدت بالاخره میاد بالا، رو میکنه به دوربین، میگه: میخوام سالاد درست کنم!...
• غضنفر داشته برای دوستانش تعریف میکرده: “رفته بودم جنگل، که ناگهان یه خرس بزرگ
غضنفر داشته برای دوستانش تعریف میکرده: “رفته بودم جنگل، که ناگهان یه خرس بزرگ دنبالم گذاشت، من هی می دویدم، خرسه هم هی پشت سر من می دوید و لیز می خورد… من هی میدویدم، خرسه هم هی پشت سر من میدوید و لیز میخورد…” دوستاش میگن: “حالا خوبه تا اینجا رسیدی خودت رو خراب نکردی!” غضنفر میگه: “پس فکر کردید برای چی خرسه لیز میخورد؟”...
• غضنفر رفته بوده تئاتر، دوستش ازش میپرسه: چطور بود؟
غضنفر رفته بوده تئاتر، دوستش ازش میپرسه: چطور بود؟ غضنفر میگه: خوب بود، ولی آخرش رو نفهمیدم چی شد. قست اول که تموم شد یک پلاکارد نشون دادن که نوشته بود: “پرده دوم، دو سال بعد” من دیگه حوصله نداشتم دو سال صبر کنم اومدم بیرون!...
• یکی شب تا صبح نمیخوابید و مشغول تلاش و کوشش بود
یکی شب تا صبح نمیخوابید و مشغول تلاش و کوشش بود. همه سعی خودش را میکرد که پول پیش ثروتمندان و طبقه فرادست انبار نشه و به این شکل در کاهش ثروت دیگران، قدمهای بزرگ برمیداشت. هیچ شبی خواب به چشمش نمیاومد... ازش پرسیدن ای عزیز شما چه کارهای؟ گفت: دزد...
• یک ضرب المثل رشتی هست که میگه رسیدی خونه بزن تو گوش زنت
یک ضرب المثل رشتی هست که میگه رسیدی خونه بزن تو گوش زنت تو نمیدونی برای چی زدی ولی اون میدونه برای چی خورده...
رشتیه میره سر قبر زنش میگه خدا تو رو بیامرزه اولین شبی هستش
رشتیه میره سر قبر زنش میگه خدا تو رو بیامرزه اولین شبی هستش که میدونم کجا میخوابی...
• ترکه روی ریل راه اهن میخوابه بهش میگن چرا اینجا خوابیدی ؟
ترکه روی ریل راه اهن میخوابه بهش میگن چرا اینجا خوابیدی ؟ میگه میخوام خود کشی کنم....... میگن پس اون نون بربری چیه دستت؟ میگه بر فرض قطار نیومد من اینجا از گشنگی بمیرم...
• به لره کار میدن که کف اتوبان رو لاین بکشه… روز اول ۶ کیلومتر رنگ میزنه
به لره کار میدن که کف اتوبان رو لاین بکشه… روز اول ۶ کیلومتر رنگ میزنه… روز دوم ۳ کیلومتر رو و روز سوم کمتر از یه کیلومتر… صاحب کارش بهش میگه هوی چرا تو هر روز کمتر از دیروز کار میکنی…؟ میگه: “من نمیتونم بهتر از این کار کنم… چون هر روز دارم از قوطی رنگ دورتر میشم...
یه آمریکاییه می خواد حال اردبیلیه رو بگیره میبرتش امریکا بهش میگه زمین رو بکن اونم می کنه
یه آمریکاییه می خواد حال اردبیلیه رو بگیره میبرتش امریکا بهش میگه زمین رو بکن اونم می کنه. بعد از ده متر کندن میرسن به یه سیم. امریکاییه میگه این یعنی ما صد سال پیش تلفن داشتیم. ترکه میگه حالا تو بیا بریم اردبیل. اونجا بهش یه بیل میده میگه بکن صد متر می کنن به هیچی نمیرسن ترکه میگه این یعنی ما صد سال پیش موبایل داشتیم...
• مرد به زنش میگه: باید اعتراف کنم که تو اعتقاد به دین را به زندگی من آوردی، چون تا قبل از ازدواج با تو معتقد نبودم
مرد به زنش میگه: باید اعتراف کنم که تو اعتقاد به دین را به زندگی من آوردی، چون تا قبل از ازدواج با تو معتقد نبودم که جهنم هم وجود دارد!...
• به زنی که همیشه میدونه شوهرش کجاست چی میگن؟
به زنی که همیشه میدونه شوهرش کجاست چی میگن؟ بیوه!...
• معلم: به شخصی که با وجود عدم علاقه حاضرین، به حرف زدنش ادامه میده چی میگن؟
معلم: به شخصی که با وجود عدم علاقه حاضرین، به حرف زدنش ادامه میده چی میگن؟ شاگرد: بهش میگن معلم!...
• حیف نون از شهرشون با ماشین میاد تهران و بر می گرده. دوستش میپرسه راحت رفتی و اومدی؟
حیف نون از شهرشون با ماشین میاد تهران و بر می گرده. دوستش میپرسه راحت رفتی و اومدی؟ حیف نون میگه والا موقع رفتن که خوب بود، اما موقع برگشتن، گردنم تا اینجا خشک شد بخدا!...
• زن و شوهری داشتند با هم دعوا می کردند. زنه میگه: من احمق بودم که با تو ازدواج کردم. مرده هم میگه: آره منم عاشقت بودم اینو نفهمیدم!
زن و شوهری داشتند با هم دعوا می کردند. زنه میگه: من احمق بودم که با تو ازدواج کردم. مرده هم میگه: آره منم عاشقت بودم اینو نفهمیدم!...
• به حیف نون میگن پاشو سحره. میگه بزار بخوابم. خودم فردا بهش زنگ میزنم!
به حیف نون میگن پاشو سحره. میگه بزار بخوابم. خودم فردا بهش زنگ میزنم!...
• شب عید فطر همه اصفهانیا بیرون خوابیده بودن. ازشون می پرسن چرا بیرون خوابیدین؟ میگن واسه اینکه پول فطریه مون بیفته گردن شهرداری!
شب عید فطر همه اصفهانیا بیرون خوابیده بودن. ازشون می پرسن چرا بیرون خوابیدین؟ میگن واسه اینکه پول فطریه مون بیفته گردن شهرداری!...
• حیف نون داشت گریه می کرد. باباش پرسید چی شده؟ گفت: عاشق شدم! باباش گفت حالا عاشق کی هستی؟ گفت: هر کسی که شما صلاح بدونی!
حیف نون داشت گریه می کرد. باباش پرسید چی شده؟ گفت: عاشق شدم! باباش گفت حالا عاشق کی هستی؟ گفت: هر کسی که شما صلاح بدونی!...
• مردها بر اثر کمبود عاطفه ازدواج میکنند
مردها بر اثر کمبود عاطفه ازدواج میکنند، بر اثر کمبود حوصله طلاق میدهند، و بر اثر کمبود حافظه دوباره ازدواج میکنند!...
• دانشمندان اخیرا کشف کردند که حرف مورد علاقه دخترهای ایرانی در زبان فارسی یکی "پ"و دیگری "خ" می باشند، برای مثال:
دانشمندان اخیرا کشف کردند که حرف مورد علاقه دخترهای ایرانی در زبان فارسی یکی "پ"و دیگری "خ" می باشند، برای مثال: دوست دارند که... --"پول" "خرج" کنند....
• حیف نون صبح یک لیوان خاک شیر می خوره، تا شب معلق می زنه که ته نشین نشه!
حیف نون صبح یک لیوان خاک شیر می خوره، تا شب معلق می زنه که ته نشین نشه!...
• سرهنگه داشته امتحان رانندگی میگرفته. از حیف نون میپرسه: اگه یه نفر وسط خیابون بود، بوق میزنی یا چراغ؟
سرهنگه داشته امتحان رانندگی میگرفته. از حیف نون میپرسه: اگه یه نفر وسط خیابون بود، بوق میزنی یا چراغ؟ حیف نون میگه: برف پاک کن جناب سرهنگ! سرهنگه کف میکنه، میپرسه: یعنی چی؟ حیف نون میگه: جناب سرهنگ، یعنی یا برو این طرف یا برو اون طرف!...
• حیف نون داشته دعا می کرده: خدایا! یه وانت نیسان بهم بده. و این جمله رو تکرار می کرده. .
حیف نون داشته دعا می کرده: خدایا! یه وانت نیسان بهم بده. و این جمله رو تکرار می کرده. ....
• قاضی به متهم: آیا شما یک صندلی به طرف خانمتان پرت کرده اید؟
قاضی به متهم: آیا شما یک صندلی به طرف خانمتان پرت کرده اید؟ متهم: بله قربان...
• از آقای خیابانی پرسیدن: اگه آمریکا افغانستان و عربستان رو بگیره، و بعد چین و کویت و عراق رو، بنظر شما چی می شه؟
از آقای خیابانی پرسیدن: اگه آمریکا افغانستان و عربستان رو بگیره، و بعد چین و کویت و عراق رو، بنظر شما چی می شه؟ می گه: چی می شه نداره، معلومه دیگه! ایران می ره جام جهانی!...
• می گن هر کی دروغ بگه می ترکه: رشتیه
می گن هر کی دروغ بگه می ترکه: رشتیه: ما آدم های با غیرتی هستیم "بوم" اصفهانیه: ما آدمهای لارجی هستیم "بوم" ترکه : ما آدمای "بوم"!!!...
• لره و رشتیه میرن جهنم . رشیته می پرسه چه جوری مردی؟ ترکه میگه از سرما تو چی ؟ میگه من از تعجب ! رفتم خونه دیدم زنم خوابیده همه جا رو گشتم
لره و رشتیه میرن جهنم . رشیته می پرسه چه جوری مردی؟ ترکه میگه از سرما تو چی ؟ میگه من از تعجب ! رفتم خونه دیدم زنم خوابیده همه جا رو گشتم ، توی اتاق ، زیر تخت ، توی انباری ، توی کمد ، خلاصه دیدم هیچ کس نیست از تعجب سکته کردم ترکه گفت : خاک بر سرت اگه توی فریزر رو می گشتی نه من می مردم نه تو!...
• ترکه: I LOVE YOU
ترکه: I LOVE YOU زنش: I LOVE YOU TWO...
• به ترکه میگن سختترین کار دنیاچیه ؟میگه پرکردن نمکدون، بهش میگن چرا؟ میگه آخه سوراخهاش خیلی ریزن!
به ترکه میگن سختترین کار دنیاچیه ؟میگه پرکردن نمکدون، بهش میگن چرا؟ میگه آخه سوراخهاش خیلی ریزن!...
• حیف نون میره بانک پول بگیره کارمند بانک می گه کارت ملی .حیف نون میگه نیاوردم .کارمند میگه چرا هیچوقت کارت ملی تو نمیاری
حیف نون میره بانک پول بگیره کارمند بانک می گه کارت ملی .حیف نون میگه نیاوردم .کارمند میگه چرا هیچوقت کارت ملی تو نمیاری .حیف نون میگه می ترسم کنار موبایلم بسوزه !...
• به ترکه گفتن اتفاقى رو تعریف کن که ضایع شده باشى گفت: یه روز دختر خاله ام زنگ زد گفت:من تنهام بیا من هم رفتم وقتى رسیدم خونشون به من گفت
به ترکه گفتن اتفاقى رو تعریف کن که ضایع شده باشى گفت: یه روز دختر خاله ام زنگ زد گفت:من تنهام بیا من هم رفتم وقتى رسیدم خونشون به من گفت که من میرم تو اتاق و تو پنج دقیقه بعد بیا تو وقتى من رفتم تو اتاق همه گفتن تولدت مبارک گفتند این که ضایع نبود گفت...
• اصفهانی ها وقتی مهمان براشون میاد این طوری تعارف می کنند: لطفا این میوه ها را هم ملاحظه بفرمایید!
اصفهانی ها وقتی مهمان براشون میاد این طوری تعارف می کنند: لطفا این میوه ها را هم ملاحظه بفرمایید!...
• به حیف نون می گن برو استخر شیرجه بزن تو آب، بعدش بیا بالا شامپو گلرنگ رو تبلیغ کن... خلاصه میره بالا و شیرجه میزنه
به حیف نون می گن برو استخر شیرجه بزن تو آب، بعدش بیا بالا شامپو گلرنگ رو تبلیغ کن... خلاصه میره بالا و شیرجه میزنه، ولی از بخت بد سرش می خوره به کف استخر... بعد از یه مدت بالاخره میاد بالا، رو می کنه به دوربین، می گه: می خوام سالاد درست کنم!...
• تو شهر حیف نون اینا برای اولین بار چرخ فلک نصب می کنن. حیف نون به شهرداری زنگ می زنه می گه
تو شهر حیف نون اینا برای اولین بار چرخ فلک نصب می کنن. حیف نون به شهرداری زنگ می زنه می گه دستتون درد نکنه، از وقتی پنکه بزرگه رو نصب کردین هوا خیلی خنک شده!...
• زن حیف نون بهش می گه شوهر همسایه، هر روز صبح که می خواد از خونه بره بیرون زنش رو بوس می کنه، تو چرا این کار رو نمی کنی؟
زن حیف نون بهش می گه شوهر همسایه، هر روز صبح که می خواد از خونه بره بیرون زنش رو بوس می کنه، تو چرا این کار رو نمی کنی؟ حیف نون می گه: آخه من که زن همسایه رو خوب نمی شناسم!...
• یارو باباش آتیش میگیره میمیره در مغازش میزنه به علت پدر سوختگی مغازه تعطیل است!
یارو باباش آتیش میگیره میمیره در مغازش میزنه به علت پدر سوختگی مغازه تعطیل است!...
• واحد نظرسنجی صدا و سیما: "نظر شما راجع به پیشنهاد زلیخا چیست؟
واحد نظرسنجی صدا و سیما: "نظر شما راجع به پیشنهاد زلیخا چیست؟ 1.زود بود 2.دیر بود 3.به موقع بود 4.کاش جای یوسف بودم!!...
• ترکه می ره از حسابش پول برداره، بانکیه می گه حساب سیباست؟
ترکه می ره از حسابش پول برداره، بانکیه می گه حساب سیباست؟ ترکه می گه: نه مال گردوهای پارساله!!...
• تفکر عمیق یک لر: اگر ادیسون نبود باید در تاریکی تلویزیون نگاه می کردیم!!
تفکر عمیق یک لر: اگر ادیسون نبود باید در تاریکی تلویزیون نگاه می کردیم!!...
• زن: عزیزم، نمیتونی حدس بزنی برای جشن تولدت چه چیز جالبی خریدم!!! مرد: خیلی ممنون!! خب بگو ببینم چی برام خریدی!
زن: عزیزم، نمیتونی حدس بزنی برای جشن تولدت چه چیز جالبی خریدم!!! مرد: خیلی ممنون!! خب بگو ببینم چی برام خریدی!؟ زن: صبر کن، الآن میرم میپوشم، میام!...
• عشق آلوچه نیست که بهش نمک بزنی، دختر همسایه نیست که بهش چشمک بزنی، غذا نیست که بهش ناخونک بزنی
عشق آلوچه نیست که بهش نمک بزنی، دختر همسایه نیست که بهش چشمک بزنی، غذا نیست که بهش ناخونک بزنی، رفیق نیست که بهش کلک بزنی عشق مقدسه , باید جلوش زانو بزنی...
• تحقیقات حساس باستان شناسی، اصالت بوتیفار عزیز مصر را رشتی اعلام کرد!
تحقیقات حساس باستان شناسی، اصالت بوتیفار عزیز مصر را رشتی اعلام کرد!...
• غضنفر راننده تاکسی میشه و یه روز به مسافرش که شبیه ژاپنی ها بوده میگه آقا ببخشید شما ژاپنی هستید اون میگه نه
غضنفر راننده تاکسی میشه و یه روز به مسافرش که شبیه ژاپنی ها بوده میگه آقا ببخشید شما ژاپنی هستید اون میگه نه، برای بار دوم ازش مپرسه آقا شما ژاپنی نیستید؟ بازم طرف میگه نه، بارسوم بازم میپرسه یاروه از کوره در میره میگه آره هستم غضنفر میگه ولی به قیافت نمیاد....
• خداوند هیچ موقع از تو سوال نمی کنه چه نوع ماشینی روندی؟ اما حتماً از تو خواهد پرسید چند نفر پیاده را به مقصد رساندی
خداوند هیچ موقع از تو سوال نمی کنه چه نوع ماشینی روندی؟ اما حتماً از تو خواهد پرسید چند نفر پیاده را به مقصد رساندی... قابل توجه دخترها که هر چی بوق میزنی ناز می کنن... نمیدونن هدف پسرها الهیه...
• حیف نون میره جوراب فروشی به یارو میگه یه جوراب میخوام. فروشنده میگه مردونه؟
حیف نون میره جوراب فروشی به یارو میگه یه جوراب میخوام. فروشنده میگه مردونه؟ حیف نون دست میده میگه: مردونه....
• غضنفر رفت تعلیم رانندگی رفیقش پرسید چطور بود؟ گفت: خوب بود ولی مربیه خیلی مذهبی بود. هر طرف من می پیچیدم می گفت
غضنفر رفت تعلیم رانندگی رفیقش پرسید چطور بود؟ گفت: خوب بود ولی مربیه خیلی مذهبی بود. هر طرف من می پیچیدم می گفت یا امام رضا یا ابوالفضل...
• یه روز 4 تا حیف نون سوار آسانسور میشن هر کاری میکنن آسانسور حرکت نمیکنه
یه روز 4 تا حیف نون سوار آسانسور میشن هر کاری میکنن آسانسور حرکت نمیکنه .... یه مرده با کت شلوار و سامسونت میاد دکمه آسانسورو میزنه... راه میفته... یکی از حیف نونها میگه: به افتخار آقای راننده صلوات...
• یارو میره طوطی سخنگو بخره، فروشنده بهش یه جغد میندازه
یارو میره طوطی سخنگو بخره، فروشنده بهش یه جغد میندازه بعد از یه مدت دوستای یارو بهش می گن: یاد گرفته حرف بزنه یا نه؟...
• طرف داشته با خره فوتبال بازی میکرده. بهش میگن چرا با خر بازی میکنی؟ میگه همچینم خر نیست. 3 به 1 جلوئه!
طرف داشته با خره فوتبال بازی میکرده. بهش میگن چرا با خر بازی میکنی؟ میگه همچینم خر نیست. 3 به 1 جلوئه!...
• غضنفر داشته از تو جزیره آدمخورا رد میشده، یهو می بینه آدم خورا محاصرش کردن. بیچاره جفت میکنه با حال زار میگه
غضنفر داشته از تو جزیره آدمخورا رد میشده، یهو می بینه آدم خورا محاصرش کردن. بیچاره جفت میکنه با حال زار میگه: ای خدا بدبخت شدم! یهو یک صدایی از آسمون میاد:...
• یارو پول نداشته دماغشو عمل کنه، با دست دماغشو می گیره بالا بهش تافت میزنه!!...
یارو پول نداشته دماغشو عمل کنه، با دست دماغشو می گیره بالا بهش تافت میزنه!!......
• یارو زنش رو می بره سونوگرافی، بهش می گن: بچت پسره
یارو زنش رو می بره سونوگرافی، بهش می گن: بچت پسره یارو می گه: جدی؟... تورو خدا بگو اسمش چیه؟!!!...
• از یک معتاد میپرسن چطور شد که معتاد شدی؟ میگه با بچه ها قرار گذاشتیم روزهای تعطیل تفریحی بکشیم یه هویی خوردیم به عیدنوروز!!!
از یک معتاد میپرسن چطور شد که معتاد شدی؟ میگه با بچه ها قرار گذاشتیم روزهای تعطیل تفریحی بکشیم یه هویی خوردیم به عیدنوروز!!!...
• یه خانواده شهرستانی واسه زندگی میان تهران به بچه خانواده میگن، خونه هر کی در زدی نگو (مویوم) بگو منم ۰ طرف میگه اگه بوگوم (منم) اونا از کجا بف�
یه خانواده شهرستانی واسه زندگی میان تهران به بچه خانواده میگن، خونه هر کی در زدی نگو (مویوم) بگو منم ۰ طرف میگه اگه بوگوم (منم) اونا از کجا بفهمن که (مویوم؟)....
• موسسه آموزشی بانو دانشجو می پذیرد: آموزش گیتار توسط بانو زلیخا، با تخفیف ویژه آدرس: مصر، پشت معبد عامون، نرسیده
موسسه آموزشی بانو دانشجو می پذیرد: آموزش گیتار توسط بانو زلیخا، با تخفیف ویژه آدرس: مصر، پشت معبد عامون، نرسیده به سیلوهای گندم ۵۰% تخفیف برای کسانی که نامشان یوسف است....
• به غضنفر میگن: واجبی چیست؟
به غضنفر میگن: واجبی چیست؟ میگه: پودریست باستانی که در حداکثر 5 دقیقه میرزا کوچک خان جنگلی را به دکتر الهی قمشه ای تبدیل می کند...
• یکی تو استادیوم بوده داشته فوتبال نگاه می کرده هی می گفته عجیبه واقعاً عجیبه. می گن چی عجیبه؟
یکی تو استادیوم بوده داشته فوتبال نگاه می کرده هی می گفته عجیبه واقعاً عجیبه. می گن چی عجیبه؟ می گه: 100 هزار تماشاچی 22 تا بازیکن 3 تا داور. می گن خوب چیش عجیبه؟ می گه گنجشکه همه رو ول کرده ریده رو سر من!!!...
• به یکی میگن خیلی آقایی، میگه ما بیشتر!
به یکی میگن خیلی آقایی، میگه ما بیشتر!...
• از یکی می پرسن گشنگی سخت تره یا عاشقی؟ میگه از قدیم گفتن گشنگی نکشیدی که عاشقی یادت بره ولی
از یکی می پرسن گشنگی سخت تره یا عاشقی؟ میگه از قدیم گفتن گشنگی نکشیدی که عاشقی یادت بره ولی شما تا حالا تو خیابون دستشوئیت نگرفته که جفتش یادت بره؟؟...
• خبرنگار از یه آبادانی می پرسه، جمعیت آبادان چقدر هست؟ آبادانی در جواب میپرسه با حومه یا بدون حومه؟
خبرنگار از یه آبادانی می پرسه، جمعیت آبادان چقدر هست؟ آبادانی در جواب میپرسه با حومه یا بدون حومه؟ خبرنگار میگه با حومه. آبادانی میگه: با حومه میشه هفتاد میلیون...
• مامانه به بچه هه می گه: می دونم شیطون گولت زد موهای خواهرتو کشیدی!
مامانه به بچه هه می گه: می دونم شیطون گولت زد موهای خواهرتو کشیدی! بچه هه می گه: آره ولی لگدی که زدم تو شیکمش ابتکار خودم بود...
• یک روز دو تا آبادانی واسه هم خالی می بستند. اولی میگه: ما یه کوه کنار خونه مون داریم که هر وقت می گیم حمید . دو سه بار میگه
یک روز دو تا آبادانی واسه هم خالی می بستند. اولی میگه: ما یه کوه کنار خونه مون داریم که هر وقت می گیم حمید . دو سه بار میگه حمید.... حمید.... حمید....دومی میگه: این که چیزی نیست. ما یه کوه داریم کنار خونه مون که هر وقت می گیم حمید. میگه: کدوم حمید؟...
• دوتا نوشابه با هم دعوا می کنند نوشابه زرد به سیاه می گه: هنوز نزدمت سیاه شدی؟؟؟
دوتا نوشابه با هم دعوا می کنند نوشابه زرد به سیاه می گه: هنوز نزدمت سیاه شدی؟؟؟...
• دو تا آبادانی به هم می رسن. اولی می گه: جات خالی دیروز رفتم شکار هفت تا خرگوش چهار تا آهو سه تا شیر شکار کردم.
دو تا آبادانی به هم می رسن. اولی می گه: جات خالی دیروز رفتم شکار هفت تا خرگوش چهار تا آهو سه تا شیر شکار کردم. دومی میگه: همش همین؟...
• یک تهرانی داشت برای یک آبادانی لاف میزد و می گفت: من یک سگ دارم وقتی می خواد بیاد تو خونه در میزنه! آبادانیه گفت: ولک، مگه کلید نداره؟
یک تهرانی داشت برای یک آبادانی لاف میزد و می گفت: من یک سگ دارم وقتی می خواد بیاد تو خونه در میزنه! آبادانیه گفت: ولک، مگه کلید نداره؟...
• آبادانیه میره تو یه کتابفروشی.... میگه: وولک پوستر مو رو داری؟ ........... کتابفروش میگه: نه ........ آبادانیه می گه: وی ی ی تو هم تموم کردی؟!!!
آبادانیه میره تو یه کتابفروشی.... میگه: وولک پوستر مو رو داری؟ ........... کتابفروش میگه: نه ........ آبادانیه می گه: وی ی ی تو هم تموم کردی؟!!!...
• به نظر شما کمک فنر ماشین بیگلی بیگلی که گوریل انگوری روش مینشست چی بود؟
به نظر شما کمک فنر ماشین بیگلی بیگلی که گوریل انگوری روش مینشست چی بود؟...
• یارو لنگ بوده با کشتی میره سفر... وقتی برمیگرده رفیقش میگه خب سفر خوش گذشت؟؟ میگه نه بابا همش استرس داشتم هی می گفتن لنگرو بندازین تو آب
یارو لنگ بوده با کشتی میره سفر... وقتی برمیگرده رفیقش میگه خب سفر خوش گذشت؟؟ میگه نه بابا همش استرس داشتم هی می گفتن لنگرو بندازین تو آب...
• آبادانیه میره تهرون سوار اتوبوس میشه، به راننده بلیط میده. راننده میگه آقا این بلیط ماله آبادانه! آبادانیه میگه
آبادانیه میره تهرون سوار اتوبوس میشه، به راننده بلیط میده. راننده میگه آقا این بلیط ماله آبادانه! آبادانیه میگه: کوکا چیشتو خوب باز کن! روش نوشته آبادان و حومه!.....
• و اینگونه بود که پس از دیدار یوسف و زنان مصر، پرتقال خونی به بازار آمد!
و اینگونه بود که پس از دیدار یوسف و زنان مصر، پرتقال خونی به بازار آمد!...
• حتماً روی دیوار بهشت نوشته: لعنت بر پدر و مادر کسی که در این مکان سیب بخورد!
حتماً روی دیوار بهشت نوشته: لعنت بر پدر و مادر کسی که در این مکان سیب بخورد!...
• به پشه میگن چطور زمستونها نیستی پشه میگن نه این که تابستونها خیلی تحویلم می گیرین!
به پشه میگن چطور زمستونها نیستی پشه میگن نه این که تابستونها خیلی تحویلم می گیرین!...
• تست فیزیک کنکور: سرعت نور چه قدر است؟ 1- بد نیست 2- خوب است 3- الحمدالله 4- تو خوبی؟
تست فیزیک کنکور: سرعت نور چه قدر است؟ 1- بد نیست 2- خوب است 3- الحمدالله 4- تو خوبی؟...
• مرد داشت در خیابان حرکت می کرد که ناگهان صدایی از پشت گفت:
مرد داشت در خیابان حرکت می کرد که ناگهان صدایی از پشت گفت: - اگر یک قدم دیگه جلو بری کشته می شی....
میدونی فرق تو با ماه چیه
میدونی فرق تو با ماه چیه ماه فقط شبا اونم شبایه بدون برف و بارون زیباست ولی تو چه شب باشه چه روز چه برف باشه چه بارون همیشه زیبایی
قزوینیه انگشتش میشکنه از ناراحتی سکته میکنه
قزوینیه انگشتش میشکنه از ناراحتی سکته میکنه...
• می دونین توی قزوین بازی بیلیارد 1000 تومان وتماشای بازی 3500 تومانه ؟
می دونین توی قزوین بازی بیلیارد 1000 تومان وتماشای بازی 3500 تومانه ؟...
• یه روز یه کلوچه میره قزوین، دونات برمی گرده!
یه روز یه کلوچه میره قزوین، دونات برمی گرده!...
• قزوینیه میره خونه یک میلیونره، دویست میلیون نقد میدزده. بعد زنگ میزنه خونه یارو میگه: بچه رو بیارین پولارو ببرین!
قزوینیه میره خونه یک میلیونره، دویست میلیون نقد میدزده. بعد زنگ میزنه خونه یارو میگه: بچه رو بیارین پولارو ببرین
• یارو میره تو جنگل میگه مو شیر و پلنگ اخورم • غضنفر کنار ساحل داشته فکر می کرده ، ازش می پرسن: به چی فکر می کنی؟ میگه: داشتم حساب می کردم • اسپانیایی ها میگن: عشق ساکت است اما اگر حرف بزند از هر صدایی بلندتر است • غضنفر یه دو هزار تومانی پیدا می کنه ، میگه ما از این شانسا نداریم ، پارش میکنه میندازه دور !! • غضنفر میره عروسی ، برف شادی می زنن ، سرما می خوره !! • غضنفر می خواست گوسفند قربانی کنه ، چاقو پیدا نمی کنه گوسفنده رو خفه می کنه !! • یه پسر کرد با دوست دخترش میره بیرون ، هیچ حرفی نداره براش بزنه ، دستش رو میگیره فشار میده و میگه: بترنمت !! • یه روز یه دختر تهرونی میره نون بخره یه پسر کرد میره دنبالش ، دختره میگه: چی از جونم می خوای؟ میگه: یه چپال نان !! • عشق آلوچه نیست که بهش نمک بزنی دختر یا پسر همسایه نیست که بهش چشمک بزنی • اون چیه که زن ها میدن مردا میخورن؟ حرس / اون چیه که مردا در میارن زن ها میخورن؟ • دخترا به پنج گروه اصلی تقسیم میشن : گروه اول دخترائی هستند که پسرا رو بدبخت میکنن! • مامانه به بچش می گه : عزیزم و قتی خاله اومد قشنگ میری جلو سلام می کنی می بوسیش بچهه میزنه • ترکه زنگ می زنه رادیو میگه : الان صدام داره پخش می شه • ترکه رفته بوده تماشای مسابقه دو و میدانی، وسط مسابقه از بغلیش میپرسه: ببخشید، اینا واسه چی دارن میدون؟! • به ترکه می گن تو همیشه لپ لپ می خری • ترکه تو انگلیس راننده تاکسی می شه بش میگن سختت نیست فرمون سمت راسته اینجا ؟ میگه والا سخت که نیست فقط یه مشکلی • یه ترکه رو میخواستند با جرثقیل اعدام کنن بهش میگن این دم آخری اگه حرفی چیزی داری بگو • یه ترکه می خواسته یه ماهی رو خفه کنه، هی سر ماهی رو می کنه زیر آب و در می آره. • یه بار یه بابایی دم مرگش میخواسته بچه هاش رو نصیحت کنه ، میگه هر کدوم برید 2 تاچوب بیارید • یه ترک یه تهرانی یه اصفهانی با هم میرن یه خربزه میخرن. میگن هر کی که امشب شیرین ترین خواب رو دید • یک نویسنده بوده آخرکتابش می نویسه تقدیم به پدرم که دوست بابام بود • غضنفر پشه بند می خره تا صبح نمی خوابه پشه ها رو مسخره می کنه • لره باباش میمیره، میره خاکش کنه، جو میگیردش، فیتیله پیچش هم میکنه • یه روز یه لره ازلرستان میادتهران توخیابون یه ماتیز میبینه میگه عجب جاروبرقی بزرگی • لره میخواسته ترتیب گاوشو بده، گاوه میگه: ما، ما! لره میگه: خفهشو، اول ما، بعد تو! • ترکه میره بهشت، زیر پای مادر ها له میشه • ترکه تو خیابون داشت راه می رفت یه هو یه ماشین بهش میزنه بلند میشه میگه : حالا من هیچی اگه یه آدم بود چی؟ • یه شب سه تا ترک باهم قرار میذارن برن دزدی ، میرن تو خونه یارو بعد یه نفرشون پاش میخوره به یه گلدون گلدونه میفته • یارو داشت گریه می کرد باباش پرسید: چی شده؟ گفت: عاشق شدم! باباش گفت: حالا عاشق کی هستی؟ گفت: هر کسی که شما صلاح بدونی ... • اول سرش را با تُف خیس میکنیم .... بعد سیخش میکنیم .... بعد میکنیمش تو سوراخ • بچه به معلمش میگه : خانوم ما ساق پاتونو دیدم . معلم 1 ماه از کلاس اخراجش میکنه • اول میبوسمت،دوم میگیرمت تو بغل،بعد میخوابونمت روی تخت، بعد لختت میکنم و پاهاتو میدم بالا • از ترکه میپرسن: زنتو چقدر مهر کردی؟! میگه: والله مهر رو یادم نمیاد ولی آبان و آذر زیاد !!! • یه رشتی و یه تهرونی و یه ترکه می خواستن یه دختررو بگیرن.بابای دختر میگه : هر کی بیشتر توپ پینگ پنگ بیاره دخترم ماله اون • اصفهانیه به مهمونش میگه اگه گرسنه ای مرغ هست بگم تخم کنه • یارو می ره دکتر می گه من شبا خواب می بینم با خرا فوتبال بازی می کنم. دکتر می گه بیا این قرصا رو بخور می گه: می شه ازفردا بخورم، امشب فیناله!!! • یارو قبل از مرگش وصیت میکنه.قبر منو با آب و صابون بشورید،تا هرکی رد میشه بخوره زمین،بخندم روحم شاد شه • به یارو میگن نظرت در مورد مار چیه؟میگه حیوون خوبیه .ولی حیف که همش دمه. • یه یارو رفت حج نه نماز می خوند . نه طواف میکرد نه … ازش پرسیدن چرا ؟ گفت به ما گفتن همه چیز با کاروانه !! • هنگام بازدید رییس از یک بیمارستان روانى، از روانپزشک پرسید شما چطور میفهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟ • یک روز راننده ی یک وانت بزی را می ذاره پشت وانت می بینه بزه داره گریه می کنه میگه چرا داری گریه میکنی میگه می خوام جلو بشینم. • هم وطنه با ماشینش یه دختر سوار می کنه مآمورا جلوشو می گیرن می گن:خواهرم شما پیاده شو • دو تا هموطن دو تا گاو میخرن، اولی به دومی میگه: حالا چی کار کنیم که گاوامون با هم اشتباه نشن؟ • سه نفر خونشون برق نداشته , تصمیم می گیرند از خیابون برق بدزدند, بعد از مدتی دو دقیقه به دو دقیقه برق خونشون میره! • هموطنه زنش رو طلاق میده • اولی :داری کجا میری دومی:دارم میرم خرید اولی :پس چرا با عموت میری دومی:چون رو شیشه فروشگاه نوشته بود خرید برای عموم آزاد است • یه روز یه همشهریه دست و پا میزنه و میگه :بربری بدین … بربری بدین… . میارن بهش میدن میخوره میگه : آخیش! اب تو گلوم گیر کرده بود • دختری می رفت ، پسری او را دید و دنبال او روان شد . دختر پرسید که چرا پس من می آیی ؟ • ترکه میره خواستگاری بعد دختره سیبیل داشته ، به دختره میگه تو چرا سیبیل داری ؟؟؟ دختره میزنه زیر گریه • مرده زنده میشه و همه فرار می کنن. بعد از یکی دو دقیقه غضنفر داد می زنه: برگردید برگردید، نترسید، کشتمش • ترکه میره واسه تلفن همراه ثبت نام میکنه، بهش میگن: تا سه ماه دیگه بهت تحویل میدیم. ترکه هم رو کمربندش مینویسه • ترکه 19 تا بچه داشته، بهش میگن: چرا یک بچه دیگه نمیاری، رُند شه؟! میگه: فرزند کمتر، زندگی بهتر • بیشتر مردها 2 آرزوی بزرگ دارند، اول داشتن خونه، دوم داشتن ماشین برای فرار از خونه • شباهت زن با قهوه: • ترکه داشته تو اتوبان کرج با سرعت میرفته , یه دفعه رادیو پیام میگه : "رانندگان عزیز که در لاین تهران به کرج | |||||||
• کامپیوتر برای چت • چت روم برای کاربران جدید • دختر 10 عدد برای پسران بیکار
کامپیوتر برای چت • چت روم برای کاربران جدید • دختر 10 عدد برای پسران بیکار • پول کارت اینترنت باید بدهیم • پول تلفن جدا • و دیگر هیچ...
• ترکه زنگ میزنه به دوستش، آهسته میگه: من الان توی جلسه ام. بعدا باهات تماس میگیرم!!
ترکه زنگ میزنه به دوستش، آهسته میگه: من الان توی جلسه ام. بعدا باهات تماس میگیرم!!...
• اصفهونیه نذر می کنه اگه دانشگاه قبول بشه مادرشو پیاده بفرسته کربلا!
اصفهونیه نذر می کنه اگه دانشگاه قبول بشه مادرشو پیاده بفرسته کربلا!...
• فرق دختر با پسر :دخترا با هزار آرزو با یه پسری دوست میشن پسرا با یه آرزو با هزار تا دختر دوست میشن
فرق دختر با پسر :دخترا با هزار آرزو با یه پسری دوست میشن پسرا با یه آرزو با هزار تا دختر دوست میشن...