فناوری اطلاعات در حرفه حسابرسی
مقدمه
فناوری اطلاعات دارای نقش بااهمیتی در زمینه کیفیت خدمات حسابرسی است. برخی از موسسههای حسابرسی از شبکههای بینالمللی استفاده میکنند که این شبکهها ساختاری جهت سازماندهی روشها و فرایندهای حسابرسی فراهم میآورند. یک راهبرد کلیدی بهمنظور بهکارگیری یکسان روشهای حسابرسی از طریق شبکه، ایجاد سیستمهای پشتیبان حسابرسی بوده است. حسابرسان این سیستمها را در برنامهریزی، هدایت و بازنگری حسابرسیها بهکار میبرند. تفاوتهای عمدهای در طراحی و انعطافپذیری سیستمهای پشتیبان حسابرسی موسسههای حسابرسی وجود دارد. در برخی از موسسهها، سیستمهای پشتیبان حسابرسی اختیار عمل گستردهای در اختیار حسابرسان میگذارند و در موسسههای دیگر، سیستمهای پشتیبان حسابرسی بهصورت ساختیافتهتری ایجاد شدهاند بهنحوی که حسابرسان را ملزم به اجرای روشهای حسابرسی ویژهای میکنند. در این سیستمها، سطح بالاتری از کنترل و یکنواختی در اجرای فرایندهای حسابرسی موسسه فراهم میشود.
تعریف سیستمهای پشتیبان حسابرسی
سیستمهای پشتیبان حسابرسی1، نرمافزارهای کلیدی فناوری اطلاعات هستند که بهوسیله موسسههای حسابرسی بهمنظور اجرای حسابرسی بهنحوی کارا و اثربخش ایجاد شدهاند. این سیستمها شامل کاربرگهای الکترونیکی، متنهای راهنما در سطحی گسترده، استانداردهای حسابداری و حسابرسی، قوانین مربوط و یاری رساندن در امر تصمیمگیری هستند (Dowling and Leech, 2007).
با وجود آن که در مطالعات متعددی در گذشته، بیانیههای مربوط به کمک به تصمیمگیری مورد بررسی قرار گرفته، ولی در زمینه بهکارگیری سیستمهای کمک به تصمیمگیری در اجرای حسابرسی، شواهد محدودی در دسترس بوده است. در مطالعه داولینگ و لیچ (Dowling and Leech, 2007)، سیستمهای پشتیبان حسابرسی ایجاد شده در چهار موسسه بزرگ حسابرسی و یکی از موسسههای به نسبت بزرگ بینالمللی و همچنین نحوه ارائه کمک به تصمیمگیری در سیستمهای آنها در سالهای 2004 و 2005 بررسی شده است. در مطالعه آنها، سیستمهای پشتیبان حسابرسی موسسههای مذکور بر مبنای عواملی از قبیل نحوه ایجاد و خطمشی بهکارگیری سیستم، میزان تعدیل دستی و یا خودکار پرونده صاحبکار، سطح خودکار یکپارچگی نتایج تصمیمات مربوط به مراحل حسابرسی و نقش سیستم حسابرسی در فرایند حسابرسی، با یکدیگر مقایسه شده است. تفاوتهای درخور ملاحظهای که در طراحی سیستمهای پشتیبان حسابرسی موسسههای مورد مطالعه، مشاهده شده است، فراهم کننده بینش بااهمیتی است که میتواند در زمینه تعمیم دادن و یکپارچهسازی یافتههای مطالعات مربوط به سیستمهای پشتیبان حسابرسی مؤثر باشد (Dowling and Leech, 2007). در جدول 1 مقایسهای از سیستمهای پشتیبان حسابرسی این موسسهها ارائه شده است.
ایجاد و خطمشی بهکارگیری سیستم
همانطور که در جدول 1 مشاهده میشود موسسههای حسابرسی مذکور، سیستمهای پشتیبان حسابرسی خود را در سطح جهانی ایجاد نمودهاند تا بتوانند با استانداردهای خاص هر کشور مطابقت داشته باشند. در موسسههای حسابرسی «ج» و «د» از ابزار مکمل استفاده شده است. استفاده از سیستمهای پشتیبان حسابرسی در دو موسسه حسابرسی «ب» و «ه» برای تمامی صاحبکاران الزامی، در موسسههای حسابرسی «الف» و «ج» فقط در ارتباط با صاحبکاران بسیار کوچک اختیاری بوده است. در موسسه حسابرسی «د» بهکارگیری سیستمهای پشتیبان حسابرسی در ارتباط با تمامی صاحبکاران اختیاری است ولی حسابرسان ملزم به تهیه کاربرگهای خود در قالبهایی مشابه با کاربرگهای ارائه شده توسط سیستم میباشند. یکی از شرکای حسابرسی موسسه مذکور معتقد است که بهدلیل آن که استفاده از طرحهای حسابرسی نامناسب منجر به جمعآوری شواهد ناکافی و یا شواهدی بیش از حد نیاز میگردد، استفاده اختیاری از سیستم دارای اثر بالقوهای بر کارایی و اثربخشی حسابرسی میباشد. برخلاف نظر چنین افرادی، نتایج این مطالعه نشان میدهد که سیستمهای پشتیبان حسابرسی، از طریق کمک به حسابرسان در زمینه تعدیل برنامه حسابرسی با توجه به شرایط صاحبکار، موجب کاهش مشکلات بالقوه میگردند (Dowling and Leech, 2007).
تعدیل خودکار در مقابل تعدیل دستی
در تمامی موسسههای مورد مطالعه، سیستمهای پشتیبان حسابرسی دربرگیرنده مجموعه اطلاعاتی در مورد صنایع مختلف میباشند تا بتوانند از طریق تعدیل پرونده حسابرسی هر صاحبکار، ریسکهای مرتبط با صنعت صاحبکار را مورد توجه قرار دهند. تعدیل پرونده صاحبکار یکی از اولین اقداماتی است که در مرحله برنامهریزی صورت میگیرد و در زمینه کنترل کار تکمیل شده در این حوزه دارای اهمیت است. در موسسههای حسابرسی «ب» و «ه» فرایندهای کمک به تصمیمگیری که درون سیستمهای پشتیبان حسابرسی آنها تعبیه شده است، از طریق بهکارگیری پاسخهای حسابرسان به مجموعهای از سؤالات استاندارد، پرونده صاحبکار را بهصورت خودکار تعدیل مینمایند بدین صورت که حسابرسان به سوالات استاندارد از طریق انتخاب گزینههای مناسب (مانند بلی، خیر و نمیدانم) پاسخ میدهند و فرایندهای کمک به تصمیمگیری پاسخهای آنها را در شناسایی ریسکهای کلیدی مربوط و منظور نمودن این ریسکها در پرونده صاحبکار، بهکار میبرند.
در سه موسسه حسابرسی «الف» ، «ج» و «د» حسابرسان با استفاده از چکلیستها و فهرستهای مربوط به ریسکهای ویژه هر صنعت که توسط سیستمهای پشتیبان حسابرسی فراهم آورده میشود، بهصورت دستی صاحبکار را تعدیل میکنند. بهعنوان مثال در سیستم پشتیبان حسابرسی موسسه «د» حسابرسان میبایست با استفاده از فهرستهایی که توسط سیستم ارائه میشود، ریسکهای مربوط به صنعت صاحبکار را تعیین کنند.
یکی از مدیران این موسسه معتقد است که تعدیل پرونده صاحبکار از این جهت دارای اهمیت است که از انجام بررسیهای بیشتر در حوزههایی جلوگیری میکند که ارتباط چندانی با فعالیتهای صاحبکار نداشته و یا دارای اثر بااهمیتی بر صورتهای مالی صاحبکار نمیباشند(Dowling and Leech, 2007).
یکپارچگی خودکار مراحل حسابرسی
سطح خودکار یکپارچگی مراحل حسابرسی با خودکار یا دستی بودن تعدیل پرونده صاحبکار مرتبط است. در سیستمهایی که تعدیل پرونده صاحبکار بهصورت خودکار صورت میگیرد، اثر تصمیمی که در یک بخش از حسابرسی گرفته شده است، از طریق سیستم به بخشهای بعدی حسابرسی تسری مییابد. بهعنوان مثال، اگر ریسک خاصی در ارتباط با یک صاحبکار شناسایی گردد، سیستم بهصورت خودکار مراحل حسابرسی مناسبی را درون برنامه حسابرسی قرار میدهد.
شرکای مؤسسات حسابرسی «ب» و «ه» تاکید کردهاند با وجود آن که یکپارچگی مراحل حسابرسی بهصورت خودکار در سطح بالایی انجام میگیرد، ولی در تمامی مراحل حسابرسان ملزم هستند که ستانده سیستم را ملاحظه و در صورت نیاز آن را تعدیل کنند.
ایشان اعتقاد دارند که سیستم، خطمشی موسسه حسابرسی را بیان میکند و حسابرسان باید بر مبنای آن قضاوت نهایی را انجام دهند.
شریکان موسسههای حسابرسی «الف» و «ج» که سیستمهای پشتیبان حسابرسی آنها دارای سطح پایینی از یکپارچگی خودکار مراحل حسابرسی است نظرات متفاوتی در این زمینه ابراز کردهاند. بهعنوان مثال یکی از شرکای موسسه حسابرسی «الف» بیان کرده است که در فاصله زمانی 7 تا 10 سال گذشته، سیستم پشتیبان حسابرسی موسسه آنها در سطح بالایی به شکل ساختیافته و یکپارچه عمل میکرده است ولی پس از آن که مشخص گردید حسابرسان به میزانی بیش از حد نیاز بر سیستم پشتیبان حسابرسی اتکا مینمایند و بهجای تفکر درباره موارد نیازمند بررسی، تنها به پیشنهادهای ارائه شده توسط سیستم توجه میکنند، تغییراتی در سیستم پشتیبان حسابرسی موسسه بهعمل آمد بهنحوی که سطح پایینتری از یکپارچگی خودکار مراحل حسابرسی ارائه گردد. یکی از مدیران موسسه حسابرسی«ج» اعتقاد دارد که یکپارچگی خودکار مراحل حسابرسی باعث میشود که مقدار بسیار زیادی از شواهد حسابرسی، جمعآوری و آزمون شود که این موضوع منجر به عدم کارایی حسابرسی میگردد (Dowling and Leech, 2007).
ویژگیهای سیستم | موسسات حسابرسی | ||||
الف | ب | ج | د | هـ | |
ایجادشده در سطح جهانی2 | بلی | بلی | اغلب | خیر | بلی |
بهکارگیری ابزار مکمل3 | خیر | خیر | بلی | بلی | خیر |
بهکارگیری سیستم برای صاحبکاران بزرگ4 | الزامی | الزامی | معمولاً الزامی | اختیاری | الزامی |
بهکارگیری سیستم برای صاحبکاران کوچک | اختیاری | الزامی | در برخی موارد الزامی | اختیاری | الزامی |
متناسبسازی با صنعت صاحبکار5 | بلی | بلی | بلی | بلی | بلی |
متناسبسازی با پرونده صاحبکار6 | اغلب دستی | خودکار | دستی | دستی | خودکار |
سطح یکپارچگی خودکار در مراحل حسابرسی7 | متوسط | بالا | ندارد | پایین | بالا |
تلقی سیستم بهعنوان توانمندساز فرایند حسابرسی8 | بلی | بلی | بلی | بلی | بلی |
سیستم بهعنوان ابزار تقویت رعایت روششناختی حسابرسی9 | خیر | بلی | خیر | خیر | بلی |
کمک به تصمیمگیری10 | بلی | بلی | بلی | بلی | بلی |
سطح پشتیبانی خودکار از تصمیم11 | پایین | بالا | پایین | پایین | بالا |
سطح محدودکنندگی سیستم12 | پایین | بالا | پایین | پایین | بالا |
(Dowling and Leech, 2007)
الزام سیستم به رعایت روش حسابرسی
با توجه به جدول 1 مشخص میشود که در تمامی موسسههای حسابرسی این اعتقاد وجود دارد که سیستمهای پشتیبان حسابرسی موجب ارتقای فرایند حسابرسی میگردد ولی در این زمینه که سیستمهای پشتیبان حسابرسی باید حسابرسان را ملزم به اجرای روشهای خاصی نماید اختلافنظر وجود دارد. در موسسههای حسابرسی «ب» و «ه»، سیستمهای پشتیبان حسابرسی بهنحوی طراحی شدهاند که خطمشیهای حسابرسی موسسهها مذکور را در بر بگیرند تا از این طریق بتوانند حسابرسان را ملزم به رعایت روش حسابرسی موسسه نمایند.
یکی از شرکای موسسه حسابرسی «الف» بیان کرده است که در موسسه آنها رهنمودهای بااهمیتی در زمینه نحوه استفاده از سیستم پشتیبان حسابرسی و فرایند کمک به تصمیمگیری موجود در آن به کاربران ارائه میگردد. همچنین توضیحاتی در زمینه قضاوتهای انجام شده در قالب الگوهای از پیش تعیین شده درون سیستم پشتیبان حسابرسی موسسه قرار داده شده است که میتوان به مواردی از قبیل انتخاب حجم نمونه و نحوه ارتباط آزمونهای کنترل و محتوا اشاره نمود.
یکی از شرکای موسسه حسابرسی «ج» اعتقاد دارد روش حسابرسی موسسه آنها در مقایسه با الزامات ارائه شده توسط یک سیستم پشتیبان حسابرسی، دستوریتر است. همانطور که ملاحظه میشود در این موسسهها، دیدگاههای متفاوتی درباره نقش سیستمهای پشتیبان حسابرسی در الزام به رعایت روش حسابرسی موسسه خود وجود دارد. این تفاوتها مرتبط با نحوه طراحی سیستمهای پشتیبان حسابرسی آنها میباشد. موسسهها حسابرسی «ب» و «ه» تنها موسسههایی هستند که بهکارگیری سیستمهای پشتیبان حسابرسی در مورد تمامی صاحبکاران آنها الزامی است، سیستمهای پشتیبان حسابرسی آنها سطح بالایی از پشتیبانی از تصمیم را بهصورت خودکار ارائه میدهد، تعدیل پرونده صاحبکاران به شکل خودکار انجام میگیرد و یکپارچگی خودکار مراحل حسابرسی آنها در سطح بالایی قرار دارد.
در مقابل، سیستمهای پشتیبان حسابرسی موسسههای حسابرسی «الف»، «ج» و «د» سطح نسبتاً پایینتری از پشتیبانی از تصمیم را بهشکل خودکار فراهم میآورد، تعدیل پرونده صاحبکاران به شکل دستی انجام میشود، و عمدتاً دارای سطح پایینی از یکپارچگی خودکار مراحل حسابرسی میباشند. لازم به ذکر است که تفاوتهای طراحی سیستمهای پشتیبان حسابرسی، مرتبط با تفاوتهای ساختار موسسههای حسابرسی است (Dowling and Leech, 2007).
محدودکنندگی سیستم
بهمنظور فراهم آوردن بینشی جهت بیان شباهتها و تفاوتهای پشتیبانی از تصمیم که درون سیستمهای پشتیبان حسابرسی تعبیه شده است، سیستمهای پشتیبان حسابرسی موسسههای مورد مطالعه با استفاده از مفهوم محدودکنندگی سیستم، طبقهبندی شدهاند. در ابتدا محدودکنندگی سیستم در ادبیات موضوعی بدینگونه تعریف شده بود: "درجهای که یک سیستم پشتیبانی از تصمیم، فرایندهای تصمیمگیری کاربران خود را به زیرمجموعههای مشخصی از تمامی فرایندهای ممکن، محدود مینماید." مفهوم محدودکنندگی سیستم بعدها گسترش یافت و در مورد انواع مختلف سیستمهای اطلاعاتی بهکار گرفته شد. سه مکتب فکری مختلف در زمینه محدودکنندگی سیستم تعاریفی ارائه کردهاند که یکی از آنها محدودکنندگی سیستم را بهصورت شکل ساختاری یک سیستم تعریف میکند که چگونگی استفاده از سیستم را تحت تاثیر قرار میدهد.
منظور از شکل ساختاری، انواع ویژهای از قوانین، منابع و یا قابلیتهایی است که توسط سیستم ارائه میشود و موجب ایجاد توانایی و یا محدودیتهایی در زمینه چگونگی رفتار و تعامل افراد با فناوری میگردد. در این مطالعه، از ترکیب مفهوم محدودکنندگی سیستم از ادبیات موضوعی سیستمهای اطلاعاتی با مفهوم ساختار حسابرسی از ادبیات موضوعی حسابرسی، محدودکنندگی سیستم پشتیبان حسابرسی بدینگونه تعریف شده است: "میزانی که سیستم پشتیبان حسابرسی، رفتار حسابرس را از طریق تجویز، سازماندهی و کنترل رویکردهای حسابرسی، محدود مینماید."
سیستمی که دارای محدودکنندگی در سطح بالایی باشد اختیار عمل حسابرس را در زمینه چگونگی انجام حسابرسی و اعمال قضاوتهای ویژه بهصورت با اهمیتی محدود میسازد. براساس اطلاعات مندرج در جدول 1، مشخص میشود که سیستمهای پشتیبان حسابرسی در موسسههای «ب» و «ه» دارای سطح بالای محدودکنندگی و در سه موسسه دیگر دارای سطح پایین محدودکنندگی میباشد (Dowling and Leech, 2007).
پشتیبانی از تصمیم
هر چند کمک به تصمیمگیری درون تمامی سیستمهای پشتیبان حسابرسی موسسههای یادشده تعبیه شده است، ولی نوع پشتیبانی از تصمیم آنها متفاوت است. این تفاوت ارتباط دوطرفهای با سطح محدودکنندگی سیستمهای پشتیبان حسابرسی دارد. در جدول 2 نحوه پشتیبانی از تصمیم فراهمشده توسط سیستمهای پشتیبان حسابرسی در مراحل کلیدی حسابرسی پنج موسسه حسابرسی یادشده، ارائه شده است.
در موسسههایی که دارای سطح بالایی از محدودکنندگی سیستمهای پشتیبان حسابرسی هستند، نسبت به موسسههایی با سطح محدودکنندگی پایین، پشتیبانی از تصمیم، ساختیافتهتر و دستوریتر است. در موسسههای با سطح بالای محدودکنندگی سیستمهای پشتیبان حسابرسی، در مراحل مختلف حسابرسی بهوسیله سیستم، پیشنهادهایی به حسابرسان ارائه میشود که میتوان به مواردی از قبیل شناسایی ریسک، پیشنهاد راهبردهای حسابرسی، شناسایی هدفهای کنترلی، پیشنهاد آزمونهای کنترل، ارزیابی اثربخشی کنترلها و پیشنهاد آزمونهای محتوا اشاره کرد. در مقابل، در موسسههایی که دارای سطح پایین محدودکنندگی سیستمهای پشتیبان حسابرسی هستند، معمولاً از طرف سیستم پیشنهادی ارائه نمیگردد.
این سیستمها اغلب، چکلیستهایی در اختیار کاربران خود قرار میدهند تا توجه آنها را به موارد ویژهای معطوف نمایند. بهعنوان مثال هنگام پذیرش صاحبکار، چک لیست ارائهشده از طرف سیستم، کاربر را ترغیب میکند تا مواردی از قبیل درستی صاحبکار، صنعت صاحبکار و ریسکهای مربوط را مدنظر قرار دهد. درخور ذکر است که در تمامی موسسههای حسابرسی مورد مطالعه، سیستمهای پشتیبان حسابرسی قادر به ارائه پیشنهاد در زمینه اظهارنظر حسابرسی نبودهاند، زیرا این مورد مربوط بهحوزهای است که مستلزم بهکارگیری قضاوت حرفهای حسابرس است (Dowling and Leech, 2007).
مزایا و محدودیتهای پشتیبانی از تصمیم بهصورت خودکار
مزایا:
• افزایش کیفیت حسابرسی از طریق مطابقت با استانداردها و روشهای حسابرسی،
• افزایش کارایی حسابرسی،
• یکسان بودن رویکردهای حسابرسی در مورد تمامی صاحبکاران،
• ارتقای مدیریت ریسک،
• تسهیل مستندسازی، و
• کنترل کارکنان حسابرسی.
محدودیتها:
• اتکای بیش از حد حسابرسان بر پیشنهادهای ارائه شده توسط سیستم،
• رفتار ماشینی حسابرسان بهجای قضاوت کردن،
• نیاز به تمرین بسیار،
• ایستا بودن فناوری،
• نداشتن کارایی هزینه در ارتباط با کارهای بسیار کوچک، و
• نپذیرفتن فناوری توسط حسابرسان و یا نیاز به مراجعه بیش از حد به راهنمای سیستم حین کار، بهدلیل پیچیدگی سیستم (Dowling and Leech, 2007).
تاثیر سطح خودکار پشتیبانی از تصمیم بر دانش حسابرسی کاربران
در مطالعه دیگری، تاثیر استفاده درازمدت از پشتیبانی از تصمیم فراهم شده توسط سیستمهای پشتیبان حسابرسی بر دانش حسابرسی کاربران، بررسی شده است. مشارکتکنندگان در مطالعه مذکور، حسابرسان سه موسسه بزرگ حسابرسی بینالمللی بودهاند که در حسابرسیهای قبلی خود، سیستمهای پشتیبان حسابرسی را بهکار بردهاند. سیستمهای پشتیبان حسابرسی در یکی از این موسسههای دارای سطح پایین و در دو موسسه دیگر دارای سطح بالایی از پشتیبانی از تصمیم بهشکل خودکار بوده است (Dowling, Leech and Moroney, 2008) .
در جدول 3 خلاصه ای از اطلاعات مربوط به تجربه حسابرسی مشارکتکنندگان در مطالعه ارائه شده است.
از مشارکتکنندگان خواسته شده بود تا بدون استفاده از سیستمهای پشتیبان حسابرسی،پنج مورد از با اهمیتترین ریسکهای تجاری را که در حسابرسیهای خود با آن روبهرو شده بودند، برشمارند. از سوی دیگر با بهرهگیری از تجربه شریکان موسسههای حسابرسی، فهرستی از بااهمیتترین ریسکهای تجاری مربوط به صنایع تولیدی و صندوقهای بازنشستگی تهیه شد و پاسخهای مشارکتکنندگان با آن مقایسه گردید. به ازای هر ریسک تجاری که بهنحو صحیحی شناسایی شده بود، یک امتیاز به مشارکتکنندگان تعلق گرفت.
متوسط ریسکهای تجاری شناساییشده توسط گروههای اول و دوم به ترتیب 90/2 و 15/2 و سطح معناداری13 آزمون برابر با 001/0 بوده است، بنابراین در سطح اطمینان 99% فرض برابری میانگین دو گروه رد میشود. به بیان دیگر، مشارکتکنندگانی که در حسابرسیهای قبلی خود از سیستمهای پشتیبان حسابرسی با سطح پایینی از پشتیبانی خودکار از تصمیم استفاده کرده بودند، در مقایسه با مشارکتکنندگانی که در حسابرسیهای قبلی خود متکی به سطح بالایی از سیستمهای پشتیبانی از تصمیم بودهاند، ریسکهای تجاری بیشتری را شناسایی کردهاند.
برای دریافت اطمینان بیشتر از نتیجه این مطالعه، مشارکتکنندگانی که تجربه حسابرسی آنها در موسسه فعلی کمتر از پنج سال بوده است و همچنین آنهایی که بیش از نیمی از تجربه حسابرسی خود را در موسسههای دیگری بهدست آورده بودند از نمونه حذف شدند و آزمون بر مبنای مشارکتکنندگان باقیمانده اجرا شد که همان نتیجه قبلی را تایید کرد (Dowling, Leech and Moroney, 2008) .
جدول 3- اطلاعات مربوط به تجربه حسابرسی مشارکتکنندگان
عنوان | گروه 1 | گروه 2 |
سطح خودکار پشتیبانی از تصمیم | پایین | بالا |
تعدادکل مشارکتکنندگان | 31 | 27 |
تعداد مشارکتکنندگان دارای تجربه در صنایع تولیدی | 18 | 20 |
تعداد مشارکتکنندگان دارای تجربه در صندوقهای بازنشستگی | 13 | 7 |
متوسط تجربه حسابرسی | 94/5 سال | 39/6 سال |
کمترین میزان تجربه حسابرسی | 2 سال | 2 سال |
بیشترین میزان تجربه حسابرسی | 27 سال | 18 سال |
(Dowling, Leech and Moroney, 2008)
عوامل موثر بر استفاده مناسب از سیستمهای پشتیبان حسابرسی
منظور از استفاده مناسب، بهکارگیری سیستمهای پشتیبان حسابرسی بهوسیله حسابرسان در روشی مطابق با خواستههای موسسه حسابرسی است. در مطالعهای که بهمنظور شناسایی عوامل موثر بر استفاده مناسب از سیستمهای پشتیبان حسابرسی صورت گرفت، از 569 حسابرس متعلق به 6 موسسه حسابرسی بینالمللی استفاده شد. نتیجه مطالعه حاکی از تاثیر دو عامل اصلی داشتن نیّت14 استفاده مناسب از سیستمهای پشتیبان حسابرسی و کنترل خارجی15 بود. منظور از کنترل خارجی، ادراک کاربران از منابع، کنترلها و موانعی است که بر نحوه استفاده آنها از سیستمهای پشتیبان حسابرسی تاثیر میگذارد (Dowling, 2009).
در نمودار 1 سلسله مراتب عوامل موثر بر استفاده مناسب از سیستمهای پشتیبان حسابرسی ارائه شده است.
پانوشتها:
1- Audit Support Systems
2- Developed Globally
3- Supplemented With Other Tools
4- Use Policy for Large Clients
5- Industry Tailoring
6- Tailoring of Client File
7- Extent of Automated Integration Across Audit Phases
8- System Viewed as Enabler of Audit Process
9- System Enforces Compliance With Audit Methodology
10- Decision Aids Embedded
11- Extent of Automated Decision Support
12- Extent of System Restrictiveness
13- Significance
14- Intention
15- External Control
16- Attitude
17- Perceived Normative Pressure
18- Self-efficacy
19- Perceived Team Consensus
منابع:
• Dowling C., Appropriate Audit Support System Use: The Influence of Auditor, Audit Team, and Firm Factors, The Accounting Review, 84 (3), 2009
• Dowling C., and S. A. Leech, Audit Support Systems and Decision Aids: Current Practice and Opportunities for Future Research, International Journal of Accounting Information Systems, 8, 2007
• Dowling C., S. A. Leech and R. Moroney, Audit Support System Design and the Declarative Knowledge of Long-Term Users, Journal of Emerging Technologies in Accounting, 5, 2008