به نقل از مجله حسابرس
رابطه شاخصهای مالی و شاخصهای بهرهوری
در شرکتهای تولیدی
پدیدآورندگان: دکتر محمد حسین قائمی
سلمان حمیدی، اکبر زواری رضایی
مقدمه
از اوایل دهه 1970 بهرهوری یکی از مهمترین موضوعهایی بوده که در سطح شرکتها و کشورها توجه ویژهای را به خود جلب کرده است. مقدار و نرخ رشد بهرهوری در هر کشور تاثیر بهسزایی بر سطح زندگی، تورم، بیکاری، وضعیت اقتصادی جامعه و رقابتپذیری در سطح جهانی دارد. در نظر سنجی که از مدیران صنایع امریکا انجام شده است، بیش از 90 درصد مدیران بر این باور بودهاند که ارتقای بهرهوری یکی از دو یا سه موضوع مهم جدی است که کشور با آن روبهرو است (طاهری، 1380) .
افزایش بهرهوری یک شرکت میتواند منجر به بهبود کیفیت محصول و خدمات شود و هزینههای تولید را کاهش دهد. در نتیجه سود و سهم از بازار افزایش مییابد. سهم بیشتر از بازار به رشد فروش منجر میشود که دستیابی به سطوح مختلف عملیات و فعالیتها را ممکن میسازد. با افزایش سود، اعتبار و امکانات لازم برای تحقیق و توسعه افزایش مییابد که به نوبه خود به بهبود سیستمهای تولیدی و فرایندها کمک میکند و مشوقی برای ایجاد فناوری و محصولات جدید خواهد بود. این موضوع، سوداوری درازمدت سازمان و نیز دوام آن را تضمین میکند.
بهرهوری، حاصل همکنشی دو عامل کارایی و اثربخشی است. منظور از کارایی، انجام فعالیتها با صرف حداقل منابع یا حداقل هزینه است و مقصود از اثربخشی، حداکثر استفاده بهینه از مخارج و هزینههاست. به عبارت دیگر، کارایی کار را خوب انجام دادن و اثربخشی، کار خوب را انجام دادن است و بهرهوری بهعنوان ترکیب این دو مفهوم یعنی کار خوب را خوب انجام دادن است.
مفهوم بهرهوری
بهطور کلی بهرهوری مفهومی است که برای نشان دادن نسبت برونداد به درونداد یک فرد، واحد یا سازمان به کار گرفته میشود و به بررسی رابطه بین دادهها و ستاندهها میپردازد که بهصورت زیر بیان میشود:
ستانده، کالای تولیدشده یا خدمات ارائهشده توسط واحد اقتصادی است که میتوان آن را بر حسب تولید کل یا تولید خالص یا هر دو بیان کرد. داده، شامل عواملی نظیر نیروی انسانی، مواد، انرژی، سرمایه و دیگر منابع مرتبط به بهرهوری است که در جهت ایجاد ستانده مورد استفاده قرار میگیرد. از بین عوامل ذکرشده، عوامل نیروی انسانی و سرمایه نسبت به بقیه عوامل مهمتر تلقی شده و جایگاه بهتری در تحلیل بهرهوری نیز دارند (Mahadevan, 2002).
در سالهای اخیر، بهخصوص در کشورهای در حال توسعه، تمرکز تحلیل و ارزیابی بهرهوری به ارتباط موجود بین عامل سرمایه و عامل نیروی انسانی بهصورت توام معطوف شده است. به گونهای که در کنار بهرهوری نیروی انسانی، به بهرهوری سرمایه و افزایش ظرفیتهای سرمایهای به عنوان یک چالش اساسی در دستیابی به رونق اقتصادی نگریسته میشود. انسان، هم هدف تولید و هم یکی از عوامل تولید است. بهواسطه این نقش دوگانه است که بهرهوری نیروی کار به شاخص مهمی برای معیارهای زندگی تبدیل شده است. دلیل دیگری که در این رابطه میتوان ارائه داد این است که کار عاملی است که تقریباً در سراسر جهان برای انجام کلیه انواع تولید و نیز برای ارائه کلیه انواع خدمات لازم است (ابوالعلایی، 1374).
با توجه به دیدگاههای مختلف، برای اندازهگیری شاخصهای بهرهوری روشهای متفاوتی وجود دارد. در پژوهش موضوع این مقاله از رویکرد ارزش افزوده برای محاسبه شاخصهای بهرهوری استفاده شده است. ارزش افزوده گویای ثروتی است که بر اثر تلاش گروهی سهامداران، اعتبار دهندگان، کارکنان و دولت در یک دوره مالی ایجاد شده است و هر یک از گروههای ذینفع سهم خود را از آن دریافت کردهاند. بنابراین، ارزش افزوده مفهوم گستردهتری از سود دارد و سود ممکن است بخشی از ارزشافزوده ایجاد شده باشد (جهانخانی، 1374). ارزشافزوده بهطور کلی عبارت است از اختلاف «ستاندهها» و «دادهها» مشروط بر اینکه دادهها سهم عوامل واسطهای را در برنگیرد (Samuelson، 1966). نحوه محاسبه ارزشافزوده به صورت زیر است:
+ سودخالص پس از مالیات= ارزشافزوده
+ مالیات + هزینه استهلاک
هزینههای نیروی کار
تحلیل ارزشافزوده مدیریت را قادر میسازد تا کارایی سازمان را ارزیابی کند و درباره مسائل مربوط به بازاریابی، کاهش هزینه و میزان سرمایهگذاری مجدد تصمیمگیری کند. این امر همچنین مشوق کارکنان در بهبود عملکرد شرکت است زیرا آنها خود را در بالا بردن میزان ارزشافزوده و سطح بهرهوری سودمند میبینند.
شاخصهای مالی، نمایی از وضعیت و عملکرد شرکت را به سهامداران و استفادهکنندگان برونسازمانی ارائه میدهد. بخش عمدهای از شاخصهای مالی، نسبتهای مالی است که جهت مشخص کردن ارتباط بین اقلام صورتهای مالی به کار برده میشود و به صورت درصد و یا مرتبه بیان میشود. نسبتهای مالی در حقیقت ارتباط بین دو یا چند متغیر (عناصر اصلی و فرعی مدل حسابداری) را با یکدیگر میسنجد. به عبارت دیگر، نسبت مالی عبارت است از کسری که صورت آن دو یا چند متغیر مالی نظیر داراییها، بدهیها، سرمایه، درامدها، هزینهها، سود و همین طور در مخرج کسر عناصری چون داراییها، بدهیها و ... ثبت میشود (رهنما و دیگران، 1384).
نسبتهای مالی مورد استفاده در پژوهش موضوع این مقاله، نسبتهای بازده کل داراییها، بازده حقوق صاحبان سهام و اهرم مالی هستند. به نسبت بازده کل داراییها، بازده سرمایهگذاری نیز گفته میشود و ارتباط بین سوداوری و سرمایهگذاری واحد انتفاعی را نشان میدهد. بازده حقوق صاحبان سهام میزان بازدهی سرمایهگذاری انجامشده توسط سهامداران را نشان میدهد. اهرم مالی معمولاً نسبت بدهی یا نسبت کل بدهیها به کل داراییها نیز نامیده میشود. این نسبت درصد کل وجوهی را که از طریق بستانکاران در شرکت تامین مالی شده است، اندازهگیری میکند. معمولاً بستانکاران یک اندازه متعارف برای این نسبت را ترجیح میدهند؛ زیرا هرچه نسبت بدهی رقم کوچکتری را نشان دهد، در هنگام ورشکستگی و تصفیه، خطر زیان کمتری را برای آنان در بر خواهد داشت.
با توجه به مطالب گفتهشده، واضح است که اندازهگیری بهرهوری به وسیله تکتک استفادهکنندگان از صورتهای مالی مستلزم داشتن توان و دانش فنی و نیز آگاهی از اطلاعات ریز و دقیق شرکت است و به همین دلیل، محاسبه بهرهوری مشکل مینماید. لذا پیدا کردن معیارهایی که بتوان جایگزین بهرهوری کرد و اندازهگیری آن نیز در مقایسه با اندازهگیری بهرهوری سادهتر باشد، ضروری به نظر میرسد. در واقع، هدف تحقیق موضوع این مقاله، ارزیابی توان شاخصهای مبتنی بر صورتهای مالی در سنجش میزان بهرهوری شرکتهاست.
فرضیهها
برای دستیابی به هدف اصلی پژوهش یک فرضیه اصلی و شش فرضیه فرعی درنظر گرفته شده است.
فرضیه اصلی: بین شاخصهای مالی و شاخصهای بهرهوری رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی اول: بین بازده کل داراییها و بهرهوری کار رابطه مثبت وجود دارد.
فرضیه فرعی دوم: بین بازده حقوق صاحبان سهام و بهرهوری کار رابطه مثبت وجود دارد.
فرضیه فرعی سوم: بین اهرم مالی و بهرهوری کار رابطه منفی وجود دارد.
فرضیه فرعی چهارم: بین بازده کل داراییها و بهرهوری سرمایه رابطه مثبت وجود دارد.
فرضیه فرعی پنجم: بین بازده حقوق صاحبان سهام و بهرهوری سرمایه رابطه مثبت وجود دارد.
فرضیه فرعی ششم: بین اهرم مالی و بهرهوری سرمایه رابطه منفی وجود دارد.
نمایه 1- متغیرهای تحقیق
شاخصهای مالی | نام متغیر | نماد | نحوه محاسبه |
بازده کل داراییها | ROA | NI:TA | |
بازده حقوق صاحبان سهام | ROE | NI:TE | |
اهرم مالی | DFL | TD:TA | |
شاخصهای بهرهوری | بهرهوری کار بر حسب تعداد | LPP | VA:NP |
بهرهوری کار برحسب هزینههای پرسنلی | LEP | VA:EP | |
بهرهوری سرمایه برحسب کل داراییها | CFP | VA:TA | |
بهرهوری سرمایه برحسب داراییهای ثابت | CFAP | VA:TFA |
VA = ارزشافزوده
NP= تعداد کارکنان
EP = هزینهةای کارکنان
TFA = جمع داراییهای ثابت در پایان دوره
NI = سود خالص پس از کسر مالیات
TA = جمع داراییها در پایان دوره
TE = جمع حقوق صاحبان سهام در پایان دوره
TD = جمع بدهیها در پایان دوره
ویژگیهای تحقیق
جامعه آماری پژوهش را کلیه شرکتهای تولیدی فعال در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل میدهد که از بین آنها 56 شرکت با در نظر گرفتن شرایط زیر انتخاب شدهاند.
1- اطلاعات صورتهای مالی 5 ساله مورد بررسی (84-1380) موجود باشد.
2- صورتهای مالی حسابرسیشده و گزارش مقبول و یا مشروط بدون بند اساسی موثر بر متغیرهای تحقیق داشته باشد.
3- اطلاعات لازم برای محاسبه متغیرهای تحقیق طی دوره مورد بررسی را داشته باشد.
4- طی دوره مورد بررسی وقفه حضور در بورس و یا حذف از تابلوهای اصلی بورس را نداشته باشد.
برای آزمون هر کدام از فرضیههای تحقیق از اطلاعات واقعی استخراج شده از صورتهای مالی شرکتها و جهت انجام این آزمون از مدلهای آماری رگرسیون یکمتغیره و چند متغیره و آزمون معنادار بودن ضریب همبستگی استفاده شده است. لازم به ذکر است که قبل از آزمون فرضیهها، آزمون خودهمبستگی بین متغیرها انجام گردید که در ایرابطه ن شواهدی مبنی بر خودهمبستگی مشاهده نشد.
نمایه 2- نتایج آزمونهای آماری
فرضیههای فرعی | متغیرها | سطح اهمیت درصد | آماره t آزمونهای انجام شده | مقادیر بحرانی آماره t | ضریب تعیین | نوع رابطه | |
مستقل | وابسته | ||||||
اول | ROA | LPP | 95 | 509/4 | 96/1 | 274/0 | مستقیم |
دوم | LEP | 95 | 617/4 | 96/1 | 283/0 | مستقیم | |
سوم | CFP | 95 | 057/10 | 96/1 | 652/0 | مستقیم | |
چهارم | CFAP | 95 | 394/2 | 96/1 | 096/0 | مستقیم | |
پنجم | ROE | LPP | 95 | 872/2 | 96/1 | 133/0 | مستقیم |
ششم | LEP | 95 | 255/3 | 96/1 | 164/0 | مستقیم | |
هفتم | CFP | 95 | 017/4 | 96/1 | 23/0 | مستقیم | |
هشتم | CFAP | 95 | 795/1 | 96/1 | 056/0 | مستقیم | |
نهم | DFL | LPP | 95 | 415/1- | 96/1 | 036/0 | معکوس |
دهم | LEP | 95 | 3/1- | 96/1 | 03/0 | معکوس | |
یازدهم | CFP | 95 | 588/3 | 96/1 | 192/0 | مستقیم | |
دوازدهم | CFAP | 95 | 018/1- | 96/1 | 019/0 | معکوس |
LPP = بهرهوری کار برحسب تعداد کارکنان
LEP= بهرهوری کار برحسب هزینههای کارکنان
CFP = بهرهوری سرمایه بر حسب کل داراییها
CFAP = بهرهوری سرمایه برحسب داراییهای ثابت
DFL = درجه اهرم مالی
ROA = بازده کل داراییها
ROE = بازده حقوق صاحبان سهام
یافتهها
با توجه به اینکه تعداد نمونههای این پژوهش 56 عدد است، لذا آماره آزمون بتا به قضیه حد مرکزی، از توزیع نرمال (Z) برخوردار است. نتیجههای آزمون فرضیهها در نمایه 2 نشان داده شده است.
یافتههای پژوهش نشان میدهد که فرضیههای فرعی اول تا هفتم تایید و پنج فرضیه آخر رد شدهاند. با توجه به یافتههای پژوهش، نتایج زیر قابل ذکر است:
1- بین بازده کل داراییها و بهرهوری کار و سرمایه رابطه مثبت وجود دارد و میزان این ارتباط با توجه به ضریب تعیین برای بهرهوری کار حداکثر 3/28 درصد و برای بهرهوری سرمایه حداکثر 2/65 درصد است و نشان میدهد که بازده کل داراییها با بهرهوری سرمایه بر اساس کل داراییها بیشترین ارتباط را دارد و 2/65 درصد تغییرات بهرهوری سرمایه ناشی از تغییرات بازده کل داراییها است.
2- بین بازده حقوق صاحبان سهام و بهرهوری کار رابطه مثبت ضعیفی (ضریب تعیین کمتر از 20 درصد) وجود دارد و نیز بین بازده حقوق صاحبان و بهرهوری سرمایه برحسب کل داراییها رابطه مثبت ضعیفی وجود دارد، در حالیکه بین بازده حقوق صاحبان و بهرهوری سرمایه بر حسب داراییهای ثابت ارتباط خاصی وجود ندارد.
3- بین درجه اهرم مالی و شاخصهای بهرهوری ارتباط خاصی درخور ذکر نیست.
منابع :
• اصفهانی میرمهدی، طراحی شاخصهای ارزیابی و تحلیل بهرهوری بر مبنای ارزشافزوده، مجموعه مقالات دومین کنگره ملی بهرهوری، سازمان ملی بهرهوری، 1375
• بیگلری علی، نحوه طراحی مدل یا مدلهایی برای اندازهگیری بهرهوری، مجموعه مقالات و سخنرانیهای دومین کنگره ملی بهرهوری ایران، 1375
• خاکی غلامرضا، ارزشافزوده راهی برای اندازهگیری بهرهوری، موسسه مطالعات و برنامه ریزی آموزشی سازمان صنایع، سازمان ملی بهرهوری ایران، 1376
• سعید نژاد فهیم سید رضا، شاخص سودآوری شرکتها، فصلنامه حسابرس، سال چهارم، شماره14، 1383
• صالحی محمد جواد، اندازهگیری و تحلیل بهرهوری کار در کارخانه واگن پارس اراک، پایاننامه کارشناسی ارشد اقتصاد، دانشکده علوم اقتصادی دانشگاه علامه طباطبایی، 1379
• فرقاندوست حقیقی کامبیز و بهمن مهد، صورت ارزشافزوده، ماهنامه حسابدار، شماره 148، 1381
• نوروش ایرج و بیتا مشایخ، سودمندی ارزشافزوده در پیشبینی سود حسابداری شرکتهای تولیدی پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، بررسیهای حسابداری و حسابرسی، سال یازدهم، شماره 36، تابستان 1383، صص 108- 95
• وزیــری شهرام، تغیـیرات آنتروپی اقلام وضعیت مالی، بررسیهای حسابداری و حسابرسی، دانشگاه تهران، چاپ ششـم، شماره 22و23 ، 1377
• Belkaoui Ahmed Riahi, Accounting Theory, Third Edition, 1993
• Bottazzi Giulio & Secchi Angelo, Productivity, Profitability and Financial Performance: A Firm Level Comparative Analysis of Italian Manufacturing and Services, SSRN, 2006
• Cox Berland, Value Added, I.C.M.A., London, Heinemann, 1979
• Frourastic Jean, Productivity Prices And Wages, Paris, O.E.E.C., European Productivity Agency, 1975
• Frourastic Jean, Productivity Measurement & Improvement, Paris, O.E.E.C., European Productivity Agency, 1975
13- Hendriksen Eldon S., Michel F. Vanbreda, Accounting Theory, Fifth Edition, 1993
• Gutsalyuk Oleg, The Relationship Between Productivity and Prices, The Case of Ukraine, National University of Kyiev Mohyla Academy, SSRN, 2004