مقدمه
سرمایهگذاران جهت افزایش دقت در باورهای خود از طریق گرداوری اطلاعات دارای انگیزه بیشتر هستند. اگر آنها بتوانند بیابند که کدام تفسیرها صحیح است، این امر میتواند بهسرعت تبدیل به یک فرصت سرمایهگذاری مناسب گردد. تلاش سرمایهگذاران جهت انجام این امر منجر به هدایت ارزش سهم به سمت ارزش کارا خواهد شد. به احتمال فراوان، حداقل بخشی از این اطلاعات از تحلیل صورتهای مالی خواهد آمد. قیمتهای اوراق بهادار در شرایط معاملات پر سروصدا و انتظارات منطقی دارای قدرت اطلاعدهندگی هستند. چنانچه بهای بازار در حضور معاملات پر سروصدا به سوی کارایی پیش میرود، منظور این است که سرمایهگذار انتظار دارد بهای بازار اوراق بهادار منعکسکننده تمام اطلاعات موجود باشد؛ اما یافتههای بعدی آشکار میکند که این امر صحیح نیست (Deegan, 2006). حدی که سرمایهگذاران اقدام به جمعآوری اطلاعات اضافی میکنند، بهعوامل متعددی بستگی دارد؛ نظیر میزان آگاهیدهندگی قیمت، کیفیت اطلاعات صورتهای مالی و هزینه تحلیل و تفسیرها. این عوامل منجر به پیشبینیهای تجربی درباره چگونگی واکنش قیمتهای بازار نسبت به اطلاعات صورتهای مالی میگردد. ارزشیابی دارایی- بدهی و انعکاس آنها در صورتهای مالی، میتواند راهگشای تصمیمگیریهای آینده باشد. پس لازم است ارزشی در گزارشهای مالی قرار گیرد که علاوه بر افزایش شفافیت گزارشگری، تعبیرکننده عادلانهترین و منصفانهترین ارزش باشد. لذا این مقاله با توجه به روشهای ارزشیابی دارایی و بدهیها، علت توجه به ارزش منصفانه را مطرح ساخته و بعد از بیان مبنای نظری ارائه منصفانه، به بررسی موارد مطرحشده در خصوص استانداردها وبیانیهها مبتنی بر بهکارگیری این ارزش در گزارشگری میپردازد و در پایان، مواردی که بهطور همزمان با تغییر استانداردهای گزارشگری مالی مطرح شده است، نظیر (گزارشگری مالی ارتقا یافته) را مورد بررسی قرار میدهد تا دیدگاه مشابه و مشترکی در تعیین و تغییر شیوه ارائه اطلاعات مالی، مورد مرور قرار گیرد.
بررسـی الگوهای مختلف ارزشیابی دارایی و بدهی
تعیین ارزش دارایی- بدهی با توجه به روش تعیین و محاسبه ویژگیهای منتسب به دارایی یا بدهی تعیین میشود. لذا ویژگیهای مرتبط با طبقهبندی داراییها و بدهیها در سه طبقه اصلی ارزش ورودی، ارزش خروجی و ارزش اقتصادی1 قرار میگیرد.
تفاوت بین روشهای اندازهگیری و تعیین ارزش داراییها - بدهیها و در نهایت اندازهگیری سود، از ویژگیهای منتسب به دارایی - بدهی یا تفاوتهای واحدهای اندازهگیری حادث میشود که این ویژگیها را میتوان به سه روش طبقهبندی کرد (بلکویی، ترجمه پارسائیان، 1381):
1- برحسب اثرگذاری برگذشته، حال یا آینده،
2- با توجه به نوع معاملهای که انجامشده، یا در حال انجام (خرید، فروش و اجاره) است، و
3- براساس ماهیت رویدادی که معیار ارزشیابی را مشخص میسازد.
حال این پرسش مطرح میشود که استفادهکنندگان ازصورتهای مالی، چه ارزشی را بیشتر مورد توجه قرار میدهند؟
استرلینگ (Sterling, 1975) بهمنظور مقایسه روشهای مختلف ارزشیابی (الگوهای ارزشیابی) از دو معیارخطا، خطای مربوط به زمان و خطای مربوط به واحد اندازهگیری و نیز از لحاظ مربوط بودن با توجه به عامل زمان در شرایط تغییر سطح عمومی قیمتها، قابلیت تفسیر و درک توسط استفادهکننده را مورد ارزیابی قرار داد و به این مهم پی برد که هر یک از روشهای ارزشیابی دارای ویژگی خاص در تاریخ اندازهگیری است و آنچه تفاوت بین این روشها را ایجاد میکند، زمان و بهموجب آن تغییر در شرایط محیط اندازهگیری است.
در استانداردهای حسابداری بینالمللی، خاصههای اندازهگیری شامل بهای تاریخی (مورد استفاده برای وجه نقد و بدهیهای نگهداریشده تا سررسید)، بهای تاریخی تعدیلشده (مورد استفاده برای اموال، ماشینآلات و تجهیزات و وامهای دریافتی)، ارزش منصفانه (مورد استفاده برای اوراق بهادار مشتقه و تجدید ارزیابی داراییها) و ارزش خاص واحد انتفاعی (مورد استفاده برای موجودیهای خسارتدیده و اموال، ماشینآلات و تجهیزات از کار افتاده) است. بارث (Barth, 2006) بیان میدارد این تفاوتها در خاصه اندازهگیری از چارچوب نظری سرچشمه نمیگیرد، بلکه ناشی از قواعد و تفاوت در شیوههای عملی است که طی زمان شکل گرفته است. همچنین او اعتقاد دارد که استفاده از خاصههای اندازهگیری متنوع نهتنها از نقطهنظر مفهومی نامطلوب است، بلکه مشکلاتی هم برای استفادهکنندگان صورتهای مالی ایجاد میکند. مبالغ شناساییشده در صورتهای مالی، ترکیبی از مبالغی است که به شیوههای مختلف اندازهگیری شدهاند. این موضوع، تفسیر مبالغ خلاصه حسابداری مثل سود خالص را پیچیده میسازد (Barth, 2006).
با توجه به تحقیق صورتگرفته درمورد علاقه سرمایهگذاران در استفاده از روشهای اندازهگیری داراییها و بدهیها، مشخص شده است که سرمایهگذاران با بهای تمامشده تاریخی و ارزش منصفانه تعدیلشده براساس ارزش بازار 80 درصد آشنایی بیشتری نسبت به ارزشهای دیگر دارند و در تصمیمگیریهای خویش در نظر میگیرند. بهطوری که نتیجه تحقیقاتی که با همکاری کمیته استانداردهای حسابداری آلمان2 و فدراسیون تحلیلگران مالی کشورهای اروپایی3 انجام گرفته است، نشان میدهد که ارزش منصفانه تعدیلشده برمبنای ارزش بازار، بیشتر مورد توجه سرمایهگذاران است (ABC Asset Management, 2006).
به طرف ارزش منصفانه
استفاده از یک خاصه اندازهگیری واحد میتواند بسیاری از مشکلات فعلی بهکارگیری خاصههای اندازهگیری چندگانه و ارزیابی عملکرد مدیریت در ارتباط با نظریه نمایندگی را برطرف سازد (Scott, 2001). در بین خاصههای اندازهگیری که برای صورتهای مالی مطرحشده، بهنظر میرسد هیئت استانداردهای حسابداری بینالمللی بر ارزش منصفانه متمرکز شده است. امروزه ارزش منصفانه بسیار مورد توجه است، زیرا حسابداری ارزش منصفانه تنها رویکرد جامع و دارای سازگاری درونی است که هیئت استانداردهای حسابداری بینالمللی شناسایی کرده است.
استفاده از ارزشهای منصفانه برای اندازهگیری داراییها و بدهیها جذاب است، بدان سبب که بسیاری از ویژگیهای کیفی چارچوب نظری برای تهیه اطلاعات مالی سودمند را تامین میکند. این معیار باید با توجه به هدف اصلی گزارشگری مالی یعنی کمک به سرمایهگذاران و سایر استفادهکنندگان صورتهای مالی در انجام تصمیمگیری اقتصادی، بهکار گرفته شود. ارزشهای منصفانه مربوط هستند، زیرا منعکسکننده شرایط اقتصادی فعلی (شرایطی که استفادهکنندگان تحت آن شرایط تصمیمهای خود را میگیرند) هستند. ارزشهای منصفانه قابلیت مقایسه دارند، بدان سبب، ارزش منصفانه داراییها یا بدهیها صرفاً مبتنی بر ویژگیهای آن دارایی یا بدهی است و منوط به ویژگیهای واحد انتفاعی نگهدارنده آن دارایی یا بدهی و نیز زمان تحصیل آنها نمیباشد. ارزشهای منصفانه موجب افزایش ثبات رویه میگردند، چون انعکاسدهنده نوع یکسانی از اطلاعات در تمامی دورهها میباشند. ارزشهای منصفانه بههنگامند، زیرا زمانی که شرایط اقتصادی تغییر میکنند، نشاندهنده این تغییر شرایط هستند. افزون بر این، ارزشهای منصفانه میتوانند نقش مباشرتی گزارشگری مالی را تحقق بخشند، به این دلیل صورتهای مالی ارزش داراییها را در حالت واگذاری واحد انتفاعی نشان میدهند. همچنین، این ارزش برای تعیین نسبتهای عملکرد همچون بازده سرمایه، ضروری است.
سلسله مراتب براورد ارزش منصفانه، در استاندارد بینالمللی شماره 39، بیانیه شماره 157 هیئت استانداردهای حسابداری مالی4 و همچنین چارچوب نظری استاندارد بینالمللی در مورد شناخت و اندازهگیری ابزار مالی (IASB, 2004)، چنین بیان میدارند که بهای بازار برای داراییها یا بدهیهای یکسان، بهترین براورد از ارزش منصفانه است؛ بدین دلیل که بهای بازار، تعریف ارزش منصفانه را براورده میسازد. بهعبارت دیگر، بهای بازار قیمتی است که در یک معامله حقیقی بین خریدار و فروشنده مایل بهدست میآید. البته، تعریف یادشده در استاندارد حسابداری ایران به مراتب معرفی گشته و بیانکننده ارزشی است که در برگیرنده تمایلات خریدار و فروشنده است. توجه به این عامل در ارزشگذاری میتواند بسیار مهم باشد، چرا که نقش طرفین معامله بهتر بیان میشود. بهای بازار هیچگاه برابر با ارزش خاص واحد انتفاعی نخواهد بود، اما باید اطمینان حاصل شود که دارایی یا بدهی مورد معامله در بازار، همان دارایی یا بدهی است که قصد تعیین ارزش منصفانه آن وجود دارد؛ در غیر این صورت، باید تعدیلهایی انجام شود.
ارزش منصفانه
آنچه در بازار سرمایه دارای اهمیت است، ایجاد و حفظ محیط گزارشگری است؛ محیطی که در آن منافع سرمایهگذاران با اطلاعرسانی بهنگام حفظ شود و با فراهم آوردن اطلاعات مورد نیاز سرمایهگذار، فعالیتهای سازنده در بازارهای سرمایه تقویت و بر واقعیتها که روشهای حسابداری بر پایه آنها قرار گرفته است، تاکید شود. اما هنگامی که قصد بیان این واقعیتها با ارقام مالی است، باید به سیستمهای ارزشیابی مراجعه نمود که در بسیاری موارد، بر گزارش ارقام در یک دامنه مشخص تاکید میشود. یکی از سیستمهای گزارشگری، ارزش منصفانه است و براساس ویژگیهای رویدادها و محیطی که رویدادها در آن واقع شدهاند، تعریف میشود. تعیین ارزش یک قلم دارایی یا بدهی بر مبنای ارزش بازار، ارزش فعلی دریافتهای نقدی آینده یا براساس مبانی ریاضی خواهد بود و تمام موارد فوق به ساختار و ویژگیهای محیط مورد گزارش مربوط است. زمانی که درباره ارزش منصفانه بحث میشود، تنها به دیدگاه سرمایهگذار یا طرفین معامله توجه نمیگردد، بلکه ذینفعان دیگری که در ساختار این رویداد مشارکت داشتهاند نیز مورد تاکید قرار میگیرند. اما این موضوع زمانی فراگیر خواهد بود که توجه گروههای دیگری نیز به ارزش منصفانه جلب شود و از نظر آنها درخور اتکا باشد و مدیران در گزارش رویدادها و فعالیتهای شرکت بهطور منصفانه عمل کنند؛ بهطوری که واکنش سایر افراد ذینفع و ذیحق نسبت به اطلاعات گزارششده درک شود.
البته، درخور ذکر است که سرمایهگذار نیز آگاهانه در برابر ارزش اقلام خاصی از داراییهای شرکت که بر مبنای منصفانه ارزیابی شده است، واکنش مثبتی نشان میدهد؛ زیرا چنین دیدگاهی دارد "این روش ارزشیابی و تعیین بهای مورد معامله به وی کمک کرده است تا عملکرد آینده شرکت را پیشبینی و در نهایت در مورد قرار دادن سرمایه خود در شرکت، تصمیم بگیرد."
از دید گاه سیستم اقتصادی، گزارشهای منصفانه در صداقت و اعتماد در بازار سرمایه تاثیر بسزایی دارد و این امر، کارایی بازار سرمایه را افزایش میدهد (هزینههای مازادی را که برای بهدست آوردن اطلاعات بر استفادهکننده تحمیل میشود، تعدیل میکند). اما در عین حال، مانعی در تعیین ارزش منصفانه در بازار سرمایه وجود دارد و در ارزشیابی اطلاعات بهطور منصفانه، اثرگذار خواهد بود . "این مانع عدم دستیابی به اطلاعات بازار دارایی منفرد یا خاص در مقایسه با اطلاعات مبتنی بر بهای تاریخی است که بدون تعصب، یکسونگری و اتکاپذیری باشد."
همانطور که بحث شد، برای تعیین ارزش منصفانه یک دارایی دو راه وجود دارد؛ نخست براساس ارزش فعلی جریانهای نقدی آینده و دوم، بر مبنای ارزش بازار (براساس معامله حقیقی). اما تفاوت اصلی بین حسابداری ارزش منصفانه و سیستم حسابداری ارزشهای تاریخی یا سایر مبانی حسابداری، مربوط به زمان شناسایی تغییر در ارزشهاست. برای مثال، در تعیین ارزش فعلی جریانهای نقدی، افزایش یا کاهش داراییها و بدهیها هنگامی شناسایی و ثبت میشود که رویدادهای موثر بر تغییر ارزش رخ داده باشد.
تعریف ارزش منصفانه در استانداردهای حسابداری
بر اساس بیانیه 157 هیئت استانداردهای حسابداری مالی با نام «اندازهگیری ارزش منصفانه»، ارزش منصفانه عبارت است از قیمتی که در ازای فروش یک دارایی دریافت میشود و یا جهت پرداخت یک بدهی در یک معامله حقیقی5 میان فعالان بازار6 در تاریخ اندازهگیری، مورد استفاده قرار میگیرد. ارزش منصفانه همانطور که در این بیانیه تعریف شده است، در برگیرنده ارزشهای بازار است و محدود به شرایطی نمیشود که قیمتهای جاری بازار در دسترس نیست. تاکید تعریف فوق بر روی قیمتی است که در ازای فروش دارایی دریافت و یا برای انتقال بدهی پرداخت میشود (ارزش خروجی) و نه قیمتی که جهت تحصیل یک دارایی پرداخت و یا در مقابل ایجاد یک بدهی دریافت شده است (ارزش ورودی). لازم به ذکر است که این تعریف در بیانیه 159 کاربرد ارزش منصفانه7 (Barth, 2006) و استاندارد حسابداری بینالمللی شماره 39 کاربرد ارزش منصفانه برای ابزار مالی8 نیز بیان شده است.
همچنین در بیانیه 157 تاکید میشود که ارزش منصفانه باید بر اساس مفروضاتی که فعالان بازار در اقدام برای قیمتگذاری دارایی استفاده میکنند، تعیین شود؛ مفروضاتی که با عنوان «سلسله مراتب ارزش منصفانه» تعریف میگردد. این سلسله مراتب نشاندهنده الویتها براساس گونههای مشخص مفروضات و تعیینکننده حدود الزامات افشای مرتبط با مفروضات فعالان بازار در صورتهای مالی است (FASB, 2006).
تکنیکهای ارزشیابی
بیانیه 157 هیئت استانداردهای حسابداری مالی، سه تکنیک ارزشیابی و الزامات مرتبط با هر یک را بهشرح زیر تعریف میکند:
1- رویکرد بازار: این رویکرد با استفاده از قیمتهای قابلمشاهده و سایر اطلاعات مربوط که از معاملات بازار درباره داراییهای مشابه و یا قابل مقایسه ایجادشده، استفاده میکند.
2- رویکرد سودوزیانی: این رویکرد مبالغ آینده از جمله جریانهای نقدی یا درامدها را به یک رقم بهعنوان ارزش فعلی تبدیل میکند. این اندازهگیری با توجه به مفروضاتی که فعالان بازار درباره آن مبالغ آینده انجام میدهند، صورت میگیرد.
3- رویکرد بهای تمامشده: این رویکرد مبتنی بر مبالغی است که در حال حاضر باید جهت تحصیل و یا جایگزینی یک دارایی با ظرفیت (توان) خدمتدهی مشابه پرداخت شود (بهای تمامشده جایگزینی).
با توجه به این بیانیه، استفاده از یک روش در برخی موارد مفید است؛ برای مثال، ارزشگذاری یک دارایی یا بدهی که با استفاده از قیمتهای اعلامشده9 در یک بازار فعال برای داراییها و بدهیهای مشابه انجام میشود. در برخی موارد دیگر، استفاده از چندین روش ارزشیابی مناسب بهنظر میرسد. واحد گزارشگر ملزم به رعایت ثبات رویه در بهکارگیری تمامی شیوههای اندازهگیری ارزش منصفانه میباشد، مگر اینکه تغییر در یک روش و یا استفاده از روش دیگر منجر به ارائه منصفانه گردد(Barth, 2006) .
سلسله مراتب ارزش منصفانه
بیانیه یادشده سلسله مراتب ارزش منصفانه را نیز تدوین کرده است. بر این اساس، مفروضاتی که فعالان بازار از آنها جهت قیمتگذاری یک دارایی یا بدهی و تعیین ورودیهای مدلهای ارزشیابی استفاده میکنند، در سه سطح گسترده و با توجه به آن که مشاهدهپذیر10 و یا مشاهدهناپذیرند11، اولویتبندی میشوند.
ورودیهای مشاهدهپذیر: ورودیهای منعکسکننده مفروضات فعالان بازار برای قیمتگذاری دارایی یا بدهی هستند. قیمتگذاری با استفاده از این مفروضات و بر مبنای دادههای بازار که از منابعی مستقل از واحد گزارشگر بهدست میآید، انجام میپذیرد.
ورودیهای مشاهدهناپذیر: ورودیهای منعکسکننده دیدگاه واحد گزارشگر در ارتباط با مفروضاتی است که توسط فعالان بازار در قیمتگذاری داراییها یا بدهیها مبتنی بر بهترین اطلاعات در دسترس، انجام خواهد شد. این بیانیه به این موضوع اشاره میکند که واحد گزارشگر باید از تکنیک تعیین ارزش منصفانهای استفاده کند که استفاده از ورودیهای مشاهدهپذیر را افزایش و ورودیهای مشاهدهناپذیر را کاهش میدهد.
سطوح سلسله مراتب ارزش منصفانه
سطح اول: در این سطح ورودیها عبارتند از قیمتهای اعلامشده داراییها یا بدهیهای یکسان که واحد گزارشگر در تاریخ اندازهگیری به آن دسترسی دارد. قیمتهای اعلامشده اتکاپذیرترین ورودیها هستند، مگر در یکی از دو حالت ذیل:
1- اگر واحد گزارشگر دارای تعداد زیادی دارایی یا بدهی مشابه باشد که باید به ارزش منصفانه ارزشگذاری شوند، در این حالت ممکن است قیمتهای اعلامشده در بازار دسترسپذیر باشند، اما برای تک تک آن داراییها در دسترس نباشند. در چنین حالتی، ارزش منصفانه با استفاده از روش قیمتگذاری جایگزین که تنها برقیمتهای اعلامشده بهعنوان روش عملی اتکا نمیکند، تعیین میشود و با توجه به درصد ارزش منتسب به هر قلم دارایی نسبت به کل، قابل تعیین خواهد بود.
2- طبق این مورد که براساس دستورعمل کمیسیون بورس اوراق بهادار (SEC) تدوین شده است، در یک حالت قیمت اعلامشده ممکن است معرف ارزش منصفانه نباشد و آن هنگامی است که یک رویداد بااهمیت بعد از بسته شدن بازار و قبل از تاریخ اندازهگیری اتفاق افتاده باشد.
سطح دوم: دراین سطح ورودیها عبارتند از:
1- قیمتهای اعلامشده مشاهدهپذیر داراییها یا بدهیهای مشابه در بازارهای فعال،
2- قیمتهای داراییها یا بدهیهای مشابه و یا یکسان12 در بازار غیرفعال،
3- ورودیهای مشاهدهپذیری که مستقیماً مربوط به داراییها یا بدهیها هستند؛ از جمله نرخ بهره، منحنیهای بازده و...، و
4- ورودیهای بازار که مستقیماً مشاهدهپذیر نیستند، اما میتوان آنها را از دادههای قابل مشاهده استخراج کرد.
سطح سوم: ورودیهایی که مشاهدهناپذیرند و با توجه به دیدگاه واحد گزارشگر درباره مفروضات فعالان بازار مورد استفاده قرار میگیرند و آن دسته از مفروضاتی هستند که بهصورت منطقی و بدون هزینهای توسط واحد گزارشگر در دسترس باشند بهمنظور مقایسه موارد بحثشده در بیانیه شماره 157 هیئت استانداردهای حسابداری مالی با موارد مطرحشده قبل از بیانیه، مهمترین مبحثهای تعریف ارزش منصفانه در جدول 1 بررسی شده است.
ارائه منصفانه و ارزش منصفانه
در چارچوب مفهومی تجدیدنظرشده هیئت استانداردهای حسابداری مالی (FASB) در سال 2004 نیز از واژه «ارائه منصفانه» به جای اتکاپذیری استفاده شده و چنین بیان شده است که ارائه منصفانه زمانی وجود دارد که بتوان اطمینان یافت اندازهگیری بهقدر کافی به مبلغ واقعی خاصه اندازهگیری شده نزدیک است و هنگامی پدید میآید که بین اندازه مشاهدهشده و مبلغ واقعی خاصه مربوط، اختلاف اندکی وجود داشته باشد (نیکبخت،1387).
بنا به تعریف ارزش منصفانه در بیانیه 157 هیئت استانداردهای حسابداری مالی، مبنی بر استفاده از ارزشهای نزدیک به ارزش بازار (در نظر گرفتن ارزش خروجی) در ارزشیابی داراییها و بدهیها، نقش ارائه منصفانه در گزارشگری مالی میتواند پررنگتر شود. البته این مهم تنها بر عهده ارزش منصفانه نیست، بلکه بهای تمامشده نیز با توجه به موقعیت اندازهگیری (زمان و مکان)، این نقش را بهخوبی ایفا میکند. اما دیدگاه استانداردگذاران بر در نظر گرفتن ارزش منصفانه را میتوان در مباحث مرتبط با ظرفیت انطباقپذیر که توسط محققان مطرح شده است، بررسی کرد.
حسابداری تطبیقی مستمر13 (CoCoA)
این روش ارزشیابی که توسط چمبرز (Chambers) پیشنهاد شده است، مبتنی بر ارزیابی داراییها به خالص قیمت فروش (ارزش خروجی) در تاریخ ترازنامه و ناشی از فروشهای منظم و منطقی است. چمبرز استدلال میکند که اطلاعات کلیدی برای تصمیمگیری به ظرفیت انطباق مرتبط است و با توجه به اینکه صورت وضعیت مالی (ترازنامه) یکی از صورتهای مالی اساسی در تصمیمگیریهای استفادهکنندگان محسوب میشود، پس باید خالص ارزش فروش داراییهای واحد تجاری را نشان دهد؛ زیرا سود مستقیماً با تغییرات داراییها و بدهیها مرتبط است و این امر فقط هنگامی بهدرستی نمایش داده میشود که خالص داراییها براساس ظرفیت انطباق خود و از طریق ارزشهای خروجی منعکس شود (Deegan, 2006).
ظرفیت سازگاری14
روشی که چمبرز مورد استفاده قرار میدهد، توجه واحد تجاری را به فرصتهایی که در بازار حادث میشود، جلب میکند و توانایی واحد تجاری برای سازگاری با شرایط در حال تغییر، انطباق با بازار سرمایه و دستیابی سریع به نقدینگی را نشان میدهد، آنچه در این روش ارزشیابی مورد توجه قرارمیگیرد، تغییرات آینده و اثر آنها بر واحد تجاری است.
مزایای و انتقادهای وارد به این نوع ارزشیابی
1- خاصیت جمعپذیری15 اقلام ترازنامه؛ با استفاده از این روش، ارقامی که از ارزیابی تمام داراییها و بدهیها (ارزش خروجی) حاصل میگردند، میتوانند بهطور منطقی قابل جمع با یکدیگر باشند، و
2- نیازی به تخصیص بهای تمامشده به صورت استهلاک نیست، زیرا سود یا زیان داراییها مبتنی بر تغییرات در ارزش خروجی است.
حسابداری مستمر همزمان نیز توسط بسیاری از اندیشمندان، مجامع حرفهای حسابداری مورد انتقاد قرار گرفته است. بعضی از این انتقادها بهشرح زیر است:
1- بهکارگیری حسابداری مستمر همزمان شامل تغییرات اساسی در حسابداری مالی است؛ برای نمونه، نقطه شناسایی درامد و ارزیابی داراییها (درامدها بهجای نقطه فروش در نقطه خرید یا تولید شناسایی میشود) تغییر میکند،
2- مربوط بودن ارزشهای خروجی در صورتی که قصد فروش نداشته باشیم، تردید برانگیز است،
3- داراییهایی که ماهیت و ارزش خاصی برای واحد تجاری دارند، در این نوع ارزشیابی ارزشمند نخواهد بود؛ زیرا نمیتوان آنها را جداگانه به فروش رساند. همچنین، حسابداری مستمر «ارزش مورد استفاده» دارایی توسط واحد تجاری را نادیده میگیرد؛ چه بسا ارزش یک دارایی برای یک واحد تجاری، نسبت به واحد تجاری دیگری که همان نوع دارایی را مورد استفاده قرار میدهد، متفاوت باشد،
4- مناسب بودن ارزیابی تمام داراییها به ارزش خروجی در صورت تداوم فعالیت واحد تجاری مورد تردید قرار میگیرد و باید این سوال را از خود پرسید: "آیا واحد تجاری که در حال تدوام فعالیت است، نیاز دارد به اینکه ارزش فروش خود را تعیین کند؟"،
5- حسابداری مستمر همزمان، ارزیابی داراییها را بهجای در نظر گرفتن مجموعه به صورت تکتک الزامی میکند؛ درنتیجه، سرقفلی بهعنوان دارایی شناسایی نمیشود، و
6- نادیده گرفتن همافزایی ایجادشده در نتیجه بهکارگیری داراییها با یکدیگر؛ ارزش داراییهایی که با هم به فروش میروند، میتواند بسیار متفاوت از داراییهایی باشد که بهصورت جداگانه بهفروش میرسد.
با توجه به مباحث مطرحشده، با تدوین این بیانیه، هیئت استانداردهای حسابداری مالی مبانی مدیریت ریسکهایی که واحد تجاری را در معرض خطر قرار میدهد، در استانداردگذاری مورد توجه قرار داده و بر انطباق و سازگاری واحد تجاری با شرایط جدید و حساس اقتصادی، تاکید میکند. البته، این موضوع تنها اتفاقی نبود که در سال 2004 رخ داد؛ انجمن حسابداران رسمی امریکا همزمان با تغییراتی که هیئت یادشده در چارچوب مفهومی خود داد، شیوه گزارشگری با نام گزارشگری تجاری ارتقایافته16 را پایهگذاری کرد. این تغییرات همزمان، بهطور محتمل دارای دیدگاههای مشابه و مشترکی بودهاند. این نوع گزارشگری، چشمانداز گستردهای از عملکرد جاری و درک عمیقتری از آینده شرکت را در اختیار استفادهکننده قرار میدهد. ناکارایی سیستمهای حسابداری در شناخت تمامی داراییهای نامشهود، باعث شده است که ارزش بازار شرکتها با ارزش دفتری آنها فاصله زیادی داشته باشد. همچنین این نوع گزارش یک تلاش پیشرو ﺑﺮای پر کردن شکاف اطلاعاتی اخیر است؛ بهگونهای که بتواند با افشای یکپارچه اطلاعات مالی و غیرمالی، دیدگاه صحیحی از ارزش شرکتها را ارائه نماید (PwC, 2005). چهار عنصر اساسی در ساختار گزارشگری تجاری ارتقایافته وﺟﻮد دارد؛ دورنمای (آینده) شرکت17، راهبرد، تواناییها و منابع18 و عملکردها19 (Scott, 2005). البته انجمن حسابداران رسمی امریکا تنها جایی نبود که این نوع گزارشگری را مطرح کرد، بهطوری که در کانادا و در بخش 4250 استانداردهای حسابداری کانادا مبنی بر ارائه اطلاعات مالی آیندهنگر، به این نوع گزارشگری توجه شده است و در آن مطرح میشود که گزارشهای سالانه باید با وجود بحث و تحلیلهای مدیریت و اطلاعات مالی آیندهنگر20، دارای محتوای اطلاعاتی بیشتری نسبت به محتوای اطلاعاتی موجود در بهای بازار باشد (Deegan, 2006).
جدول 1: اهم موارد بحث شده قبل و بعد ازتدوین بیانیه 157 هیئت استاندارد حسابداری مالی
موضوع | اهم موارد مورد بحث قبل از بیانیه 157 | موارد مورد بحث در بیانیه 157 |
تعریف ارزش منصفانه | مبالغی که یک دارایی یا بدهی میتواند فروخته شود یا خریداری شود در معامله جاری بین اشخاص متقاضی، متفاوت از ارزشهای به اجبار یا تسویه ارزش ورودی یا ارزش خروجی | بهایی که برای فروش دریافت خواهد شد یا دارایی یا جهت تسویه بدهی پرداخت خواهد شد (بین مشارکتکنندگان بازار در تاریخ اندازهگیری) ارزش خروجی |
مشارکتکنندگان بازار | ممکن است قصد سایر مشارکتکنندگان دربازار و عملیات جاری آن، با نیت خاص خریدار، یکسان در نظر گرفته شود. | توصیه میشود ویژگیهای خاص خریدار و قصد او با سایر مشارکتکنندگان بازار چندگانه (درصورت متفاوت بودن) تفکیک شود. |
بهای ورودی معامله | فرض میشود برابر با ارزش منصفانه باشد | ممکن نیست بیانگر ارزش منصفانه باشد (اما فراهم کننده معیارهایی برای تعیین ارزش منصفانه است) |
بالاترین و بهترین حالت استفاده | ارزیابی دارایی با این فرض انجام میشود که دارایی بهطور مدوام مورد استفاده قرار میگیرد مگر آنکه شرایطی برای از رده خارج کردن آن موجود باشد. | استقلال قصد (نیت) گزارشگری موسسه از دید گاه سایر مشارکتکننده در بازار. |
استفاده از داده بازار در ارزشیابیها | در همان شرایطی که قصد موسسه در انتخاب ارزشیابیها مجازبوده، استفاده از دادههای بازار مورد تشویق قرار گرفته است | تکنیکهای ارزشیابی باید بیشترین استفاده از دادهای مشاهدهپذیر انجام دهند و استفاده از دادههای مشاهدهناپذیر را به حداقل برسانند. |
سلسله مراتب | هیچگونه سلسله مراتبی بیان نشده است | سه سطح برای تعیین ورودیهای قابل مشاهده و غیرقابل مشاهده بیان شده است که شامل: سطح اول: بازارهای فعال سطح دوم: مشاهدهپذیر با تفاوت قیمتهای اعلام شده سطح سوم:ورودیهای مشاهدهناپذیر |
مزایای اصلی / برتر بازار | | دربازاراصلی: موسسه اقدام به فروش داراییها یا پرداخت بدهیها با بزرگترین حجم وسطح فعالیت میکند. اما هنگامیکه بازار اصلی در دسترس نباشد بازار کالاهای دست دوم مورد استفاده قرار میگیرد. |
نتیجهگیری
اولین و مهمترین عاملی که در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری فراروی سرمایهگذار است، عامل قیمت است که به تبع آن ارزشیابی و برآورد ارزش ذاتی مطرح میگردد. ارزشی که در ترازنامه گزارش میشود، باید نمودی حقیقی از ارزش واقعی (ذاتی) باشد. ضروری بهنظر میرسد که روشی مناسب، صحیح و متکی به اصول علمی در ارزشیابی مورد توجه قرار گیرد تا سرمایهگذاران ارزش واقعی (ذاتی) را مشاهده کنند و همچنین نمود آن را در ارزش ببینند و دید نامطمئنی که نسبت به سرمایهگذاری بهدلیل پیامدهای ناشی از انحراف زیاد قیمت مبادلات با قیمت واقعی آنها پیدا شده است، کاهش یابد. تبادل اطلاعات، گسترش فزاینده فناوری اطلاعات، این موقعیت را ایجاب کرده است که آن نوع گزارشگری مورد استفاده قرار گیرد که توان تطبیق واحد تجاری با شرایط جدید را انعکاس دهد؛ بهطوری که هماکنون گزارشگری مالی ارتقا یافته و اطلاعات مالی آیندهنگر، از جایگاه مناسبی برای بررسی ارزش منصفانه در شرکت برخوردارند و این امر، در نهایت شفافیت گزارشگری مالی را افزایش میدهد.
پانوشتها:
1- نظامهای اندازهگیری گوناگونی وجود دارد که مهمترین ویژگی متمایزکننده آنها از یکدیگر، اتکا بر بهای تمامشده تاریخی و ارزش جاری میباشد و ارزش جاری در برگیرنده سه نگرش ارزش ورودی، ارزش خروجی و ارزش اقتصادی است (مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران).
2- Accounting Standards Committee of Germany
3- The European Federation of Financial Analysts Societies (EFFAS)
4- Financial Accounting Standards Board (FASB)
5- Orderly Transaction
6- Market Participant
7- Fair Value Option
8- Fair Value Option for Financial Instruments
9- Quoted Prices
10- Observable
11- Unobservable
12- Identical
13- Continuously Contemporary Accounting (CoCoA)
14- Capacity to Adapt
15- Additivity
16- Enhanced Business Reporting
17- Business Landscape
18- Competencies & Resources
19- Performance
20- Future Overview Financial Information (FOFI)
منابع:
• تئوری حسابداری، تهران دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1381
• مهامی ناصر، ارزیابی شرکتها، فصلنامه جامعه حسابداران رسمی ایران، شماره پنجم، بهار 1388
• نیکبخت مهدی، دلایل دهگانه برای اصلاح چارچوب نظری FASB، مجله حسابرس، زمستان 1387
• Barth Mary E., Including Estimates of the Future in Today’s Financial Statements, Accounting Horizons, September 2006, Vol. 20, No. 3
• Craig Deegan, Financial Accounting Theory, Mc Graw-Hill Australia, 2006
• FASB 159; The Fair Value Option for Financial Assets and Financial Liabilities, February 2007
• Pricewaterhouse Coopers, The Enhanced Business Reporting Framework, Value Reporting Program, October 2005, Available in www.ebr360.org
• RBC Assets Management, Being a Great Investor in All Types of Markets; “Rules” you Can Use to Take Advantage of Market Volatility, Royal Bank of Canada, November 2006
• Scott, Financial Accounting Theory, Third Edition, The Measurement Perspective on Decision Usefulness, 2001
• Statement of Financial Accounting Standards, Fair Value Measurements, No 157, 2006-2009
• Sterling Robert R., Relevant Financial Reporting in an Age of Price Changes, Journal of Accountancy, 1975, pp. 42-5