قسمت اول نکات حسابرسی:
1. مبنای گزارش حسابرسی را رسیدگی های حسابرس
مستقل فراهم می آورد.
2. بیان حدود رسیدگی، برای تعیین و محدود کردن
مسئولیت حسابرسان است.
3. اعتقاد به درستکاری مدیران برای اظهارنظر نسبت
به صورت های مالی کافی نیست.
4. حسابرسی شرکت های دولتی ایران توسط دیوان
محاسبات کشور صورت می گیرد.
5. طبق مقررات قانون تجارت ایران، رسیدگی به صورت
های مالی شرکت سهامی عام توسط بازرس قانونی منتخب مجمع عمومی صاحبان سهام است.
6. حسابرس مستقل به هر شخص یا مرجعی که او را
انتخاب کرده است، گزارش می دهد.
7. بازرس قانونی توسط مجمع عمومی صاحبان سهام
انتخاب می شود.
8. بازرس قانونی موظف است کلیه گزارشات وقوع جرم
را صرفاً به مجمع عمومی صاحبان سهام ارائه نماید.
9. مهمترین نقش حسابرس در رسیدگی به صورتهای مالی
اعتباردهی است.
10. منظور از اعتباردهی حسابرسان عبارت است از
ایجاد اطمینان نسبت به قابلیت اتکای صورت های مالی.
11. تصمیم نهایی در مورد اینکه حسابرسان نسبت به صاحبکاران
خود مستقل به نظر می رسند؛ باید توسط جامعه اتخاذ شود.
12. حسابرس به خاطر حفظ اعتبار حرفه نزد جامعه است
که در حین رسیدگی ها کوشش می کند مستقل به نظر برسد.
13. هدف اصلی حسابرسی تعیین مطلوبیت ارائه صورت
های مالی است.
14. حسابرسی ضمنی معمولاً در طول دوره مالی و
بعضاً در پایان دوره مالی انجام می شود.
15. در حسابرسی ضمنی، کنترل های داخلی مورد رسیدگی
و ارزیابی قرار می گیرد و نتیجه آن تحت عنوان گزارش نامه مدیریت تهیه و ارائه می
شود.
16. معیار مورد استفاده در حسابرسی صورت های مالی،
استانداردهای حسابداری است.
17. معیار مورد استفاده در حسابرسی رعایت، قوانین
موضوعه است.
18. رسیدگی های حسابرسان دیوان محاسبات نمونه ای
از حسابرسی رعایت است.
19. حسابرسی رعایت توسط حسابرس مستقل، به صورت یک
پروژه جداگانه یا همراه با حسابرسی صورت های مالی انجام می شود.
20. یکی از اهداف خاص حسابرسی عملیاتی برای تعیین
این است که آیا واحدهای عملیاتی خاص شرکت به طور کارا و اثربخش انجام وظیفه می
نمایند؟
21. هدف حسابرسی عملکرد عبارت است از تعیین میزان
کارایی و اثربخشی مدیران واحد تجاری.
22. بررسی انطباق عملکرد مدیران واحد تجاری با
سیاست های صاحبان سهام از اهداف حسابرسی مدیریت می باشد.
23. انتخاب مناسب ترین روش های حسابرسی برای هر
کار، مستلزم کاربرد قضاوت و تجربه حرفه ای است.
24. استاندارد های حسابرسی با روش های حسابرسی فرق
دارند. به این معنی که روش های حسابرسی مربوط می شوند به مراحل انجام رسیدگی.
25. هدف استاندارد های حسابرسی آن است که انجام
حسابرسی و ارائه گزارش بر اساس ضوابط صورت گیرد.
26. استانداردهای عمومی شامل صلاحیت های فردی
حسابرسان می باشد.
27. استقلال رای، صلاحیت و آموزش فنی از جمله
استانداردهای عمومی می باشند.
28. طبق اولین استاندارد عمومی حسابرسی، حسابرسی
باید توسط فرد یا افرادی انجام شود که آموزش فنی و تجربه کافی داشته باشند.
29. اعمال مرقبت های حرفه ای، احتمال بروز هر گونه
کوتاهی یا از قلم افتادگی با اهمیت را منتفی می سازد.
30. اعمال مراقبت های حرفه ای در اجرای حسابرسی مستلزم
بررسی دقیق کارهای انجام شده در هر یک از سطوح سرپرستی است.
31. خلاصه ماهیت و محتوای سه استاندارد اجرای
عملیات، معیارهای برنامه ریزی، ارزیابی سیستم کنترل داخلی و گردآوری شواهد است.
32. استانداردهای اجرای عملیات شامل کسب شناخت از
ساختار کنترل داخلی توسط حسابرس است.
33. بر اساس استانداردهای حسابرسی، حسابرس باید
سیستم کنترل های داخلی شرکت را بررسی و ارزیابی نماید.
34. کسب شواهد و مدارک کافی و قابل اطمینان به
عنوان مبنایی برای اظهارنظر نسبت به صورت های مالی، در ارتباط با استانداردهای
اجرای عملیات است.
35. بر اساس استانداردهای گزارشگری، گزارش حسابرسی
باید تصریح کند که صورت های مالی طبق استانداردهای حسابداری تهیه شده است یا خیر.
36. برخوردار بودن از دانش و تجربه حرفه ای جزء
استانداردهای عمومی حسابرسی است.
37. تصمیم گیری در مورد کفایت مستلزم قضاوت حرفه
ای حسابرس است.
38. موضوع اصلی مورد رسیدگی حسابرس مستقل صورت های
مالی است.
39. در بند مقدمه گزارش حسابرسان بیان می شود که
صورت های مالی مورد حسابرسی حسابرس قرار گرفته است.
40. مسئولیت تهیه صورت های مالی با هئیت مدیره است.
41. عبارت «مسئولیت تهیه صورت های مالی با مدیریت
شرکت است» در بند مقدمه گزارش حسابرس مستقل درج می شود.
42. موضوع برنامه ریزی کار حسابرسان در بند حدود
رسیدگی در تعریف کار حسابرسی عنوان می شود.
43. استانداردهای حسابرسی در نهایت، پشتوانه منطقی
لازم را جهت تامین مبنایی منطقی برای اظهارنظر حسابرسان مشخص می سازد.
44. هنگامی که حسابرس اظهارنظر مقبول ارائه نمی
نماید، باید همه دلایل اساسی برای اظهارنظر غیر مقبول را در یک یا چند بند
توضیحی جداگانه بعد از بند حدود رسیدگی و قبل از بند اظهارنظر ذکر نماید.
45. گزارش مردود زمانی صادر می شود که عدم توافق
اساسی باشد.
46. گزارش عدم اظهارنظر در شرایطی صادر می شود که
ابهام و محدودیت اساسی وجود داشته باشد.
47. چنانچه اشکالات مشاهده شده دارای اهمیت اساسی
باشد، نوع اظهارنظر حسابرسان مردود یا عدم اظهارنظر خواهد بود.
48. تاکید بر مطلب خاص به صورت یک پاراگراف توضیحی
بعد از بند اظهارنظر درج می گردد.
49. هدف از تهیه آیین رفتار حرفه ای عبارت است از
ارائه رهنمودهای عملی به اعضا به منظور بهبود بخشیدن به کیفیت ضوابط حرفه.
50. هدف اساسی رعایت آیین رفتار حرفه ای توسط
حسابداران رسمی بهبود کیفیت ضوابط حرفه است.
51. لازمه دستیابی به اهداف حرفه حسابداری توسط حسابدارن رسمی
پایبندی به اصول آیین رفتار حرفه ای است.
52. رازداری جزء اصول بنیادی آیین رفتار حرفه ای
است.
53. طبق اصل درستکاری و بی طرفی حسابداران رسمی
باید از ایجاد روابطی که امکان اعمال نفوذ دیگران، پیشداوری یا تمایلات جانبدارانه
را فراهم می کند بپرهیزند.
54. طبق اصل تضاد منافع حسابدار رسمی باید از
ایجاد روابطی که می تواند بر کار او تاثیر نامطلوب بگذارد و به درستکاری حرفه ای
وی لطمه وارد کند بپرهیزد.
55. طبق اصل صلاحیت حرفه ای حسابداران رسمی نباید
به دارا بودن تخصص ها یا تجربیاتی که فاقد آن هستند تظاهر کنند.
56. طبق اصل رازداری حسابداران رسمی نباید اطلاعات
گردآوری شده در جریان رسیدگی خود را فاش یا از آنها در جهت منافع خود یا اشخاص
ثالث استفاده کنند.
57. طبق اصل رازداری، حسابدار رسمی باید اسرار کار
شرکت را تنها در اختیار مجمع عمومی صاحبان سهام و مراجع ذیصلاح قانونی قرار دهد.
58. طبق اصل رازداری، افشای اطلاعات در صورتی مجاز
است که قانون افشای اطلاعات را الزامی نموده باشد.
59. طبق اصل استقلال حسابرسان نمی توانند نسبت به
صورت های مالی موسسه ای که در آن دارای منافع هستند اظهارنظر نمایند.
60. مدیران و کارکنان درگیر در انجام کار و کلیه
شرکا می بایست به صاحبکاران خود استقلال داشته باشند.
61. تحصیل بیش از 25 درصد درآمدهای مستمر سالانه
یک موسسه حسابرسی از یک صاحبکار یا گروه صاحبکار خاص، برای مدتی بیش از 2 سال می
تواند موجب بروز شک و تردید و ابهام نسبت به استقلال موسسه حسابرسی گردد.
62. انجام عملیات حسابرسی یک صاحبکار برای مدتی
بیش از 3 سال توسط یک مسئول کار و بیش از 5 سال با مسئولیت یک شریک ممکن است
باعث خدشه دار شدن استقلال حسابرس شود.
63. چنانچه قبل از اتمام کار حسابرسی، صاحبکار تصمیم
به تغییر حسابرس داشته باشد، حسابرس جایگزین باید جامعه حسابداران رسمی ایران را
از این موضوع مطلع نماید.
64. طبق اصل آگهی و تبلیغات درج آگهی در جراید
توسط حسابداران رسمی شاغل به منظور جلب مشتری موجه شمرده نمی شود.
65. موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی
ایران مجاز نیستند تغییر شرکا یا نشانی و تلفن خود را با حروف درشت تر در جراید
منتشر نمایند.
66. تبلیغات عبارت است از اطلاع رسانی به عموم با
نگرش جلب مشتری، درباره خدمات و مهارت های قابل ارائه توسط حسابدار رسمی.
67. سهل انگاری حسابرس یعنی اعمال نکردن مراقبت
های حرفه ای.
68. منظور از قصور حسابرس، بی توجهی عمده نسبت به
استانداردهای حسابرسی است.
69. اقدامات عمدی صاحبکار که به ارائه نادرست صورت
های مالی منجر می شود، تقلب نامیده می شود.
70. موسسه حسابرسی، موسسه ای است که به منظور
انجام خدمات حسابرسی، بازرسی قانونی و سایر خدمات تخصصی و حرفه ای، توسط حداقل
سه نفر حسابدار رسمی شاغل، تحت عنوان موسسه غیر انتفاعی تشکیل می شود.
71. شرکای موسسه حسابرسی در مقابل فعالیت های
موسسه و اشخاص ثالث متضامناً مسئولند و باید به طور تمام وقت در همان موسسه به
کار حرفه ای اشتغال داشته باشند.
72. مهمترین مسئولیت شریک در یک موسسه حسابرسی
تعیین اهداف و اولویت های حسابرسی است.
73. برقراری تماس با صاحبکار جزء وظایف شرکا موسسه
حسابرسی است.
74. اعمال کنترل کیفیت در سطح موسسه حسابرسی و در
سطح هر کار حسابرسی با شریک موسسه حسابرسی است.
75. مسئولیت اعمال استانداردهای اجرای عملیات و
تعیین روش های رسیدگی برای هر حسابرسی از وظایف مدیر موسسه حسابرسی است.
76. دادن آموزش ضمن کار به حسابرسان و کمک
حسابرسان جزء وظایف و مسئولیت های حسابرسان ارشد موسسه حسابرسی است.
77. جلسه توجیهی حسابرسان ارشد برای اعضای گروه
حسابرسی که معمولاً پیش از شروع کار برگزار می شود اساساً برای راهنمایی کارکنان
در زمینه مسایل فنی است.
78. برنامه ریزی در حسابرسی، یعنی تدوین یک طرح
کلی و یک طرح تفصیلی برای تعیین نوع و ماهیت، زمان بندی اجرا و حدود روش های
حسابرسی مربوط به هر کار حسابرسی.
79. آغاز و پایان فرآیند برنامه ریزی حسابرسی به
ترتیب تصمیم به قبول کار جدید، امضا و تحویل گزارش حسابرسی است.
80. ترکیب اعضای کمیته حسابرسی یک شرکت عموماً
اعضایی از هئیت مدیره که نه در استخدام شرکت باشند و نه مسئولیت اجرایی داشته
باشند.
81. کسب شناخت از فعالیت های واحد مورد رسیدگی
توسط حسابرسان به منظور شناسایی رویدادها، معاملات و عملیاتی که می تواند اثر با
اهمیتی بر صورت های مالی داشته باشد.
82. آیین رفتار حرفه ای، حسابرس جانشین را ملزم به
پرس و جو از حسابرسان قبلی می نماید.
83. دلیل و ضرورت تماس با حسابرسان قبلی، پذیرفتن
یا نپذیرفتن کار است.
84. حسابرس برنامه حسابرسی را برای پیش بینی زمان
لازم جهت اجرای روش های حسابرسی به منظور اثبات اقلام صورت های مالی مورد
استفاده قرار می دهد.
85. پیش نویس طرح حسابرسی معمولاً قبل از شروع کار
در محل صاحبکار تهیه گردیده و در طول رسیدگی ها تعدیل و اصلاح می شود.
86. برنامه حسابرسی همواره سرپرستان را در جریان
پیشرفت کار قرار می دهد. و ابزار مفید برای برنامه ریزی، زمان بندی و کنترل
عملیات حسابرسی محسوب می شود. وجود برنامه حسابرسی، این اطمینان را می دهد که
هیچ یک از اقدامات اساسی و لازم برای اثبات مانده ها نادیده گرفته نخواهد شد.
87. در صورت احتمال وجود شرایطی که ممکن است موجب
اشتباه و یا تحریف با اهمیت در صورت های مالی شود، حسابرس باید حسابرسی را با
تردید حرفه ای برنامه ریزی و اجرا نماید.
88. طبق استانداردهای حسابرسی، حسابرسی باید به
گونه ای طراحی شود که از نبود اشتباه و یا تحریفی با اهمیت در صورت های مالی
اطمینان معقول بدست آید.
89. حسابرس در هر کار حسابرسی باید اهمیت و رابطه
آن را با خطر حسابرسی ارزیابی کند.
90. احتمال خطر اینکه حسابرس نسبت به صورت های
مالی حاوی اشتباه یا تحریف با اهمیت، نظر حرفه ای نامناسب اظهار کند، خطر
حسابرسی نامیده می شود.
91. خطر کنترل عبارت است از احتمال رخ دادن یک
اشتباه یا تحریف با اهمیت در مانده یک حساب یا گروه معاملات، با فرض اینکه
ساختار کنترل داخلی شرکت نتواند از وقوع آنها جلوگیری یا به موقع آنها را کشف
کند.
92. احتمال خطر رخ دادن یک اشتباه یا تحریف با
اهمیت در مانده یک حساب یا گروه معاملات، با فرض اینکه برای آن کنترل داخلی وجود
نداشته باشد، خطر ذاتی نامیده می شود.
93. خطر ذاتی باید در مرحله برنامه ریزی حسابرسی
ارزیابی گردد.
94. هدف حسابرس مستقل از برآورد خطر کنترل، برآورد
خطر عدم کشف برای ادعاهای مندرج در صورت های مالی است.
95. هرچه کنترل های داخلی جامع تر و کامل تر باشد،
خطر کنترل پایین تر ارزیابی می شود.
96. خطر عدم کشف ناشی از آزمون های محتوای حسابرسی
است.
97. خطر ذاتی و خطر کنترل به دلیل اینکه مستقل از
حسابرسی صورتهای مالی وجود دارند با خطر عدم کشف تفاوت دارند.
98. هرچه مبلغ اهمیت بالاتر باشد، خطر حسابرسی
کاهش می یابد.
99. کنترل های داخلی شامل طرح سازمان و روش ها و
اسنادی است که در ارتباط با حفاظت دارایی ها و قابلیت اتکای مدارک حسابداری بکار
گرفته می شود.
100. کنترل های داخلی زمانی منجر به افزایش قابلیت
اتکای مدارک حسابداری خواهد شد که افراد با تضاد منافع در تهیه آن مدارک شرکت
داشته باشند.
101. کنترل های داخلی به دو دسته مالی و عملیاتی تقسیم می شود.
102. کنترل های پایه،
کنترل هایی هستند که جهت حصول اطمینان از ثبت صحیح و کامل فعالیت های واحد تجاری
استقرار می یابند.
103. هدف از بکارگیری
کنترل های پایه حصول اطمینان از ثبت صحیح و کامل فعالیت های واحد تجاری است.
104. مشاهده عینی و
شمارش دارایی های شرکت در فواصل زمانی، جزء کنترل های داخلی پایه حسابداری است.
105. تقسیم وظایف از
جمله کنترل های داخلی انظباطی است.
106. استقرار کنترل
های داخلی در هرواحد تجاری به اندازه، نوع عملیات، اهداف واحد تجاری و هزینه
اجرای آن بستگی دارد.
107. از دیدگاه
حسابرسی صورت های مالی، ویژگی های سیتم کنترل داخلی عبارتند از: محیط کنترلی،
سیستم حسابداری و روش های کنترلی.
108. محیط کنترلی
بیانگر نگرش کلی مدیریت در مورد استقرار سیستم کنترل داخلی و میزان اهمیت آن
برای واحد تجاری است.
109. حسابرسان داخلی
کارایی عملیات سازمان را مورد بررسی قرار می دهند.
110. حسابرسان داخلی
به طور مستمر زیر نظر مدیران دستگاه انجام وظیفه می نمایند.
111. حسابرسان داخلی
یافته های خود از عدم کارایی کنترل های داخلی را طی گزارشی همراه با پیشنهادهایی
به منظور بهبود عملکرد واحد تجاری و اعمال کنترل های داخلی، به مدیریت ارائه می
دهند.
112. بیشتر کار حسابرسان
داخلی را حسابرسی عملیاتی تشکیل می دهد.
113. مهمترین وجه
تمایز حسابرس داخلی و حسابرس مستقل استقلال حسابرس مستقل است.
114. کمیته حسابرسی
یافته های حسابرسی را بررسی می کند و مسئول نظارت بر فرآیند تهیه صورت های مالی
است. کمیته حسابرسی پل ارتباطی بین اعضای هئیت مدیره و حسابرسان مستقل و داخلی
است.
115. برای ایجاد
کنترل های داخلی مناسب، هر معامله باید 5 مرحله صدور مجوز، بررسی، تصویب، اجرا و
ثبت را پشت سر بگذارد.
116. به دلیل محدودیت
های ذاتی سیستم های حسابداری و کنترل داخلی نمی توانند شواهد قطعی مبنی بر دستیابی
به هدف ها را برای مدیریت فراهم کنند.
117. مراحل ارزیابی
ساختار کنترل های داخلی توسط حسابرس به ترتیب عبارت است از: شناخت سیستم، اجرای
آزمون های کنترل، تعیین سطح ارزیابی شده از خطر کنترل، طراحی آزمون های محتوا.
118. کسب شناخت از
سیستم کنترل داخلی اولین مرحله از حسابرسی ضمنی است.
119. هدف اولیه کسب
شناخت از کنترل های داخلی یافتن شواهد برای کاهش ریسک کنترل به حد پایین تر،
توجه به نکات ضعف سیستم حسابداری و کنترل های داخلی، طراحی حجم نمونه، نوع و
ماهیت و زمان بندی آزمون های محتوا است.
120. پرس و جو،
مشاهده و آزمون از جمله روش های کسب شناخت از کنترل داخلی است.
121. اطلاعات کسب شده
از ساختار کنترل داخلی معمولاً به شکل پرسشنامه، شرح نوشته و یا نمودگر، به
تنهایی و یا به صورت ترکیبی، مستند می شود.
122. پرسش نامه کنترل
داخلی ابزاری است برای مستند سازی شناخت حسابرسان از سیستم کنترل داخلی.
123. هدف از تهیه
پرسش نامه کنترل های داخلی ارزیابی سیستم کنترل داخلی است.
124. پرسش نامه کنترل
داخلی با توجه به کنترل های داخلی شرکت مورد رسیدگی به پرسش نامه کنترل داخلی
پایه و استاندارد قابل طبقه بندی است.
125. معمولاً پرسش
نامه کنترل های داخلی قبل از شروع حسابرسی ضمنی تکمیل می شود.
126. شرح نوشته،
جریان چرخه های عمده معاملات را دنبال کرده و مجریان کارهای مختلف، مستنداتی که
تهیه می شود و تقسیم وظایف را مشخص می کند.
127. نمودگر، ضعف های
سیستم کنترل های داخلی را به وضوح نشان نمی دهد.
128. نمودگر سیستم
عبارت است از ارائه یک سیستم یا یک سری عملیات پشت سر هم با علایم تصویری.
129. برآورد اولیه از
خطر کنترل عبارت است از ارزیابی اثربخشی سیستم های حسابداری و کنترل های داخلی
واحد مورد رسیدگی در پیشگیری یا کشف و اصلاح اشتباهات یا تحریف های با اهمیت در
سطح صورت های مالی.
130. روش های حسابرسی
بکار گرفته شده در مورد کسب شواهد درباره اینکه روشها چگونه طراحی شده و چگونه
اجرا می شوند آزمون کنترل نامیده می شود.
131. آزمون کنترل ها
برای ارزیابی موثر بودن طراحی کنترل ها بکار می رود.
132. آزمون رعایت روش
ها به رعایت شدن و نشدن روش های کنترل داخلی می پردازد.
133. حسابرس بر اساس
اجرای آزمون کنترل ها و رعایت روش ها، اقدام به برآورد نهایی خطر کنترل می
نماید.
134. آزمون کنترل ها
با مبالغ معاملات کاری ندارد. مشاهده نحوه عمل روش های حسابداری یک نوع آزمون
کنترل است. آزمون کنترل ها بر موثر بودن طراحی کنترل ها و نیز اعمال آن ها تاکید
دارد.
135. هدف اولیه از
اجرای آزمون رعایت روش ها ایجاد اطمینان معقول نسبت به این موضوع است که آیا
ساختار کنترل داخلی به شکلی که طراحی شده است، به نحو موثری اجرا می شود یا خیر.
136. هدف حسابرس از
برآورد اولیه خطر کنترل، شناسایی انواع اشتباهات و تخلفاتی که ممکن است در صورت
های مالی صاحبکار رخ دهد.
137. حسابرس با انجام
آزمون های رعایت روش ها می تواند به موارد عدم وجود کنترل های داخلی در شرکت
مورد رسیدگی پی ببرد.
138. هدف اصلی
حسابرسان از ارزیابی سیستم کنترل داخلی، تعیین نوع و ماهیت، زمان بندی اجرا و
حدود آزمون های محتوا است.
139. هدف از برآورد
خطر کنترل توسط حسابرس، تعیین اثر خطر کنترل بر سطح خطر عدم کشف است.
140. حسابرس مستقل
ضعف کنترل داخلی صاحبکار را با افزایش شواهد حسابرسی جبران می کند.
141. هنگامی که خطر
ذاتی و کنترل بالا باشد، حسابرس با افزایش آزمون های محتوا، خطر عدم کشف را به
سطح قابل پذیرش کاهش می دهد.
142. هنگامی که خطر
کنترل بالا است، خطر عدم کشف قابل قبول باید پایین باشد تا خطر حسابرسی به سطحی
قابل قبول کاهش داده شود.
143. هدف عمده
حسابرسان مستقل از ارائه نقاط ضعف سیستم کنترل داخلی تحت عنوان نامه مدیریت،
کاهش مسئولیت قانونی حسابرسان است.
144. هدف از بکارگیری
حسابرسی مبتنی بر ریسک افزایش کارایی و اثربخشی حسابرسی است.
145. در صورت اتکا بر
سیستم کنترل داخلی، آزمون های محتوا محدودتر و در صورت عدم اتکا بر آن، آزمون
های محتوا گسترده تر پیش بینی می گردد.
146. در مرحله برنامه
ریزی، حسابرس با تعیین خطر قابل پذیرش حسابرسی خطر عدم کشف را برآورد می کند.
147. حسابرس برای
تدوین طرح کلی حسابرسی باید خطر ذاتی را در سطح صورت های مالی برآورد کند و برای
تدوین برنامه حسابرسی، این برآورد را به مانده حساب ها و گروه های معاملات ربط
دهد.
148. هدف اصلی حسابرس
از ارزیابی خطر کنترل، برآورد خطر عدم کشف است.
149. اهمیت با خطر
حسابرسی و حدود آزمون های محتوا رابطه معکوس دارد.
150. خطر قابل پذیرش حسابرسی و سطح اطمینان
مکمل یکدیگرند.
151. خطر قابل پذیرش حسابرسی با سطح اطمینان رابطه معکوس دارد.
152. خطر قابل پذیرش
حسابرسی با خطر عدم کشف رابطه مستقیم دارد.
153. خطر قابل پذیرش
حسابرسی با شواهد حسابرسی رابطه معکوس دارد.
154. میزان خطر ذاتی
و خطر کنترل در تعیین خطر قابل پذیرش حسابرسی موثر نیست.
155. خطر قابل پذیرش
حسابرسی با خطر عدم کشف ناشی از آزمون جزئیات رابطه مستقیم دارد.
156. چنانچه سطح قابل
پذیرش خطر عدم کشف کاهش یابد، میزان اطمینانی که مستقیماً از آزمون های محتوا
بدست می آید باید افزایش یابد.
157. بین خطر عدم کشف
بررسی تحلیلی و خطر عدم کشف آزمون جزئیات معاملات رابطه معکوس و بین خطر عدم کشف
بررسی تحلیلی و حجم شواهد حسابرسی رابطه مستقیم برقرار است.
158. آزمون های
محتوا، روش های حسابرسی هستند که با افزایش خطر عدم کشف، افزایش خواهند یافت.
159. آزمون های محتوا
با خطر عدم کشف رابطه معکوس دارد. حدود آزمون های محتوا یعنی استفاده از نمونه
های بزرگتر یا کوچکتر. نوع و ماهیت آزمون های محتوا یعنی اجرای آزمون جزئیات
معاملات به جای بررسی تحلیلی.
160. هدف آزمون
جزئیات معاملات که به عنوان آزمون های محتوا انجام می شود عبارت است از کشف
اشتباهات و یا تحریف های با اهمیت در صورت های مالی.
161. شواهد حسابرسی
عبارت است از اطلاعات جمع آوری شده که فرض حسابرس را تایید یا رد می کند.
162. شواهد حسابرسی
معمولاً ماهیتی متقاعد کننده دارند نه قطعی.
163. شواهد حسابرسی
معمولاً از طریق ترکیب مناسبی از آزمون کنترل های داخلی و آزمون های محتوا
گردآوری می شود.
164. هدف حسابرسی از
گردآوری شواهد حسابرسی، محدود کردن خطر حسابرسی است.
165. کمیت شواهد
حسابرسی با کیفیت آن ها رابطه معکوس دارد.
166. میزان شواهد
حسابرسی با مبلغ مورد رسیدگی رابطه مستقیم و با خطرهای ذاتی و کنترل رابطه
مستقیم دارد.
167. قابل اطمینان
بودن شواهد حسابرسی به معتبر و مربوط بودن آنها بستگی دارد.
168. حسابرسان با
انجام آزمون رعایت روش ها از اعمال موثر سیستم کنترل داخلی صاحبکار اطمینان حاصل
می کند.
169. قابل اتکاترین
شواهد حسابرسی، مشاهدات حسابرس است.
170. مدارک کتبی
مهمترین نوع شواهدی است که حسابرسان بر آن اتکا می کند.
171. سندرسی یعنی آن
که حسابرس از وجود اسناد و مدارک مثبته برای معاملات واحد مورد رسیدگی اطمینان
حاصل نماید.
172. امروزه حسابرس
در مقایسه با گذشته بر سندرسی تاکید کمتری دارد.
173. روش های تحلیلی
بهترین روش جمع آوری شواهد حسابرسی است. اجرای روش های تحلیلی در تمام حسابرسی
های مالی توصیه می شود.
174. روش های تحلیلی
عبارت است از تجزیه و تحلیل نسبت ها و روندهای عمده، شامل پی جویی نوسانات و
روابط مالی و غیر مالی بدست آمده که با سایر اطلاعات مربوط، مغایرت دارد.
175. به طور معمول
استفاده از روش های تحلیلی در رسیدگی به صورت سود و زیان کاربرد بیشتری دارد.
176. برای تعیین
روابط بین اقلام ترازنامه از تجزیه و تحلیل نسبت ها و برای تعیین روابط بین
اقلام صورت سود و زیان از تجزیه و تحلیل روندها استفاده می شود.
177. از جمله دلایل
اجرای روش های تحلیلی شناسایی احتمال وجود معاملات غیر عادی است.
178. هدف اجرای روش
های تحلیلی در مرحله برنامه ریزی عبارت است از افزایش شناخت حسابرس از نوع
فعالیت صاحبکار.
179. ساده ترین و
قاطع ترین روش کسب شواهد حسابرسی محاسبه مجدد است.
180. چنانچه حسابرس
مستقل بخواهد از نتایج کار کارشناس استفاده کند، باید صلاحیت حرفه ای و بی طرفی
وی را ارزیابی کند.
181. جویا شدن
اطلاعات از اشخاص آگاه درون یا بیرون از واحد مورد رسیدگی پرس و جو نامیده می
شود.
182. در حسابرسی صورت
های مالی بر اساس استانداردهای حسابرسی، دریافت تاییدیه مدیران در تمام سال های
مورد رسیدگی الزامی است.
183. تاییدیه مدیران
باید بر روی سربرگ واحد مورد رسیدگی و خطاب به حسابرس باشد.
184. تاریخ تاییدیه
مدیران باید با تاریخ گزارش حسابرس یکی باشد.
185. تاییدیه مدیران
معمولاً توسط هئیت مدیره امضا می شود.
186. در صورتی که
تاییدیه مدیران در جلسه هئیت مدیره تصویب شده باشد، باید توسط نمایندگانی از
اعضای هئیت مدیره امضا شود.
187. علت اصلی اخذ
تاییدیه مدیران عبارت است از کاهش احتمال تفسیر نادرست مدیریت از مسئولیت خویش
در قبال صورت های مالی.
188. اخذ گواهینامه
مدیران (تاییدیه مدیران) به منظور تایید مجدد صورت های مالی و اعلام اینکه کلیه
وقایع مالی و تعهدات در صورت های مالی و یادداشت های پیوست درج شده است.
189. مسئولیت شناسایی
و افشای روابط با اشخاص وابسته و معاملات انجام شده با آنان بر عهده مدیریت واحد
مورد رسیدگی است.
190. فهرست اشخاص
وابسته باید برای مراجعات بعدی در پرونده دایمی حسابرسی نگهداری شود.
191. در انتخاب نمونه
آزمایشی در حسابرسی، انتخاب نمونه بستگی به کفایت کنترل های داخلی دارد.
192. هدف اولیه از طبقه
بندی اقلام برای نمونه گیری در حسابرسی کاهش اثر پراکندگی در کل جامعه است.
193. حداکثر اشتباه
موجود در جامعه که حسابرس حاضر به پذیرش آن می باشد و با وجود آن، باز هم بر این
باور است که نتایج حاصل از نمونه، هدف حسابرسی را برآورده می کند، اشتباه قابل
تحمل نامیده می شود.
194. هرچه اشتباه
قابل تحمل ارزیابی شده توسط حسابرس بزرگتر باشد، اندازه نمونه باید کوچکتر باشد.
195. اشتباه قابل
تحمل با اندازه نمونه، رابطه معکوس دارد.
196. احتمال این که
حسابرسان بر اساس نمونه گیری به نتیجه ای متفاوت از نتیجه حاصل از رسیدگی به کل
جامعه دست یابند، خطر نمونه گیری نامیده می شود.
197. خطر نمونه گیری
با اندازه نمونه، رابطه معکوس دارد.
198. در صورت اتکای
بیش از واقع بر سیستم کنترل داخلی، خطر کنترل در سطح پایین تعیین می شود و حجم
آزمون های محتوا کاهش می یابد.
199. خطر رد کردن
نادرست به کارایی حسابرسی و نه به موثر بودن رسیدگی ها مربوط می شود.
200. چنانچه برآورد
اولیه از خطر کنترل پایین باشد، اندازه نمونه در آزمون کنترل ها افزایش می یابد.
201. هنگامی که برآورد اولیه از خطر کنترل بالا باشد آزمون کنترل
ها انجام نمی شود.
202. هنگامی که
برآورد اولیه از خطر کنترل بالا باشد، تعداد نمونه ها در آزمون های محتوا افزایش
می یابد.
203. تعداد اقلام
جامعه معمولاً اثری بر اندازه نمونه در آزمون های محتوا ندارد.
204. هدف اولیه
حسابرسان از مستندسازی کاربرگ ها فراهم آوردن شواهد لازم برای پشتیبانی از
اظهارنظر خود و شواهد مربوط به انجام حسابرسی طبق استانداردهای حسابرسی است.
205. کاربرگ های
حسابرسی باید به گونه ای طراحی شود که متناسب با شرایط موجود و نیازهای حسابرسی
در هر کار حسابرسی باشد.
206. میزان و حجم
کاربرگ های حسابرسی به قضاوت حرفه ای حسابرسان بستگی دارد.
207. مراقبت و
نگهداری کاربرگ های حسابرسی بر عهده حسابرس مستقل است.
208. کاربرگ نهایی،
جدول اصلی کنترل و تلخیص تمام کاربرگ های پرونده است و به عنوان ستون فقرات
مجموعه کاربرگ های حسابرسی محسوب می شود.
209. کاربرگی که یکی
از سرفصل های عمده صورت های مالی را منعکس می کند، کاربرگ اصلی است.
210. اقلام تشکیل
دهنده مانده های هر یک از حسابها در کاربرگ فرعی درج می شود.
211. اطلاعات بدست
آمده از طریق سندرسی، اجرای روش های تحلیل، مشاهده عینی دارایی ها و سایر موارد
صورت گرفته طبق برنامه حسابرسی، در کاربرگ فرعی منعکس می شود.
212. از کاربرگ تجزیه
و تحلیل جهت بررسی، تشخیص و طبقه بندی کلیه اقلام بدهکار و بستانکار مندرج در یک
حساب دفتر کل استفاده می شود.
213. کاربرگی که برای
اثبات ارتباط بین دو قلم کسب شده از منابع مختلف مورد استفاده قرار می گیرد، کاربرگ
صورت مغایرت نامیده می شود.
214. صورتجلسات مجامع
عمومی و هئیت مدیره، نمونه ای از مدارک موید محسوب می شوند.
215. به منظور حصول
اطمینان از رعایت استاندارد های حسابرسی در انجام عملیات حسابرسی، موسسات
حسابرسی باید به سیاست ها و روش های کنترل کیفیت اتکا نمایند.
216. حدود سیاست های
کنترل کیفیت به اندازة موسسه، ساختار سازمانی، نوع و ماهیت خدمات حرفه ای و
رابطه منافع و مخارج در آن موسسه بستگی دارد.
217. تقسیم کار از
ارکان سیستم کنترل کیفیت یک موسسه حسابرسی است که هنگام تعیین روش ها و خط مشی
های کنترل کیفیت باید در نظر گرفته شود.
218. هدایت کار،
بررسی و سرپرستی کار صرفاً روش های کنترل کیفیت در سطح هر کار حسابرسی هستند.
219. بررسی همپیشگان
به منظور اطمینان به کنترل کیفیت کار حسابرس انجام می شود.
|