تعریف فعلی ارزش منصفانه - قبل از استاندارد 13
مبلغی است که یک دارایی می تواند بین طرف های مطلع و مایل در شرایط حقیقی مورد مبادله قرار گیرد یا یک بدهی تسویه شود.
ابهامات پیرامون تعریف FV در استاندارد های قبلی
پنج گام اصلی در چارچوب پیشنهادی IFRS13 برای اندازه گیری ارزشهای منصفانه.
5 مورد بعدا درج خواهد شد.................
تعیین واحد حساب مبنا :
آن چیزی که ارزش منصفانه آن باید اندازهگیری شود (اعم از دارایی یا بدهی)، تعیین خواهد شد. بههنگام تعیین ارزش منصفانه یک دارایی یا بدهی، ویژگیهای آنها اعم از شرایط، موقعیت و محدودیتهای حاکم بر فروش یا استفاده از آنها میبایست در نظر گرفته شود.
تعیین مفروضات ارزشیابی :
ارزیابی مفروضات ارزشیابی بر مبنای ماهیت دارایی و بدهی اندازهگیری شونده از سوی واحد گزارشگر ضروری است. مفروضات ارزشیابی دربر گیرنده ویژگیهای موضوع اندازهگیری، ویژگیهای فعالان بازار و مفروضات آنها در فرایند ارزشیابی، زمان اندازهگیری، مفروضات مرتبط با ویژگیهای معاملات عادی و غیره میباشد.
مفروضات ارزشیابی :
دارایی ها و بدهی های مالی --- دارایی ها و بدهی های غیر مالی
به موجب استانداردهای ارزش منصفانه، ارزش منصفانه داراییهای غیرمالی مبتنیبر استفاده از آن داراییها توسط فعالان بازار بر پایه توانایی آنها برای ایجاد منافع اقتصادی است. از اینرو، «بالاترین و بهترین استفاده» از داراییهای غیرمالی از دیدگاه فعالان بازار میبایست مشخص گردد، حتی اگر واحد گزارشگر به استفادهی دیگری از آن دارایی مایل باشد و دیدگاه واحد گزارشگر میتواند متفاوت از دیدگاه فعالان بازار باشد.
ملاحظات مرتبط با «بالاترین و بهترین استفاده» از داراییهای غیرمالی جزئی جداییناپذیر از فرایند تعیین بازارهای بالقوهای است که در آنها مفروضات ارزشیابی شکل گرفته و دارایی غیرمالی به فروش میرسد.
مفهوم «بالاترین و بهترین استفاده» برای داراییهای مالی کاربرد ندارد.
ارزش منصفانه نوعی معیار اندازهگیری بازارمحور است و میبایست برمبنای مفروضات فعالان بازار انجام گیرد.
تعیین فعالان بازار بالقوه یک گام مهم در فرایند کلی تعیین ارزش منصفانه میباشد.
فعالان بازار، همان خریداران و فروشندگان در بازارهای اصلی (یا بازارها با بیشترین صرفه) برای یک دارایی یا یدهی هستندکه ویژگیهایی به شرح ذیل دارند:
الف) مستقل از یکدیگرند.
ب) مطلع هستند و درک معقولی از دارایی یا بدهی و معامله با استفاده از تمام اطلاعات موجود (شامل اطلاعاتی که ممکن است از مجرای تلاشهای شرکتآزمایی که معمول و مرسوم هستند) دارند.
پ) قادر به انجام معامله هستند.
ت) مایل به ورود به معامله هستند (یعنی برای انجام معامله انگیزه دارند و برای ورود به معامله اجباری وجود ندارد).
معاملات عادی
معاملاتی هستند که فرض میشود در دورهای قبل از زمان اندازهگیری، بهمنظور شکلگیری فعالیتهای بازاریابی عادی و مرسوم برای معامله بر روی داراییها و بدهیهای مالی و غیرمالی، در دسترس بازار میباشند و یک معامله اجباری نمیباشد.
ویژگیهای مفروض برای این نوع معاملات عبارتند از:
1) حجم زیاد معاملات و سطح بالای فعالیت در بازار
2) نقدشوندگی بالا (فاصله کم بین قیمتهای پیشنهادی خرید و فروش و سرعت انجام معامله)
3) تعیین قیمتها بر مبنای اطلاعات اخیر
4) در دسترس بودن اطلاعات عمومی زیاد و لحاظ نمودن تمام اطلاعات موجود در زمان انجام معامله
5) وجود انگیزه برای انجام معامله به دور از هرگونه اجبار و غیره
استاندارد الزام نمی کند تلاش گسترده ای برای تعیین این که یک معامله منظم است، انجام شود، اما منطقا اطلاعات موجود نباید نادیده گرفته شود. اگر واحد اقتصادی یک طرف معامله است، فرض می شود که اطلاعات کافی دارد که بتوان نتیجه گرفت معامله منظم و عادی است.
ادامه مفروضات ازشیابی:
مفهوم بازار:
بازار اصلی
بازار با بیشترین صرفه
بازار فرضی مبتنی بر مفروضات فعالان بالقوه بازار
بازار اصلی بازاری است که دارای بیشترین حجم و سطح فعالیت در زمینه دارایی/بدهی است. همچنین، بازاری که در آن واحد گزارشگر بتواند در شرایط عادی یک دارایی را بفروشد یا یک بدهی را منتقل نماید، بازار اصلی و در غیاب بازار اصلی، بازار با بیشترین صرفه محسوب خواهد شد. بهطور خاص، منظور از بازار با بیشترین صرفه، بازاری است که در آن واحد تجاری مبالغ بهدست آمده از فروش یک دارایی بعد از لحاظ نمودن هزینه های معاملات و انتقال را حداکثر و مبالغ پرداخت شده بهمنظور انتقال یک بدهی را حداقل مینماید.
تعیین بازارها
الف) آیا بازار اصلی برای یک دارایی/ بدهی وجود دارد؟
ب) بازار اصلی برای یک دارایی/ بدهی از میان بازارهای موجود کدام است؟
پ) اگر برای یک دارایی/بدهی بازار اصلی وجود نداشته باشد، آیا بازار قابل مشاهده با بیشترین صرفه برای آن دارایی/ بدهی وجود دارد؟
ت) چنانچه اگر بازار اصلی برای یک دارایی/ بدهی وجود نداشته باشد و یا بازار موجود فعال نباشد و همچنین اگر نتوان بازار با بیشترین صرفه برای یک دارایی/ بدهی تعیین نمود، آنگاه واحد گزارشگر باید چه اقدامی انجام دهد؟
ث) چگونه میتوان یک بازار فرضی بر مبنای مفروضات فعالان بالقوه بازار ایجاد نمود؟؟
هیئت استانداردهای گزارشگری مالی یک رویکرد دو مرحله ای به منظور تعیین بازارهای فعال و معاملات عادی ارائه نمود.
گام نخست:
واحد تجاری میبایست تعیین نماید که آیا عامل یا عواملی وجود دارند که نشان دهند بازار مورد نظر در زمان اندازهگیری برای یک دارایی فعال نیست. هفت عامل مزبور عبارتند از:
الف) تعداد اندک معاملات اخیر در بازار (بر مبنای حجم و سطح فعالیتها در بازار).
ب) قیمتهای بازار مبتنیبر اطلاعات جاری نباشند.
پ) قیمتهای بازار به میزان قابل ملاحظهای در طول زمان یا در میان واسطههای بازار متفاوت باشند.
ت) شاخصهایی که در گذشته به میزان زیادی مرتبط با ارزشهای منصفانه بودند، بهطور آشکارا با ارزشهای فعلی جاری غیرهمبسته هستند.
ث) صرف ریسک نقدینگی زیاد غیرعادی (یا افزایش قابل توجه آن)؛ بازدههای زیاد غیرعادی داراییها (یا افزایش قابل توجه آن) یا بازدههای ضمنی برای قیمتهای اعلامشده در صورت مقایسه آنها با برآوردهای معقول ریسک اعتباری و دیگر ریسکهای غیر عملکردی آن طبقه از دارایی.
ج) تفاوت غیرعادی زیاد بین قیمت خرید و فروش یا افزایش زیاد در این تفاوت؛
چ) اندک بودن اطلاعات عمومی منتشرشده؛
چنانچه با بررسی عوامل فوقالذکر در بازار شواهد حاکی از این باشد که بازار غیرفعال است، واحد تجاری میبایست وارد فاز دوم رویکرد پیشنهادی شود.
گام دوم:
واحد تجاری میبایست قیمتهای اخیراً اعلامشده براساس یک معامله یا از سوی یک واسطه بازار را ارزیابی نماید. سپس، تعیین نماید که آیا قیمت اعلامشده نشأت گرفته از یک معامله عادی است یا خیر.
در اینجا فرض بر این است که معامله در شرایط عادی رخ نداده است مگر شواهدی بهدست آید که نشان دهد دو شرط برای قیمتهای بهدست آمده از بازار مصداق دارد. در صورت تحقق هر دو شرط، قیمتهای اعلامشده در بازار دادههای قابل مشاهده مربوط برای برآورد ارزشهای منصفانه تلقی میشوند
1) شرط نخست: زمان کافی پیش از زمان اندازهگیری وجود داشت تا فعالیتهای بازاریابی معمول و مرسوم برای معاملات انجام گیرد.
2) شرط دوم: خریداران متعددی در بازار وجود داشته باشد.
استفاده از تکنیکهای ارزشیابی مناسب :
استانداردهای ارزش منصفانه سه رویکرد اصلی برای اندازهگیری ارزشهای منصفانه پیشنهاد مینماید.
واحد گزارشگر میبایست با توجه به آنچه که اندازهگیری میشود و با توجه به قابل دستیابی بودن دادههای ورودی قیمتگذاری فعالان بازار بدون هرگونه هزینه و تلاش غیرضروری، از رویکرد مناسب در هر شرایط استفاده نماید.
در برخی مواقع استفاده از یک تکنیک ارزشیابی کفایت میکند و گاهی اوقات میبایست از تکنیکهای اندازهگیری چندگانه استفاده نمود.
واحد گزارشگر میبایست ریسک خطای ذاتی در تکنیکهای اندازهگیری و یا ریسکهای مرتبط با دادههای ورودی را در نظر بگیرد و تکنیکی را بر گزیند که استفاده از دادههای ورودی قابل مشاهده مربوط را حداکثر و استفاده از دادههای ورودی غیرقابل مشاهده را حداقل نماید.
رویکرد بازار
در رویکرد بازار، از قیمتها و سایر اطلاعات ایجاد شده از مجرای معاملات بازار شامل معامله داراییها و بدهیهای مشابه یا داراییها و بدهیهای قابل مقایسه و یا مجموعهای از داراییها و بدهیها استفاده میشود.
رویکرد بها
رویکرد بها منعکس کننده مقادیری است که در زمان جاری به منظور جایگزین کردن توانایی ارائه خدمات یک دارایی لازم است که به آن «بهای جایگزینی جاری» گویند.
رویکرد سود
در رویکرد سود، مقادیر آتی به یک مقدار در دوره جاری مبدل میگردد و اندازه گیری ارزش منصفانه منعکسکننده انتظارات جاری بازار درباره آن مقادیر آتی خواهد بود.
سلسه مراتب ارزش های منصفانه
به منظور افزایش ثبات رویه و قابلیت مقایسه در اندازه گیریهای ارزش منصفانه، استانداردهای ارزش منصفانه یک سلسله مراتب برای ارزشهای منصفانه به منظور اولویت بندی داده های مورد استفاده در تکنیکهای ارزشیابی ارائه نمودند.
سطح اول: داده های ورودی قابل مشاهده که منعکس کننده ی قیمتهای اعلام شده و تعدیل نشده ی داراییها و بدهیهای مشخص در بازارهای فعال هستند.
سطح دوم: داده های ورودی دیگری غیر از قیمتهای اعلام شده سطح 1 که به طور مستقیم و یا غیرمستقیم قابل مشاهده هستند.
سطح سوم : دربر گیرنده داده های غیرقابل مشاهده میباشد.
تصمیم گیری در خصوص سطح
ارزش منصفانه
اطلاعات مربوط به تصمیمگیری بعدا درج خواهد شد .
IFRS 13 الزاماتی را درخصوص افشای موارد زیر مقرر نموده است:
در کشورهای توسعه یافته، حسابداری مبتنیبر ارزشهای منصفانه بر حسابداری مبتنی بر بهای تمام شده ارجحیت دارد اما همچنان این سؤال مطرح است که آیا پذیرش و به کارگیری الزامات حسابداری مبتنی بر ارزش منصفانه در محیطهای اقتصادی نوظهور با محیطهای نهادی و سازمانی کمتر توسعه یافته ممکن است؟ بلی
مسئله اصلی روز استانداردگذاران از این موضوع که آیا می بایست از ارزشهای منصفانه استفاده نمود یا خیر به اینکه چگونه میبایست از ارزشهای منصفانه استفاده نمود تغییر یافته است.
و غیره